پرش به محتوا

واقعه فخ: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۵۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ مهٔ ۲۰۲۳
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۷: خط ۴۷:
}}|ای فاطمه، ای دختر بهترین خلق خدا، برخیز و بر ستاره‌های آسمانی که بر زمین افتاده‌اند، گریه کن.|قبرهایی در کوفه و مدینه و قبری در فخ که درود و سلام من بر ایشان باد.
}}|ای فاطمه، ای دختر بهترین خلق خدا، برخیز و بر ستاره‌های آسمانی که بر زمین افتاده‌اند، گریه کن.|قبرهایی در کوفه و مدینه و قبری در فخ که درود و سلام من بر ایشان باد.
}}
}}
حادثهٔ فخ از تلخ‌ترین حوادث تاریخ [[شیعه|تشیع]] معرفی شده و روایت‌هایی از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر]] و [[امامان شیعه]]<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۳۶۶–۳۶۷؛ حسنی، المصابیح، ۱۴۲۳ق، ص۴۶۳-۴۶۴.</ref> گواه بر این ادعا دانسته شده است.<ref>گلستانی و میرابوالقاسمی، «صاحب فخ»، ص۱۱۲.</ref> طبق روایتی از  [[امام جواد علیه‌السلام|امام جواد(ع)]]، پس از [[واقعه کربلا]]، این حادثه بزرگ‌ترین ابتلای [[اهل‌بیت(ع)]] بوده است.<ref>بخاری، سرّ السلسلة العلویة، ۱۹۶۳م، ص۱۴-۱۵.</ref> بر اساس روایتی که [[ابوالفرج اصفهانی|اَبوالفَرَجِ اِصفَهانی]] تاریخ‌نگار قرن چهارم قمری نقل کرده است، پیامبر(ص) و [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] از کشته شدن [[صاحب فخ|حسین بن علی]] (صاحب فخ) در فخ پیشگویی کرده و از بهشتی بودن او خبر داده‌اند.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، ۱۴۱۹ق، ص۳۶۶-۳۶۷.</ref> همچنین روایت شده است [[امام موسی کاظم علیه‌السلام|امام کاظم(ع)]] با گریه بر شهدای فخ، از خداوند برای قاتلان آنها مرگ و عذاب شدید درخواست می‌کرد.<ref>امینی، بطل فخ، ۱۳۸۸ق، ص۱۳۹.</ref> امام کاظم [[کفالت]] ایتام و بیوگانِ علویانی را که در فخ به شهادت رسیدند، برعهده گرفت.<ref>امینی، بطل فخ، ۱۳۸۸ق، ص۱۳۹.</ref> واقعه فخ در اشعار شاعران متعددی انعکاس یافته است که از آن جمله می‌توان به شعر [[تائیه دعبل|تائیه]]، سرودهٔ [[دعبل بن علی خزاعی|دِعبِل خزاعی]] اشاره کرد.<ref>اربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۲۲.</ref>
حادثهٔ فخ از تلخ‌ترین حوادث تاریخ [[شیعه|تشیع]] معرفی شده و روایت‌هایی از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر]] و [[امامان شیعه]]<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۳۶۶–۳۶۷؛ حسنی، المصابیح، ۱۴۲۳ق، ص۴۶۳-۴۶۴.</ref> گواه بر این ادعا دانسته شده است.<ref>گلستانی و میرابوالقاسمی، «صاحب فخ»، ص۱۱۲.</ref> طبق روایتی از  [[امام جواد علیه‌السلام|امام جواد(ع)]]، پس از [[واقعه کربلا]]، این حادثه بزرگ‌ترین ابتلای [[اهل‌بیت(ع)]] بوده است.<ref>بخاری، سرّ السلسلة العلویة، ۱۹۶۳م، ص۱۴-۱۵.</ref> بر اساس روایتی که [[ابوالفرج اصفهانی|اَبوالفَرَجِ اِصفَهانی]] تاریخ‌نگار قرن چهارم قمری نقل کرده است، پیامبر(ص) و [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] از کشته شدن [[صاحب فخ|حسین بن علی]] (صاحب فخ) در فخ پیشگویی کرده و از بهشتی بودن او خبر داده‌اند.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، ۱۴۱۹ق، ص۳۶۶-۳۶۷.