پرش به محتوا

سابقون: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۱ آوریل ۲۰۱۴
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای جدید حاوی «{{در دست ویرایش ۲|ماه=فروردین|روز=۲۰|سال=۱۳۹۳|چند = ۲}} '''سابقون'''، تعبیری قرآنی...» ایجاد کرد)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش ۲|ماه=فروردین|روز=۲۰|سال=۱۳۹۳|چند = ۲}}
{{در دست ویرایش ۲|ماه=فروردین|روز=۲۰|سال=۱۳۹۳|چند = ۲}}


'''سابقون'''، تعبیری قرآنی به معنای پیشگامان در کارهای خیر و طاعت الهی.  
'''سابقون'''، تعبیری قرآنی به معنای پیشگامان در کارهای خیر و طاعت الهی.
==ریشه==
==ریشه==
سابقون صیغۀ جمع مذکر اسم فاعل از مصدر سَبْق، به معنای پیشی گیرندگان، است. به اسب پیشرو در مسابقه، سابق و سَبوق گفته می شود<ref>ازهری؛ ابن منظور، ذیل «سبق» </ref>سَبق در مقابل لُحوق، در اصل، به معنای پیش افتادن در راه است و مجازاً دربارۀ هر پیشی گرفتن و تقدم یافتنی به کار می¬رود، مانند تعبیر «ما سبقونا الیه» (در پذیرش اسلام بر ما پیشی نمی¬گرفتند) در آیۀ ۱۱ سورۀ احقاف. به طور مستعار، برای کسب فضائل و برتری بر دیگران نیز به کار رفته است ، مانند «والسابقون السابقون» در آیۀ ۱۰ سورۀ واقعه <ref>رجوع کنید به فراهیدی؛ راغب اصفهانی؛ ابن منظور؛ مصطفوی، ذیل «سبق» </ref>
سابقون صیغۀ جمع مذکر اسم فاعل از مصدر سَبْق، به معنای پیشی گیرندگان، است. به اسب پیشرو در مسابقه، سابق و سَبوق گفته می شود<ref>ازهری؛ ابن منظور، ذیل «سبق» </ref>سَبق در مقابل لُحوق، در اصل، به معنای پیش افتادن در راه است و مجازاً دربارۀ هر پیشی گرفتن و تقدم یافتنی به کار می¬رود، مانند تعبیر «ما سبقونا الیه» (در پذیرش [[اسلام]] بر ما پیشی نمی¬گرفتند) در آیۀ ۱۱ [[سوره احقاف|سورۀ احقاف]]. به طور مستعار، برای کسب فضائل و برتری بر دیگران نیز به کار رفته است ، مانند «والسابقون السابقون» در [[آیه|آیۀ]] ۱۰ [[سوره واقعه|سورۀ واقعه]]<ref>نک: فراهیدی؛ راغب اصفهانی؛ ابن منظور؛ مصطفوی، ذیل «سبق» </ref>


اِستباق نیز به معنای مسابقه دادن و پیشی گرفتن بر یکدیگر است، مانند «انّا ذهبنا نستبق» ما رفتیم که مسابقه بدهیم.<ref> یوسف:۱۷ ؛ رجوع کنید به راغب اصفهانی، ذیل «سبق» </ref>
اِستباق نیز به معنای مسابقه دادن و پیشی گرفتن بر یکدیگر است، مانند «انّا ذهبنا نستبق» ما رفتیم که مسابقه بدهیم.<ref> یوسف:۱۷؛ نک: راغب اصفهانی، ذیل «سبق» </ref>


==در قرآن==
==در قرآن==
از ۳۷ مرتبه ای که سَبق و مشتقات آن در قرآن کریم به کار رفته، هشت مورد اسم فاعل «سابق» است که در تمامی این موارد معنای پیشی گرفتن وجود دارد. از این هشت مورد، دو آیه توصیه به امت مسلمان برای پیشی گرفتن در خیرات است (بقره:۱۴۸؛ مائده:۴۸) ، یک آیه توصیه به انسانها برای پیشی گرفتن به سوی بخشایش پروردگار و بهشت <ref>حدید:۲۱</ref> و پنج آیه وصفهایی دربارۀ برخی از «سابقون» است، مانند برادرانی که در ایمان مقدّم بوده اند (حشر:۱۰) ، نخستین مسلمانان از مهاجران و انصار (توبه:۱۰۰) ، وارثان کتابهای آسمانی (فاطر:۳۲) و برخی از مؤمنان و مقربان (مؤمنون:۵۷ـ۶۱؛ واقعه:۱۰). بنابراین، به نظر می¬رسد واژۀ سابقون در قرآن به طور کلی برای وصف کسانی به کار رفته که در نیکیها (خیرات) جلودار هستند، از جمله در ایمان یا در عمل به دستورهای کتابهای آسمانی. بر اساس آیه¬های قرآن، ویژگیهای این افراد با ویژگیهای مؤمنان حقیقی مشابه است ، چنانکه مطابق آیۀ ۵۷ تا ۶۱ سورۀ مؤمنون، افرادی که در کارهای نیک شتاب می کنند و درآن سبقت می گیرند، کسانی هستند که از خشیت پروردگار می¬ترسند، به نشانه های او ایمان دارند، به او شرک نمی ورزند، از آنچه خدا به ایشان داده انفاق می کنند و همواره در اندیشه بازگشت به سوی پروردگارند.
