عمر بن خطاب: تفاوت میان نسخهها
←فرزندان
Ahmadnazem (بحث | مشارکتها) |
Ahmadnazem (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
به گفته طبری، تاریخنگار قرن ۳ و ۴ هجری، درباره اینکه چه کسی اولین بار عمر را فاروق نامیده اختلاف است: برخی گفتهاند پیامبر و برخی گفتهاند ابتدا [[اهل کتاب]] چنین لقبی به عمر دادند و سپس مسلمانان از آنها تبعیت کردند.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۱۹۵.</ref>در روایات [[شیعه]] و برخی روایات [[اهل سنت]] آمده است که [[رسول خدا(ص)]] این لقب را برای [[امام علی(ع)]] به کار برده است.<ref>شیخ صدوق، الأمالی، ۱۴۰۰ق، ص۲۶؛ طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۱۵۰.</ref><ref>ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۴۶، ص۳۹۱؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۲،ص۴۱-۴۲.</ref> | به گفته طبری، تاریخنگار قرن ۳ و ۴ هجری، درباره اینکه چه کسی اولین بار عمر را فاروق نامیده اختلاف است: برخی گفتهاند پیامبر و برخی گفتهاند ابتدا [[اهل کتاب]] چنین لقبی به عمر دادند و سپس مسلمانان از آنها تبعیت کردند.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۱۹۵.</ref>در روایات [[شیعه]] و برخی روایات [[اهل سنت]] آمده است که [[رسول خدا(ص)]] این لقب را برای [[امام علی(ع)]] به کار برده است.<ref>شیخ صدوق، الأمالی، ۱۴۰۰ق، ص۲۶؛ طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۱۵۰.</ref><ref>ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۴۶، ص۳۹۱؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۲،ص۴۱-۴۲.</ref> | ||
===فرزندان=== | ===فرزندان و همسران=== | ||
عمر بن خطاب نُه پسر و چهار دختر داشت.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۲۶۹-۲۷۰؛ مسعودی، التّنبیه و الاشراف، دار صعب، ص۲۵۱ - ۲۵۲.</ref> یکی از دختران او به نام [[حفصه دختر عمر|حفصه]] به ازدواج پیامبر(ص) درآمد<ref>مسعودی، التنبیه و الاشراف، دار صعب، ص۲۵۲.</ref> و آیات نخستین [[سوره تحریم]] درباره او و [[عایشه]] که پیامبر را آزردند، نازل شد.<ref>[http://lib.eshia.ir/41738/23/86/%D8%AD%D9%81%D8%B5%D9%87 طبری، جامع البیان، ج۲۳، ص۸۶.]</ref> | عمر بن خطاب نُه پسر و چهار دختر داشت.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۲۶۹-۲۷۰؛ مسعودی، التّنبیه و الاشراف، دار صعب، ص۲۵۱ - ۲۵۲.</ref> یکی از دختران او به نام [[حفصه دختر عمر|حفصه]] به ازدواج پیامبر(ص) درآمد<ref>مسعودی، التنبیه و الاشراف، دار صعب، ص۲۵۲.</ref> و آیات نخستین [[سوره تحریم]] درباره او و [[عایشه]] که پیامبر را آزردند، نازل شد.<ref>[http://lib.eshia.ir/41738/23/86/%D8%AD%D9%81%D8%B5%D9%87 طبری، جامع البیان، ج۲۳، ص۸۶.]</ref> | ||