</ref> همچنین روایت شده است [[امام موسی کاظم علیه‌السلام|امام کاظم(ع)]] با گریه بر شهدای فخ، از خداوند برای قاتلان آنها مرگ و عذاب شدید درخواست می‌کرد.<ref>امینی، بطل فخ، ۱۳۸۸ق، ص۱۳۹.</ref> امام کاظم [[کفالت]] ایتام و بیوگانِ علویانی را که در فخ به شهادت رسیدند، برعهده گرفت.<ref>امینی، بطل فخ، ۱۳۸۸ق، ص۱۳۹.</ref> واقعه فخ در اشعار شاعران متعددی انعکاس یافته است که از آن جمله می‌توان به شعر [[تائیه دعبل|تائیه]]، سرودهٔ [[دعبل بن علی خزاعی|دِعبِل خُزاعی]] اشاره کرد.<ref>اربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۲۲.</ref>


== رهبر قیام ==
== رهبر قیام ==
خط ۵۷: خط ۵۷:
براساس روایتی که [[محمد بن یعقوب کلینی|کلینی]] در [[الکافی (کتاب)|کتاب کافی]] نقل کرده است، هنگامی که صاحب فخ قیام کرد، [[امام موسی کاظم علیه‌السلام|امام کاظم]] را به بیعت فراخواند؛ اما امام با ردّ بیعت، از او خواست وی را به بیعت وادار نکند و او نیز چنان کرد.<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۶۶.</ref> [[عبدالله مامقانی|عبدالله مامَقانی]] معتقد است درخواست بیعت صاحب فخ از امام کاظم، صوری بوده است تا در صورت موفقیت، امر [[خلافت]] را به او واگذار کند؛ از‌این‌رو امام از روی [[تقیه|تَقیّه]]، حسین را از قیام منع کرد؛ ولی در باطن از اقدام او راضی بود؛ همچنان‌که پس از شهادتش برای او طلب رحمت کرد.<ref>مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، ۱۴۲۳ق، ج۲۲، ص۲۸۵-۲۸۷.</ref>  
براساس روایتی که [[محمد بن یعقوب کلینی|کلینی]] در [[الکافی (کتاب)|کتاب کافی]] نقل کرده است، هنگامی که صاحب فخ قیام کرد، [[امام موسی کاظم علیه‌السلام|امام کاظم]] را به بیعت فراخواند؛ اما امام با ردّ بیعت، از او خواست وی را به بیعت وادار نکند و او نیز چنان کرد.<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۶۶.</ref> [[عبدالله مامقانی|عبدالله مامَقانی]] معتقد است درخواست بیعت صاحب فخ از امام کاظم، صوری بوده است تا در صورت موفقیت، امر [[خلافت]] را به او واگذار کند؛ از‌این‌رو امام از روی [[تقیه|تَقیّه]]، حسین را از قیام منع کرد؛ ولی در باطن از اقدام او راضی بود؛ همچنان‌که پس از شهادتش برای او طلب رحمت کرد.<ref>مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، ۱۴۲۳ق، ج۲۲، ص۲۸۵-۲۸۷.</ref>  


در گزارش ابوالفرج اصفهانی آمده است حسین برای قیام، با امام کاظم(ع) مشورت کرد و قیام با دستور امام انجام شده است.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۳۸۳.</ref> همچنین مطابق آنچه [[سید ابن طاووس|سید بن طاووس]] از عالمان شیعه در قرن هفتم هجری نقل کرده، [[هادی عباسی]] قیام حسین را مستند به دستور امام کاظم می‌دانست.<ref>سید ابن‌طاووس، مهج الدعوات، ۱۴۱۱ق، ص۲۱۸.</ref> با این حال، برپایه روایتی از کتاب کافی، [[یحیی بن عبدالله بن حسن مثنی|یحیی بن عبدالله]] در نامه‌ای به امام کاظم، از پاسخ منفی امام به مشورت‌خواهی آنها در قیام فخ، گلایه کرده است.<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۶۶-۳۶۷.</ref>
