پرش به محتوا

صیغه ازدواج: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۷۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ ژوئن ۲۰۲۱
جز
اصلاح نویسه‌های عربی
جز (اصلاح نویسه‌های عربی)
خط ۶: خط ۶:
صیغه ازدواج عبارت است از الفاظی که به واسطه آن زن و مرد به ازدواج یکدیگر در می‌آیند.<ref>نگاه کنید به: امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۷۸.</ref> صیغه عقد ازدواج تنها با کلماتی که  زن و مرد بر زبان می‌آورند، ثابت می‌شود و صرف رضایت باطنی کافی نیست.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۱.</ref>  
صیغه ازدواج عبارت است از الفاظی که به واسطه آن زن و مرد به ازدواج یکدیگر در می‌آیند.<ref>نگاه کنید به: امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۷۸.</ref> صیغه عقد ازدواج تنها با کلماتی که  زن و مرد بر زبان می‌آورند، ثابت می‌شود و صرف رضایت باطنی کافی نیست.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۱.</ref>  


زن الفاظ ایجاب را می‌خواند<ref>نگاه کنید به: امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۱.</ref> که عبارت‌اند از: «زَوَّجْتُكَ» یا «أنْکَحْتُكَ».<ref>شوشتری، النجعة‌ فی شرح اللمعة، ۱۳۶۹ش، ج۸، ص۳۳۶.</ref> برخی از [[مجتهد|فقها]] لفظ «مَتَّعْتُكَ» را نیز صحیح دانسته‌اند.<ref>شوشتری، النجعة‌ فی شرح اللمعة، ۱۳۶۹ش، ج۸، ص۳۳۶.</ref> مرد نیز الفاط قبول را می‌خواند<ref>نگاه کنید به: امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۱.</ref> که عبارت‌اند از: «قَبِلْتُ التَزْویج»، «قَبِلْتُ النِّکاح»، «قَبِلْتُ التَزْویج و النِّکاح» یا «تَزَوَّجْتُ».<ref>شوشتری، النجعة‌ فی شرح اللمعة، ۱۳۶۹ش، ج۸، ص۳۳۶.</ref>
زن الفاظ ایجاب را می‌خواند<ref>نگاه کنید به: امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۱.</ref> که عبارت‌اند از: «زَوَّجْتُکَ» یا «أنْکَحْتُکَ».<ref>شوشتری، النجعة فی شرح اللمعة، ۱۳۶۹ش، ج۸، ص۳۳۶.</ref> برخی از [[مجتهد|فقها]] لفظ «مَتَّعْتُکَ» را نیز صحیح دانسته‌اند.<ref>شوشتری، النجعة فی شرح اللمعة، ۱۳۶۹ش، ج۸، ص۳۳۶.</ref> مرد نیز الفاط قبول را می‌خواند<ref>نگاه کنید به: امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۱.</ref> که عبارت‌اند از: «قَبِلْتُ التَزْویج»، «قَبِلْتُ النِّکاح»، «قَبِلْتُ التَزْویج و النِّکاح» یا «تَزَوَّجْتُ».<ref>شوشتری، النجعة فی شرح اللمعة، ۱۳۶۹ش، ج۸، ص۳۳۶.</ref>


==اقسام==
==اقسام==
خط ۱۲: خط ۱۲:


===دائم===
===دائم===
در صیغه عقد دائم اگر خود زن و مرد صیغه را بخوانند، ابتدا زن می‌گوید: «زَوَّجْتُكَ نَفْسِی عَلىَ الصِّداقِ الْمَعْلُومِ» یعنی خودم را بر طبق [[مهریه]] تعیین شده، به همسری تو درآوردم. مرد نیز بلافاصله بگوید: «قَبِلْتُ التَزْوِیجَ عَلىَ الصِّداقِ المَعْلُوْمِ» یعنی این ازدواج را بر طبق مهریه‌ معین شده، قبول کردم. یا اینکه فقط بگوید: «قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ»و قصدش همان ازدواج با مهر معین باشد.<ref>امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۱.</ref>
در صیغه عقد دائم اگر خود زن و مرد صیغه را بخوانند، ابتدا زن می‌گوید: «زَوَّجْتُکَ نَفْسِی عَلیَ الصِّداقِ الْمَعْلُومِ» یعنی خودم را بر طبق [[مهریه]] تعیین شده، به همسری تو درآوردم. مرد نیز بلافاصله بگوید: «قَبِلْتُ التَزْوِیجَ عَلیَ الصِّداقِ المَعْلُوْمِ» یعنی این ازدواج را بر طبق مهریه معین شده، قبول کردم. یا اینکه فقط بگوید: «قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ»و قصدش همان ازدواج با مهر معین باشد.<ref>امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۱.</ref>


