پرش به محتوا

عروسی قاسم: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۲۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ اکتبر ۲۰۱۹
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (حذف منابع زائد)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


==قاسم بن حسن(ع)==
==قاسم بن حسن(ع)==
[[قاسم بن حسن|قاسم]] از فرزندان [[امام حسن مجتبی علیه‌السلام|امام حسن مجتبی(ع)]] است که در [[واقعه کربلا]] به [[شهادت]] رسیده است.<ref>اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۹۲</ref> طبق بعضی از منابع وی در هنگام [[شهادت]] به سن [[بلوغ]] نرسیده بود.<ref>پیشوایی، مقتل جامع، ۱۳۹۵ش، ج۲، ص۶۱۹.</ref>  
[[قاسم بن حسن|قاسم]] از فرزندان [[امام حسن مجتبی علیه‌السلام|امام حسن مجتبی(ع)]] است که در [[واقعه کربلا]] به [[شهادت]] رسیده است.<ref>اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۳۶۸ق، ص۹۲</ref> طبق بعضی از منابع وی در هنگام [[شهادت]] به سن [[بلوغ]] نرسیده بود.<ref>پیشوایی، مقتل جامع، ۱۳۹۵ش، ج۲، ص۶۱۹.</ref>  


==داستان عروسی==
==داستان عروسی==
قاسم در [[روز عاشورا]] از عمویش [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] اجازه میدان خواست ولی امام حسین(ع) به علت سن کمش به او اجازه نداد. قاسم از این ماجرا ناراحت شده و یاد بازوبندی افتاد که پدرش [[امام حسن مجتبی علیه‌السلام|امام حسن مجتبی(ع)]] بر بازویش بسته بود و از او خواسته بود هنگامی که غم و اندوه بیش از حد بر وی غلبه کرد آن را باز کند. قاسم بازوبند را باز کرد، دید در آن پدرش وصیت کرده  در [[کربلا]] جان خود را فدای عمویت کن. قاسم شادمان خود را به امام حسین(ع) رساند و وصیت پدر را به او نشان داد، امام پس از مشاهده خط برادر، گریه کردو به قاسم فرمود: پدر به من نیز وصیت کرده که یکی از دخترانم را به عقد تو درآورم و به [[حضرت عباس علیه السلام|عباس(ع)]] و [[عون بن علی(ع)|عون]] و [[حضرت زینب سلام الله علیها|زینب(س)]] فرمود: مقدمات [[صیغه ازدواج|عقد]] قاسم را فراهم کنند. قاسم در روز عاشورا عروسی کرد و پس از آن وارد میدان شد.<ref>کاشفی، روضه الشهداء، ص۴۰۱</ref> کاشفی برای گزارشش به بیت شعری از [[ابوالمفاخر رازی]] اشاره کرد‌ه‌است<ref>کاشفی، روضه الشهداء، ص۴۰۱</ref> ابوالمفاخر از شاعران پارسی‌گوی دوره [[سلجوقیان]] بوده که در نیمه اول قرن ششم می‌زیسته‌است.<ref>دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۶، ص۲۷۷</ref>
قاسم در [[روز عاشورا]] از عمویش [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] اجازه میدان خواست ولی امام حسین(ع) به علت سن کمش به او اجازه نداد. قاسم از این ماجرا ناراحت شده و یاد بازوبندی افتاد که پدرش [[امام حسن مجتبی علیه‌السلام|امام حسن مجتبی(ع)]] بر بازویش بسته بود و از او خواسته بود هنگامی که غم و اندوه بیش از حد بر وی غلبه کرد آن را باز کند. قاسم بازوبند را باز کرد، دید در آن پدرش وصیت کرده  در [[کربلا]] جان خود را فدای عمویت کن. قاسم شادمان خود را به امام حسین(ع) رساند و وصیت پدر را به او نشان داد، امام پس از مشاهده خط برادر، گریه کردو به قاسم فرمود: پدر به من نیز وصیت کرده که یکی از دخترانم را به عقد تو درآورم و به [[حضرت عباس علیه السلام|عباس(ع)]] و [[عون بن علی(ع)|عون]] و [[حضرت زینب سلام الله علیها|زینب(س)]] فرمود: مقدمات [[صیغه ازدواج|عقد]] قاسم را فراهم کنند. قاسم در روز عاشورا عروسی کرد و پس از آن وارد میدان شد.<ref>کاشفی، روضه الشهداء، ص۴۰۱</ref> کاشفی برای گزارشش به بیت شعری از [[ابوالمفاخر رازی]] اشاره کرد‌ه‌است<ref>کاشفی، روضه الشهداء، ص۴۰۱</ref> ابوالمفاخر از شاعران پارسی‌گوی دوره [[سلجوقیان]] بوده که در نیمه اول قرن ششم می‌زیسته‌است.<ref>دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۶، ص۲۷۷</ref>


