کاربر ناشناس
مسخ: تفاوت میان نسخهها
اصلاح کلی ازجمله ویرایش متن و لینک دهی
(←معنا) |
imported>Hasaninasab (اصلاح کلی ازجمله ویرایش متن و لینک دهی) |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
==معنا== | ==معنا== | ||
ابنمنظور مسخ را به معنای تغییر صورتی به یک صورت بد دانسته است.<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۵۵.</ref> لفظ مسخ یکبار در [[قرآن]] آمده است.<ref>سوره یس، آیه۶۷.</ref> محتوای مسخ نیز در چندین آیه پیرامون [[اصحاب سبت]] | ابنمنظور مسخ را به معنای تغییر صورتی به یک صورت بد دانسته است.<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۵۵.</ref> لفظ مسخ یکبار در [[قرآن]] آمده است.<ref>سوره یس، آیه۶۷.</ref> محتوای مسخ نیز در چندین آیه پیرامون [[اصحاب سبت]] ([[سوره بقره]]، آیه۶۵؛ [[سوره مائده]] آیه ۶۰، [[سوره اعراف]] آیه ۱۶۶.) ذکر شده است. به همین جهت در کتابهای تفسیری، مسخ مطرح شده است. علاوه بر این، کتابهای کلامی نیز به این موضوع پرداختهاند.{{مدرک}} | ||
===تفاوت مسخ با تناسخ=== | ===تفاوت مسخ با تناسخ=== | ||
در [[تناسخ]]، [[روح]] پس از جدایی از بدن خویش، به جنین یا بدن دیگر تعلق میگیرد، ولی در مسخ، روح از بدن جدا | در [[تناسخ]]، [[روح]] پس از جدایی از بدن خویش، به جنین یا بدن دیگر تعلق میگیرد، ولی در مسخ، روح از بدن جدا نمیشود؛ بلکه تنها شکل و صورت بدن تغییر میکند تا انسان گناهکار خود را به صورت حیوان دیده و از آن رنج ببرد. به تعبیر دیگر نفس انسان تبهکار از مقام انسانی به مقام حیوانی تنزل نمیکند.<ref>سبحانی، منشور عقائد امامیه، ۱۳۷۶ش، ص۱۹۵.</ref> | ||
==مسخ در قیامت== | ==مسخ در قیامت== | ||
براساس آموزههای | براساس آموزههای [[اسلام|اسلامی]]، در [[قیامت]] گروههایی مسخ شده و در صورت حیوان محشور میگردند: | ||
* [[معاذ بن جبل]] از [[پیامبر اسلام]] در مورد آیه «یوْمَ ینْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً؛ روزى كه در | * [[معاذ بن جبل]] از [[پیامبر اسلام]] در مورد آیه «یوْمَ ینْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً؛ روزى كه در «[[صور]]» دمیده میشود و شما فوج فوج (به [[محشر]]) میآیید»<ref>سوره نبأ، آیه۱۸.</ref> سوال کرد. پیامبر(ص) فرمود: « ... برخی از آنها به شکل میمون، برخی به صورت خوک ... محشور میشوند.<ref>قرطبی، الجامع لأحكام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۲۰، ص۱۷۵.</ref> | ||
* [[امام محمد باقر علیه السلام|امام باقر(ع)]] فرمود: آنان که قَدَر الهى را دروغ میپندارند، در حالى از گورهایشان به پا خیزند كه به میمون و خوک تبدیل شدهاند.<ref>شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ۱۴۰۶، ص۲۱۲.</ref> | * [[امام محمد باقر علیه السلام|امام باقر(ع)]] فرمود: آنان که [[قضا و قدر|قَدَر]] الهى را دروغ میپندارند، در حالى از گورهایشان به پا خیزند كه به میمون و خوک تبدیل شدهاند.<ref>شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ۱۴۰۶، ص۲۱۲.</ref> | ||