از ۳۷ مرتبه ای که سَبق و مشتقات آن در [[قرآن کریم]] به کار رفته، هشت مورد اسم فاعل «سابق» است که در تمامی این موارد معنای پیشی گرفتن وجود دارد. از این هشت مورد، دو آیه توصیه به امت [[مسلمان]] برای پیشی گرفتن در خیرات است<ref>بقره:۱۴۸؛ مائده:۴۸</ref>، یک آیه توصیه به انسانها برای پیشی گرفتن به سوی بخشایش پروردگار و [[بهشت]]<ref>حدید:۲۱</ref> و پنج آیه وصف‌هایی دربارۀ برخی از «سابقون» است، مانند برادرانی که در ایمان مقدّم بوده‌اند<ref>حشر:۱۰</ref> نخستین مسلمانان از [[مهاجران]] و [[انصار]] <ref>توبه:۱۰۰</ref>، وارثان کتابهای آسمانی <ref>فاطر:۳۲</ref> و برخی از مؤمنان و مقربان <ref>مؤمنون:۵۷ـ۶۱؛ واقعه:۱۰</ref> بنابراین، به نظر می‌رسد واژۀ سابقون در قرآن به طور کلی برای وصف کسانی به کار رفته که در نیکیها (خیرات) جلودار هستند، از جمله در [[ایمان]] یا در عمل به دستورهای کتابهای آسمانی. بر اساس آیه‌های قرآن، ویژگیهای این افراد با ویژگیهای مؤمنان حقیقی مشابه است ، چنانکه مطابق آیۀ ۵۷ تا ۶۱ [[سوره مؤمنون|سورۀ مؤمنون]]، افرادی که در کارهای نیک شتاب می کنند و درآن سبقت می گیرند، کسانی هستند که از خشیت پروردگار می¬ترسند، به نشانه های او ایمان دارند، به او شرک نمی ورزند، از آنچه خدا به ایشان داده انفاق می کنند و همواره در اندیشه بازگشت به سوی پروردگارند.


