المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب): تفاوت میان نسخهها
←معرفی تفسیر
Ma.rezapour (بحث | مشارکتها) |
Ma.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
مؤلف در آغاز تفسیر، مقدمهای نگاشته و ضمن نگاهی اجمالی که به سیر تطور تفسیر و روشهای آن دارد. روشهای تفسیری قبلی و معاصر خود را نقد نموده دیدگاه خود را درباره روش درست تفسیر شرح مینماید. او روش تفسیر قرآن به قرآن را شیوه درست تفسیر قرآن میداند و معتقد است روش [[اهل بیت|اهل بیت]] در تفسیر، نیز همین بوده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۴-۱۴.</ref> | مؤلف در آغاز تفسیر، مقدمهای نگاشته و ضمن نگاهی اجمالی که به سیر تطور تفسیر و روشهای آن دارد. روشهای تفسیری قبلی و معاصر خود را نقد نموده دیدگاه خود را درباره روش درست تفسیر شرح مینماید. او روش تفسیر قرآن به قرآن را شیوه درست تفسیر قرآن میداند و معتقد است روش [[اهل بیت|اهل بیت]] در تفسیر، نیز همین بوده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۴-۱۴.</ref> | ||
شیوه این تفسیر چنین است که در | شیوه این تفسیر چنین است که در آغاز، چند آیه از یک سوره را که در یک [[سیاق]] قرار دارند میآورد، پس از آن تحت عنوان "بیان" به شرح و تفسیر آیات میپردازد و در پارهای از موارد پس از شرح و تبیین آیات یک سیاق به مناسبت یک یا چند موضوع مطرح در آیات مورد بحث را عنوان مستقلی قرار میدهد و ابعاد آن را تشریح مینماید. مباحث مطرح شده در این بخشها علاوه از مباحث قرآنی ممکن است [[فلسفه|فلسفی]]، [[اخلاق|اخلاقی]]، [[تاریخ|تاریخی]] یا اجتماعی باشد که مولف در عنوان اینگونه از مباحث به نحوه بحث یا حوزهای که برای بحث خود انتخاب مینماید، اشاره دارد.<ref>برای نمونه ببینید: ج۱، ص۲۴، ۴۸، ۸۶، ۱۰۵.</ref> | ||
مؤلف همچنین معمولاً پس از تفسیر بخشی از آیات، مبحثی تحت عنوان بحث روایی ترتیب داده و در آن به نقد و بررسی روایات تفسیری پرداخته است.<ref>صحرایی اردکانی، «نقد و بررسی حدیث در تفسیر المیزان»، ص۱۹۸.</ref> | مؤلف همچنین معمولاً پس از تفسیر بخشی از آیات، مبحثی تحت عنوان بحث روایی ترتیب داده و در آن به نقد و بررسی روایات تفسیری پرداخته است.<ref>صحرایی اردکانی، «نقد و بررسی حدیث در تفسیر المیزان»، ص۱۹۸.</ref> | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
==ویژگیهای تفسیر== | ==ویژگیهای تفسیر== | ||
{{اصلی|تفسیر قرآن به قرآن}} | {{اصلی|تفسیر قرآن به قرآن}} | ||
*'''تفسیر قرآن به قرآن:''' سبک تفسیر المیزان، تفسیر قرآن به قرآن است. به نظر برخی | *'''تفسیر قرآن به قرآن:''' سبک تفسیر المیزان، تفسیر قرآن به قرآن است. به نظر برخی گرچه این روش قبلا نیز وجود داشته است امّا موارد استفاده از آن اندک بوده است. حال اینکه بنای تفسیر المیزان بر این است که در هر آیه این روش پیاده شود.<ref>استادی، آشنایی با تفاسیر، ۱۳۸۳ش، ص۲۲۸.</ref> دیدگاه علامه این است که هر چند برای فهم قرآن استفاده از مباحث علمی و فلسفی و مانند آن کار نادرستی نیست ولی بر این باور است که برای فهم حقایق قرآن دو روش وجود دارد یکی اینکه ما در مسئلهای که قرآن متعرض آن است، بحثی علمی، یا فلسفی را آغاز کنیم، تا حق مطلب برایمان روشن و ثابت شود، آن وقت بگوئیم: آیه هم همین را میگوید، این روش هر چند که مورد پسند بحثهای علمی و نظری است، ولی قرآن آن را نمیپسندد (روح این روش در واقع همان تحمیل کردن چیزی بر قرآن از خارج قرآن است.) روش دوم اینکه برای فهم آن مسئله، و تشخیص مقصود هر آیه، از نظائر آن آیه کمک گرفته و منظور آیه را بدست آوریم، (آنگاه اگر بگوئیم علم هم همین را میگوید عیبی ندارد)، و این روشی است که میتوان آن را تفسیر خواند و خود قرآن آن را میپسندد؛ چون قرآن خود را تبیان کل شئ و روشنگر هر چیزی میداند، چگونه ممکن است که روشنگر خودش نباشد.<ref>موسوی همدانی، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱، ص۱۸.</ref> | ||
*'''ترجیح یکی از اقوال در مورد آیه:''' یکی از امتیازات المیزان بر تفاسیر پیش از خود این دانسته شده که معمولا تفاسیر قبلی اگر آیهای احتمال چند معنا را داشت مفسر احتمالات را نقل میکرد بدون اینکه ترجیحی بین آنها بدهد اما امتیاز ''المیزان'' این است که یکی از آن چند معنا را با کمک آیات دیگر یا قرائن موجود در خود آیه ترجیح داده و مقصود را روشن مینماید.<ref>استادی، آشنایی با تفاسیر، ۱۳۸۳ش، ص۲۳۰.</ref> | *'''ترجیح یکی از اقوال در مورد آیه:''' یکی از امتیازات المیزان بر تفاسیر پیش از خود این دانسته شده که معمولا تفاسیر قبلی اگر آیهای احتمال چند معنا را داشت مفسر احتمالات را نقل میکرد بدون اینکه ترجیحی بین آنها بدهد اما امتیاز ''المیزان'' این است که یکی از آن چند معنا را با کمک آیات دیگر یا قرائن موجود در خود آیه ترجیح داده و مقصود را روشن مینماید.<ref>استادی، آشنایی با تفاسیر، ۱۳۸۳ش، ص۲۳۰.</ref> | ||
خط ۸۴: | خط ۸۳: | ||
#معارف مربوط به انسان بعد از دنیا. | #معارف مربوط به انسان بعد از دنیا. | ||
#معارف مربوط به [[اخلاق]] انسانی.<ref>طباطبایی، المیزان، ج۱، ص۱۳-۱۴.</ref> | #معارف مربوط به [[اخلاق]] انسانی.<ref>طباطبایی، المیزان، ج۱، ص۱۳-۱۴.</ref> | ||
==وضعیت نشر== | ==وضعیت نشر== |