بهلول: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Ahmadnazem (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
اندک مدتی پس از نیشابوری، [[منصور بن حسین آبی|آبی]] (د ۴۲۱ق/۱۰۳۰م) در کتاب نَثرُ الدُّرَر، روایاتی دربارۀ بهلول نقل میکند<ref> نک : آبی، ص۲۵۹-۲۷۴ </ref> که ۹ تای آنها ـ با اندکی اختلاف ـ در عقلاءالمجانین نیز آمده است. اما روایت آبی فضای زاهدانه و گاه صوفیانه را از دست داده و به داستانهای مضحک و گاه مبتذل تبدیل شده است. | اندک مدتی پس از نیشابوری، [[منصور بن حسین آبی|آبی]] (د ۴۲۱ق/۱۰۳۰م) در کتاب نَثرُ الدُّرَر، روایاتی دربارۀ بهلول نقل میکند<ref> نک : آبی، ص۲۵۹-۲۷۴ </ref> که ۹ تای آنها ـ با اندکی اختلاف ـ در عقلاءالمجانین نیز آمده است. اما روایت آبی فضای زاهدانه و گاه صوفیانه را از دست داده و به داستانهای مضحک و گاه مبتذل تبدیل شده است. | ||
==بهلول در آثار قرن پنجم== | ==بهلول در آثار قرن پنجم== | ||
از قرن ۵ به بعد، کتابهایی که از بهلول یاد کردهاند، هر کدام بر یکی از جنبههای شخصیت او تکیه میکنند. [[راغب اصفهانی|راغب]]،<ref> راغب، ص۷۱۹-۷۲۱ </ref> [[عبدالرحمن ابن جوزی|ابن جوزی]]<ref> ابن جوزی، ص۵۱۶-۵۱۸ </ref> و بعدها [[برهان الدین وطواط]] (د ۷۱۸ق/۱۳۱۸م) در غررالخصائص<ref> وطواط، ص۱۲۷-۱۲۸ </ref> در وجود بهلول، جز شخصیتی گول(=ابله و نادان) و خنده آور نمیبینند. صوفیانی چون مستملی (د ۴۳۴ق) نیز در ''شرح التعرف''،<ref> مستملی، ج ۴، ص۱۴۹۱، ۱۶۳۹ </ref> او را نماد فرزانهای که مردم سخنانش را درنمییابند، پنداشتهاند. [[ابن عربی]] بابی با نام «بهالیل» گشوده و شیوۀ آن را «بَهْلَلَة» خوانده است.<ref> ابن عربی، ج۱، ص۲۴۷ </ref> در همین زمان، در آثار صوفیان ایرانی نیز از بهلول به عنوان شخصیتی دانا و حاضرجواب یاد شده است.<ref> مثلاً شمس تبریزی، ص۱۳۷؛ مولوی، ص۴۰، ۱۰۸-۱۱۰ </ref> در قرن بعد، [[عبدالله یافعی|یافعی]]<ref> یافعی، ص۶۳-۶۶، ۷۴، ۷۵، ۱۰۰-۱۰۲ </ref> داستانهای مربوط به به او را سخت گسترش داده و به آنها رنگی کاملاً صوفیانه بخشیده است. | از قرن ۵ به بعد، کتابهایی که از بهلول یاد کردهاند، هر کدام بر یکی از جنبههای شخصیت او تکیه میکنند. [[راغب اصفهانی|راغب]]،<ref> راغب، ص۷۱۹-۷۲۱ </ref> [[عبدالرحمن ابن جوزی|ابن جوزی]]<ref> ابن جوزی، ص۵۱۶-۵۱۸ </ref> و بعدها [[برهان الدین وطواط]] (د ۷۱۸ق/۱۳۱۸م) در غررالخصائص<ref> وطواط، ص۱۲۷-۱۲۸ </ref> در وجود بهلول، جز شخصیتی گول(=ابله و نادان) و خنده آور نمیبینند. صوفیانی چون مستملی (د ۴۳۴ق) نیز در ''شرح التعرف''،<ref> مستملی، ج ۴، ص۱۴۹۱، ۱۶۳۹ </ref> او را نماد فرزانهای که مردم سخنانش را درنمییابند، پنداشتهاند. [[ابن عربی]] بابی با نام «بهالیل» گشوده و شیوۀ آن را «بَهْلَلَة» خوانده است.<ref> ابن عربی، ج۱، ص۲۴۷ </ref> در همین زمان، در آثار صوفیان ایرانی نیز از بهلول به عنوان شخصیتی دانا و حاضرجواب یاد شده است.<ref> مثلاً شمس تبریزی، ص۱۳۷؛ مولوی، ص۴۰، ۱۰۸-۱۱۰ </ref> در قرن بعد، [[عبدالله یافعی|یافعی]]<ref> یافعی، ص۶۳-۶۶، ۷۴، ۷۵، ۱۰۰-۱۰۲ </ref> داستانهای مربوط به به او را سخت گسترش داده و به آنها رنگی کاملاً صوفیانه بخشیده است. | ||
==بهلول در آثار قرن یازدهم== | ==بهلول در آثار قرن یازدهم== | ||
خط ۳۱: | خط ۲۵: | ||