در گزارش [[ابوالفرج اصفهانی]] آمده است حسین برای قیام، با امام کاظم(ع) مشورت کرد و قیام با دستور امام انجام شده است.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۳۸۳.</ref> همچنین مطابق آنچه [[سید ابن طاووس|سید بن طاووس]] از عالمان شیعه در قرن هفتم هجری نقل کرده، [[هادی عباسی]] قیام حسین را مستند به دستور امام کاظم می‌دانست.<ref>سید ابن‌طاووس، مهج الدعوات، ۱۴۱۱ق، ص۲۱۸.</ref> با این حال، برپایه روایتی از کتاب کافی، [[یحیی بن عبدالله بن حسن مثنی|یحیی بن عبدالله]] در نامه‌ای به امام کاظم، از پاسخ منفی امام به مشورت‌خواهی آنها در قیام فخ، گلایه کرده است.<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۶۶-۳۶۷.</ref>


به گفته [[احمد بن ابراهیم حسنی]] و [[احمد بن سهل]]‌، دو تن از تاریخ‌نگاران [[زیدیه|زیدی مذهب]] در قرن چهارم قمری، امام کاظم(ع) هنگام واقعه فخ، برای انجام [[حج]] در [[مکه]] بوده است.<ref>رازی، اخبار فخ، تحقیق ماهر جرّار، ۱۹۹۵م، ص۲۹۸؛ حسنی، المصابیح، ۱۴۲۳ق، ص۴۸۲.</ref> به گزارش این دو، موسی بن عیسی، یکی از عوامل دستگاه خلافت عباسی، هنگام جنگ، امام را احضار کرد و امام به آنجا رفت و تا پایان کارزار همراه وی ماند.<ref>رازی، اخبار فخ، تحقیق ماهر جرّار، ۱۹۹۵م، ص۲۹۸؛ حسنی، المصابیح، ۱۴۲۳ق، ص۴۸۲.</ref> طبق این گزارش، پس از کارزار، هنگامی که امام‌ به [[سرزمین منا]] رفت، سرهای بریده شده را نزد او آوردند.<ref>رازی، اخبار فخ، تحقیق ماهر جرّار، ۱۹۹۵م، ص۲۹۸؛ حسنی، المصابیح، ۱۴۲۳ق، ص۴۸۲.</ref> به‌نقل ابوالفرج اصفهانی، امام کاظم با دیدن سر حسین بن علی، [[آیه استرجاع]] را خواند و با ذکر خوبی‌هایش، او را فردی درستکار معرفی کرد.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۳۸۰.</ref>  
به گفته [[احمد بن ابراهیم حسنی]] و [[احمد بن سهل]]‌، دو تن از تاریخ‌نگاران [[زیدیه|زیدی‌مذهب]] در قرن چهارم قمری، امام کاظم(ع) هنگام واقعه فخ، برای انجام [[حج]] در [[مکه]] بوده است.<ref>رازی، اخبار فخ، تحقیق ماهر جرّار، ۱۹۹۵م، ص۲۹۸؛ حسنی، المصابیح، ۱۴۲۳ق، ص۴۸۲.</ref> به گزارش این دو، موسی بن عیسی، یکی از عوامل دستگاه خلافت عباسی، هنگام جنگ، امام را احضار کرد و امام به آنجا رفت و تا پایان کارزار همراه وی ماند.<ref>رازی، اخبار فخ، تحقیق ماهر جرّار، ۱۹۹۵م، ص۲۹۸؛ حسنی، المصابیح، ۱۴۲۳ق، ص۴۸۲.</ref> طبق این گزارش، پس از کارزار، هنگامی که امام‌ به [[سرزمین منا]] رفت، سرهای بریده شده را نزد او آوردند.<ref>رازی، اخبار فخ، تحقیق ماهر جرّار، ۱۹۹۵م، ص۲۹۸؛ حسنی، المصابیح، ۱۴۲۳ق، ص۴۸۲.</ref> به‌نقل ابوالفرج اصفهانی، امام کاظم با دیدن سر حسین بن علی، [[آیه استرجاع]] را خواند و با ذکر خوبی‌هایش، او را فردی درستکار معرفی کرد.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۳۸۰.</ref>  


[[محمدباقر مجلسی|علامه مجلسی]] مؤلف کتاب بحارالانوار، اگر چه شخصیت حسین فخی را ستوده، اما معتقد است نکوهش‌هایی هم در شخصیت او مطرح شده است.<ref>مجلسی، الوجیزة فی الرجال، ۱۴۲۰ق، ص۶۴.</ref> برخی پژوهشگران بر این باورند که اگرچه روایت‌هایی در تأیید شخصیت صاحب فخ وجود دارد، اما آنها دلیلی بر تأیید قیام او از سوی [[امامان شیعه]] نیست.<ref>شریفی، «ائمه و قیامهای شیعی»، ص۸۹-۹۰.</ref> [[رسول جعفریان]]، تاریخ‌پژوه، نیز اگرچه قیام فخ را در ردیف سالم‌ترین قیام‌های [[علویان]] بر ضد [[بنی‌عباس|عباسیان]] می‌داند، می‌نویسد چنین یقینی وجود ندارد که این قیام به دستور امام کاظم(ع) انجام گرفته است؛ بلکه می‌توان گفت [[امامیه|شیعیان امامی]] با این قیام‌ها موافقتی نداشتند؛ چراکه در این مسئله، با علوی‌ها درگیر بودند و میان آنان اختلافاتی پدید آمد.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۳۸۹.</ref>