* [[امام صادق علیه السلام|امام صادق(ع)]] فرمود: كسى كه نامش را در دیوان فرزندان فلان بنویسد، [[خدا|خداوند]] در روز [[قیامت]] او را به صورت خوک محشور میسازد.<ref>شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ۱۴۰۶، ص۲۶۱.</ref> | * [[امام صادق علیه السلام|امام صادق(ع)]] فرمود: كسى كه نامش را در دیوان فرزندان فلان بنویسد، [[خدا|خداوند]] در روز [[قیامت]] او را به صورت خوک محشور میسازد.<ref>شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ۱۴۰۶، ص۲۶۱.</ref> | ||
مولوی این مطلب را چنین میآورد: | [[مولوی]] این مطلب را چنین میآورد: | ||
{{شعر۲|ای دریده پوستین یوسفان|گرگ بر خیزی ازین خواب گران<ref>مولوی » مثنوی معنوی » دفتر چهارم، بخش ۱۳۵.</ref>}} | {{شعر۲|ای دریده پوستین یوسفان|گرگ بر خیزی ازین خواب گران<ref>مولوی » مثنوی معنوی » دفتر چهارم، بخش ۱۳۵.</ref>}} | ||
البته مسخ در آن دنیا به معنای تغییر در اصل وجودی انسان | البته مسخ در آن دنیا به معنای تغییر در اصل وجودی انسان نیست؛ بلکه با وجود اصل انسانیت انسان، ظاهر او تبدیل به حیوان میشود. [[شهید مطهری]] این مطلب را چنین توضیح میدهد: «[[قیامت]] به هر شكلى كه باشم، با همین بدن باشم یا با بدن دیگر، صد درصد همان من هستم منتها ممكن است شكل من عوض شده باشد. حتى اگر من را در قیامت به تناسب ملكات روحى من، مسخ كنند و به صورت حیوانى محشور كنند باز من هستم كه در آنجا داراى اندام حیوانى هستم، «من» «من» است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۶۸ش، ج۴، ص۷۰۳.</ref>» | ||
==مسخ در دنیا== | ==مسخ در دنیا== | ||
مسخ در این دنیا، دارای مراتب مختلفی میباشد: | مسخ در این دنیا، دارای مراتب مختلفی میباشد: | ||
* تمام انسانهایی که خوی حیوانی بر آنها غلبه کرده است، در باطن خود دچار مسخ شده و باطن آنها به حیوان تبدیل میشود و نور الهی در آن کمرنگ میگردد. | * تمام انسانهایی که خوی حیوانی بر آنها غلبه کرده است، در باطن خود دچار مسخ شده و باطن آنها به حیوان تبدیل میشود و نور [[خداوند|الهی]] در آن کمرنگ میگردد. | ||
بسیاری از محققان اسلامی معتقدند؛ انسان از نظر روحی و معنوی ممكن است مسخ شود، تبدیل به یک حیوان شود و حتی از یک حیوان نیز بدتر گردد. برخی مفسران تعبیر قرآنی «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَل؛ آنها مانند چهارپایاناند بلكه حتی گمراهتر هستند». | بسیاری از محققان [[اسلام|اسلامی]] معتقدند؛ انسان از نظر روحی و معنوی ممكن است مسخ شود، تبدیل به یک حیوان شود و حتی از یک حیوان نیز بدتر گردد. برخی [[مفسر|مفسران]] تعبیر قرآنی «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَل؛ آنها مانند چهارپایاناند بلكه حتی گمراهتر هستند».([[سوره اعراف]]، آیه۱۷۲.) را در اشاره به همین مطلب دانستهاند.<ref>میرجهانى، تفسیر ام الكتاب، ص۲۷۰.</ref> | ||
[[مرتضی مطهری|شهید مطهری]] در همین موضوع چنین آورده: «شخصیت انسان به خصایص اخلاقى و روانى او است. اگر خصایص اخلاقى و روانى یک انسان، خصایص و اخلاق یک درنده بود، او واقعاً مسخ شده است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۶۸ش، ج۲۳، ص۱۰۵.</ref> | [[مرتضی مطهری|شهید مطهری]] در همین موضوع چنین آورده: «شخصیت انسان به خصایص اخلاقى و روانى او است. اگر خصایص اخلاقى و روانى یک انسان، خصایص و اخلاق یک درنده بود، او واقعاً مسخ شده است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۶۸ش، ج۲۳، ص۱۰۵.</ref> | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
===اصحاب سبت=== | ===اصحاب سبت=== | ||