در صورتی که زن و مرد فردی را وکیل کنند که صیغه عقد را بخواند، چنانچه اسم مرد احمد و اسم زن فاطمه باشد، وکیل زن می‌گوید: «زَوَّجْتُ مُوَكِّلَتِی فاطِمَةَ مُوَكِّلَكَ أَحْمَدَ عَلىَ الصَّداقِ الْمَعْلُومِ» یعنی موکلم فاطمه را به عقد موکل تو احمد با مهریه معلوم درآوردم. و بلافاصله وکیل مرد بگوید: «قَبِلْتُ التَزْوِیجَ لِمُوَكِّلِی أَحْمَدَ عَلَى الصِّداقِ المَعْلُومِ» یعنی این ازدواج را برای موکلم  احمد با مهریه معلوم قبول کردم.<ref>امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۱.</ref>
در صورتی که زن و مرد فردی را وکیل کنند که صیغه عقد را بخواند، چنانچه اسم مرد احمد و اسم زن فاطمه باشد، وکیل زن می‌گوید: «زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتِی فاطِمَةَ مُوَکِّلَکَ أَحْمَدَ عَلیَ الصَّداقِ الْمَعْلُومِ» یعنی موکلم فاطمه را به عقد موکل تو احمد با مهریه معلوم درآوردم. و بلافاصله وکیل مرد بگوید: «قَبِلْتُ التَزْوِیجَ لِمُوَکِّلِی أَحْمَدَ عَلَی الصِّداقِ المَعْلُومِ» یعنی این ازدواج را برای موکلم  احمد با مهریه معلوم قبول کردم.<ref>امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۱.</ref>


===موقت===
===موقت===
در صیغه ازواج موقت اگر خود زن و مرد صیغه را بخوانند، بعد از آنکه مدت ازدواج و [[مهریه]] را معین کردند، زن می‌گوید: «زَوَّجْتُكَ نَفْسِي فِي المُدَّةِ المَعْلُومَةِ عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ». یعنی خودم را در مدت معین و مهریه معین به همسری تو درآوردم. بعد بدون فاصله مرد بگوید: ««قَبِلْتُ».<ref>امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۳.</ref>
در صیغه ازواج موقت اگر خود زن و مرد صیغه را بخوانند، بعد از آنکه مدت ازدواج و [[مهریه]] را معین کردند، زن می‌گوید: «زَوَّجْتُکَ نَفْسِی فِی المُدَّةِ المَعْلُومَةِ عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ». یعنی خودم را در مدت معین و مهریه معین به همسری تو درآوردم. بعد بدون فاصله مرد بگوید: ««قَبِلْتُ».<ref>امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۳.</ref>


اگر زن و مرد برای خواندن صیغه عقد وکیل انتخاب کنند، اول وكيل زن به وكيل مرد می‌گويد: «زَوَّجْتُ مُوَكِّلَتِي مُوَكِّلَكَ فِي المُدَّةِ المَعْلُومَةِ عَلَى المَهْرِ المَعْلُومِ» یعنی موکل خود را به عقد موکل تو با مدت معلوم و مهریه معلوم درآوردم. سپس بدون فاصله وكیل مرد می‌گوید: «قَبِلْتُ التَّزْوِيجَ لِمُوَكِّلِي هكَذا» یعنی این ازدواج را به صورتی که گفته شد، قبول کردم.<ref>امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۳.</ref>
اگر زن و مرد برای خواندن صیغه عقد وکیل انتخاب کنند، اول وکیل زن به وکیل مرد می‌گوید: «زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتِی مُوَکِّلَکَ فِی المُدَّةِ المَعْلُومَةِ عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ» یعنی موکل خود را به عقد موکل تو با مدت معلوم و مهریه معلوم درآوردم. سپس بدون فاصله وکیل مرد می‌گوید: «قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ لِمُوَکِّلِی هکَذا» یعنی این ازدواج را به صورتی که گفته شد، قبول کردم.<ref>امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۳.</ref>