[[محمدباقر مجلسی|علامه مجلسی]] مؤلف کتاب [[بحار الانوار (کتاب)|بحارالانوار]]، اگر چه شخصیت حسین فخی را ستوده، اما معتقد است نکوهش‌هایی هم در شخصیت او مطرح شده است.<ref>مجلسی، الوجیزة فی الرجال، ۱۴۲۰ق، ص۶۴.</ref> برخی پژوهشگران بر این باورند که اگرچه روایت‌هایی در تأیید شخصیت صاحب فخ وجود دارد، اما آنها دلیلی بر تأیید قیام او از سوی [[امامان شیعه]] نیست.<ref>شریفی، «ائمه و قیامهای شیعی»، ص۸۹-۹۰.</ref> [[رسول جعفریان]]، تاریخ‌پژوه، نیز اگرچه قیام فخ را در ردیف سالم‌ترین قیام‌های [[علویان]] بر ضد [[بنی‌عباس|عباسیان]] می‌داند، می‌نویسد چنین یقینی وجود ندارد که این قیام به دستور امام کاظم(ع) انجام گرفته است؛ بلکه می‌توان گفت [[امامیه|شیعیان امامی]] با این قیام‌ها موافقتی نداشتند؛ چراکه در این مسئله، با علوی‌ها درگیر بودند و میان آنان اختلافاتی پدید آمد.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۳۸۹.</ref>


== زمینه‌های قیام ==
== زمینه‌های قیام ==
خط ۷۱: خط ۷۱:


== آغاز قیام در مدینه ==
== آغاز قیام در مدینه ==
حسین فخی در [[ذی‌القعده]] سال ۱۶۹ق در مدینه قیام کرد.<ref>حسنی، المصابیح، ۱۴۲۳ق، ص۴۶۶؛ هارونی، الافادة فی تاریخ الأئمة السادة، ۱۳۸۷ش، ص۲۶؛ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۱۹۵.</ref> او و تعدادی از همراهانش هنگام نماز صبح، با شعار «اَحَد اَحَد» وارد [[مسجدالنبی]] شدند و [[مؤذن]] را واداشتند تا [[اذان]] را همانند شیعیان (همراه با «حیّ علی خیر العمل») بگوید.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۳۷۵.</ref> فرماندار مدینه با شنیدن اذان شیعیان وحشت کرد و از مدینه گریخت.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۳۷۵.</ref> مردم نماز را به امامت حسین خواندند و پس از نماز، حسین بن علی خطبه‌ای خواند و مردم را به [[بیعت]] با خود فراخواند تا مردم براساس [[قرآن|کتاب خدا]]، [[سنت|سنت رسول خدا]] و «الرضا من آل‌محمد» (یعنی فرد موردرضایت از آل محمد) با او بیعت کنند.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۳۷۸.</ref> البته گزارش‌هایی از همراهی نکردن مردم مدینه با آنها حکایت دارد.<ref>حسنی، المصابیح، ۱۴۲۳ق، ص۴۷۴؛ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۱۹۴-۱۹۵.</ref>
حسین فخی در [[ذی‌القعده]] سال ۱۶۹ق در مدینه قیام کرد.<ref>حسنی، المصابیح، ۱۴۲۳ق، ص۴۶۶؛ هارونی، الافادة فی تاریخ الأئمة السادة، ۱۳۸۷ش، ص۲۶؛ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۱۹۵.</ref> او و تعدادی از همراهانش هنگام نماز صبح، با شعار «اَحَد اَحَد» وارد [[مسجدالنبی]] شدند و [[مؤذن]] را واداشتند تا [[اذان]] را همانند شیعیان (همراه با «[[حی علی خیر العمل|حیّ علی خیر العمل]]») بگوید.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۳۷۵.</ref> فرماندار مدینه با شنیدن اذان شیعیان وحشت کرد و از مدینه گریخت.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۳۷۵.</ref> مردم نماز را به امامت حسین خواندند و پس از نماز، حسین بن علی خطبه‌ای خواند و مردم را به [[بیعت]] با خود فراخواند تا مردم براساس [[قرآن|کتاب خدا]]، [[سنت|سنت رسول خدا]] و «[[الرضا من آل محمد|الرضا من آل‌محمد]]» (یعنی فرد موردرضایت از آل محمد) با او بیعت کنند.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۳۷۸.</ref> البته گزارش‌هایی از همراهی نکردن مردم مدینه با آنها حکایت دارد.<ref>حسنی، المصابیح، ۱۴۲۳ق، ص۴۷۴؛ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۱۹۴-۱۹۵.</ref>


