۱۷٬۰۴۰
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (←آثار حسد: اصلاح تیتر) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
'''حَسَد''' یا '''حسادت''' از رذایل اخلاقی، به معناى آرزوىِ از بین رفتن نعمتها و داشتههاى دیگران است. واژه حسد چهار بار در[[قرآن]] به کار رفته است. در [[جوامع حدیثی|کتابهای حدیثی]]، [[حدیث|احادیثی]] در نکوهش حسد، بیان انگیزهها، نشانهها و آثار آن آمده است. حسد از منظر اندیشمندان مختلفی واکاوی شده و دلایلی از جمله عدم رضایت به [[قضا و قدر|قضای الهی]]، خباثت باطنی و داشتن روحیه [[تکبر]] برای آن ذکر شده است. تفکر درباره آسیبهای حسد، تقویت [[عقل]] و تقویت [[ایمان]] و توجه به حکمتهای [[خداوند]] از جمله راههای علمی و عملی دانشمندان [[اخلاق|علم اخلاق]] برای درمان بیماری حسد است. در [[فقه]] حسد را از گناهان کبیره قلمداد میکنند ولی اگر در رفتار و کردار وارد نشود طبق حدیث رفع ایرادی بر آن وارد ندانستهاند. | '''حَسَد''' یا '''حسادت''' از رذایل اخلاقی، به معناى آرزوىِ از بین رفتن نعمتها و داشتههاى دیگران است. واژه حسد چهار بار در[[قرآن]] به کار رفته است. در [[جوامع حدیثی|کتابهای حدیثی]]، [[حدیث|احادیثی]] در نکوهش حسد، بیان انگیزهها، نشانهها و آثار آن آمده است. حسد از منظر اندیشمندان مختلفی واکاوی شده و دلایلی از جمله عدم رضایت به [[قضا و قدر|قضای الهی]]، خباثت باطنی و داشتن روحیه [[تکبر]] برای آن ذکر شده است. تفکر درباره آسیبهای حسد، تقویت [[عقل]] و تقویت [[ایمان]] و توجه به حکمتهای [[خداوند]] از جمله راههای علمی و عملی دانشمندان [[اخلاق|علم اخلاق]] برای درمان بیماری حسد است. در [[فقه]] حسد را از گناهان کبیره قلمداد میکنند ولی اگر در رفتار و کردار وارد نشود طبق حدیث رفع ایرادی بر آن وارد ندانستهاند. | ||
== | ==مفهومشناسی== | ||
حسد به معناى آرزوىِ نابودی نعمتها و داشتههاى دیگران و خواستن نعمت فقط برای خود است.<ref>ارسطو، اخلاق نیکوماخوسی، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۷۱.</ref> وجود این خصلت در شخص گاه با تلاش براى نابودى داشتههای دیگران همراه میشود.<ref>یحیی بن عدی، تهذیب الاخلاق، ۱۳۶۵ش، ج۱، ص۱۹.</ref> حسادت در بالاترین مراتب خود باعث رنج بردن شخص از نیکبختى دیگران میشود.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۱۷ق، ج۴۱، ص۵۲.</ref> برخى از فرهنگنویسان، اصل این واژه را از حَسْدَل به معناى کَنِه دانستهاند؛ همانگونه که کَنه پوست تن آدمى را زخم میکند و خونش را میمکد، حسد نیز با جان و روان شخص حسود چنین میکند.<ref> رجوع کنید به زبیدى، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ذیل واژه حسد.</ref> | حسد به معناى آرزوىِ نابودی نعمتها و داشتههاى دیگران و خواستن نعمت فقط برای خود است.<ref>ارسطو، اخلاق نیکوماخوسی، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۷۱.</ref> وجود این خصلت در شخص گاه با تلاش براى نابودى داشتههای دیگران همراه میشود.<ref>یحیی بن عدی، تهذیب الاخلاق، ۱۳۶۵ش، ج۱، ص۱۹.</ref> حسادت در بالاترین مراتب خود باعث رنج بردن شخص از نیکبختى دیگران میشود.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۱۷ق، ج۴۱، ص۵۲.</ref> برخى از فرهنگنویسان، اصل این واژه را از حَسْدَل به معناى کَنِه دانستهاند؛ همانگونه که کَنه پوست تن آدمى را زخم میکند و خونش را میمکد، حسد نیز با جان و روان شخص حسود چنین میکند.<ref> رجوع کنید به زبیدى، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ذیل واژه حسد.</ref> | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقلقول = [[امام صادق(ع)]]: {{حدیث|إنَّ الْمُؤْمِنَ يَغْبِطُ وَ لا يَحْسُدُ، وَ الْمُنافِقُ يَحْسُدُ وَ لا يَغْبِطُ.