اگر زن، مردی را که با او قصد ازدواج موقت دارد، برای خواندن صیغه عقدشان وکیل کند یا اگر مردی از زنی که با او قصد ازدواج موقت دارد، برای خواندن عقدشان وکالت بگیرد، اول آن مرد می‌گويد: «زَوَّجْتُ مُوَكِّلَتِی مِنْ نَفْسی فِی المُدَّةِ المَعْلُومَةِ عَلَى المَهْرِ المَعْلُومِ» یعنی موکل خود را برای مدت و مهریه تعیین‌ و توافق‌شده، به همسری خودم درآوردم. سپس مرد بدون فاصله می‌گوید: «قَبِلْتُ التَّزْوِيجَ لِنَفْسی» یعنی این ازدواج را به صورتی که گفته شد، برای خودم قبول کردم.<ref>صيمرى، غاية المرام، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۳۵۵ و ج۳، ص۳۰.</ref>
اگر زن، مردی را که با او قصد ازدواج موقت دارد، برای خواندن صیغه عقدشان وکیل کند یا اگر مردی از زنی که با او قصد ازدواج موقت دارد، برای خواندن عقدشان وکالت بگیرد، اول آن مرد می‌گوید: «زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتِی مِنْ نَفْسی فِی المُدَّةِ المَعْلُومَةِ عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ» یعنی موکل خود را برای مدت و مهریه تعیین و توافق‌شده، به همسری خودم درآوردم. سپس مرد بدون فاصله می‌گوید: «قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ لِنَفْسی» یعنی این ازدواج را به صورتی که گفته شد، برای خودم قبول کردم.<ref>صیمری، غایة المرام، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۳۵۵ و ج۳، ص۳۰.</ref>


==خطبه عقد==
==خطبه عقد==
خط ۲۷: خط ۲۷:


