پرش به محتوا

احمد احسائی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (اضافه کردن الگوی شیخیه)
خط ۱۶۲: خط ۱۶۲:
احسایی در باب اصالت وجود و ماهیت قول خاصی دارد. او هر دو را اصیل می‌داند. هر یک از وجود و ماهیت بعدی واقعی از شیء را تشکیل می‌دهند. هستی یافتن شیء، یک جنبه‌اش فعل خداست که همان وجود است و جنبه دیگرش انفعال خود فعل یعنی ماهیت شیء، بنابراین هر ممکنی به معنی حقیقی زوجی ترکیبی است. <ref>همان، ۴۲؛ شرح المشاعر، ۱۱۹؛ شرح العرشیة، ۱/۳۰</ref>
احسایی در باب اصالت وجود و ماهیت قول خاصی دارد. او هر دو را اصیل می‌داند. هر یک از وجود و ماهیت بعدی واقعی از شیء را تشکیل می‌دهند. هستی یافتن شیء، یک جنبه‌اش فعل خداست که همان وجود است و جنبه دیگرش انفعال خود فعل یعنی ماهیت شیء، بنابراین هر ممکنی به معنی حقیقی زوجی ترکیبی است. <ref>همان، ۴۲؛ شرح المشاعر، ۱۱۹؛ شرح العرشیة، ۱/۳۰</ref>


او دیدگاهی انسان‌شناسانه در این باره دارد. از دوگانه اطاعت و معصیت در سرشت انسانی، به این نتیجه می‌رسد که نمی‌توان هر دو را به یک امر منتسب کرد. نحوه ترکیب وجود و ماهیت را می‌توان از راه شناخت گرایش ترکیبی انسان و فعل اختیاری او دریافت. این ترکیب به گونه‌ای است که که هیچ یک از دو جزء آثار خود را از دست نمی‌دهند. چنانچه اصالت دو جنبه گرایش انسان مانع آن نیست که فعل را به کل مجموعه نسبت دهیم، اصیل دانستن وجود و ماهیت به وحدت شی لطمه‌ای نمی‌زند. در این صورت وجود و ماهیت دو اعتبار برای شی واحدند. با این همه ماهیت جدای از وجود عدمی است. جعل شیء ابتداً به وجود تعلق می‌گیرد، اما وجود در تحقق و ظهور خویش محتاج ماهیت است. <ref>شرح المشاعر، ۲۴۳؛ شرح الزیارة، ۴/۲۶۶؛ مجموعه ۴۲</ref>
او دیدگاهی انسان‌شناسانه در این باره دارد. از دوگانه اطاعت و معصیت در سرشت انسانی، به این نتیجه می‌رسد که نمی‌توان هر دو را به یک امر منتسب کرد. نحوه ترکیب وجود و ماهیت را می‌توان از راه شناخت گرایش ترکیبی انسان و فعل اختیاری او دریافت. این ترکیب به گونه‌ای است که هیچ یک از دو جزء آثار خود را از دست نمی‌دهند. چنانچه اصالت دو جنبه گرایش انسان مانع آن نیست که فعل را به کل مجموعه نسبت دهیم، اصیل دانستن وجود و ماهیت به وحدت شی لطمه‌ای نمی‌زند. در این صورت وجود و ماهیت دو اعتبار برای شی واحدند. با این همه ماهیت جدای از وجود عدمی است. جعل شیء ابتداً به وجود تعلق می‌گیرد، اما وجود در تحقق و ظهور خویش محتاج ماهیت است. <ref>شرح المشاعر، ۲۴۳؛ شرح الزیارة، ۴/۲۶۶؛ مجموعه ۴۲</ref>


احسایی می‌گوید خدا نیازی به ماهیت ندارد؛ زیرا سنخیتی میان او و مخلوقاتش نیست. چه اگر وجود او از سنخ وجود آنها دانسته شود، ترکب در آن راه خواهد داشت. از این رو وحدت وجود نفی می‌شود. احسایی در مواضع گوناگون بر ابطال هرگونه‌اندیشه متمایل به وحدت وجود اصرار ورزیده، و آن را منافی توحید شمرده است. <ref>شرح العرشیه، همانجا</ref>
احسایی می‌گوید خدا نیازی به ماهیت ندارد؛ زیرا سنخیتی میان او و مخلوقاتش نیست. چه اگر وجود او از سنخ وجود آنها دانسته شود، ترکب در آن راه خواهد داشت. از این رو وحدت وجود نفی می‌شود. احسایی در مواضع گوناگون بر ابطال هرگونه‌اندیشه متمایل به وحدت وجود اصرار ورزیده، و آن را منافی توحید شمرده است. <ref>شرح العرشیه، همانجا</ref>
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۰۰۰

ویرایش