آیاتی‌ که دربارۀ معنای سابقون مباحث فراوانی برانگیخته، آیات۱۰ و ۱۱ سورۀ واقعه است که سابقون را، پس از دو دستۀ «اصحاب میمنة» و «اصحاب مشئمة» (رجوع کنید به جنة*؛ جحیم*) ،در دسته بندی سه گانه انسانها ذکر کرده است: «والسابقون السابقون. اولئک المقربون ». برخی از مفسران معتقدند که در دو واژۀ مکرر سابقون در این آیه، متعلَّق سبقت در هر مورد متفاوت است و این دو کلمه را مبتدا و خبر می¬دانند (رجوع کنید به سمرقندی؛ زمخشری؛ فخررازی، ذیل آیه). برخی مفسران (رجوع کنید به طبرسی؛ ابوحیان اندلسی؛ طباطبایی، ذیل آیه) این وجه را نیز جایز دانسته¬اند که السابقون دوم تأکید اولی باشد و جملۀ «اولئک المقربون» خبر آن. در این صورت، معنای عبارت چنین خواهد بود که سابقون به درجه ای از برتری و فضیلت رسیده اند که گویا مقام آنان به وصف در نمی آید و بر همین اساس تعبیری که دربارۀ ایشان به کار رفته از تعبیر مربوط به اصحاب میمنه بالاتر است که با «ما» ی تعجبیه در «ما أصحاب المیمنة» (واقعه: ۸) آمده است (رجوع کنید به ابن عاشور؛ سید قطب، ذیل آیه). فارغ از این نظریه، مسلّم است که السابقون در این آیه درجاتی بالاتر از دو دستۀ قبل، یعنی اصحاب میمنه و اصحاب مشئمه، دارند. بنا بر آیات بعدی (۱۲ـ۱۴) ، جایگاه این افراد در بهشت است، گروهی از آنان از پیشینیان و اندکی ازآنان از متأخران هستند. گرچه اغلب مفسران (رجوع کنید به مقاتل‌بن سلیمان؛ طبری؛ طبرسی؛ زمخشری؛ بیضاوی؛ آلوسی؛ طباطبایی، ذیل آیه) پیشینیان (الاولین) را امتهای پیش از اسلام و متأخران را امت اسلام معنا کرده¬اند، اما در جمع بین این دیدگاه و بین روایتی که از ابوهریره نقل شده است، اختلاف وجود دارد. از ابوهریره نقل شده وقتی آیۀ ۱۳ و ۱۴ سورۀ واقعه نازل شد، بر مسلمانان گران آمد که سابقون از امتهای پیشین بسیار باشند و از امت اسلام اندک. پس آیۀ ۳۹ و ۴۰ نازل شد (گروهی از پیشینیان و گروهی از متأخران) و پیامبر صلی¬الله علیه وآله وسلم به صحابه فرمود شما دو سوم، بلکه نیمی ،از بهشتیان هستید و در نیم دیگر نیز با پیشینیان شریک خواهید بود (رجوع کنید به احمدبن حنبل، ج۲، ص۳۹۱؛ ابن‌ابی حاتم رازی، ج۱۰، ص۳۳۳۰). برخی گفته اند شاید مراد از پیشینیان، مردم صدر اسلام و مراد از متأخران مسلمانان دوره های بعدی اند (رجوع کنید به طبرسی؛ قرطبی، ذیل آیه). زمخشری (ذیل آیه) روایت ابوهریره را نپذیرفته و آن را به دو دلیل نادرست شمرده است: ۱) آیۀ ۱۳ و ۱۴ دربارۀ السابقون است و آیۀ ۳۹ و ۴۰ در مورد اصحاب یمین، ۲) نسخ در اخبار جایز نیست (نیزرجوع کنید به فخر رازی؛ طباطبایی، ذیل آیات). آلوسی (ذیل آیات) به زمخشری چنین پاسخ گفته است که شاید وقتی صحابه آیۀ اول را شنیدند گمان کردند تعداد اصحاب یمین در امت اسلام اندک است، پس آیۀ دوم نازل شد تا این نگرانی آنها دربارۀ اصحاب یمین برطرف شود و این مورد از موارد نسخ اخبار نیست. به نظر می¬رسد بهترین وجه در رفع این اشکال از فخررازی (ذیل آیه) است که گفته گرچه سابقون از امت اسلام اندک-اند و از امتهای پیشین زیاد، اما خدا بر امت اسلام رحمتی نازل کرده و چیزهایی را بر آنان بخشیده که بر دیگران نبخشیده و به پیامبر آنها مقام شفاعت داده است که در نتیجه تعداد نجات-یافتگان آنها که از اصحاب یمین هستند بسیار است.<ref>برای دیگر وجوه جمع این تعارض رجوع کنید به بیضاوی؛ آلوسی؛ ابن عاشور، ذیل آیات</ref>
آیاتی‌ که دربارۀ معنای سابقون مباحث فراوانی برانگیخته، آیات۱۰ و ۱۱ [[سوره واقعه|سورۀ واقعه]] است که سابقون را، پس از دو دستۀ «اصحاب میمنة» و «اصحاب مشئمة» <ref>نک: جنة؛ جحیم</ref>، در دسته بندی سه گانه انسانها ذکر کرده است: «والسابقون السابقون. اولئک المقربون ».  