|ترجمه=مؤمن غِبطه میخورد ولى حسد نمیورزد و منافق حسد میورزد و غبطه ندارد.}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small>[[کافی]]، ج۲، ص: ۳۰۷</small> | تراز = چپ| عرض = ۳۵۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول | عنوان = | نقلقول = [[امام صادق(ع)]]: {{حدیث|إنَّ الْمُؤْمِنَ يَغْبِطُ وَ لا يَحْسُدُ، وَ الْمُنافِقُ يَحْسُدُ وَ لا يَغْبِطُ.|ترجمه=مؤمن غِبطه میخورد ولى حسد نمیورزد و منافق حسد میورزد و غبطه ندارد.}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small>[[کافی]]، ج۲، ص: ۳۰۷</small> | تراز = چپ| عرض = ۳۵۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | ||
مفهوم [[غبطه]] (منافسه) با وجود تفاوت در ارتباط حسد است. <ref>غزالى، احیاء علوم الدین، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۲۰۲و۲۰۳.</ref> غبطه زمانی رخ میدهد که آدمى آرزوى زوال نعمت دیگران را ندارد، بلکه فقط میخواهد او نیز از آن نعمت بهرهمند شود.<ref>نراقى، جامع السعادات، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۲۰۲و۲۰۳.</ref> غبطه، به عکس حسد، صفتى پسندیده است،<ref>ماوردى، ادب الدنیا والدین، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۶۲.</ref> به ویژه آنکه در روایتى، به صراحت غبطه از صفات [[ایمان|مؤمن]] و حسد از خصلت هاى [[نفاق|منافق]] دانسته شده است.<ref>مجلسى، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۰، ص۲۵۰.</ref> | مفهوم [[غبطه]] (منافسه) با وجود تفاوت در ارتباط حسد است. <ref>غزالى، احیاء علوم الدین، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۲۰۲و۲۰۳.</ref> غبطه زمانی رخ میدهد که آدمى آرزوى زوال نعمت دیگران را ندارد، بلکه فقط میخواهد او نیز از آن نعمت بهرهمند شود.<ref>نراقى، جامع السعادات، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۲۰۲و۲۰۳.</ref> غبطه، به عکس حسد، صفتى پسندیده است،<ref>ماوردى، ادب الدنیا والدین، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۶۲.</ref> به ویژه آنکه در روایتى، به صراحت غبطه از صفات [[ایمان|مؤمن]] و حسد از خصلت هاى [[نفاق|منافق]] دانسته شده است.<ref>مجلسى، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۰، ص۲۵۰.</ref> | ||
===پیوند | ===پیوند چشمزخم=== | ||
موضوع [[چشم زخم]] با حسد پیوند تنگاتنگ دارد. در برخى روایات به این ارتباط اشاره شده<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۰، ص۲۵۳.</ref> و [[مفسران]]، آیه ۵ [[سوره فلق]] را، که در آن از حسادتِ حسودان یاد شده است، در اینباره میدانند.<ref>فخررازی، تفسیرکبیر، ۱۴۲۱ق، ذیل آیه ۵ سوره فلق.</ref> | موضوع [[چشم زخم]] با حسد پیوند تنگاتنگ دارد. در برخى روایات به این ارتباط اشاره شده<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۰، ص۲۵۳.</ref> و [[مفسران]]، آیه ۵ [[سوره فلق]] را، که در آن از حسادتِ حسودان یاد شده است، در اینباره میدانند.<ref>فخررازی، تفسیرکبیر، ۱۴۲۱ق، ذیل آیه ۵ سوره فلق.</ref> | ||
=== حسد در مثلهای فارسی و عربی === | === حسد در مثلهای فارسی و عربی === | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
[[امام خمینی]] حسد را حالتى نفسانى و حیوانی میداند که صاحب آن، آرزو میکند سلب کمال و نعمت را از دیگری، چه آن نعمت را خود دارا باشد یا نه، و چه آن نعمت را برای خودش هم بخواهد یا خیر.<ref>خمینی، شرح چهل حدیث، ۱۳۷۳ش، ص۱۰۵.</ref> | [[امام خمینی]] حسد را حالتى نفسانى و حیوانی میداند که صاحب آن، آرزو میکند سلب کمال و نعمت را از دیگری، چه آن نعمت را خود دارا باشد یا نه، و چه آن نعمت را برای خودش هم بخواهد یا خیر.<ref>خمینی، شرح چهل حدیث، ۱۳۷۳ش، ص۱۰۵.</ref> | ||