[[عبدالله بن عمر]] در برخی منابع اهل سنت، شخصیتی ضعیف، محتاط و گوشهگیر در امور سیاسی توصیف شده است.<ref> ابن قتیبة الدینوری، الإمامةوالسیاسة، ۱۴۱۰ق، ج ۱، ص۷۳. ابن اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج ۴، ص۶.</ref> وقتی امام علی(ع) به خلافت رسید، عبدالله از بیعت با او خودداری کرد.<ref>ابن قتیبة الدینوری، الإمامةوالسیاسة، ۱۴۱۰ق، ج ۱، ص۷۲ - ۷۳.</ref> | [[عبدالله بن عمر]] در برخی منابع اهل سنت، شخصیتی ضعیف، محتاط و گوشهگیر در امور سیاسی توصیف شده است.<ref> ابن قتیبة الدینوری، الإمامةوالسیاسة، ۱۴۱۰ق، ج ۱، ص۷۳. ابن اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج ۴، ص۶.</ref> وقتی امام علی(ع) به خلافت رسید، عبدالله از بیعت با او خودداری کرد.<ref>ابن قتیبة الدینوری، الإمامةوالسیاسة، ۱۴۱۰ق، ج ۱، ص۷۲ - ۷۳.</ref> | ||
[[عبیدالله بن عمر]] پس از ترور شدن پدرش توسط ابولؤلؤ، چند نفر از جمله همسر و دختر خردسال ابولؤلؤ و یک ایرانی مسلمان به نام هرمزان را به قتل رساند. عمر وصیت کرد عبیدالله را قصاص کنند.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۶۰-۱۶۱.</ref> به گفته [[شیخ مفید]]، [[عثمان]] که پس از عمر به خلافت رسید، از قصاص عبیدالله خودداری کرد و وقتی با پافشاری امام علی(ع) برای اجرای حکم خدا روبهرو شد، شبانه عبیدالله را از مدینه فراری داد. پس از به [[خلافت]] رسیدن امام علی(ع)، عبیدالله به [[معاویه]] پیوست و در [[جنگ صفین]] کشته شد.<ref>شیخ مفید، الجمل، ۱۴۱۳ق، ص۱۷۵-۱۷۶.</ref> | [[عبیدالله بن عمر]] پس از ترور شدن پدرش توسط ابولؤلؤ، چند نفر از جمله همسر و دختر خردسال ابولؤلؤ و یک ایرانی مسلمان به نام هرمزان را به قتل رساند. عمر وصیت کرد عبیدالله را قصاص کنند.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۶۰-۱۶۱.</ref> به گفته [[شیخ مفید]]، [[عثمان]] که پس از عمر به خلافت رسید، از قصاص عبیدالله خودداری کرد و وقتی با پافشاری امام علی(ع) برای اجرای حکم خدا روبهرو شد، شبانه عبیدالله را از مدینه فراری داد. پس از به [[خلافت]] رسیدن امام علی(ع)، عبیدالله به [[معاویه]] پیوست و در [[جنگ صفین]] کشته شد.<ref>شیخ مفید، الجمل، ۱۴۱۳ق، ص۱۷۵-۱۷۶.</ref> | ||
طبری چند همسر برای عمر نام برده است از جمله زینب دختر مظعون بن حبیب، ملیکه دختر جرول خزاعی، امکلثوم دختر جرول بن مالک و امحکیم دختر حارث بن هشام و امکلثوم دختر علی بن ابیطالب(ع).<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۱۹۸-۱۹۹.</ref> | |||
درباره [[ازدواج عمر با امکلثوم]] دختر [[امام علی(ع)]] در منابع شیعه اختلاف نظر وجود دارد. برخی آن را پذیرفتهاند<ref>شوشتری، قاموس الرجال، ۱۴۱۹ق، ج۱۲، ص۲۱۶. علمالهدی، رسائل، ج۳، ص۱۴۹. کلینی، کافی، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۳۴۶</ref> و عدهای نیز آن را رد کردهاند.<ref>مفید، المسائل السرویه، ۱۴۱۴ق، ص۸۶ و ۸۷.</ref> آقابزرگ تهرانی چند کتاب نام برده که در ردّ این ازدواج نوشته شده است.<ref> تهرانی، الذریعه، دارالاضواء، ج۲، ص۲۵۷، ج۱۱، ۱۴۶ و ج۱۵، ص۲۲۳ و ج۱۷، ص۲۱۴ و ج۱۸، ص۱۶۸.</ref> | |||
[[سید مرتضی]] اصل این ازدواج را پذیرفته و با استناد به روایتی از [[امام صادق(ع)]]، که [[کلینی]] در [[کافی]] آورده،<ref>[http://lib.eshia.ir/27311/10/629 کلینی، کافی، ۱۴۳۰ق، ج۱۰، ص۶۲۹.]</ref> موافقت امام علی(ع) با این ازدواج را اجباری و پس از تهدید عمر دانسته است.<ref>[http://lib.eshia.ir/15171/3/149 سید مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، دارالقرآن، ج۳، ص۱۴۹.]</ref> | |||
===اسلام آوردن=== | ===اسلام آوردن=== |