یکی دیگر از موارد بحث در این باره، تعبیر «السابقون الاولون» (توبه: ۱۰۰) در مورد نخستین پیشگامان از مهاجرین و انصار است که خدا به آنها و کسانی که از ایشان به نیکی پیروی کنند، وعدۀ خشنودی خود و بهشت و رضایت آنها از خود را داده¬است. دربارۀ اینکه نخستین سابقون چه کسانی هستند آرای گوناگونی بیان شده، که از آن جمله است: کسانی که به دو قبله نماز خواندند، مسلمانانی که در جنگ بدر حضور داشتند، کسانی که بیعت رضوان را درک کردند، کسانی که پیش از هجرت اسلام آوردند و پیش از بدر مهاجرت کردند، آنان که در شهادت پیشی گرفتند، کسانی که در هجرت به حبشه یا مدینه پیشگام بودند (رجوع کنید به طبری؛ طوسی، تبیان؛ ماوردی؛ طبرسی؛ ابوحیان اندلسی؛ طباطبایی، ذیل توبه: ۱۰۰). به نظر می‌رسد آیاتی مانند آیۀ ۱۰ سورۀ حدید – که در آن گفته شده است کسانی که پیش از فتح (مکه یا حدیبیه) انفاق کردند و جنگیدند، از کسانی که پس از آن، انفاق و کارزار کردند، برترند – به نوعی، بیان برخی مصادیق «السابقون الاولون» است (دربارۀ فتح رجوع کنید به طبری؛ طبرسی، ذیل آیه). سید قطب (ذیل توبه: ۱۰۰) سابقون را کسانی می¬داند که پیش از غزوۀ بدر هجرت کردند و «الذین اتبعوهم بإحسان» را کسانی که تا غزوۀ تبوک ایمان آوردند و از طریقۀ مسلمانان قبل پیروی کردند و در راه ایمان سختی بسیار کشیدند (نیز رجوع کنید به طباطبایی، ذیل آیه). گرچه آیه، عام است و سَبق و اتّباع از امور نسبی اند و سابقون شامل همۀ کسانی است که از آغاز اسلام تا قیامت در ایمان آوردن سبقت بگیرند (طباطبایی، ذیل آیه). «سابقه» در اسلام ویژگی بسیار مهمی بوده که در مجادلات کلامی پس از رحلت پیامبراکرم، برای تعیین جانشین ایشان، تاثیر بسیاری داشته است.<ref>رجوع کنید به افسرالدین، ذیل «سابقه» </ref>
برخی از مفسران معتقدند که در دو واژۀ مکرر سابقون در این آیه، متعلَّق سبقت در هر مورد متفاوت است و این دو کلمه را مبتدا و خبر می‌دانند <ref>نک: سمرقندی؛ زمخشری؛ فخررازی، ذیل آیه</ref> برخی مفسران <ref>نک: طبرسی؛ ابوحیان اندلسی؛ طباطبایی، ذیل آیه</ref> این وجه را نیز جایز دانسته‌اند که السابقون دوم تأکید اولی باشد و جملۀ «اولئک المقربون» خبر آن. در این صورت، معنای عبارت چنین خواهد بود که سابقون به درجه ای از برتری و فضیلت رسیده اند که گویا مقام آنان به وصف در نمی‌آید و بر همین اساس تعبیری که دربارۀ ایشان به کار رفته از تعبیر مربوط به اصحاب میمنه بالاتر است که با «ما» ی تعجبیه در «ما أصحاب المیمنة» <ref>واقعه: ۸</ref> آمده است.<ref>نک:ابن عاشور؛ سید قطب، ذیل آیه</ref>  


بر اساس تفاسیر، برخی اموری که سابقون در آن پیشگام هستند عبارت اند از: [[ایمان]]، [[اسلام]]، اطاعت از خدا و انجام دادن اموری که خدا به آن دعوت نموده و رضای الهی در آن است، تصدیق و پیروی از انبیا، یاری کردن [[پیامبر اسلام]]، [[جهاد]]، انجام دادن امور خیر، برپاداشتن نمازهای پنج-گانه، [[توبه]]، [[صدقه]] و انفال اموال، فضائل اخلاقی و صفات پسندیده، و رفتن به [[مسجد]] <ref>رجوع کنید به طبری؛ ثعلبی؛ میبدی؛ طبرسی؛ سورآبادی؛ قرطبی، ذیل واقعه:۱۰</ref>  