پیامبر اسلام(ص) قبل از [[ازدواج علی (ع) و فاطمه (س)]] خطبه زیر را خواند:
پیامبر اسلام(ص) قبل از [[ازدواج علی (ع) و فاطمه (س)]] خطبه زیر را خواند:
::::«الحمدلله الذی رفع السمآء فبناها، وبسط الارض فدحاها، وأثبتها بالجبال فأرسیها، أخرج منها ماءها و مرعیها، الذی تعاظم عن صفات الواصفین...أیها الناس إنما الانبیاء حجج الله فی أرضه، الناطقون بکتابه، العاملون بوحیه، إن الله عزوجل أمرنی أن ازوج کریمتی فاطمة بأخی وابن عمی و أولی الناس بی‌ علی بن أبی‌طالب، و [أن] قد زوجه فی السماء بشهادة الملائکة، وأمرنی أن ازوجه واشهدکم علی ذلک؛ «سپاس از آنِ خدایی است که آسمان را ساخت و برافراست و زمین را پهن کرد و گستراند و با کوه‌های میخ‌آسا استوارش کرد و از آن آب و چراگاه‌هایش را بیرون آورد همان خدایی که از صفاتی از وصف‌کنندگان در وصف او می‌گویند، برتر است ... ای مردم پیامبران حجت‌های خدا در زمین او و گویندگان از کتاب او و عمل‌کنندگان به وحی اویند خداوند عزوجل به من دستور داده که فاطمه را به ازدواح برادرم و پسرعمویم و نزدیکترین مردمان به من یعنی علی بن ابی‌طالب در آورم خداوند بلندمرتبه او را در آسمان به همسری فاطمه درآورد و فرشتگان را بر آن گواه گرفت و به من دستور داد که در زمین نیز او را به ازدواج فاطمه درآورم و شما را بر آن گواه گیرم.»».<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۰۳، ص۲۶۹-۲۷۰.</ref>
::::«الحمدلله الذی رفع السمآء فبناها، وبسط الارض فدحاها، وأثبتها بالجبال فأرسیها، أخرج منها ماءها و مرعیها، الذی تعاظم عن صفات الواصفین...أیها الناس إنما الانبیاء حجج الله فی أرضه، الناطقون بکتابه، العاملون بوحیه، إن الله عزوجل أمرنی أن ازوج کریمتی فاطمة بأخی وابن عمی و أولی الناس بی علی بن أبی‌طالب، و [أن] قد زوجه فی السماء بشهادة الملائکة، وأمرنی أن ازوجه واشهدکم علی ذلک؛ «سپاس از آنِ خدایی است که آسمان را ساخت و برافراست و زمین را پهن کرد و گستراند و با کوه‌های میخ‌آسا استوارش کرد و از آن آب و چراگاه‌هایش را بیرون آورد همان خدایی که از صفاتی از وصف‌کنندگان در وصف او می‌گویند، برتر است ... ای مردم پیامبران حجت‌های خدا در زمین او و گویندگان از کتاب او و عمل‌کنندگان به وحی اویند خداوند عزوجل به من دستور داده که فاطمه را به ازدواح برادرم و پسرعمویم و نزدیکترین مردمان به من یعنی علی بن ابی‌طالب در آورم خداوند بلندمرتبه او را در آسمان به همسری فاطمه درآورد و فرشتگان را بر آن گواه گرفت و به من دستور داد که در زمین نیز او را به ازدواج فاطمه درآورم و شما را بر آن گواه گیرم.»».<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۰۳، ص۲۶۹-۲۷۰.</ref>
==شرایط صیغه عقد==
==شرایط صیغه عقد==
صیغه عقد چند شرط دارد:
صیغه عقد چند شرط دارد:
* صیغه عقد ازدواج باید به عربی خوانده شود.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۱.</ref> هر چند برخی [[مجتهد|فقها]] صیغه غیر عربی را نیز درست دانسته‌اند مشروط به اینکه از الفاظی استفاده شود که معنای «زَوَّجْتُ» و «قَبِلْتُ» را برساند.<ref>امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۵.</ref>
* صیغه عقد ازدواج باید به عربی خوانده شود.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۱.</ref> هر چند برخی [[مجتهد|فقها]] صیغه غیرعربی را نیز درست دانسته‌اند مشروط به اینکه از کلماتی استفاده شود که معنای «زَوَّجْتُ» و «قَبِلْتُ» را برساند.<ref>امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۵.</ref>
* کسی که صیغه را می‌خواند، باید [[قصد انشاء]] داشته باشد.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۲.</ref> یعنی هنگام خواندن صیغه عقد قصدش ایجاد همسری بین زن و مرد باشد.<ref>امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۴.</ref>
* کسی که صیغه را می‌خواند، باید قصد انشاء (قصد ایجاد همسری میان زن و مرد) داشته باشد.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۲.</ref> و [[بلوغ|بالغ]] و عاقل باشد.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۳.</ref>
* کسی که صیغه را می‌خواند باید [[بلوغ|بالغ]] و عاقل باشد.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۳.</ref>
* کسی که صیغه عقد را می‌خواند در موقع عقد، زن و شوهر را معین کند. مثلا اسم آنها را ببرد یا به آنها اشاره کند.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۴.</ref>
* کسی که صیغه عقد را می‌خواند در موقع عقد، زن و شوهر را معین کند. مثلا اسم آنها را ببرد یا به آنها اشاره کند.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۴.</ref>
* زن و مرد باید به خواندن صیغه عقد رضایت داشته باشند.<ref>یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۱.</ref>
* زن و مرد باید به خواندن صیغه عقد رضایت داشته باشند.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۱.</ref>
* بین صیغه ایجاب و قبول نباید فاصله‌ بیافتد.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۳.</ref>
* صیغه عقد باید به صورت صحیح خوانده شود.<ref>امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۷.</ref> اگر در عقد یک حرف اشتباه خوانده شود که معنا را عوض کند، عقد باطل است.<ref>امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۷.</ref>
* صیغه عقد باید به صورت صحیح خوانده شود.<ref>امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۷.</ref> اگر در عقد یک حرف اشتباه خوانده شود که معنا را عوض کند، عقد باطل است.<ref>امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۷.</ref>
* واجب نیست لفظى كه مرد مى گوید با لفظى كه زن مى گوید مطابق باشد، مثلا اگر زن «زَوَّجْتُ» مى گوید مرد هم «قَبِلْتُ التَزْوِیجَ» بگوید.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۲.</ref>
* واجب نیست لفظی که مرد می‌گوید با لفظی که زن می‌گوید مطابق باشد، مثلا اگر زن «زَوَّجْتُ» می‌گوید مرد هم «قَبِلْتُ التَزْوِیجَ» بگوید.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۲.</ref> اما بین صیغه ایجاب و قبول نباید فاصله بیافتد.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۳.</ref>