{{اصلی|اصحاب سبت}} | {{اصلی|اصحاب سبت}} | ||
اصحاب سَبْت گروهی از [[بنیاسرائیل]] بودند که بنا به آیات قرآن به خاطر نافرمانی [[خدا]] و صید ماهی در [[روز شنبه]] به [[عذاب الهی]] گرفتار شدند. عذاب دنیوی این قوم مسخ شدن بوده است.<ref>سوره بقره،آیه ۶۵.</ref> | [[اصحاب سبت|اصحاب سَبْت]] گروهی از [[بنیاسرائیل]] بودند که بنا به آیات [[قرآن]] به خاطر نافرمانی [[خدا]] و صید ماهی در [[روز شنبه]] به [[عذاب الهی]] گرفتار شدند. عذاب [[دنیا|دنیوی]] این قوم مسخ شدن بوده است.<ref>سوره بقره،آیه ۶۵.</ref> | ||
===اصحاب حضرت عیسی(ع)=== | ===اصحاب حضرت عیسی(ع)=== | ||
بنابر آیات قرآن، [[حواریون | بنابر آیات قرآن، [[حواریون حضرت عیسی(ع)]] از [[خداوند]] طلب مائده آسمانی کردند،<ref>سوره مائده، آیه۱۱۲.</ref> در نهایت حضرت عیسی(ع) از خداوند طلب استجابت دعای حواریون خود را کرد.<ref>سوره مائده، آیه۱۱۴.</ref> خداوند چنین پاسخ گفت: «إِنىِّ مُنزَِّلُهَا عَلَیكُمْ فَمَن یكْفُرْ بَعْدُ مِنكُمْ فَإِنىِّ أُعَذِّبُهُ عَذَابًا لَّا أُعَذِّبُهُ أَحَدًا مِّنَ الْعَالَمِینَ؛ «من آن را بر شما نازل میكنم؛ ولى هر كس از شما بعد از آن كافر گردد (و راه انكار را برود)، او را مجازاتى میكنم كه احدى از جهانیان را چنان مجازات نكرده باشم!».<ref>سوره مائده، آیه۱۱۵.</ref> | ||
براساس برخی منابع، تعدادی از حواریون با وجود نزول مائده آسمانی خیانت کردند و خداوند آنها را مسخ کرد.<ref>آلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۳۴۲؛ عیاشی، كتاب التفسیر، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۳۵۱.</ref> | براساس برخی منابع، تعدادی از حواریون با وجود نزول مائده آسمانی خیانت کردند و خداوند آنها را مسخ کرد.<ref>آلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۳۴۲؛ عیاشی، كتاب التفسیر، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۳۵۱.</ref> | ||
البته برخی از مفسران همچون علامه طباطبائی مسخ شدن این گروه را نپذیرفته و آنرا با صریح قرآن در تضاد دانسته است.<ref>طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۲۳۹.</ref> | البته برخی از [[مفسران]] همچون [[علامه طباطبائی]] مسخ شدن این گروه را نپذیرفته و آنرا با صریح [[قرآن]] در تضاد دانسته است.<ref>طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۲۳۹.</ref> | ||
===افراد دیگر=== | ===افراد دیگر=== | ||
برخی منابع شیعه<ref>شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۴۹۳.</ref> و اهل سنت<ref>طبرانی، المعجم الكبیر، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۲۴۵.</ref> نقلهایی را پیرامون مسخ فرد یا افراد مختلف نقل کردهاند. | برخی منابع [[شیعه]]<ref>شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۴۹۳.</ref> و [[اهل سنت]]<ref>طبرانی، المعجم الكبیر، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۲۴۵.</ref> نقلهایی را پیرامون مسخ فرد یا افراد مختلف نقل کردهاند. | ||
==نحوه تحقق مسخ== | ==نحوه تحقق مسخ== | ||
پیرامون تحقق مسخ در دنیا نظرات مختلفی وجود دارد. برخی معتقدند مسخ تنها در باطن انسان میباشد و چهره انسانی به جای خود باقی است. در مقابل مشهور | پیرامون تحقق مسخ در دنیا نظرات مختلفی وجود دارد. برخی معتقدند مسخ تنها در باطن انسان میباشد و چهره انسانی به جای خود باقی است. در مقابل [[مفسر|مفسران]] مشهور معتقدند مسخ در جسم نیز تحقق مییابد و یک معنای حقیقی است.<ref>مغنیه، تفسیر الكاشف، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۱۲۱.</ref> | ||
