confirmed، templateeditor
۱۲٬۳۴۴
ویرایش
جز (ویکی سازی) |
|||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
بنا بر نقلی پس از تعیین عمر به خلافت، به [[ابوبکر]] اعتراض شد که اگر [[خدا]] از تو درباره استخلاف عمر سوال کند چه جواب خواهی داد در حالی که از درشتخویی عمر آگاهی. ابوبکر در پاسخ به این اعتراض، عمر را بهترینِ مردم میخواند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۱۴۹؛ ابن عساکر، تاریخ دمشق، دارالفکر، ج۳۰، ص۴۱۱؛</ref> | بنا بر نقلی پس از تعیین عمر به خلافت، به [[ابوبکر]] اعتراض شد که اگر [[خدا]] از تو درباره استخلاف عمر سوال کند چه جواب خواهی داد در حالی که از درشتخویی عمر آگاهی. ابوبکر در پاسخ به این اعتراض، عمر را بهترینِ مردم میخواند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۱۴۹؛ ابن عساکر، تاریخ دمشق، دارالفکر، ج۳۰، ص۴۱۱؛</ref> | ||
رسول جعفریان معتقد است، با نوشتن عهدنامه، عمر عملاً به خلافت منصوب شد و [[بیعت]] مردم نقشی در خلافت او نداشت و صرفا جنبه اظهار وفاداری در فرمانبرداری داشت؛ این در حالی بود که خود عمر، انتخاب ابوبکر به خلافت را کاری شتابزده (فلتة) میدانست و معتقد بود انتخاب حاکم باید با مشورت مومنان باشد.<ref>جعفریان، تاریخ خلفا، ۱۳۸۰ش، ص۶۴-۶۵.</ref> | [[رسول جعفریان]] معتقد است، با نوشتن عهدنامه، عمر عملاً به خلافت منصوب شد و [[بیعت]] مردم نقشی در خلافت او نداشت و صرفا جنبه اظهار وفاداری در فرمانبرداری داشت؛ این در حالی بود که خود عمر، انتخاب ابوبکر به خلافت را کاری شتابزده (فلتة) میدانست و معتقد بود انتخاب حاکم باید با مشورت مومنان باشد.<ref>جعفریان، تاریخ خلفا، ۱۳۸۰ش، ص۶۴-۶۵.</ref> | ||
===ترور و مرگ=== | ===ترور و مرگ=== |