تلاش عوامل حکومت در مدینه برای مقابله با حسین فخی نتیجه‌ای نداشت و به شکست و کشته شدن تعدادی از آنها انجامید.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۱۹۴.</ref> آنان همچنین از مبارک ترکی (از فرماندهان دستگاه خلافت) که به قصد رفتن به حج، وارد مدینه شده بود کمک خواستند؛<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۱۹۴–۱۹۵.</ref> اما مطابق نقل [[ابوالفرج اصفهانی]]، مبارک که به جنگ با حسین تمایل نداشت، در پیامی مخفیانه از حسین خواست به او شبیخون بزنند تا او به فرار کردن ناگزیر شود.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۳۷۷.</ref> حسین نیز چنان کرد و مبارک به سوی [[مکه]] گریخت.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۳۷۷.</ref> بدین ترتیب شهر مدینه در اختیار حسین قرار گرفت. تسلط بر مدینه تنها یازده روز طول کشید.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۱۹۵.</ref> شهید فخ فردی به نام دِنیارِ (دِرباس)<ref>رازی، اخبار فخ، تحقیق ماهر جرّار، ۱۹۹۵م، ص۱۴۲.</ref> خُزاعی را والی مدینه کرد و خود همراه با سیصد نفر از یارانش،<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۳۷۷.</ref> در [[۲۴ ذی‌القعده]] به سمت مکه حرکت کرد.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۱۹۵.</ref>
تلاش عوامل حکومت در مدینه برای مقابله با حسین فخی نتیجه‌ای نداشت و به شکست و کشته شدن تعدادی از آنها انجامید.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۱۹۴.</ref> آنان همچنین از مبارک ترکی (از فرماندهان دستگاه خلافت) که به قصد رفتن به حج، وارد مدینه شده بود کمک خواستند؛<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۱۹۴–۱۹۵.</ref> اما مطابق نقل [[ابوالفرج اصفهانی]]، مبارک که به جنگ با حسین تمایل نداشت، در پیامی مخفیانه از حسین خواست به او شبیخون بزنند تا او به فرار کردن ناگزیر شود.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۳۷۷.</ref> حسین نیز چنان کرد و مبارک به سوی [[مکه]] گریخت.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۳۷۷.</ref> بدین ترتیب شهر مدینه در اختیار حسین قرار گرفت. تسلط بر مدینه تنها یازده روز طول کشید.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۱۹۵.</ref> شهید فخ فردی به نام دِنیارِ (دِرباس)<ref>رازی، اخبار فخ، تحقیق ماهر جرّار، ۱۹۹۵م، ص۱۴۲.</ref> خُزاعی را والی مدینه کرد و خود همراه با سیصد نفر از یارانش،<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۳۷۷.</ref> در [[۲۴ ذی‌القعده]] به سمت مکه حرکت کرد.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۱۹۵.</ref>
خط ۸۱: خط ۸۱:


== پیامدها ==
== پیامدها ==
