confirmed، templateeditor
۱۱٬۴۲۴
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جز (ویکی سازی) |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
قمهزنی نوعی [[عزاداری]] برای [[امام حسین(ع)]] است که با زدن قمه (واژه ای تُرکی سلاحی است کوتاه تر از شمشیر وپهن تر ازآ ن) و شمشیر به سر و جاریشدن خون انجام میشود.<ref>فتح الله، معجم ألفاظ الفقه الجعفری، ۱۴۱۵ق، ص۱۱۴.</ref> معمولاً قمهزنی در برخی دستههای عزاداری و هنگام عبور آنها برگزار میشود و در هنگام قمهزنی، عزاداران با صدای بلند «حیدر حیدر» میگویند. همچنین طبلها و بوقها نواخته و پرچمهایی با رنگ قرمز افراشته میشود.<ref>الفضلی، «فلسفة الشعائر الحسينية»، پایگاه شبکه الإمامین الحسنین(ع).</ref> | قمهزنی نوعی [[عزاداری]] برای [[امام حسین(ع)]] است که با زدن قمه (واژه ای تُرکی سلاحی است کوتاه تر از شمشیر وپهن تر ازآ ن) و شمشیر به سر و جاریشدن خون انجام میشود.<ref>فتح الله، معجم ألفاظ الفقه الجعفری، ۱۴۱۵ق، ص۱۱۴.</ref> معمولاً قمهزنی در برخی دستههای [[عزاداری]] و هنگام عبور آنها برگزار میشود و در هنگام قمهزنی، عزاداران با صدای بلند «حیدر حیدر» میگویند. همچنین طبلها و بوقها نواخته و پرچمهایی با رنگ قرمز افراشته میشود.<ref>الفضلی، «فلسفة الشعائر الحسينية»، پایگاه شبکه الإمامین الحسنین(ع).</ref> | ||
موافقان قمهزنی زمان اصلی انجام آن را، سحرگاه [[روز عاشورا]] میدانند.<ref>مظاهری، «قمهزنی»، در فرهنگ سوگ شیعی، ۱۳۹۵ش، ص ۳۸۹.</ref> این مراسم در گذشته در [[۲۱ رمضان]] هم برگزار میشده است.<ref>مظاهری، «قمهزنی»، در فرهنگ سوگ شیعی، ۱۳۹۵ش، ص ۳۸۹.</ref> پوشیدن لباس سفید بلند (کفنمانند) و تراشیدن موی سر از رایجترین آداب قمهزنی است.<ref>مظاهری، «قمهزنی»، در فرهنگ سوگ شیعی، ۱۳۹۵ش، ص ۳۸۹.</ref> | موافقان قمهزنی زمان اصلی انجام آن را، سحرگاه [[روز عاشورا]] میدانند.<ref>مظاهری، «قمهزنی»، در فرهنگ سوگ شیعی، ۱۳۹۵ش، ص ۳۸۹.</ref> این مراسم در گذشته در [[۲۱ رمضان]] هم برگزار میشده است.<ref>مظاهری، «قمهزنی»، در فرهنگ سوگ شیعی، ۱۳۹۵ش، ص ۳۸۹.</ref> پوشیدن لباس سفید بلند (کفنمانند) و تراشیدن موی سر از رایجترین آداب قمهزنی است.<ref>مظاهری، «قمهزنی»، در فرهنگ سوگ شیعی، ۱۳۹۵ش، ص ۳۸۹.</ref> | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
{{جعبه نقل قول|نقلقول='''... در این میان ناگهان جمعی سفیدپوش که کاردهایی در دست داشتند، پدیدار شدند که با هیجان زیاد کاردها را بالا برده و به سر خود میزدند و خون از سر آنها و از کاردهایی که در دست داشتند، فواره میزد و سرتاپایشان را سرخ کرده بود. واقعاً که منظرۀ دلخراش و بسیار تأثرآوری بود که هرگز نمیتوانم آن را از یاد ببرم. کسانیکه در این دستهها سینه یا قمه میزنند، گاهی اوقات آنقدر به هیجان آمده و یا خونی که از آنها میرود [آنقدر زیاد است] که بیحال شده و روی زمین میافتند و حتی ممکن است اگر فوراً مداوا نشوند، جان خود را از دست بدهند.'''|تاریخ بایگانی| منبع = <small>بنجامن، ایران و ایرانیان، ۱۳۶۳ش، ص۲۸۴.