فارغ از این نظریه، مسلّم است که السابقون در این آیه درجاتی بالاتر از دو دستۀ قبل، یعنی اصحاب میمنه و اصحاب مشئمه، دارند. بنا بر آیات بعدی (۱۲ـ۱۴)، جایگاه این افراد در [[بهشت]] است، گروهی از آنان از پیشینیان و اندکی ازآنان از متأخران هستند. گرچه اغلب مفسران<ref>نک: مقاتل‌بن سلیمان؛ طبری؛ طبرسی؛ زمخشری؛ بیضاوی؛ آلوسی؛ طباطبایی، ذیل آیه</ref> پیشینیان (الاولین) را امتهای پیش از اسلام و متأخران را امت اسلام معنا کرده‌اند، اما در جمع بین این دیدگاه و بین روایتی که از [[ابوهریره]] نقل شده است، اختلاف وجود دارد. از ابوهریره نقل شده وقتی آیۀ ۱۳ و ۱۴ [[سوره واقعه|سورۀ واقعه]] نازل شد، بر مسلمانان گران آمد که سابقون از امت‌های پیشین بسیار باشند و از امت اسلام اندک. پس آیۀ ۳۹ و ۴۰ نازل شد (گروهی از پیشینیان و گروهی از متأخران) و [[پیامبر (ص)]] به [[صحابه]] فرمود شما دو سوم، بلکه نیمی،از بهشتیان هستید و در نیم دیگر نیز با پیشینیان شریک خواهید بود.<ref>نک:احمدبن حنبل، ج۲، ص۳۹۱؛ ابن‌ابی حاتم رازی، ج۱۰، ص۳۳۳۰</ref> برخی گفته‌اند شاید مراد از پیشینیان، مردم صدر اسلام و مراد از متأخران مسلمانان دوره های بعدی‌اند.<ref>نک: طبرسی؛ قرطبی، ذیل آیه</ref>  


همچنین، برخی اوصاف سابقون در [[قرآن] و تفاسیر عبارت اند از: توکل به خدا، مداومت در عمل خیر، فانی شدن از صفات نفسانی، انس با قرآن، بهتر بودن باطن از ظاهر، برپا داشتن نوافل و مستحبات علاوه بر انجام دادن واجبات، اخلاص در کارها، الگو بودن برای دیگران، دارا بودن بلند مرتبه ترین درجات اهل سعادت، رسیدن به مقام قرب الهی، متنعم شدن از انواع نعمتهای بهشتی، نوشیدن از تسنیم که گواراترین شراب بهشتیان است، ورود به بهشت بدون حساب، و داشتن مقام [[شفاعت]] </ref>رجوع کنید به قمی؛ ثعلبی؛ زمخشری؛ طبرسی، ذیل واقعه: ۱۰؛ سمرقندی؛ آلوسی، ذیل فاطر: ۳۲</ref> علاوه بر اینها، در منابع روایی شیعه آمده است که سابقون، پیامبران و اولیای خدا هستند و خدا پنج روح در آنها قرار داده که عبارت است از: روح القُدُس، که اشیا را با آن شناختند ؛ روح ایمان، که با آن از خدا خوف دارند؛ روح قوّت، که با آن قادر به اطاعت از خدا هستند؛ روح شهوت، که با آن خواستار اطاعت خدا و بیزار از عصیان او شدند؛ و روحِ در جریانی که به وسیلۀ آن در میان مردم رفت و آمد می‌کنند.<ref>محمدبن حسن صفار، ص ۴۶۶؛ كلینی، ج ۱ ،ص ۲۷۱ – ۲۷۲</ref>