==بهلول در آثار قرن چهاردهم== | ==بهلول در آثار قرن چهاردهم== | ||
در قرن ۱۴ق/۲۰م روایات مربوط به بهلول در آثار شیعی ایران بازهم فزونی مییابد، [[محمد باقر خوانساری|خوانساری]] (د۱۳۱۳ق) در [[روضات الجنات]] خود فصلی نسبتاً گسترده<ref> خوانساری، ج۲، ۱۴۵-۱۵۷ </ref> دارد که طی آن هم روایات نورالله شوشتری را میآورد و هم روایاتی دیگر. | در قرن ۱۴ق/۲۰م روایات مربوط به بهلول در آثار شیعی ایران بازهم فزونی مییابد، [[محمد باقر خوانساری|خوانساری]] (د۱۳۱۳ق) در [[روضات الجنات]] خود فصلی نسبتاً گسترده<ref> خوانساری، ج۲، ۱۴۵-۱۵۷ </ref> دارد که طی آن هم روایات نورالله شوشتری را میآورد و هم روایاتی دیگر. | ||
==موضوع پندهای بهلول== | |||
بیشتر پندهای بهلول، دربارۀ [[آخرت]] است: به فرجام خویش بیندیش که جهان گذراست؛ حال آنکه جهان دیگر، سخت زیباست. این اندیشه به پیدایش قطعهای زیبا و صوفیانه در وصف جهان آخرت انجامیده است.<ref> نک : آبی، ص۱۰۵، نیز قس: ۱۰۶ </ref> یک مناظره نیز در باب بخشندگی،<ref> آبی، ص۱۰۳ </ref> بوی تصوف دارد. برخی داستانها، زیرکی و هوشمندی او را در امر دنیا نشان میدهد. در باب میراث خود با قاضی حیله میورزد،<ref> آبی، ص۱۰۴ </ref> یکی را از غم میرهاند و دیگری را از خیانت باز میدارد،<ref> آبی، ص۱۰۶ </ref> یا میراث مردی را که هیچ ندارد، تقسیم میکند.<ref> آبی، ص۱۰۹ </ref> سه نامه نیز خطاب به خلیفه، وزیر و صاحب شُرطه نقل شده که حال و هوای اندرزنامههای کهن، یا حتیٰ [[نهج البلاغه]] بر آنها غالب است.<ref> آبی، ۱۰۷-۱۰۸ </ref> در یک روایت نیز از [[ابوبکر]] و [[عمر]] ستایش شده است<ref> آبی، ۱۰۳ </ref> که باید در واکنش به تشیع او ساخته شده باشد. مجموعه اشعاری که در عقلاءالمجانین نیشابوری گرد آمده، ۳۹ بیت (در ۱۳قطعه کوتاه) است که مضمون بیشتر آنها دربارۀ آخرت و [[قناعت]] در این جهان میگردد؛ اما ۳ دو بیتی نیز نقل شده<ref> نک : آبی، ص۱۰۸ </ref> که مضمونی ظریف و عاشقانه دارد. این اشعار بسیار ساده، بیتکلف و گاه خالی از لطف است؛ و یکی از آن ها<ref> نک : آبی، ص۱۰۹، رائیه </ref> ظاهراً قافیه درستی هم ندارد (مگر آنکه همه را به وقف بخوانیم که پسندیده نیست). | |||
==از راویان احادیث امام صادق(ع)== | |||
[[شیخ طوسی]]<ref> طوسی، ص۶۰ </ref> و بعدها دیگران چون [[ابن حجر عسقلانی|ابن حجر]]<ref> ابن حجر، ج۲، ص۶۸ </ref> از مردی بهلول نام و اهل [[حدیث]] که از [[امام صادق (ع)]] روایت کرده، نام بردهاند. گویی این محدث در آثار متأخرتر، به خصوص در [[مجالس المؤمنین]] [[نورالله شوشتری]] با شخصیت بهلول مجنون درآمیخته و از او مردی محدث و شاگرد و مرید امام(ع) ساخته شده است، حدیث گویی بهلول، از قرن چهارم قمری در ماجرای ملاقات با [[هارون الرشید|هارون]] پذیرفته شده بود؛ منابع پس از آن نیز بر این نکته تأکید کرده و اندکی آن را گسترش نیز دادهاند.<ref> ابن جوزی، ۵۱۷-۵۱۸؛ ابن دمیاطی، ۹۱-۹۲ </ref> [[ابن شاکر کتبی]] نیز علاوه بر اینکه به محدث بودن او اشاره کرده، و بسیاری از روایات کهن را آورده، ظاهراً نخستین بار تاریخ وفات او را حدود سال ۱۹۰ق/۸۰۶م قرار داده است<ref> ابن شاکر، ج۱، ۲۲۸-۲۳۱ </ref> یک قرن بعد، [[ابن تغری بردی]]<ref> ابن تغری، ج۲، ۱۱۰-۱۱۱ </ref> سال ۱۸۳ق را با اندکی تردید پیشنهاد کرده است. | |||
==در ادبیات فارسی== | ==در ادبیات فارسی== |