</small>| تراز = چپ| عرض = ۴۳۰px| اندازه خط = ۱۷px| رنگ پسزمینه = #dcb54ebf| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول|نقلقول='''... در این میان ناگهان جمعی سفیدپوش که کاردهایی در دست داشتند، پدیدار شدند که با هیجان زیاد کاردها را بالا برده و به سر خود میزدند و خون از سر آنها و از کاردهایی که در دست داشتند، فواره میزد و سرتاپایشان را سرخ کرده بود. واقعاً که منظرۀ دلخراش و بسیار تأثرآوری بود که هرگز نمیتوانم آن را از یاد ببرم. کسانیکه در این دستهها سینه یا قمه میزنند، گاهی اوقات آنقدر به هیجان آمده و یا خونی که از آنها میرود [آنقدر زیاد است] که بیحال شده و روی زمین میافتند و حتی ممکن است اگر فوراً مداوا نشوند، جان خود را از دست بدهند.'''|تاریخ بایگانی| منبع = <small>بنجامن، ایران و ایرانیان، ۱۳۶۳ش، ص۲۸۴.</small>| تراز = چپ| عرض = ۴۳۰px| اندازه خط = ۱۷px| رنگ پسزمینه = #dcb54ebf| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
پیشینۀ قمهزنی در ایران به دوران [[صفویان|صفویه]] برمیگردد.<ref>منتظرالقائم و کشاورز، «بررسی تغییرات اجتماعی مراسم و مناسک عزاداری عاشورا در ایران»، ص۵۴ و ۵۵.</ref> در برخی سفرنامههای اروپاییان در آن دوره به قمهزنی و [[تیغزنی]] اشاره شده است؛ ازجمله گزارش آدام الئاریوس از مراسم تیغزنی در [[روز عاشورا]] در اردبیل عهد شاه صفی. این رسم در دوره [[قاجاریه|قاجار]] خصوصاً عهد ناصری رواج بسیاری یافت.<ref>منتظرالقائم و کشاورز، «بررسی تغییرات اجتماعی مراسم و مناسک عزاداری عاشورا در ایران»، ص۵۸.</ref> [[عبدالله مستوفی]] مسبب اصلی این امر را [[آقا دربندی|ملاآقا دربندی]]، عالم همعصر [[ناصرالدین شاه قاجار]] میداند.{{یادداشت|مستوفی مینویسد: تیغزدن روز عاشورا از کارهایی است که این آخوند [دربندی] در عزاداری وارد یا لامحاله آن را عمومی کرده و فعل حرام را موجب ثواب پنداشته است و تُرکهای عوام هم این عزاداری را پذیرفتهاند و این خلاف شرع بَیِّن جزو عزاداری و کار ثواب وانمود شده است. ر.ک به: مستوفی، شرح زندگانی من، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۲۷۶-۲۷۷.}} | پیشینۀ قمهزنی در [[ایران]] به دوران [[صفویان|صفویه]] برمیگردد.<ref>منتظرالقائم و کشاورز، «بررسی تغییرات اجتماعی مراسم و مناسک عزاداری عاشورا در ایران»، ص۵۴ و ۵۵.</ref> در برخی سفرنامههای اروپاییان در آن دوره به قمهزنی و [[تیغزنی]] اشاره شده است؛ ازجمله گزارش آدام الئاریوس از مراسم تیغزنی در [[روز عاشورا]] در اردبیل عهد شاه صفی. این رسم در دوره [[قاجاریه|قاجار]] خصوصاً عهد ناصری رواج بسیاری یافت.<ref>منتظرالقائم و کشاورز، «بررسی تغییرات اجتماعی مراسم و مناسک عزاداری عاشورا در ایران»، ص۵۸.</ref> [[عبدالله مستوفی]] مسبب اصلی این امر را [[آقا دربندی|ملاآقا دربندی]]، عالم همعصر [[ناصرالدین شاه قاجار]] میداند.{{یادداشت|مستوفی مینویسد: تیغزدن روز عاشورا از کارهایی است که این آخوند [دربندی] در عزاداری وارد یا لامحاله آن را عمومی کرده و فعل حرام را موجب ثواب پنداشته است و تُرکهای عوام هم این عزاداری را پذیرفتهاند و این خلاف شرع بَیِّن جزو عزاداری و کار ثواب وانمود شده است. ر.ک به: مستوفی، شرح زندگانی من، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۲۷۶-۲۷۷.}} | ||