[[زمخشری]] (ذیل آیه) روایت ابوهریره را نپذیرفته و آن را به دو دلیل نادرست شمرده است: ۱) آیۀ ۱۳ و ۱۴ دربارۀ السابقون است و آیۀ ۳۹ و ۴۰ در مورد اصحاب یمین، ۲) نسخ در اخبار جایز نیست <ref>نک: فخر رازی؛ طباطبایی، ذیل آیات</ref> [[آلوسی]] (ذیل آیات) به زمخشری چنین پاسخ گفته است که شاید وقتی صحابه آیۀ اول را شنیدند گمان کردند تعداد اصحاب یمین در امت اسلام اندک است، پس آیۀ دوم نازل شد تا این نگرانی آنها دربارۀ اصحاب یمین برطرف شود و این مورد از موارد نسخ اخبار نیست. به نظر می¬رسد بهترین وجه در رفع این اشکال از [[فخر رازی]] (ذیل آیه) است که گفته گرچه سابقون از امت اسلام اندک‌اند و از امتهای پیشین زیاد، اما خدا بر امت اسلام رحمتی نازل کرده و چیزهایی را بر آنان بخشیده که بر دیگران نبخشیده و به پیامبر آنها مقام [[شفاعت]] داده است که در نتیجه تعداد نجات-یافتگان آنها که از اصحاب یمین هستند بسیار است.<ref>برای دیگر وجوه جمع این تعارض نک: بیضاوی؛ آلوسی؛ ابن عاشور، ذیل آیات</ref>
 
یکی دیگر از موارد بحث در این باره، تعبیر «السابقون الاولون» <ref>توبه: ۱۰۰</ref> در مورد نخستین پیشگامان از مهاجرین و انصار است که خدا به آنها و کسانی که از ایشان به نیکی پیروی کنند، وعدۀ خشنودی خود و بهشت و رضایت آنها از خود را داده است. دربارۀ اینکه نخستین سابقون چه کسانی هستند آرای گوناگونی بیان شده، که از آن جمله است: کسانی که به دو قبله نماز خواندند، مسلمانانی که در جنگ بدر حضور داشتند، کسانی که بیعت رضوان را درک کردند، کسانی که پیش از [[هجرت]] اسلام آوردند و پیش از بدر مهاجرت کردند، آنان که در [[شهادت]] پیشی گرفتند، کسانی که در هجرت به [[حبشه]] یا مدینه پیشگام بودند <ref>نک: طبری؛ طوسی، تبیان؛ ماوردی؛ طبرسی؛ ابوحیان اندلسی؛ طباطبایی، ذیل توبه: ۱۰۰</ref> به نظر می‌رسد آیاتی مانند آیۀ ۱۰ [[سوره حدید|سورۀ حدید]] – که در آن گفته شده است کسانی که پیش از فتح ([[مکه]] یا [[حدیبیه]]) [[انفاق]] کردند و جنگیدند، از کسانی که پس از آن، انفاق و کارزار کردند، برترند – به نوعی، بیان برخی مصادیق «السابقون الاولون» است <ref>نک: طبری؛ طبرسی، ذیل آیه</ref> سید قطب (ذیل توبه: ۱۰۰) سابقون را کسانی می¬داند که پیش از [[غزوۀ بدر]] هجرت کردند و «الذین اتبعوهم بإحسان» را کسانی که تا غزوۀ تبوک ایمان آوردند و از طریقۀ مسلمانان قبل پیروی کردند و در راه ایمان سختی بسیار کشیدند <ref>نک: طباطبایی، ذیل آیه</ref> گرچه آیه، عام است و سَبق و اتّباع از امور نسبی‌اند و سابقون شامل همۀ کسانی است که از آغاز [[اسلام]] تا [[قیامت]] در [[ایمان]] آوردن سبقت بگیرند.<ref>طباطبایی، ذیل آیه</ref> «سابقه» در اسلام ویژگی بسیار مهمی بوده که در مجادلات کلامی پس از [[رحلت پیامبراکرم]]، برای تعیین جانشین ایشان، تاثیر بسیاری داشته است.<ref>نک: افسرالدین، ذیل «سابقه» </ref>
 
بر اساس تفاسیر، برخی اموری که سابقون در آن پیشگام هستند عبارت‌اند از: [[ایمان]]، [[اسلام]]، اطاعت از خدا و انجام دادن اموری که خدا به آن دعوت نموده و رضای الهی در آن است، تصدیق و پیروی از انبیا، یاری کردن [[پیامبر اسلام]]، [[جهاد]]، انجام دادن امور خیر، برپاداشتن نمازهای پنج-گانه، [[توبه]]، [[صدقه]] و انفال اموال، فضائل اخلاقی و صفات پسندیده، و رفتن به [[مسجد]] <ref>نک: طبری؛ ثعلبی؛ میبدی؛ طبرسی؛ سورآبادی؛ قرطبی، ذیل واقعه:۱۰</ref>
 
