پرش به محتوا

آیه فطرت: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۵ اوت ۲۰۱۸
جز
تمیزکاری
جز (تمیزکاری)
خط ۱: خط ۱:
'''آیه فطرت''' آیه ۳۰ [[سوره روم]] است که در آن گرایش انسان به [[دین]]، امری فطری بیان شده است. در آیه فطرت به توجه کامل به دین امر شده است. به باور [[تفسیر|مفسران]]، طبق آیهْ دین اسلام هماهنگ با فطرت انسان تشریع شده است. در [[مجمع البیان]] واژه «حَنیفاً» در آیه، ثابت‌قدم‌بودن در دین معنا شده است؛ اما [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] آن را به معنای اعتدال در دین می‌داند.
'''آیه فطرت''' آیه ۳۰ [[سوره روم]] است که در آن گرایش انسان به [[دین]]، امری فطری بیان شده است. در آیه فطرت به توجه کامل به دین امر شده است. به باور [[تفسیر|مفسران]]، طبق این آیه، دین اسلام هماهنگ با [[فطرت]] انسان تشریع شده است. در [[مجمع البیان]] واژه «حَنیفاً» در آیه، ثابت‌قدم‌بودن در دین معنا شده است؛ اما [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] آن را به معنای اعتدال در دین می‌داند.


در بسیاری از احادیث، [[توحید]] مصداق فطرت دانسته شده است. در برخی از احادیث هم مصداق‌هایی چون شناخت خدا، اسلام و [[ولایت]] برای آن بیان شده است. طباطبایی و [[جوادی آملی]] با استناد به آیه فطرت، گفته‌اند راه هدایت همه انسان‌ها را یکی دانسته‌اند.  
در بسیاری از احادیث، [[توحید]] مصداق فطرت دانسته شده است. در برخی از احادیث هم مصداق‌هایی چون شناخت خدا، اسلام و [[ولایت]] برای آن بیان شده است. علامه طباطبایی و [[جوادی آملی]] با استناد به آیه فطرت، راه هدایت همه انسان‌ها را یکی دانسته‌اند.  


== متن و ترجمه آیه ==
== متن و ترجمه آیه ==
خط ۳۰: خط ۳۰:


==راه هدایت یکی است==
==راه هدایت یکی است==
[[علامه طباطبایی|طباطبایی]] و [[جوادی آملی]] از عبارت «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها» (همان سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشته است)، نتیجه گرفته‌اند که تنها یک راه برای سعادت انسان‌ها وجود دارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۱۷۹؛ جوادی آملی، فطرت، ۱۳۹۲ش، ص۱۵۱.</ref> به باور آنها برطبق این عبارت، انسان از فطرتی خاص یعنی نحوه خاصی از وجود برخوردار است که او را به راهی معین هدایت می‌کند تا به هدفی که برای آفرینش او درنظر گرفته شده است، برسد؛<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۱۷۸؛ جوادی آملی، فطرت، ۱۳۹۲ش، ص۱۵۱.</ref> همان‌طور که طبق [[آیه|آیات]] قرآن، دیگر موجودات هم به هدفی که برای آن آفریده شده‌اند، هدایت می‌شوند: «رَبُّنَا الَّذِي أَعْطى‏ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى‏»<ref>سوره طه، آیه ۵۰.</ref> (پروردگار ما كسى است كه هر چيزى را خلقتى كه درخور اوست داده، سپس آن را هدايت فرموده است).<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۱۷۸.</ref>
[[علامه طباطبایی]] و [[جوادی آملی]] از عبارت «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها» (همان سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشته است)، نتیجه گرفته‌اند که تنها یک راه برای سعادت انسان‌ها وجود دارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۱۷۹؛ جوادی آملی، فطرت، ۱۳۹۲ش، ص۱۵۱.</ref> به باور آنها برطبق این عبارت، انسان از فطرتی خاص یعنی نحوه خاصی از وجود برخوردار است که او را به راهی معین هدایت می‌کند تا به هدفی که برای آفرینش او درنظر گرفته شده است، برسد؛<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۱۷۸؛ جوادی آملی، فطرت، ۱۳۹۲ش، ص۱۵۱.</ref> همان‌طور که طبق [[آیه|آیات]] قرآن، دیگر موجودات هم به هدفی که برای آن آفریده شده‌اند، هدایت می‌شوند: «رَبُّنَا الَّذِي أَعْطى‏ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى‏»<ref>سوره طه، آیه ۵۰.</ref> (پروردگار ما كسى است كه هر چيزى را خلقتى كه درخور اوست داده، سپس آن را هدايت فرموده است).<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۱۷۸.</ref>


از سوی دیگر باتوجه به اینکه همه انسان‌ها یک نوع واحد هستند و ویژگی‌های کلی یکسانی دارند، یک راه بیشتر برای سعادت آنها وجود ندارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۱۷۹؛ جوادی آملی، فطرت، ۱۳۹۲ش، ص۱۵۲.</ref>
از سوی دیگر باتوجه به اینکه همه انسان‌ها یک نوع واحد هستند و ویژگی‌های کلی یکسانی دارند، یک راه بیشتر برای سعادت آنها وجود ندارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۱۷۹؛ جوادی آملی، فطرت، ۱۳۹۲ش، ص۱۵۲.</ref>
خط ۵۱: خط ۵۱:
[[ar:آية الفطرة]]
[[ar:آية الفطرة]]
[[tr:Fıtrat Ayeti]]
[[tr:Fıtrat Ayeti]]


<onlyinclude>{{درجه‌بندی
<onlyinclude>{{درجه‌بندی