بهائیت: تفاوت میان نسخهها
←انتقادات: تمیزکاری
Abbasahmadi (بحث | مشارکتها) (←انتقادات: تمیزکاری) |
Abbasahmadi (بحث | مشارکتها) (←انتقادات: تمیزکاری) |
||
خط ۳۴۶: | خط ۳۴۶: | ||
* '''اختلاف و نزاع در بهائیت''': از دیدگاه حسن مصطفوی، تا به حال در هیچ دین و مسلکی به اندازه بهائیت، اختلاف و نزاع و تکفیر نبوده است.<ref>مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء، مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۲، ص۳۲.</ref> پس از درگذشت باب، میرزا بهاء با برادرش صبح ازل اختلاف پیدا کرد و در طعن همدیگر کتاب نوشتند؛ پس از فوت بهاء، میان غصن اعظم (عبدالبهاء) و غصن اکبر (محمدعلی) اختلاف شدید پیدا شد.<ref>مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء، مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۲، ص۳۲.</ref> عبدالبهاء، میرزا محمدعلی را ناقض اکبر خواند و محمدعلی نیز پیروان عباس و شوقی را [[شرک|مشرک]] خواند.<ref>زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران،۱۳۸۸ش، ص۱۵۲.</ref> پس از شوقی افندی نیز اختلافات به اوج رسید و باعث انشعابات متعدد در این فرقه شد.<ref>نیازی، گذرگاه تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۲۷۳.</ref> | * '''اختلاف و نزاع در بهائیت''': از دیدگاه حسن مصطفوی، تا به حال در هیچ دین و مسلکی به اندازه بهائیت، اختلاف و نزاع و تکفیر نبوده است.<ref>مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء، مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۲، ص۳۲.</ref> پس از درگذشت باب، میرزا بهاء با برادرش صبح ازل اختلاف پیدا کرد و در طعن همدیگر کتاب نوشتند؛ پس از فوت بهاء، میان غصن اعظم (عبدالبهاء) و غصن اکبر (محمدعلی) اختلاف شدید پیدا شد.<ref>مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء، مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۲، ص۳۲.</ref> عبدالبهاء، میرزا محمدعلی را ناقض اکبر خواند و محمدعلی نیز پیروان عباس و شوقی را [[شرک|مشرک]] خواند.<ref>زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران،۱۳۸۸ش، ص۱۵۲.</ref> پس از شوقی افندی نیز اختلافات به اوج رسید و باعث انشعابات متعدد در این فرقه شد.<ref>نیازی، گذرگاه تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۲۷۳.</ref> | ||
* '''بهائیت یک حزب سیاسی:''' منتقدان بهائیت، این فرقه را یک حزب و فرقه سیاسی میدانند<ref>مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء، مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۲، ص۵۵؛ روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۱۶۹.</ref> که مانند یک سازمان سیاسی همه طرفداران خود را کنترل میکند و از آنها بهره میگیرد<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۱۶۹.</ref> و مورد حمایت [[روسیه]]،<ref>موسویزاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۲۲۹-۲۳۱؛ روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۱۳۷-۱۳۹.</ref> [[انگلیس]]، [[اسرائیل]] و [[آمریکا]] است.<ref>زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۲۸۳-۲۸۵.</ref> گفته شده حمایت این کشورها از بهائیت، به این خاطر است که نشر عقائد بهائیت، یکی از راههای مهم مقابله با حرکتهای اسلامی به ویژه در خاورمیانه | * '''بهائیت یک حزب سیاسی:''' منتقدان بهائیت، این فرقه را یک حزب و فرقه سیاسی میدانند<ref>مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء، مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۲، ص۵۵؛ روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۱۶۹.</ref> که مانند یک سازمان سیاسی همه طرفداران خود را کنترل میکند و از آنها بهره میگیرد<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۱۶۹.</ref> و مورد حمایت [[روسیه]]،<ref>موسویزاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۲۲۹-۲۳۱؛ روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۱۳۷-۱۳۹.</ref> [[انگلیس]]، [[اسرائیل]] و [[آمریکا]] است.<ref>زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۲۸۳-۲۸۵.</ref> گفته شده حمایت این کشورها از بهائیت، به این خاطر است که نشر عقائد بهائیت، یکی از راههای مهم مقابله با حرکتهای اسلامی به ویژه در خاورمیانه است.<ref>زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۲۹۴.</ref> از نظر علیرضا روزبهانی، بهائیپژوه، روابط بسیار نزدیک بهائیت با دولتهای استعماری، چنان آشکار است که تاریخنگاران تاریخ معاصر ایران، بهائیت را دستساخته سیاستهای استعماری غربی جهت تغییر بنیان فکری و اجتماعی جوامع اسلامی میدانند.<ref> روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت،۱۳۸۹ش، ص۱۳۶.</ref> بهائیت امروزه یک تشکیلات بین المللی است که مقر آن در اسرائیل است و بیشترین پیروان آن در آمریکا ساکن هستند.<ref>زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۲۸۶ و۲۹۳.</ref> | ||
سید سعید زاهدزاهدانی، جامعهشناس و نویسنده کتاب «بهائیت در ایران»، بهائیت را ابزار قدرتهای استعماری برای شکستن اقتدار دینی در [[ایران]] دانسته است؛ زیرا هرجا موضوع دینزدایی از نهاد سیاست یا جامعه مطرح بوده است، بهائیان نقش فعالی داشتهاند. هم در دوران انقلاب مشروطه و هم در دوران پهلوی، همکاری بیگانگان و بهائیان برای مقابله با دیانت و روحانیت به روشنی به چشم میخورد. این جنبش، هم اکنون نیز در خاورمیانه و شمال آفریقا، یکی از ابزارهای فرهنگیِ در اختیار قدرتهای بزرگ جهان برای مقابله با جنبشهای اسلامی است.<ref>زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۲۹۴.</ref> | سید سعید زاهدزاهدانی، جامعهشناس و نویسنده کتاب «بهائیت در ایران»، بهائیت را ابزار قدرتهای استعماری برای شکستن اقتدار دینی در [[ایران]] دانسته است؛ زیرا هرجا موضوع دینزدایی از نهاد سیاست یا جامعه مطرح بوده است، بهائیان نقش فعالی داشتهاند. هم در دوران انقلاب مشروطه و هم در دوران پهلوی، همکاری بیگانگان و بهائیان برای مقابله با دیانت و روحانیت به روشنی به چشم میخورد. این جنبش، هم اکنون نیز در خاورمیانه و شمال آفریقا، یکی از ابزارهای فرهنگیِ در اختیار قدرتهای بزرگ جهان برای مقابله با جنبشهای اسلامی است.<ref>زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۲۹۴.</ref> |