در برخی از منابعی که این داستان نقل شده نام دختر امام حسین(ع) که به عقد قاسم درآمد زبیده‌خاتون<ref>بحرالانساب، ص۲۴</ref> و در برخی دیگر فاطمه ذکر شده است.<ref> نگاه کنید به: قمی، منتهی الآمال، ج۱، ص۵۷۴.</ref>   
در برخی از منابعی که این داستان نقل شده، نام دختر امام حسین(ع) که به عقد قاسم درآمد زبیده‌خاتون<ref>بحرالانساب، ص۲۴</ref> و در برخی دیگر فاطمه ذکر شده است.<ref> نگاه کنید به: قمی، منتهی الآمال، ج۱، ص۵۷۴.</ref>   


==ناقلان داستان==
==ناقلان داستان==
نخستین کسی که داستان عروسی قاسم را ذکر کرده، [[ملاحسین واعظ کاشفی|ملاحسین واعظ کاشفی]] در [[روضة الشهداء (کتاب)|روضه الشهدا]]است. سپس در منابعی همچون [[المنتخب فی جمع المراثی و الخطب (کتاب)|منتخب طریحی]]، [[اسرار الشهادة (کتاب)|اکسیر العبادات]] [[فاضل دربندی حایری|فاضل دربندی]]،<ref> اکسیر العبادات، ج۲، ص۳۰۵</ref> [[محرق القلوب (کتاب)|محرق القلوب]] [[محمدمهدی نراقی|نراقی]]،<ref>نراقی، محرق القلوب، ص۴۱۰</ref> [[تذکرة الشهداء (کتاب)|تذکره الشهدای]] [[حبیب‌الله شریف کاشانی|ملاحبیب شریف کاشانی]] و[[مدینة معاجز الائمة الاثنی عشر (کتاب)|مدینة المعاجز]] بحرانی<ref>بحرانی، مدینه المعاجز، ج۳، ص۳۶۸.</ref> راه یافته است.
به گفته برخی محققان نخستین کسی که داستان عروسی قاسم را ذکر کرده، [[ملاحسین واعظ کاشفی|ملاحسین واعظ کاشفی]] در [[روضة الشهداء (کتاب)|روضه الشهدا]] است.<ref>پیشوایی، مقتل جامع، ۱۳۹۵ش، ج۲، ص۵۵۵.</ref> سپس در منابعی همچون [[المنتخب فی جمع المراثی و الخطب (کتاب)|منتخب طریحی]]، [[اسرار الشهادة (کتاب)|اکسیر العبادات]] [[فاضل دربندی حایری|فاضل دربندی]]،<ref> اکسیر العبادات، ج۲، ص۳۰۵</ref> [[محرق القلوب (کتاب)|محرق القلوب]] [[محمدمهدی نراقی|نراقی]]،<ref>نراقی، محرق القلوب، ۱۳۸۸ش، ص۴۱۰</ref> [[تذکرة الشهداء (کتاب)|تذکره الشهدای]] [[حبیب‌الله شریف کاشانی|ملاحبیب شریف کاشانی]] و[[مدینة معاجز الائمة الاثنی عشر (کتاب)|مدینة المعاجز]] بحرانی<ref>بحرانی، مدینه المعاجز، ج۳، ص۳۶۸.</ref> راه یافته است.<ref>پیشوایی، مقتل جامع، ۱۳۹۵ش، ج۲، ص۵۵۵.</ref>


[[ابوالحسن شعرانی]] در کتاب دمع السجوم  گفته است به نظر ما علتی ندارد که [[تزویج]] قاسم را انکار کنیم؛ چون ملاحسین کاشفی در روضة الشهداء نقل کرده و او مردی جامع و عالم و متبحر بوده است و این که می‌گویند تزویج در آن گیرودار بعید می‌نماید صحیح نیست؛ چون مصالح اعمال ائمه معصومین برای ما معلوم نیست.<ref>شعرانی، دمع السجوم، ص۲۷۸-۲۷۷.</ref>
[[ابوالحسن شعرانی]] در کتاب دمع السجوم  گفته است به نظر ما دلیلی ندارد که [[تزویج]] قاسم را انکار کنیم؛ چون ملاحسین کاشفی در روضة الشهداء نقل کرده و او مردی جامع و عالم و متبحر بوده است و این که می‌گویند تزویج در آن گیرودار بعید می‌نماید، صحیح نیست؛ چون مصالح اعمال ائمه معصومین برای ما معلوم نیست.<ref>شعرانی، دمع السجوم، ص۲۷۸-۲۷۷.</ref>