====مسخ در جسم و ظاهر انسان==== | ====مسخ در جسم و ظاهر انسان==== | ||
عموم مفسران معتقدند مسخ معنایی حقیقی داشته و در ظاهر انسانها نیز واقع شده است.<ref>مغنیه، تفسیر الكاشف، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۱۲۱.</ref> | عموم مفسران معتقدند مسخ معنایی حقیقی داشته و در ظاهر انسانها نیز واقع شده است.<ref>مغنیه، تفسیر الكاشف، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۱۲۱.</ref> | ||
مولوی این معنا را چنین تبیین میکند: | [[مولوی]] این معنا را چنین تبیین میکند: | ||
{{شعر۲|نقض توبه و عهد آن اصحاب سبت|موجب مسخ آمد و اهلاک و مقت| | {{شعر۲|نقض توبه و عهد آن اصحاب سبت|موجب مسخ آمد و اهلاک و مقت| | ||
مسخ ظاهر بود اهل سبت را|تا ببیند خلق ظاهر کَبت را<ref>مولوی » مثنوی معنوی » دفتر پنجم، بخش ۱۰۹.</ref>}} | مسخ ظاهر بود اهل سبت را|تا ببیند خلق ظاهر کَبت را<ref>مولوی » مثنوی معنوی » دفتر پنجم، بخش ۱۰۹.</ref>}} | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
البته تغییر در ظاهر انسانی شخص به این معنا نیست که حقیقت انسانی او نیز تغییر میکند. بنابر این مسخ به معناى نابودی فردى از انسان و ایجاد فردى از بوزینه یا وارد كردن روح انسانى در بدن بوزینه نیست<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۵، ص۱۴۸.</ref> بلکه مسخ این است كه صورتى روى صورت واقع شده است؛ یعنى در عین حال كه صورت نوعى انسان به حال خود باقى است، صورت نوعى بوزینه را نیز پذیرفته و انسانیت ممسوخ، باطل و منعدم نشده است. از این رو باید بر او عنوان انسان بوزینه اطلاق شود.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۵، ص۱۳۲.</ref> | البته تغییر در ظاهر انسانی شخص به این معنا نیست که حقیقت انسانی او نیز تغییر میکند. بنابر این مسخ به معناى نابودی فردى از انسان و ایجاد فردى از بوزینه یا وارد كردن روح انسانى در بدن بوزینه نیست<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۵، ص۱۴۸.</ref> بلکه مسخ این است كه صورتى روى صورت واقع شده است؛ یعنى در عین حال كه صورت نوعى انسان به حال خود باقى است، صورت نوعى بوزینه را نیز پذیرفته و انسانیت ممسوخ، باطل و منعدم نشده است. از این رو باید بر او عنوان انسان بوزینه اطلاق شود.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۵، ص۱۳۲.</ref> | ||
اما در مورد بعید بودن این مطلب برخی چنین استدلال کردهاند که با پذیرش وقوع معجزه توسط | اما در مورد بعید بودن این مطلب برخی چنین استدلال کردهاند که با پذیرش وقوع [[معجزه]] توسط پیامبران، خارق العاده بودن یک عمل نمیتواند دلیلی بر محال بودن آن تلقی شود. بلکه یکی از شرائط معجزه همین خارق العاده بودن است.<ref>شاکر، میری، ماهیت عذاب مسخ در آموزههای دینی، ص۳۰.</ref> | ||
====مسخ در نفس و باطن انسان==== | ====مسخ در نفس و باطن انسان==== | ||
[[مجاهد بن جبیر]] (متوفای ۱۰۲ق) مسخ در این دنیا را حقیقی ندانسته؛ بلکه آن را تمثیلی و به مانند آیه: «كَمَثَلِ الْحِمارِ یحْمِلُ أَسْفاراً؛ مانند درازگوشى است كه كتابهايى را حمل میكند»([[سوره جمعه]]، آیه۵.) دانسته است.<ref>طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۲۶۴.</ref> | |||