==دلایل | ==دلایل== | ||
امام خمینی در کتاب [[چهل حدیث]] دلایل زیر را برای بروز حسد در وجود شخص ذکر کرده است: | امام خمینی در کتاب [[چهل حدیث]] دلایل زیر را برای بروز حسد در وجود شخص ذکر کرده است: | ||
{{ستون-شروع}} | {{ستون-شروع}} | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
== | ==نشانهها== | ||
برای شناخت حسد در وجود آدمی نشانههای زیر بیان شده است: | برای شناخت حسد در وجود آدمی نشانههای زیر بیان شده است: | ||
*ناراحتی از رسیدن نعمت به دیگری، بدون نشان دادن عکس العمل. | *ناراحتی از رسیدن نعمت به دیگری، بدون نشان دادن عکس العمل. | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
==درمان | ==درمان== | ||
دانشمندان [[اخلاق|علم اخلاق]] براى درمان بیمارى حسد روشهای علمى و عملى ذکر کردهاند. <ref> رجوع کنید به فیض کاشانى، ج ۵، ص ۳۴۲ـ ۳۴۸؛ نراقى، ج ۲، ص ۲۱۲ـ۲۱۵ </ref> که بعضی از آن راهها عبارتاند از: | دانشمندان [[اخلاق|علم اخلاق]] براى درمان بیمارى حسد روشهای علمى و عملى ذکر کردهاند. <ref> رجوع کنید به فیض کاشانى، ج ۵، ص ۳۴۲ـ ۳۴۸؛ نراقى، ج ۲، ص ۲۱۲ـ۲۱۵ </ref> که بعضی از آن راهها عبارتاند از: | ||
{{ستون-شروع}} | {{ستون-شروع}} | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
در [[روایات]] شیعه خطر حسادت برای عالمان دین را بیش از دیگران گوشزد کرده: در نقلی از پیامبر آمده شش گروه، به خاطر شش صفت، قبل از حساب [الهی] وارد آتش میشوند. عرض کردند ای رسول خدا! آنها چه کسانی هستند؟ فرمود: زمامداران به خاطر ستمگری، عرب به خاطر [[تعصب]] [ناروا]، کدخدایان به خاطر تکبر، تجار به خاطر خیانت [به مردم]، روستاییان به خاطر جهل و دانشمندان به خاطر حسادت.<ref>فیض کاشانی، المحجه البیضاء، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۳۲۷.</ref> | در [[روایات]] شیعه خطر حسادت برای عالمان دین را بیش از دیگران گوشزد کرده: در نقلی از پیامبر آمده شش گروه، به خاطر شش صفت، قبل از حساب [الهی] وارد آتش میشوند. عرض کردند ای رسول خدا! آنها چه کسانی هستند؟ فرمود: زمامداران به خاطر ستمگری، عرب به خاطر [[تعصب]] [ناروا]، کدخدایان به خاطر تکبر، تجار به خاطر خیانت [به مردم]، روستاییان به خاطر جهل و دانشمندان به خاطر حسادت.<ref>فیض کاشانی، المحجه البیضاء، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۳۲۷.</ref> | ||
==حکم فقهی | ==حکم فقهی== | ||
مطابق آنچه در کتاب [[جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام (کتاب)|جواهر]] آمده، حسد در صورتی که در گفتار یا کردار بروز کند، [[گناهان کبیره|گناه کبیره]] به شمار رفته و [[حرام]] است و صرف خطور آن در قلب، بدون ترتب اثری بر آن، حرام نمیباشد.<ref>صاحب جواهر، جواهرالکلام، ۱۴۲۱ق، ج۴۱، ص۵۲و۵۳.</ref> [[ملا محسن فیض کاشانی]] حسد را از موانع قبولی [[نماز]] شمرده و تظاهر به آن را موجب ازبین رفتن [[عدالت]] میداند و معتقد است شهادت شخص حسود پذیرفته نیست.<ref>فیض کاشانی، مفاتیح الشرائع، ج۲، ص۲۵.</ref> | مطابق آنچه در کتاب [[جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام (کتاب)|جواهر]] آمده، حسد در صورتی که در گفتار یا کردار بروز کند، [[گناهان کبیره|گناه کبیره]] به شمار رفته و [[حرام]] است و صرف خطور آن در قلب، بدون ترتب اثری بر آن، حرام نمیباشد.<ref>صاحب جواهر، جواهرالکلام، ۱۴۲۱ق، ج۴۱، ص۵۲و۵۳.</ref> [[ملا محسن فیض کاشانی]] حسد را از موانع قبولی [[نماز]] شمرده و تظاهر به آن را موجب ازبین رفتن [[عدالت]] میداند و معتقد است شهادت شخص حسود پذیرفته نیست.<ref>فیض کاشانی، مفاتیح الشرائع، ج۲، ص۲۵.</ref> | ||
===برداشته شدن حکم حسد از مؤمنان=== | ===برداشته شدن حکم حسد از مؤمنان=== |
ویرایش