پرش به محتوا

کن فیکون: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
== تفسیرهای مختلف از «کُنْ فَیکونُ»==
== تفسیرهای مختلف از «کُنْ فَیکونُ»==
در میان [[تفسیر قرآن|مفسران]] مسلمان، سه دیدگاه در تفسیر این عبارت هست:
در میان [[تفسیر قرآن|مفسران]] مسلمان، سه دیدگاه در تفسیر این عبارت هست:
#امر خداوند به موجودن شدن چیزی، واقعی است و منظور از موجود شدن، این است که حالت چیزی که موجود است تغییر کند مثل این که خداوند به گروهی از انسانها گفت «کونوا قردة خاسئین»<ref>بقره، ۶۵.</ref>؛«به صورت بوزينه‏هايى طردشده درآييد!» برخی از مفسران اهل سنت این دیدگاه را دارند.<ref>طبری، الجامع فی تفسير القرآن، ج ۱، ص ۴۰۵؛ طوسی، التبيان فی تفسير القرآن، ج ۱، ص ۴۳۲؛ ماوردی، النكت والعيون، ج ۱، ص ۱۷۹.</ref>
#امرْ واقعی است و مخاطب این امر، همان چیزی است که در علم خدا موجود است. برخی دیگر از مفسران اهل سنت این دیدگاه را دارند. <ref>طبري، جامع البيان في تفسير القرآن، ج ۱، ص ۴۰۵؛ سمرقندي، تفسیر السمرقندي، ج ۱، ص ۸۸؛ طوسی، التبيان في تفسير القرآن، ج ۱، ص ۴۳۲؛ ماوردی، النكت والعيون، ج ۱، ص ۱۷۹؛ طبرسی، مجمع البيان فی تفسير القرآن، ج ۱، ص ۳۱۸.</ref>
# این عبارت، تمثیل است؛ با این دلیل که آنچه اکنون موجود نیست، نمی‌تواند مخاطب قرار گیرد و به آن امر شود.  
# این عبارت، تمثیل است؛ با این دلیل که آنچه اکنون موجود نیست، نمی‌تواند مخاطب قرار گیرد و به آن امر شود.  
#امر خداوند به موجودن شدن چیزی، واقعی است و خداوند این کار را برای آن انجام می‌دهد که فرشتگان بدانند موجود جدیدی خلق شده است.
#امرْ واقعی است. برپایه آن، ازآنجا که هر موجودی پیش از به‌وجودآمدن، نزد خدا معلوم است، خداوند می‌تواند به لحاظ آن، امر کند که موجود شود.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۳۶۸.</ref>


[[فضل بن حسن طبرسی|طَبرسی]] از مفسران [[شیعه]] قرن ششم قمری، تفسیر نخست را پذیرفته و دو تفسیر اخیر را به برخی از علمای اهل سنت نسبت داده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۳۶۸.</ref> آلوسی از مفسران قرن سیزدهمِ [[اهل سنت]]، گفته است که بیشتر علمای اهل سنت، معتقدند که خداوند واقعا می‌گوید: «کُنْ» (باش)؛ چراکه معنای لفظی آیه این را می‌گوید.<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۲، ص۵۵.</ref> در مقابل مفسران شیعه بر این باورند که مراد از چنین بیانی این است که خداوند همین‌که اراده کند، چیزی موجود شود، موجود می‌شود.<ref>طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۲، ص۲۴۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۵۵۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ ش، ج۱۱، ص۲۳۳.</ref>
مفسران شیعه، این دیدگاه را دارند. طبق نظر آنان، مراد از چنین بیانی این است که خداوند همین‌که اراده کند، چیزی موجود شود، موجود می‌شود.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۳۶۸؛طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۲، ص۲۴۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۵۵۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ ش، ج۱۱، ص۲۳۳.</ref> و حقیقتا از لفظ «کن» استفاده نمی‌کند؛ چراکه هم مستلزم [[تسلسل|تَسَلسُل]] است و هم بی‌فایده است. از آن رو مستلزم تسلسل است که برای ایجاد همین «کُنْ» هم به «کُنْ» دیگری نیاز هست و برای ایجاد «کُنْ» اخیر نیز به «کُنْ» دیگر و همین‌طور تا بی‌نهایت. بی‌فایده‌بودن آن هم به این دلیل است که اولا هنوز موجودی نیست که مخاطب «کُنْ» قرار بگیرد و ثانیا اگر موجودی باشد، نیازی به لفظ «کن» ندارد؛ زیرا پیش از آن موجود شده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۱۱۵.</ref>  


[[علامه طباطبایی]] در [[المیزان]] با بیان تمثیلی‌بودن عبارت «کُنْ فَیکونُ»، آورده است که [[خداوند]] در ایجاد موجودات، حقیقتا از لفظ «کن» استفاده نمی‌کند؛ چراکه هم مستلزم [[تسلسل|تَسَلسُل]] است و هم بی‌فایده است. از آن رو مستلزم تسلسل است که برای ایجاد همین «کُنْ» هم به «کُنْ» دیگری نیاز هست و برای ایجاد «کُنْ» اخیر نیز به «کُنْ» دیگر و همین‌طور تا بی‌نهایت. بی‌فایده‌بودن آن هم به این دلیل است که اولا هنوز موجودی نیست که مخاطب «کُنْ» قرار بگیرد و ثانیا اگر موجودی باشد، نیازی به لفظ «کن» ندارد؛ زیرا پیش از آن موجود شده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۱۱۵.</ref>
سخنی از [[امام علی(ع)]] نیز بر این معنا دلالت دارد. ایشان می‌فرماید:‌«[[خداوند]] هرگاه اراده چیزی کند، می‌گوید: «موجود باش» و بی‌درنگ موجود می‌شود؛ نه به این معنا که صدایی از او در گوش‌ها بنشیند یا فریادی شنیده شود، بلکه سخن خداوند همان چیزی است که ایجاد می‌کند و صورت می‌بخشد و پیش از آن چیزی وجود نداشت.»<ref>طبرسی،الإحتجاج على أهل اللجاج، مشهد، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص: ۲۰۳.</ref>
 
از [[امام علی(ع)]] نقل شده است که [[خداوند]] هرگاه اراده چیزی کند، می‌گوید: «موجود باش» و بی‌درنگ موجود می‌شود؛ نه به این معنا که صدایی از او در گوش‌ها بنشیند یا فریادی شنیده شود، بلکه سخن خداوند همان چیزی است که ایجاد می‌کند و صورت می‌بخشد و پیش از آن چیزی وجود نداشت.<ref>طبرسی،الإحتجاج على أهل اللجاج، مشهد، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص: ۲۰۳.</ref>


===وجود اشیاء همان تکلم خداوند است===
===وجود اشیاء همان تکلم خداوند است===
۱۳۷

ویرایش