از [[عبدالرزاق کاشانی]] نقل شده که این مسخ تنها در باطن انسان بوده است. به بیان دیگر یهودیان مسخ شده در صورت ظاهری به مانند مردم | از [[عبدالرزاق کاشانی]] نقل شده که این مسخ تنها در باطن انسان بوده است. به بیان دیگر [[یهودیان]] مسخ شده در صورت ظاهری به مانند مردم بودند؛ ولی (در واقع) از آنان نبودند.<ref>مولی عبدالرزاق کاشانی، تاویلات القرآن، ج۱، ص۵. به نقل از جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۵، ص۱۳۳.</ref> | ||
[[رشید رضا]] از مفسران معاصر مسخ جسمی را نص آیه نمیداند و حتی اشکالاتی را بر این قول ذکر میکند.<ref>رشید رضا، المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۲۸۵.</ref> این اعتقاد از برخی دیگر از مفسران همچون محمد عبده نیز نقل شده است.<ref>به نقل از مغنیه، تفسیر الكاشف، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۱۲۱.</ref> | [[رشید رضا]] از مفسران معاصر مسخ جسمی را نص آیه نمیداند و حتی اشکالاتی را بر این قول ذکر میکند.<ref>رشید رضا، المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۲۸۵.</ref> این اعتقاد از برخی دیگر از مفسران همچون [[محمد عبده]] نیز نقل شده است.<ref>به نقل از مغنیه، تفسیر الكاشف، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۱۲۱.</ref> | ||
==عاقبت انسانهای مسخ شده== | ==عاقبت انسانهای مسخ شده== | ||
[[روایات اسلامی]] دلالت بر این دارد که انسانهای مسخ شده تنها سه روز زنده ماندند و از آنان نسلی باقی نمانده است.<ref>شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا علیهالسلام، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۲۷۱.</ref> | [[روایات اسلامی]] دلالت بر این دارد که انسانهای مسخ شده تنها سه روز زنده ماندند و از آنان نسلی باقی نمانده است.<ref>شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا علیهالسلام، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۲۷۱.</ref> | ||
برخی محققان اجماع مسلمانان را بر این دانستهاند که حیوانات امروزی از نسل آدم نمیباشند و افراد مسخ شده پس از سه روز | برخی محققان اجماع مسلمانان را بر این دانستهاند که حیوانات امروزی از نسل آدم نمیباشند و افراد مسخ شده پس از سه روز مردند؛ بدون اینکه از دوران حیوان بودن آنها نسلی ادامه یافته باشد.<ref>صدرالمتألهین، تفسیر القرآن الكریم، ۱۳۶۶ش، ج۳، ص۴۶۸.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
| رعایت شیوهنامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->دارد | | رعایت شیوهنامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->دارد | ||
| کپیکاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->ندارد | | کپیکاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->ندارد | ||
| استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل--> | | استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->ناقص | ||
| جانبداری = <!--دارد، ندارد-->ندارد | | جانبداری = <!--دارد، ندارد-->ندارد | ||
| رسا بودن = <!--ندارد، دارد-->دارد | | رسا بودن = <!--ندارد، دارد-->دارد |