==دیدگاه مخالفان==
==دیدگاه مخالفان==
برخی از عالمان شیعه همچون علامه مجلسی<ref>مجلسی، جلاء العیون، ص۶۷۵</ref> و محدث نوری<ref>نوری، لؤلؤ و مرجان، ص۱۹۳.</ref> به دلیل ذکر نشدن ماجرای عروسی قاسم در منابع معتبر آن را نپذیرفته‌اند.<ref>محلاتی، فرسان الهیجاء، ج ۲، ص۳۱؛ مطهری، حماسه حسینی، ج اول، ص۲۷-۲۸.</ref> [[سید عبدالرزاق موسوی مقرم]] معتقد است که در کتاب [[منتخب طریحی|منتخب]]، دست برده شده و این ماجرا را به آن افزوده‌اند.<ref>مقرم، مقتل مقرم، ص۲۶۴</ref>
برخی از عالمان شیعه همچون علامه مجلسی<ref>مجلسی، جلاء العیون، ص۶۷۵</ref> و محدث نوری<ref>نوری، لؤلؤ و مرجان، ص۱۹۳.</ref> به دلیل ذکر نشدن ماجرای عروسی قاسم در منابع معتبر آن را نپذیرفته‌اند.<ref>محلاتی، فرسان الهیجاء، ج ۲، ص۳۱؛ مطهری، حماسه حسینی، ج۱، ص۲۷-۲۸.</ref> [[سید عبدالرزاق موسوی مقرم]] معتقد است که در کتاب [[منتخب طریحی|منتخب]]، دست برده شده و این ماجرا را به آن افزوده‌اند.<ref>مقرم، مقتل مقرم، ص۲۶۴</ref>


همچنین برخی منابع در رد این ماجرا سن کم قاسم را یادآورشده و گفته‌اند که او در کربلا به سن بلوغ<ref>کامل بهایی، ص۶۴۶؛ مقرم، مقتل مقرم، ص۱۷۷</ref> و ازدواج نرسیده بود.<ref>قاضی طباطبایی، تحقیق دربارۀ اول اربعین حضرت سیدالشهداء، ص۳۷۸.</ref> [[شیخ عباس قمی]]<ref>منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج اول، ص۵۷۴</ref>  و مرتضی مطهری از دیگر کسانی هستند که این ماجرا را صحیح ندانسته‌اند. به گفته شهید مطهری در روز عاشورا مجال نماز خواندن هم نبود و امام حسین با نماز خوف خواند چگونه ممکن است که حجله عروسی قاسم را راه انداخته باشد؟<ref>مطهری، حماسه حسینی، ج اول، ص۲۷-۲۸</ref>
همچنین برخی منابع در رد این ماجرا سن کم قاسم را یادآورشده و گفته‌اند که او در کربلا به سن بلوغ<ref>کامل بهایی، ص۶۴۶؛ مقرم، مقتل مقرم، ص۱۷۷</ref> و ازدواج نرسیده بود.<ref>قاضی طباطبایی، تحقیق دربارۀ اول اربعین حضرت سیدالشهداء، ۱۳۸۳ش، ص۳۷۸.</ref> [[شیخ عباس قمی]]<ref>منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج اول، ص۵۷۴</ref>  و مرتضی مطهری از دیگر کسانی هستند که این ماجرا را صحیح ندانسته‌اند. به گفته شهید مطهری در روز عاشورا مجال نماز خواندن هم نبود و امام حسین(ع) نماز خوف خواند، چگونه ممکن است که حجله عروسی قاسم راه انداخته باشد؟ از این رو وی این داستان را صددرصد دروغ دانسته است.<ref>مطهری، حماسه حسینی، ج۱، ص۲۷-۲۸</ref>