[[پرونده:مرد قمه زن دوره قاجار.jpg|بندانگشتی|150px|قمهزنی در عصر قاجار]] | [[پرونده:مرد قمه زن دوره قاجار.jpg|بندانگشتی|150px|قمهزنی در عصر قاجار]] | ||
در سفرنامههای جهانگردان و دیگر خارجیانی که در این عهد به [[ایران]] آمده و شاهد عزاداری [[محرم الحرام|ماه محرم]] بودهاند، گزارشهایی از مراسم قمهزنی در نوشتار اشخاصی مانند دکتر فووریه، پزشک مخصوص [[ناصرالدین شاه قاجار|ناصرالدین شاه]]،{{یادداشت|مؤمنین متعصب در چنین روزی (عاشورا) فرصت را برای قمهزدن از دست نمیدهند. در اردو کسانی هستند که حتی فردا هم برای معالجۀ زخمهای ایشان کافی نیست. شاید هم این بیشعورها که حتی در سفر هم مرتکب این عمل زشت میشوند و از راهآمدن به این حالت در زیر آفتاب سوزان تابستان آنهم غالباً با پای پیاده بیمی ندارند، پوستی کلفتتر از مردم معمولی داشته باشند. فووریه، سه سال در دربار ایران،۱۳۸۵ش، ص۲۸۲.}} هانری رنه دالمانی{{یادداشت|در روز عاشورا دستۀ دیگری هم به این دسته (سینهزنان) اضافه میشود. افراد این دسته کسانی هستند که نذر کردهاند در این روز خون خود را در ماتم شهدای کربلا بریزند. آنها موهای سر را تراشیده، کفن سفیدی هم میپوشند و یاحسینگویان قمه به سر خود میزنند و خون از سر و روی آنها جاری میگردد و روی کفن میریزد. پس از جاریشدن خون، هیجانی در آنها تولید میشود و اگر از آنان جلوگیری نشود، خود را با قمه هلاک میکنند. اشخاصی هستند که چوبهایی بهدست دارند و آنها را جلو قمه میگیرند تا ضربات به سرها وارد نیایند و بدینترتیب از ریختن خون زیاد جلوگیری مینمایند. معهذا بعضی بهواسطۀ خونریزی زیاد از پا در میآیند و یا اقلاً مدتی مریض میشوند. دالمانی، سفرنامه از خراسان تا بختیاری، ۱۳۳۵ش، ص۱۹۲-۱۹۳.}} و بنجامن سفیر کبیر آمریکا در عهد ناصری{{یادداشت|سال ۱۸۸۴ میلادی من در تهران اقامت داشتم. دستههایی در خیابانها حرکت میکردند و احساسات تند و شدید و بیسابقهای از خود نشان میدادند... در این میان ناگهان جمعی سفیدپوش که کاردهایی در دست داشتند، پدیدار شدند که با هیجان زیاد کاردها را بالا برده و به سر خود میزدند و خون از سر آنها و از کاردهایی که در دست داشتند، فواره میزد و سرتاپایشان را سرخ کرده بود. واقعاً که منظرۀ دلخراش و بسیار تأثرآوری بود که هرگز نمیتوانم آن را از یاد ببرم. کسانی که در این دستهها سینه یا قمه میزنند، گاهی اوقات آنقدر به هیجان آمده و یا خونی که از آنها میرود [آنقدر زیاد است] که بیحال شده و روی زمین میافتند و حتی ممکن است اگر فوراً مداوا نشوند، جان خود را از دست بدهند (بنجامین، ایران و ایرانیان، ۱۳۶۳ش، ص۲۸۴).}} وجود دارد. | در سفرنامههای جهانگردان و دیگر خارجیانی که در این عهد به [[ایران]] آمده و شاهد [[عزاداری]] [[محرم الحرام|ماه محرم]] بودهاند، گزارشهایی از مراسم قمهزنی در نوشتار اشخاصی مانند دکتر فووریه، پزشک مخصوص [[ناصرالدین شاه قاجار|ناصرالدین شاه]]،{{یادداشت|مؤمنین متعصب در چنین روزی (عاشورا) فرصت را برای قمهزدن از دست نمیدهند. در اردو کسانی هستند که حتی فردا هم برای معالجۀ زخمهای ایشان کافی نیست. شاید هم این بیشعورها که حتی در سفر هم مرتکب این عمل زشت میشوند و از راهآمدن به این حالت در زیر آفتاب سوزان تابستان آنهم غالباً با پای پیاده بیمی ندارند، پوستی کلفتتر از مردم معمولی داشته باشند. فووریه، سه سال در دربار ایران،۱۳۸۵ش، ص۲۸۲.