==صیغه محرمیت==
==صیغه محرمیت==
{{اصلی|صیغه محرمیت}}
{{اصلی|صیغه محرمیت}}
صیغه عقد ازدواجی که هدف از خواندن آن صرف ایجاد [[محارم|محرمیت]] (بدون [[استمتاع|بهره جنسی]]) است. به عنوان مثال مردی برای محرم شدن با زنی، با دختر او -که معمولا در این گونه موارد دختر بچه انتخاب می‌شود- با [[اذن ولی|اذن ولیّ]]، برای مدتی کوتاه -مثلا یک ساعت- صیغه ازدواج موقت می‌خواند  تا مادر این دختر مادرزن او به شمار رود و برای همیشه به او محرم گردد.<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۲ش، ج۵، ص۱۲۴.</ref>  
صیغه عقد ازدواجی که هدف از خواندن آن صرف ایجاد [[محارم|محرمیت]] (بدون [[استمتاع|بهره جنسی]]) است. به عنوان مثال مردی برای مَحرَم شدن با زنی، با دختر او -که معمولا در این گونه موارد دختربچه انتخاب می‌شود- با [[اذن ولی|اذن ولیّ]]، برای مدتی کوتاه -مثلا یک ساعت- صیغه ازدواج موقت می‌خواند  تا مادر این دختر مادرزن او به شمار رود و برای همیشه به او [[محارم|محرم]] گردد.<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۲ش، ج۵، ص۱۲۴.</ref>  


در صحت چنین عقدی، بین [[مجتهد|فقها]] اختلاف وجود دارد.<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۲ش، ج۵، ص۱۲۵.</ref> برخی آن را مطلقا صحیح دانسته‌اند.<ref>بحرانی، الدرر النجفیة، ۱۴۲۳ق، ج۳، ۲۰۵-۲۲۰؛ نجفی، جواهر الکلام، دار احیاء التراث العربی، ج۲۹، ۲۱۳-۲۱۴.</ref>در مقابل برخی دیگر این نوع صیغه را یا مطلقا صحیح ندانسته‌اند<ref>میرازی قمی، جامع الشتات، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۴۶۲-۴۶۸.</ref> و یا با وجود شرایطی آن را صحیح دانسته‌اند.<ref>شیخ انصاری، صراط النجاة، ۱۳۷۳ش، ص۲۴۴.</ref>
در اینکه آیا چنین عقدی صحیح است یا صحیح نیست، بین [[مجتهد|فقها]] اختلاف وجود دارد.<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۲ش، ج۵، ص۱۲۵.</ref> برخی آن را صحیح دانسته‌اند.<ref>بحرانی، الدرر النجفیة، ۱۴۲۳ق، ج۳، ۲۰۵-۲۲۰؛ نجفی، جواهر الکلام، دار احیاء التراث العربی، ج۲۹، ۲۱۳-۲۱۴.</ref>در مقابل برخی دیگر این نوع صیغه را یا به کلی صحیح ندانسته‌اند<ref>میرازی قمی، جامع الشتات، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۴۶۲-۴۶۸.</ref> و یا با وجود شرایطی مانند امکان [[استمتاع|بهره جسنی]]<ref>شیخ انصاری، صراط النجاة، ۱۳۷۳ش، ص۲۴۴.</ref> و یا مصلحت داشن عقد برای دختربچه<ref>نراقی، رسائل و مسائل، ۱۳۸۰ش، ص۹۸.</ref> آن را صحیح دانسته‌اند.