پس از قیام صاحب فخ، عمری والی [[مدینه]]، خانه‌ها و نخلستان‌های حسین و جمعی از خاندان وی را به آتش کشید و بخش دیگری از نخلستان‌ها و اموالشان را مصادره کرد.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۳۸۲؛ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۲۰۰.</ref> موسی بن عیسی، از عاملان بنی‌العباس نیز به مدینه رفت و با احضار اهالی شهر به مسجد، آنان را واداشت تا از [[آل ابی‌طالب|طالبیان]] و حسین و یارانش در ملأ عام بدگویی کنند.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۳۸۱.</ref>
پس از قیام صاحب فخ، عمری والی [[مدینه]]، خانه‌ها و نخلستان‌های حسین و جمعی از خاندان وی را به آتش کشید و بخش دیگری از نخلستان‌ها و اموالشان را مصادره کرد.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۳۸۲؛ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۲۰۰.</ref> موسی بن عیسی، از عاملان بنی‌عباس نیز به مدینه رفت و با احضار اهالی شهر به مسجد، آنان را واداشت تا از [[آل ابی‌طالب|طالبیان]] و حسین و یارانش در ملأ عام بدگویی کنند.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۳۸۱.</ref>


دربارهٔ واکنش [[هادی عباسی]] به واقعه فخ، گزارش‌های متناقضی وجود دارد.<ref>لیثی، جهاد الشیعة فی العصر العباسی الاول، ۱۴۲۸ق، ص۳۶۱.</ref> براساس گزارش رازی، هنگامی که قاسم بن محمد بن عبدالله را اسیر کردند و نزد هادی بردند، هادی دستور داد تمام اعضای بدنش را با ارّه تکه‌تکه کنند.<ref>رازی، اخبار فخ، ۱۹۹۵م، ص۱۵۹–۱۶۰.</ref> همچنین با دستور او، سر تعدادی از اسیر‌ها را از تن جدا شد.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۳۸۰.</ref> در مقابل، گزارش‌های دیگری نیز وجود دارد. طبق برخی از‌ آنها او با برخی قاتلان واقعه فخ برخورد کرد و دستور داد اموال آنها مصادره شود.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۱۹۸.</ref> براساس روایت دیگری، هادی عباسی با دیدن سر‌های شهدای فخ گریست و محروم ساختن قاتلان از پاداش را کم‌ترین مجازات آنها دانست.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۳۲۷.</ref> برخی نویسندگان بر این باورند که هادی عباسی برای آرام کردن مخالفان و از بین بردن التهاب جامعه، در مواضعی، خود را ناراحت جلوه داده است.<ref>لیثی، جهاد الشیعة فی العصر العباسی الاول، ۱۴۲۸ق، ص۳۶۱.</ref>
دربارهٔ واکنش [[هادی عباسی]] به واقعه فخ، گزارش‌های متناقضی وجود دارد.<ref>لیثی، جهاد الشیعة فی العصر العباسی الاول، ۱۴۲۸ق، ص۳۶۱.</ref> براساس گزارش رازی، هنگامی که قاسم بن محمد بن عبدالله را اسیر کردند و نزد هادی بردند، هادی دستور داد تمام اعضای بدنش را با ارّه تکه‌تکه کنند.<ref>رازی، اخبار فخ، ۱۹۹۵م، ص۱۵۹–۱۶۰.</ref> همچنین با دستور او، سر تعدادی از اسیر‌ها را از تن جدا شد.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۳۸۰.</ref> در مقابل، گزارش‌های دیگری نیز وجود دارد. طبق برخی از‌ آنها او با برخی قاتلان واقعه فخ برخورد کرد و دستور داد اموال آنها مصادره شود.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۱۹۸.</ref> براساس روایت دیگری، هادی عباسی با دیدن سر‌های شهدای فخ گریست و محروم ساختن قاتلان از پاداش را کم‌ترین مجازات آنها دانست.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۳۲۷.</ref> برخی نویسندگان بر این باورند که هادی عباسی برای آرام کردن مخالفان و از بین بردن التهاب جامعه، در مواضعی، خود را ناراحت جلوه داده است.<ref>لیثی، جهاد الشیعة فی العصر العباسی الاول، ۱۴۲۸ق، ص۳۶۱.</ref>
