عمر بن خطاب: تفاوت میان نسخهها
←مخالفت با پیامبر(ص)
Ahmadnazem (بحث | مشارکتها) |
Ahmadnazem (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
عمر بن خطاب در زمان حیات پیامبر(ص)، در مواردی با ایشان مخالفت کرد، از جمله اینکه در ماجرای [[صلح حدیبیه]]، بر رسول خدا(ص) به سبب صلح کردن با قریش، خرده گرفت و تصریح کرد که به [[نبوت]] او شک کرده است.<ref>[http://lib.eshia.ir/40071/2/371 ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۳۷۱.]</ref> | عمر بن خطاب در زمان حیات پیامبر(ص)، در مواردی با ایشان مخالفت کرد، از جمله اینکه در ماجرای [[صلح حدیبیه]]، بر رسول خدا(ص) به سبب صلح کردن با قریش، خرده گرفت و تصریح کرد که به [[نبوت]] او شک کرده است.<ref>[http://lib.eshia.ir/40071/2/371 ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۳۷۱.]</ref> | ||
[[ماجرای قلم و دوات]] نیز از مواردی است که عمر بن خطاب با فرمان پیامبر مخالفت کرد؛ پیامبر(ص) چند روز پیش از درگذشت خود، کاغذ و قلم خواست تا چیزی بنویسد که مسلمانان هرگز گمراه نشوند، ولی عمر گفت: «همانا درد بر پیامبر(ص) چیره شده است و کتاب خدا نزد شماست و ما را کفایت میکند.»<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۹، ج۷، ص۱۲۰؛ نووی، صحیح مسلم بشرح النووی، ۱۴۰۷ق، ج۱۱، ص۹۰.</ref> در نقل دیگری آمده است که گفت: «این مرد هذیان میگوید.»<ref>اربلی، کشف الغمة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۴۰۲؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۳۶۳ش، ج۳۰، ص۵۳۵.</ref> پس از این سخن عمر، میان اصحاب اختلاف افتاد و پیامبر | [[ماجرای قلم و دوات]] نیز از مواردی است که عمر بن خطاب با فرمان پیامبر مخالفت کرد؛ پیامبر(ص) چند روز پیش از درگذشت خود، کاغذ و قلم خواست تا چیزی بنویسد که مسلمانان هرگز گمراه نشوند، ولی عمر گفت: «همانا درد بر پیامبر(ص) چیره شده است و [[کتاب خدا]] نزد شماست و ما را کفایت میکند.»<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۹، ج۷، ص۱۲۰؛ نووی، صحیح مسلم بشرح النووی، ۱۴۰۷ق، ج۱۱، ص۹۰.</ref> در نقل دیگری آمده است که گفت: «این مرد هذیان میگوید.»<ref>اربلی، کشف الغمة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۴۰۲؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۳۶۳ش، ج۳۰، ص۵۳۵.</ref> پس از این سخن عمر، میان [[اصحاب]] اختلاف افتاد و پیامبر از آنان خواست از نزد او بروند.<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۹، ج۷، ص۱۲۰؛ نووی، صحیح مسلم بشرح النووی، ۱۴۰۷ق، ج۱۱، ص۹۰.</ref> | ||
همچنین پیامبر در آخرین روزهای عمر خود فرمان داد مسلمانان به فرماندهی اسامة بن زید برای مقابله با روم، اعزام شوند.<ref>[http://lib.eshia.ir/86590/3/1117 واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۳، ص۱۱۱۷.]</ref> به گفته شیخ مفید پیامبر بر پیوستن مردم به [[سپاه اسامه]] و تسریع در حرکت آن تاکید داشت،<ref>مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۸۱.</ref> ولی عدهای از جمله عمر بن خطاب و ابوبکر از فرمان سرپیچی کردند و در سپاه حضور نیافتند. پیامبر وقتی از سرپیچی عمر و ابوبکر آگاه شد، آن دو را فرا خواند و بر پیوستن آنها به سپاه تاکید کرد.<ref>مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۸۳.</ref> در برخی منابع آمده است که پیامبر فرمود: لعنت خدا بر کسی که از پیوستن به سپاه اسامه سرپیچی کند.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، دارالمعرفة، ص۳۰؛ ایجی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۸، ص۳۷۶؛ ابن الیالحدید، شرح نهج البلاغة، کتابخانه مرعشی نجفی، ج۶، ص۵۲؛ علامه حلی، منهاج الکرامة، ۱۳۷۹ش، ص۱۰۹.</ref> | همچنین پیامبر در آخرین روزهای عمر خود فرمان داد مسلمانان به فرماندهی [[اسامة بن زید]] برای مقابله با روم، اعزام شوند.<ref>[http://lib.eshia.ir/86590/3/1117 واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۳، ص۱۱۱۷.]</ref> به گفته [[شیخ مفید]] پیامبر بر پیوستن مردم به [[سپاه اسامه]] و تسریع در حرکت آن تاکید داشت،<ref>مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۸۱.</ref> ولی عدهای از جمله عمر بن خطاب و ابوبکر از فرمان سرپیچی کردند و در سپاه حضور نیافتند. پیامبر وقتی از سرپیچی عمر و ابوبکر آگاه شد، آن دو را فرا خواند و بر پیوستن آنها به سپاه تاکید کرد.<ref>مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۸۳.</ref> در برخی منابع آمده است که پیامبر فرمود: لعنت خدا بر کسی که از پیوستن به سپاه اسامه سرپیچی کند.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، دارالمعرفة، ص۳۰؛ ایجی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۸، ص۳۷۶؛ ابن الیالحدید، شرح نهج البلاغة، کتابخانه مرعشی نجفی، ج۶، ص۵۲؛ علامه حلی، منهاج الکرامة، ۱۳۷۹ش، ص۱۰۹.</ref> | ||
===خلافت=== | ===خلافت=== |