==پانویس==
==پانویس==
خط ۵۰: خط ۴۸:
==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
*امام ‌خمينى، سيد روح‌الله، توضیح المسائل(مُحَشّی)، تحقیق سيد محمدحسين بنى‌هاشمى خمينى‌، قم، ‌دفتر انتشارات اسلامى، چاپ اول، ۱۳۹۲ش.
*امام خمینی، سید روح‌الله، توضیح المسائل(مُحَشّی)، تحقیق سید محمدحسین بنی‌هاشمی خمینی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۲ش.
*بابازاده، علی‌اکبر، مراسم عروسی، قم، مراسم عروسی، چاپ سوم، ۱۳۷۹ش.
*بابازاده، علی‌اکبر، مراسم عروسی، قم، مراسم عروسی، چاپ سوم، ۱۳۷۹ش.
*بحرانی، یوسف بن احمد، الدرر النجفیّة من المُلتَقطات الیوسفیّة، بیروت، دار المصطفی لإحیاء التراث، ۱۴۲۳ق.
*بحرانی، یوسف بن احمد، الدرر النجفیّة من المُلتَقطات الیوسفیّة، بیروت، دار المصطفی لإحیاء التراث، ۱۴۲۳ق.
*شوشتری، محمدتقی، النجعة‌ فی شرح اللمعة، تصحیح علی‌اکبر غفاری، تهران، مکتبة الصدوق، ۱۳۶۹ش.
*شوشتری، محمدتقی، النجعة فی شرح اللمعة، تصحیح علی‌اکبر غفاری، تهران، مکتبة الصدوق، ۱۳۶۹ش.
*شیخ انصاری، مرتضی، صراط النجاة، تحقیق محمدحسین فلاح‌زاده، قم، کنگره بزرگداشت دویستمین سالگرد تولد شیخ اعظم انصاری، ۱۳۷۳ش.
*شیخ انصاری، مرتضی، صراط النجاة، تحقیق محمدحسین فلاح‌زاده، قم، کنگره بزرگداشت دویستمین سالگرد تولد شیخ اعظم انصاری، ۱۳۷۳ش.
*صيمرى، مفلح بن حسن (حسينغاية المرام فی شرح شرائع الاسلام‌، مصحح: جعفر كوثرانى عاملى‌، بیروت: چاپ اول، ۱۴۲۰ق.
*صیمری، مفلح بن حسن (حسینغایة المرام فی شرح شرائع الاسلام، مصحح: جعفر کوثرانی عاملی، بیروت: چاپ اول، ۱۴۲۰ق.
*طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقی، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
*کلینی، محمد بن یعقوب، الفروع من الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۶۷ش.
*کلینی، محمد بن یعقوب، الفروع من الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۶۷ش.
*مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الأطهار، بیروت، مؤسسة الوفاء، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.  
*مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الأطهار، بیروت، مؤسسة الوفاء، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.  
*میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمدحسن، جامع الشتات، تهران، مؤسسه کیهان، ۱۳۷۱ش.
*میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمدحسن، جامع الشتات، تهران، مؤسسه کیهان، ۱۳۷۱ش.
*نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، بیروت، دار احیاء التراث العربی، الطبعة السابعة، بی‌تا.
*نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، بیروت، دار احیاء التراث العربی، الطبعة السابعة، بی‌تا.
*نراقی، ملا احمد، رسائل و مسائل، قم، کنگره بزرگداشت ملا مهدی و ملا احمد نراقی، ۱۳۸۰ش.
*هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۲ش.
*هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۲ش.
*طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقی، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
{{پایان}}
{{پایان}}