خط ۹۹: خط ۹۹:


== منطقه فخ ==
== منطقه فخ ==
[[پرونده:أخبار فخّ.jpg|بندانگشتی|کتاب اخبار فخ، از قدیمی‌ترین منابع اصلی برای واقعه فخ]]
[[پرونده:أخبار فخّ.jpg|بندانگشتی|کتاب اخبار فخ، از قدیمی‌ترین منابع واقعه فخ]]
منطقه فخ یا محله شهدای مکه،در ورودی شمالی [[مکه]] و در چهار کیلومتری [[مسجد الحرام|مسجدالحرام]] قرار دارد.<ref>عسکری، [http://hajj.ir/14/47234 «از قیام فخ و شهدای آن در مکه چه می‌دانید؟ تصاویر»]، سایت حوزه نمایندگی ولی فقیه در حج و زیارت.</ref> این منطقه مقبره بعضی از [[صحابه]] بوده است.<ref>ابن‌اثیر، اسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۳۲۵.</ref> به گفته پژوهشگران، قبور شهدای فخ در محله شهدای مکه، در دو بخش قرار دارد:<ref>لحیانی، [https://makkahnewspaper.com/article/91491 «حي الشهداء أرض معركة فخ التاريخية»]؛ عسکری، [http://hajj.ir/14/47234 «از قیام فخ و شهدای آن در مکه چه می‌دانید؟ تصاویر»]، سایت حوزه نمایندگی ولی فقیه در حج و زیارت.</ref> بخشی از شهدای فخ در محل محصوری دفن شده‌اند که تابلوی «مقبرةُ عبدالله بن عمر، رقم ۲» بر دیوار آن قرار دارد. قبر تعداد دیگری نیز رو‌به‌روی آن محل، در دامنه کوهِ فخ («جبل‌البرود» یا «جبل‌الشهید»)<ref>لحیانی، [https://makkahnewspaper.com/article/91491 «حي الشهداء أرض معركة فخ التاريخية»].</ref> واقع است.<ref>عسکری، [http://hajj.ir/14/47234 «از قیام فخ و شهدای آن در مکه چه می‌دانید؟ تصاویر»]، سایت حوزه نمایندگی ولی فقیه در حج و زیارت.</ref> در سال ۶۰۱ق بر مزار صاحب فخ بقعه‌ای ساخته شد.<ref>المُحَلِّی، الحَدائِق الوَرْدیّة، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۳۲۸.</ref> در کنار کوه فخ، منطقه همواری به نام «ذی‌طُویٰ» وجود دارد که گفته شده محل تشکیل جلسات [[قبیله قریش]] در واقعه [[صلح حدیبیه|صلح حُدَیبیه]] بوده است.<ref>عسکری، [http://hajj.ir/14/47234 «از قیام فخ و شهدای آن در مکه چه می‌دانید؟ تصاویر»]، سایت حوزه نمایندگی ولی فقیه در حج و زیارت.</ref>
منطقه فخ یا محله شهدای مکه،در ورودی شمالی [[مکه]] و در چهار کیلومتری [[مسجد الحرام|مسجدالحرام]] قرار دارد.<ref>عسکری، [http://hajj.ir/14/47234 «از قیام فخ و شهدای آن در مکه چه می‌دانید؟ تصاویر»]، سایت حوزه نمایندگی ولی فقیه در حج و زیارت.</ref> این منطقه مقبره بعضی از [[صحابه]] بوده است.<ref>ابن‌اثیر، اسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۳۲۵.</ref> به گفته پژوهشگران، قبور شهدای فخ در محله شهدای مکه، در دو بخش قرار دارد:<ref>لحیانی، [https://makkahnewspaper.com/article/91491 «حي الشهداء أرض معركة فخ التاريخية»]؛ عسکری، [http://hajj.ir/14/47234 «از قیام فخ و شهدای آن در مکه چه می‌دانید؟ تصاویر»]، سایت حوزه نمایندگی ولی فقیه در حج و زیارت.</ref> بخشی از شهدای فخ در محل محصوری دفن شده‌اند که تابلوی «مقبرةُ عبدالله بن عمر، رقم ۲» بر دیوار آن قرار دارد. قبر تعداد دیگری نیز رو‌به‌روی آن محل، در دامنه کوهِ فخ («جبل‌البرود» یا «جبل‌الشهید»)<ref>لحیانی، [https://makkahnewspaper.com/article/91491 «حي الشهداء أرض معركة فخ التاريخية»].</ref> واقع است.<ref>عسکری، [http://hajj.ir/14/47234 «از قیام فخ و شهدای آن در مکه چه می‌دانید؟ تصاویر»]، سایت حوزه نمایندگی ولی فقیه در حج و زیارت.</ref> در سال ۶۰۱ق بر مزار صاحب فخ بقعه‌ای ساخته شد.<ref>المُحَلِّی، الحَدائِق الوَرْدیّة، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۳۲۸.</ref> در کنار کوه فخ، منطقه همواری به نام «[[ذی‌طوی|ذی‌طُویٰ]]» وجود دارد که گفته شده محل تشکیل جلسات [[قبیله قریش]] در واقعه [[صلح حدیبیه|صلح حُدَیبیه]] بوده است.<ref>عسکری، [http://hajj.ir/14/47234 «از قیام فخ و شهدای آن در مکه چه می‌دانید؟ تصاویر»]، سایت حوزه نمایندگی ولی فقیه در حج و زیارت.</ref>


== تک‌نگاری‌ها ==
== تک‌نگاری‌ها ==
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:
* اَخبارُ فخ نوشته احمد بن سهل رازی. این کتاب در قرن چهارم نوشته شده و قدیمی‌ترین اثر مستقل در موضوع واقعه فخ است.<ref>سلیمان‌زاده افشار، «اخبار فخ؛ به روایت احمد بن سهل و ابوالفرج اصفهانی»، ص۹۱.</ref> گفته‌اند در این اثر اسناد و مدارکی وجود دارد که در منابع قدیمی دیگر نیست.<ref>سلیمان‌زاده افشار، «اخبار فخ؛ به روایت احمد بن سهل و ابوالفرج اصفهانی»، ص۹۱.</ref> این کتاب را انتشارات دار الغرب الاسلامی بیروت، در سال ۱۹۹۵م، با تحقیق دکتر ماهر جرّار، در ۳۹۸ صفحه منتشر کرده است.<ref>رازی، اخبار فخ، تحقیق ماهر جرّار، ۱۹۹۵م.</ref>
* اَخبارُ فخ نوشته احمد بن سهل رازی. این کتاب در قرن چهارم نوشته شده و قدیمی‌ترین اثر مستقل در موضوع واقعه فخ است.<ref>سلیمان‌زاده افشار، «اخبار فخ؛ به روایت احمد بن سهل و ابوالفرج اصفهانی»، ص۹۱.</ref> گفته‌اند در این اثر اسناد و مدارکی وجود دارد که در منابع قدیمی دیگر نیست.<ref>سلیمان‌زاده افشار، «اخبار فخ؛ به روایت احمد بن سهل و ابوالفرج اصفهانی»، ص۹۱.</ref> این کتاب را انتشارات دار الغرب الاسلامی بیروت، در سال ۱۹۹۵م، با تحقیق دکتر ماهر جرّار، در ۳۹۸ صفحه منتشر کرده است.<ref>رازی، اخبار فخ، تحقیق ماهر جرّار، ۱۹۹۵م.</ref>
*ماهیت قیام شهید فخ، به قلم ابوفاضل رضوی اردکانی: نویسنده در یازده فصل، شخصیت [[صاحب فخ|حسین بن علی]] و چیستی و چگونگی قیام او را بررسی کرده است.<ref>رضوی اردکانی، ماهیت قیام شهید فخ، ۱۳۷۵ش.</ref> این کتاب را انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی در سال ۱۳۷۵ش، در ۲۸۰ صفحه منتشر کرده است.<ref>رضوی اردکانی، ماهیت قیام شهید فخ، ۱۳۷۵ش.</ref>
*ماهیت قیام شهید فخ، به قلم ابوفاضل رضوی اردکانی: نویسنده در یازده فصل، شخصیت [[صاحب فخ|حسین بن علی]] و چیستی و چگونگی قیام او را بررسی کرده است.<ref>رضوی اردکانی، ماهیت قیام شهید فخ، ۱۳۷۵ش.</ref> این کتاب را انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی در سال ۱۳۷۵ش، در ۲۸۰ صفحه منتشر کرده است.<ref>رضوی اردکانی، ماهیت قیام شهید فخ، ۱۳۷۵ش.</ref>
*بَطَلُ فَخ (قهرمان فخ) نوشته محمدهادی امینی؛ این اثر در سال ۱۳۸۸ق به کوشش انتشارات المَطبعةُ الحیدریة در [[نجف]] و در ۲۰۶ صفحه منتشر شده است.<ref>امینی، بطل فخ، ۱۳۸۸ق.</ref>
*بَطَلُ فَخ (قهرمان فخ) نوشته [[محمدهادی امینی نجفی|محمدهادی امینی]]؛ این اثر در سال ۱۳۸۸ق به کوشش انتشارات المَطبعةُ الحیدریة در [[نجف]] و در ۲۰۶ صفحه منتشر شده است.<ref>امینی، بطل فخ، ۱۳۸۸ق.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==