پرش به محتوا

عمر بن خطاب: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۹۹ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۹ دسامبر ۲۰۲۰
خط ۷۸: خط ۷۸:
[[ماجرای قلم و دوات]] نیز از مواردی است که عمر بن خطاب با فرمان پیامبر مخالفت کرد؛ پیامبر(ص) چند روز پیش از درگذشت خود، کاغذ و قلم خواست تا چیزی بنویسد که مسلمانان هرگز گمراه نشوند، ولی عمر گفت: «همانا درد بر پیامبر(ص) چیره شده است و کتاب خدا نزد شماست و ما را کفایت می‌کند.»<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۹، ج۷، ص۱۲۰؛ نووی، صحیح مسلم بشرح النووی، ۱۴۰۷ق، ج۱۱، ص۹۰.</ref> در نقل دیگری آمده است که گفت: «این مرد هذیان می‌گوید.»<ref>اربلی، کشف الغمة، ۱۴۲۱ق، ج‏۱، ص۴۰۲؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۳۶۳ش، ج‏۳۰، ص۵۳۵.</ref> پس از این سخن عمر، میان اصحاب اختلاف افتاد و پیامبر با مشاهده اختلاف [[صحابه|اصحاب]] از آنان خواست از نزد او بروند.<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۹، ج۷، ص۱۲۰؛ نووی، صحیح مسلم بشرح النووی، ۱۴۰۷ق، ج۱۱، ص۹۰.</ref>
[[ماجرای قلم و دوات]] نیز از مواردی است که عمر بن خطاب با فرمان پیامبر مخالفت کرد؛ پیامبر(ص) چند روز پیش از درگذشت خود، کاغذ و قلم خواست تا چیزی بنویسد که مسلمانان هرگز گمراه نشوند، ولی عمر گفت: «همانا درد بر پیامبر(ص) چیره شده است و کتاب خدا نزد شماست و ما را کفایت می‌کند.»<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۹، ج۷، ص۱۲۰؛ نووی، صحیح مسلم بشرح النووی، ۱۴۰۷ق، ج۱۱، ص۹۰.</ref> در نقل دیگری آمده است که گفت: «این مرد هذیان می‌گوید.»<ref>اربلی، کشف الغمة، ۱۴۲۱ق، ج‏۱، ص۴۰۲؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۳۶۳ش، ج‏۳۰، ص۵۳۵.</ref> پس از این سخن عمر، میان اصحاب اختلاف افتاد و پیامبر با مشاهده اختلاف [[صحابه|اصحاب]] از آنان خواست از نزد او بروند.<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۹، ج۷، ص۱۲۰؛ نووی، صحیح مسلم بشرح النووی، ۱۴۰۷ق، ج۱۱، ص۹۰.</ref>


همچنین پیامبر در آخرین روزهای عمر خود فرمان داد مسلمانان به فرماندهی اسامة بن زید برای مقابله با روم، اعزام شوند.<ref>[http://lib.eshia.ir/86590/3/1117 واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۳، ص۱۱۱۷.]</ref> به گفته شیخ مفید پیامبر بر پیوستن مردم به [[سپاه اسامه]] و تسریع در حرکت آن تاکید داشت،<ref>مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۸۱.</ref> ولی عده‌ای از جمله عمر بن خطاب و ابوبکر از فرمان سرپیچی کردند و در سپاه حضور نیافتند. پیامبر وقتی از سرپیچی عمر و ابوبکر آگاه شد، آن دو را فرا خواند و بر پیوستن آنها به سپاه تاکید کرد.<ref>مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۸۳.</ref> بنابر نقل برخی منابع شیعه و سنی پیامبر فرمود: لعنت خدا بر کسی که از پیوستن به سپاه اسامه سرپیچی کند.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، دارالمعرفة، ص۳۰؛ ایجی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۸، ص۳۷۶؛ ابن الی‌الحدید، شرح نهج البلاغة، کتابخانه مرعشی نجفی، ج۶، ص۵۲؛ </ref>
همچنین پیامبر در آخرین روزهای عمر خود فرمان داد مسلمانان به فرماندهی اسامة بن زید برای مقابله با روم، اعزام شوند.<ref>[http://lib.eshia.ir/86590/3/1117 واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۳، ص۱۱۱۷.]</ref> به گفته شیخ مفید پیامبر بر پیوستن مردم به [[سپاه اسامه]] و تسریع در حرکت آن تاکید داشت،<ref>مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۸۱.</ref> ولی عده‌ای از جمله عمر بن خطاب و ابوبکر از فرمان سرپیچی کردند و در سپاه حضور نیافتند. پیامبر وقتی از سرپیچی عمر و ابوبکر آگاه شد، آن دو را فرا خواند و بر پیوستن آنها به سپاه تاکید کرد.<ref>مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۸۳.</ref> در برخی منابع آمده است که پیامبر فرمود: لعنت خدا بر کسی که از پیوستن به سپاه اسامه سرپیچی کند.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، دارالمعرفة، ص۳۰؛ ایجی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۸، ص۳۷۶؛ ابن الی‌الحدید، شرح نهج البلاغة، کتابخانه مرعشی نجفی، ج۶، ص۵۲؛ علامه حلی، منهاج الکرامة، ۱۳۷۹ش، ص۱۰۹.</ref>
 
 
*شهرستانی، عبدالکریم، الملل و النحل، تحقیق: امیر علی مهنا، بیروت، دارالمعرفة، بی‌تا.
*ایجی، میر سید شریف، شرح المواقف، قم، شریف رضی، ۱۳۲۵ق.
*


===خلافت===
===خلافت===
confirmed، protected، templateeditor
۲۰۸

ویرایش