همچنین، برخی اوصاف سابقون در [[قرآن] و تفاسیر عبارت اند از: توکل به خدا، مداومت در عمل خیر، فانی شدن از صفات نفسانی، انس با [[قرآن]]، بهتر بودن باطن از ظاهر، برپا داشتن نوافل و [[مستحبات]] علاوه بر انجام دادن واجبات، اخلاص در کارها، الگو بودن برای دیگران، دارا بودن بلند مرتبه ترین درجات اهل سعادت، رسیدن به مقام قرب الهی، متنعم شدن از انواع نعمتهای بهشتی، نوشیدن از تسنیم که گواراترین شراب بهشتیان است، ورود به [[بهشت]] بدون حساب، و داشتن مقام [[شفاعت]]<ref>نک: قمی؛ ثعلبی؛ زمخشری؛ طبرسی، ذیل واقعه: ۱۰؛ سمرقندی؛ آلوسی، ذیل فاطر: ۳۲</ref> علاوه بر اینها، در منابع روایی شیعه آمده است که سابقون، پیامبران و اولیای خدا هستند و خدا پنج روح در آنها قرار داده که عبارت است از: روح القُدُس، که اشیا را با آن شناختند؛ روح ایمان، که با آن از خدا خوف دارند؛ روح قوّت، که با آن قادر به اطاعت از خدا هستند؛ روح شهوت، که با آن خواستار اطاعت خدا و بیزار از عصیان او شدند؛ و روحِ در جریانی که به وسیلۀ آن در میان مردم رفت و آمد می‌کنند.<ref>محمدبن حسن صفار، ص ۴۶۶؛ كلینی، ج ۱ ،ص ۲۷۱ – ۲۷۲</ref>


==مصادیق سابقون==
==مصادیق سابقون==
در روایات دیگری، به مصادیق السابقون به طور خاص اشاره شده، از جمله در روایتی از ابن عباس آمده که از پیامبراکرم راجع به معنای «السابقون السابقون» پرسش کرده و آن حضرت فرموده که [[جبرئیل]] گفته است آنها علی علیه السلام و شیعیان او هستند که به [[بهشت]] سبقت می¬گیرند<ref>مفید، ص۲۹۸؛ طوسی، امالی، ص۷۲؛ حاکم حسکانی، ج۲، ص۲۹۵</ref>
در روایات دیگری، به مصادیق السابقون به طور خاص اشاره شده، از جمله در روایتی از [[ابن عباس]] آمده که از پیامبراکرم راجع به معنای «السابقون السابقون» پرسش کرده و آن حضرت فرموده که [[جبرئیل]] گفته است آنها [[علی علیه السلام]] و [[شیعیان]] او هستند که به [[بهشت]] سبقت می‌گیرند.<ref>مفید، ص۲۹۸؛ طوسی، امالی، ص۷۲؛ حاکم حسکانی، ج۲، ص۲۹۵</ref>


ابن مردویه اصفهانی (ص۳۳۰) در تفسیر آیۀ ۱۰ [[سورۀ واقعه]] از [[ابن عباس]] نقل می¬کند که آیۀ «السابقون السابقون» دربارۀ [[حزقیل]] (مؤمن آل فرعون) و [[حبیب نجار]] (که داستانش در [[سورۀ یس]] آمده) و [[علی¬بن ابی طالب]] نازل شده است، که هر یک در میان امت خویش پیشگام هستند و علی علیه السلام افضل آنهاست <ref>نیز رجوع کنید به سیوطی؛ شوکانی؛ آلوسی، ذیل آیه</ref> در [[روایات]] [[شیعه]]، علاوه بر [[انبیا]] و [[امام علی]] و[[امام حسن]] و [[امام حسین]] علیهم السلام، برخی [[صحابۀ]] بزرگ (مانند [[خدیجه]]، [[سمیه]] و پسرش [[عمار یاسر]]، [[سلمان فارسی]]، [[مقداد]]، [[ابوذر]] و [[بلال]]) و برخی از اصحاب ائمه علیهم¬السلام (همچون [[زرارة بن اعین]]، [[ابوبصیر مرادی]]، [[محمد بن مسلم]] و [[برید بن معاویه عجلی]]) از مصادیق سابقون دانسته شده اند.<ref>رجوع کنید به طبرسی، ذیل فاطر: ۳۲؛ حویزی، ذیل توبه: ۱۰۰، واقعه: ۱۰</ref>  