==اشتباه با حسن مثنی==
==اشتباه با حسن مثنی==
برخی معتقدند داستان عروسی قاسم با عروسی [[حسن مثنی]] اشتباه شده است.<ref>محلاتی، فرسان الهیجاء، ج ۲، ص۳۱؛ قاضی طباطبایی، تحقیق دربارۀ اول اربعین حضرت سیدالشهداء، ص۳۷۷.</ref> چرا که قاضی طباطبایی احتمال داده ازدواج حسن مثنی با فاطمه دختر امام حسین(ع) در سال ۶۰ق و قبل از [[واقعه عاشورا]] در [[مکه]] اتفاق افتاده باشد، از این رو حسن مثنی با همسرش فاطمه در [[کربلا]] حضور داشته است.<ref>قاضی طباطبایی، تحقیقی درباره اولین اربعین، ص۳۷۷</ref> ولی کاشفی به اشتباه آن را درباره قاسم نقل کرده و قضیه دو برادر با هم اشتباه شده‌است.<ref>قاضی طباطبایی، تحقیقی درباره اولین اربعین، ص۳۷۸</ref>
برخی معتقدند داستان عروسی قاسم با عروسی [[حسن مثنی]] اشتباه شده است.<ref>محلاتی، فرسان الهیجاء، ۱۳۹۰ق، ج ۲، ص۳۱؛ قاضی طباطبایی، تحقیق درباره اول اربعین حضرت سید الشهدا(ع)، ۱۳۸۳ش، ص۳۷۷.</ref> چرا که قاضی طباطبایی احتمال داده ازدواج حسن مثنی با فاطمه دختر امام حسین(ع) در سال ۶۰ق و قبل از [[واقعه عاشورا]] در [[مکه]] اتفاق افتاده باشد، از این رو حسن مثنی با همسرش فاطمه در [[کربلا]] حضور داشته است.<ref>قاضی طباطبایی، تحقیق درباره اول اربعین حضرت سید الشهدا(ع)، ۱۳۸۳ش، ص۳۷۷</ref> ولی کاشفی به اشتباه آن را درباره قاسم نقل کرده و قضیه دو برادر با هم اشتباه شده‌است.<ref>قاضی طباطبایی، تحقیق درباره اول اربعین حضرت سید الشهدا(ع)، ۱۳۸۳ش، ص۳۷۸</ref>


بر اساس برخی منابع تاریخی حسن مثنی یکی از دختران امام حسین(ع) را خواستگاری کرد،<ref>ابن جوزی، المنتظم، ج۷، ص۱۸۳</ref> امام حسین(ع) به وی فرمود هر کدام از [[فاطمه دختر امام حسین|فاطمه]] یا [[سکینه دختر امام حسین|سکینه]] را می‌خواهد انتخاب کند. حسن خجالت کشیده و حرفی نزد. امام، فاطمه را چون به مادرش شبیه‌تر بود، به عقد وی در آورد.<ref>مفید، ارشاد، ص۳۶۶</ref> به گفته ابن فندق بیهقی، این ازدواج در سال شهادت امام حسین(ع) اتفاق افتاده است.<ref>ابن فندق، لباب الانساب، ص۳۸۵.</ref>  
بر اساس برخی منابع تاریخی حسن مثنی یکی از دختران امام حسین(ع) را خواستگاری کرد،<ref>ابن جوزی، المنتظم، ج۷، ص۱۸۳</ref> امام حسین(ع) به وی فرمود هر کدام از [[فاطمه دختر امام حسین|فاطمه]] یا [[سکینه دختر امام حسین|سکینه]] را می‌خواهد انتخاب کند. حسن خجالت کشیده و حرفی نزد. امام، فاطمه را چون به مادرش شبیه‌تر بود، به عقد وی در آورد.<ref>مفید، ارشاد، ۱۳۸۰ش، ص۳۶۶</ref> به گفته ابن فندق بیهقی، این ازدواج در سال شهادت امام حسین(ع) اتفاق افتاده است.<ref>ابن فندق، لباب الانساب، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی(ره)، ص۳۸۵.</ref>  