}} هانری رنه دالمانی{{یادداشت|در روز عاشورا دستۀ دیگری هم به این دسته (سینهزنان) اضافه میشود. افراد این دسته کسانی هستند که نذر کردهاند در این روز خون خود را در ماتم شهدای کربلا بریزند. آنها موهای سر را تراشیده، کفن سفیدی هم میپوشند و یاحسینگویان قمه به سر خود میزنند و خون از سر و روی آنها جاری میگردد و روی کفن میریزد. پس از جاریشدن خون، هیجانی در آنها تولید میشود و اگر از آنان جلوگیری نشود، خود را با قمه هلاک میکنند. اشخاصی هستند که چوبهایی بهدست دارند و آنها را جلو قمه میگیرند تا ضربات به سرها وارد نیایند و بدینترتیب از ریختن خون زیاد جلوگیری مینمایند. معهذا بعضی بهواسطۀ خونریزی زیاد از پا در میآیند و یا اقلاً مدتی مریض میشوند. دالمانی، سفرنامه از خراسان تا بختیاری، ۱۳۳۵ش، ص۱۹۲-۱۹۳.}} و بنجامن سفیر کبیر آمریکا در عهد ناصری{{یادداشت|سال ۱۸۸۴ میلادی من در تهران اقامت داشتم. دستههایی در خیابانها حرکت میکردند و احساسات تند و شدید و بیسابقهای از خود نشان میدادند... در این میان ناگهان جمعی سفیدپوش که کاردهایی در دست داشتند، پدیدار شدند که با هیجان زیاد کاردها را بالا برده و به سر خود میزدند و خون از سر آنها و از کاردهایی که در دست داشتند، فواره میزد و سرتاپایشان را سرخ کرده بود. واقعاً که منظرۀ دلخراش و بسیار تأثرآوری بود که هرگز نمیتوانم آن را از یاد ببرم. کسانی که در این دستهها سینه یا قمه میزنند، گاهی اوقات آنقدر به هیجان آمده و یا خونی که از آنها میرود [آنقدر زیاد است] که بیحال شده و روی زمین میافتند و حتی ممکن است اگر فوراً مداوا نشوند، جان خود را از دست بدهند (بنجامین، ایران و ایرانیان، ۱۳۶۳ش، ص۲۸۴).}} وجود دارد. | ||
در دورۀ [[رضاشاه]]، از [[سال ۱۳۱۴شمسی|سال ۱۳۱۴ش]] قمهزنی مانند دیگر رسوم عزاداری ممنوع شد.<ref>بصیرتمنش، علما و رژیم رضاشاه، ۱۳۷۸ش.</ref> این ممنوعیت تا [[سال ۱۳۲۰ شمسی|۱۳۲۰ش]] و برکناری رضاشاه ادامه داشت، اما پس از آن مانند دیگر ممنوعیتها لغو شد و قمهزنی در برخی مناطق ایران از سر گرفته شد. در عصر [[حکومت پهلوی|پهلوی]]، قمهزنی حیات پر اُفت و خیزی داشت. در برخی سالها (ازجمله [[سال ۱۳۴۳شمسی|سال ۱۳۴۳ش]]) با دستور شهربانی یا ساواک ممنوع اعلام میشد و در برخی سالها به خصوص در برخی مناطق آزادانه برگزار میشد.<ref> مظاهری، «رسانه شیعه»، ص۴۶.</ref> | در دورۀ [[رضاشاه]]، از [[سال ۱۳۱۴شمسی|سال ۱۳۱۴ش]] قمهزنی مانند دیگر رسوم [[عزاداری]] ممنوع شد.<ref>بصیرتمنش، علما و رژیم رضاشاه، ۱۳۷۸ش.</ref> این ممنوعیت تا [[سال ۱۳۲۰ شمسی|۱۳۲۰ش]] و برکناری رضاشاه ادامه داشت، اما پس از آن مانند دیگر ممنوعیتها لغو شد و قمهزنی در برخی مناطق ایران از سر گرفته شد. در عصر [[حکومت پهلوی|پهلوی]]، قمهزنی حیات پر اُفت و خیزی داشت. در برخی سالها (ازجمله [[سال ۱۳۴۳شمسی|سال ۱۳۴۳ش]]) با دستور شهربانی یا ساواک ممنوع اعلام میشد و در برخی سالها به خصوص در برخی مناطق آزادانه برگزار میشد.<ref> مظاهری، «رسانه شیعه»، ص۴۶.</ref> | ||