ابن مردویه اصفهانی (ص۳۳۰) در تفسیر آیۀ ۱۰ [[سورۀ واقعه]] از [[ابن عباس]] نقل می¬کند که آیۀ «السابقون السابقون» دربارۀ [[حزقیل]] (مؤمن آل فرعون) و [[حبیب نجار]] (که داستانش در [[سورۀ یس]] آمده) و [[علی¬بن ابی طالب]] نازل شده است، که هر یک در میان امت خویش پیشگام هستند و علی علیه السلام افضل آنهاست <ref>نیز رجوع کنید به سیوطی؛ شوکانی؛ آلوسی، ذیل آیه</ref> در [[روایات]] [[شیعه]]، علاوه بر [[انبیا]] و [[امام علی]] و[[امام حسن]] و [[امام حسین]] علیهم السلام، برخی [[صحابۀ]] بزرگ (مانند [[خدیجه]]، [[سمیه]] و پسرش [[عمار یاسر]]، [[سلمان فارسی]]، [[مقداد]]، [[ابوذر]] و [[بلال]]) و برخی از اصحاب ائمه علیهم¬السلام (همچون [[زرارة بن اعین]]، [[ابوبصیر مرادی]]، [[محمد بن مسلم]] و [[برید بن معاویه عجلی]]) از مصادیق سابقون دانسته شده اند.<ref>نک: طبرسی، ذیل فاطر: ۳۲؛ حویزی، ذیل توبه: ۱۰۰، واقعه: ۱۰</ref>


در روایتی نیز، به نقل از [[محمد بن سنان]] از [[داود بن كثیر رقی]] از [[امام صادق علیه السلام]]، آیۀ ۱۰ [[سورۀ واقعه]] به خلقت ازلی مخلوقات تفسیر، و گفته شده است که [[پیامبر]] و [[ائمه]] نخستین کسانی بودند که وارد آتشی شدند که برای آزمایش بندگی خدا مهیا شده بود و سپس [[شیعیان]] آنان وارد آتش شدند و از این رو آنان سابقون اند.<ref>نعمانی، ص ۹۱؛ حسن بن سلیمان حلّی، ص ۱۷۵ - ۱۷۶؛ قس د. اسلام، ذیل مدخل، که تمامی مقالۀ خود را بر این اساس سامان داده و آن را با عقاید صوفیان و فرقۀ بابیه مقایسه کرده است.</ref>
در روایتی نیز، به نقل از [[محمد بن سنان]] از [[داود بن كثیر رقی]] از [[امام صادق علیه السلام]]، آیۀ ۱۰ [[سورۀ واقعه]] به خلقت ازلی مخلوقات تفسیر، و گفته شده است که [[پیامبر]] و [[ائمه]] نخستین کسانی بودند که وارد آتشی شدند که برای آزمایش بندگی خدا مهیا شده بود و سپس [[شیعیان]] آنان وارد آتش شدند و از این رو آنان سابقون اند.<ref>نعمانی، ص ۹۱؛ حسن بن سلیمان حلّی، ص ۱۷۵ - ۱۷۶؛ قس د. اسلام، ذیل مدخل، که تمامی مقالۀ خود را بر این اساس سامان داده و آن را با عقاید صوفیان و فرقۀ بابیه مقایسه کرده است.</ref>
خط ۴۷: خط ۵۳:
* سیوطی؛محمدبن علی بن محمد شوکانی، فتح القدیر، چاپ سید ابراهیم، قاهره ۲۰۰۷؛
* سیوطی؛محمدبن علی بن محمد شوکانی، فتح القدیر، چاپ سید ابراهیم، قاهره ۲۰۰۷؛
* محمدبن حسن صفار، بصائر الدرجات، چاپ حسن کوچه¬باغی، تهران ۱۳۶۲ش؛طباطبایی ؛
* محمدبن حسن صفار، بصائر الدرجات، چاپ حسن کوچه¬باغی، تهران ۱۳۶۲ش؛طباطبایی ؛
* طبرسی ؛طبری، جامع ؛محمدبن حسن طوسی، الأمالی، چاپ الدراسات الإسلامیۀ، قم ۱۴۱۴؛  
* طبرسی ؛طبری، جامع ؛محمدبن حسن طوسی، الأمالی، چاپ الدراسات الإسلامیۀ، قم ۱۴۱۴؛
* همو، التبیان؛
* همو، التبیان؛
* محمدفؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، قاهره ۱۳۶۴؛
* محمدفؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، قاهره ۱۳۶۴؛