==عروسی در تعزیه==
==عروسی در تعزیه==
در مجالس [[تعزیه‌خوانی (آیین)|تعزیه‌خوانی]]، داستان عروسی قاسم اجرا می‌شود. در این مراسم تعزیه‌خوانان پیکر غرق به خون [[حضرت علی اکبر علیه السلام|حضرت علی اکبر(ع)]] را در گوشه‌ای قرار داده و به برنامه عروسی قاسم می‌پردازند.<ref>بلوک‌باشی، توصیفی از تعزیه عروسی قاسم، ص۷۸.</ref> حتی اشقیاخوانان نیز به جنب‌وجوش درآمده و به امام حسین(ع) بابت عروسی اعتراض می‌کنند. در سال‌های اخیر داستان عروسی قاسم به مراسم مداحی و [[روضه‌خوانی (آیین)|روضه‌خوانی]] نیز کشیده شده‌ است، البته محققان آن را باعث وهن عزاداری امام حسین(ع) می‌دانند.{{مدرک}}
در مجالس [[تعزیه‌خوانی (آیین)|تعزیه‌خوانی]]، داستان عروسی قاسم اجرا می‌شود. در این مراسم تعزیه‌خوانان پیکر غرق به خون [[حضرت علی اکبر علیه السلام|حضرت علی اکبر(ع)]] را در گوشه‌ای قرار داده و به برنامه عروسی قاسم می‌پردازند.<ref>بلوک‌باشی، «توصیفی از تعزیه عروسی قاسم»، ص۷۸.</ref> حتی اشقیاخوانان نیز به جنب‌وجوش درآمده و به امام حسین(ع) بابت عروسی اعتراض می‌کنند. در سال‌های اخیر داستان عروسی قاسم به مراسم مداحی و [[روضه‌خوانی (آیین)|روضه‌خوانی]] نیز کشیده شده‌ است، البته محققان آن را باعث وهن عزاداری امام حسین(ع) می‌دانند.{{مدرک}}
{{شعر۲
{{شعر۲
|عنوان = تعزیه حضرت قاسم، ابن سعد می‌گوید در تبریک به عروسی
|عنوان = تعزیه حضرت قاسم، ابن سعد می‌گوید در تبریک به عروسی
|ایا حسین بگو این چه‌وقت دامادیست‌|به دشت کرب‌وبلا این چه عشرت و شادی است‌
|ایا حسین بگو این چه‌وقت دامادیست‌|به دشت کرب‌وبلا این چه عشرت و شادی است‌
|بیا به معرکه‌ای نور دیدهء زهرا| دمادم است که عیشت بدل شود به عزا
|بیا به معرکه‌ای نور دیدهء زهرا| دمادم است که عیشت بدل شود به عزا
| برای فتح و بشارت ایا سپاه یزید| تمام از ره کین طبل جنگ بنوازید.<ref>خاکی، مجلس شبیه شهادت حضرت قاسم(ع)، ص۷۳.</ref>}}
| برای فتح و بشارت ایا سپاه یزید| تمام از ره کین طبل جنگ بنوازید.<ref>خاکی، «مجلس شبیه شهادت حضرت قاسم(ع)»، ص۷۳.</ref>}}


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۳۸: خط ۳۸:
*ابن فندق، بیهقی علی بن زید، لباب الأنساب و الألقاب و الأعقاب، محقق رجایی، مهدی، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی(ره)، قم.
*ابن فندق، بیهقی علی بن زید، لباب الأنساب و الألقاب و الأعقاب، محقق رجایی، مهدی، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی(ره)، قم.
*اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
*اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
*بلوک‌باشی، علی، مجله تئاتر، زمستان۱۳۷۰ش.
*بلوک‌باشی، علی، «توصیفی از تعزیه عروسی قاسم»، در مجله تئاتر، زمستان۱۳۷۰ش.
*پیشوایی، مهدی و دیگران، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء (ع)، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ یازدهم، ۱۳۹۵ش.
*پیشوایی، مهدی و دیگران، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء (ع)، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ یازدهم، ۱۳۹۵ش.
*خاکی،محمدرضا، مجله هنر، تابستان۱۳۸۷ش.
*خاکی، محمدرضا، «مجلس شبیه شهادت حضرت قاسم(ع)»، در مجله هنر، تابستان۱۳۸۷ش.
*شعرانی، میرزا ابوالحسن، دمع السجوم ترجمه نفس المهموم، وزارت ارشاد، سازمان چاپ و انتشارات، ۱۳۸۵ش.
*شعرانی، میرزا ابوالحسن، دمع السجوم ترجمه نفس المهموم، وزارت ارشاد، سازمان چاپ و انتشارات، ۱۳۸۵ش.
*قاضی طباطبایی، محمدعلی، تحقیق درباره اول اربعین حضرت سید الشهدا علیه‌السلام، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ سازمان چاپ وانتشارات، تهران، ۱۳۸۳ش.
*قاضی طباطبایی، محمدعلی، تحقیق درباره اول اربعین حضرت سید الشهدا علیه‌السلام، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ سازمان چاپ وانتشارات، تهران، ۱۳۸۳ش.
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۰۲۹

ویرایش