==رویکرد فقیهان == | ==رویکرد فقیهان == | ||
قمهزنی از جمله موضوعات اختلافی بین [[فقیه|فقهای شیعه]] از عصر [[قاجار]] تا امروز بوده است. بهگونهای که میتوان | قمهزنی از جمله موضوعات اختلافی بین [[فقیه|فقهای شیعه]] از عصر [[قاجار]] تا امروز بوده است. بهگونهای که میتوان [[فقه]]ا را به دو دسته موافقان و مخالفان قمهزنی تقسیم کرد: فقیهانی مانند [[محمدحسین غروی نائینی|میرزای نائینی]]، [[محمدتقی بهجت]] و [[میرزا جواد تبریزی]]، قمهزنی را جایز دانستهاند، و در مقابل، [[مجتهد|مجتهدانی]] مانند [[سیدابوالحسن اصفهانی]]، [[سیدمحسن امین]]، [[سید علی خامنهای]]، [[حسینعلی منتظری]] و [[ناصر مکارم شیرازی]] قمهزنی را وهن مذهب [[شیعه]] دانسته و آن را [[حرام]] اعلام کردهاند. | ||
=== موافقان === | === موافقان === | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
پس از این [[فتوا]]، مهمترین متن در مخالفت و نقد قمهزنی، کتاب [[التنزیه لاعمال الشبیه (کتاب)|التنزیه لاعمال الشبیه]] اثر [[سید محسن امین]] است که در آن، قمهزنی و رسوم مشابه [[سوگواری محرم|عزاداری]]، غیرشرعی، غیرعقلانی و موجب وهن [[شیعه|شیعیان]] دانسته شده است. انتشار این کتاب، واکنشهای بسیاری را برانگیخت و کتابها و رسالههایی در موافقت یا مخالفت با آن نوشته و منتشر شد.<ref>محمد الحسون، وقفة مع رسالة التنزیه وأثارها فی المجتمع ، ضمن رسائل الشعائر الحسینیه، ج۱، ص ۴۲.</ref> | پس از این [[فتوا]]، مهمترین متن در مخالفت و نقد قمهزنی، کتاب [[التنزیه لاعمال الشبیه (کتاب)|التنزیه لاعمال الشبیه]] اثر [[سید محسن امین]] است که در آن، قمهزنی و رسوم مشابه [[سوگواری محرم|عزاداری]]، غیرشرعی، غیرعقلانی و موجب وهن [[شیعه|شیعیان]] دانسته شده است. انتشار این کتاب، واکنشهای بسیاری را برانگیخت و کتابها و رسالههایی در موافقت یا مخالفت با آن نوشته و منتشر شد.<ref>محمد الحسون، وقفة مع رسالة التنزیه وأثارها فی المجتمع ، ضمن رسائل الشعائر الحسینیه، ج۱، ص ۴۲.</ref> | ||
[[امام خمینی]] در | [[امام خمینی]] در [[استفتا]]ئی حرمت یا حلالبودن قمهزنی را تابع ضرر داشتن و شرایط زمانی دانست و به جهت شرایط زمانی آن را حرام اعلام کرد.<ref>[http://www.imam-khomeini.ir/fa/c12_23303/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%A6%D8%A7%D8%AA/%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D8%B1/%D8%A8%D8%A7_%D8%B9%D8%B1%D8%B6_%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85_%D9%88_%D8%AA%D8%B4%DA%A9%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%88%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C_%D8%AF%D8%B1_%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF_%D9%82%D9%85%D9%87_%D8%B2%D8%AF%D9%86_%D8%AF%D8%B1_%D8%B9%D8%B2%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86_%D8%B9_%D8%B1 فتوای امام خمینی در مورد قمه زدن در عزای امام حسین(ع)]، پایگاه پرتال امام خمینی.</ref> [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]]، رهبر [[نظام جمهوری اسلامی ایران|جمهوری اسلامی ایران]]، در [[سال ۱۳۷۳شمسی|سال ۱۳۷۳ش]] درباره قمهزنی گفت: «قمهزنی از کارهای خلاف، جعلی و نادرست است که متأسفانه طی چند سال اخیر برخی در حال ترویج آن هستند. قمهزنی مربوط به [[اسلام|دین]] و یا یک حرکت عزاداری نیست و قطعا خلاف و یک بدعت است و بدون تردید خداوند به انجام آن راضی نیست و اینجانب نیز از کسی که تظاهر به قمهزنی میکند، قلباً راضی نیستم.»<ref>[http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=8588 بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری]، دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله العظمی خامنهای.</ref> برخی علما در تأیید گفتار رهبر جمهوری اسلامی ایران، قمهزنی را موجب وهن مذهب شیعه و نامشروع دانستند.<ref>محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۷۶ش، ص۳۵۹.</ref> | ||
علاوه بر این، برخی دیگر از [[مرجع تقلید|مراجع تقلید]] هم در [[فتوا|فتاوای]] خود با قمهزنی مخالفت کردهاند؛ ازجمله: | علاوه بر این، برخی دیگر از [[مرجع تقلید|مراجع تقلید]] هم در [[فتوا|فتاوای]] خود با قمهزنی مخالفت کردهاند؛ ازجمله: | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
*شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، معین، ۱۳۷۱ش. | *شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، معین، ۱۳۷۱ش. | ||
*صحتی سردرودی، محمد، تحریفشناسی عاشورا و تاریخ امامحسین(ع)، تهران، مؤسسۀ انتشارات امیرکبیر: شرکت چاپ و نشر بینالملل، ۱۳۸۳ش. | *صحتی سردرودی، محمد، تحریفشناسی عاشورا و تاریخ امامحسین(ع)، تهران، مؤسسۀ انتشارات امیرکبیر: شرکت چاپ و نشر بینالملل، ۱۳۸۳ش. | ||
*فاضل | *[[فاضل لنکرانی]]، محمد، جامع المسائل، ج۱، قم، امیر العلم، ۱۳۸۴ش. | ||
*فتاوی علماء الدین حول الشعائر الحسینیه، بیروت، مؤسسة المنبر الحسینی، ۱۹۹۴م. | *فتاوی علماء الدین حول الشعائر الحسینیه، بیروت، مؤسسة المنبر الحسینی، ۱۹۹۴م. | ||
*فتح الله، أحمد، معجم ألفاظ الفقه الجعفری، الدمام، مطابع المدوخل، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م. | *فتح الله، أحمد، معجم ألفاظ الفقه الجعفری، الدمام، مطابع المدوخل، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م. | ||
* الفضلی، احسان، «[http://alhassanain.org/m/arabic/?com=book&id=442&view=download&format=pdf فلسفة الشعائر الحسینیة]»، پایگاه الإمامین الحسنین(ع). | * الفضلی، احسان، «[http://alhassanain.org/m/arabic/?com=book&id=442&view=download&format=pdf فلسفة الشعائر الحسینیة]»، پایگاه الإمامین الحسنین(ع). | ||
*فووریه، سه سال در دربار ایران، ترجمه عباس اقبال، تهران، نشر علم، ۱۳۸۵ش. | *فووریه، سه سال در دربار ایران، ترجمه عباس اقبال، تهران، نشر علم، ۱۳۸۵ش. | ||
*محدثی، جواد، فرهنگ | *محدثی، جواد، [[فرهنگ عاشورا]]، قم، نشر معروف، ۱۳۷۶ش. | ||
*مسائلی، مهدی، قمهزنی: سنت یا بدعت، اصفهان، گلبن، ۱۳۸۵ش. | *مسائلی، مهدی، قمهزنی: سنت یا بدعت، اصفهان، گلبن، ۱۳۸۵ش. | ||
*مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوران قاجاریه،تهران، زوار، ۱۳۸۴ش. | *مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوران قاجاریه،تهران، زوار، ۱۳۸۴ش. |