۱۷٬۵۰۷
ویرایش
جز (←استدلال به آیه بر عدم عصمت ائمه(ع): ویکی سازی و تمیزکاری) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{درباره ۲|آیه | {{درباره ۲|آیه اولیالامر|آشنایی با مفهوم اولو الامر، مدخلِ|اولوالامر|}} | ||
{{جعبه اطلاعات آیه | {{جعبه اطلاعات آیه | ||
| عنوان =آیه اولی الامر | | عنوان =آیه اولی الامر | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
| سایر = | | سایر = | ||
| آیات مرتبط = | | آیات مرتبط = | ||
}}'''آیه | }}'''آیه اولیالامر''' یا '''آیه اطاعت''' ([[سوره نساء|نساء]]: ۵۹) مؤمنان را به اطاعت از [[خدا]]، [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول خدا(ص)]] و [[اولوالامر]] دستور داده است. از نظر [[شیعه|شیعیان]] و برخی از [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] همچون [[فخر رازی]]، این آیه بر [[عصمت]] اولیالامر دلالت دارد. | ||
شیعیان براساس | شیعیان براساس روایات، مراد از اولیالامر را [[امامان شیعه|امامان شیعه(ع)]] میدانند؛ اما اهلسنت در اینباره اختلافنظر دارند. [[خلفای راشدین]]، هر حاکم عادل، عالمان دینی و مجموع [[امت|امت اسلامی]] از جمله مصادیقی است که علمای اهلسنت بیان کردهاند. | ||
==متن و ترجمه آیه== | ==متن و ترجمه آیه== | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
|ای کسانی که ایمان آوردهاید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید؛ پس هر گاه در امری [دینی] اختلاف نظر یافتید، اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید، آن را به [کتاب] خدا و [سنت] پیامبر [او] عرضه بدارید، این بهتر و نیکفرجامتر است.}}{{پاک کن}} | |ای کسانی که ایمان آوردهاید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید؛ پس هر گاه در امری [دینی] اختلاف نظر یافتید، اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید، آن را به [کتاب] خدا و [سنت] پیامبر [او] عرضه بدارید، این بهتر و نیکفرجامتر است.}}{{پاک کن}} | ||
==دلالت بر عصمت | ==دلالت بر عصمت اولیالامر== | ||
از نظر | از نظر مفسران شیعه، آیه اولیالامر بر عصمت [[اولوالامر]] دلالت دارد.<ref>طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، داراحیاء التراث العربی، ج۳، ص۲۳۶؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۱۰۰؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۳۹۱.</ref> استدلال شیعیان بر دلالت این آیه بر [[عصمت امامان|عصمت اولیالامر]] بر دو نکته مبتنی است: | ||
# | # خداوند در این آیه به اطاعت مطلق از اولیالامر دستور داده است. هرگاه خداوند به اطاعت بیقید و شرط از کسی فرمان دهد، آن فرد، معصوم خواهد بود؛ چون اگر [[عصمت|معصوم]] نباشد و دستور به انجامدادن گناه بدهد، اجتماع نقیضین لازم میآید؛ یعنی هم باید از او اطاعت کرد (بنابر فرمانی که خداوند داده) و هم اطاعت نکرد (بنابر اینکه انسان نباید [[گناه]] کند).<ref>مظفر، دلائل الصدق، مکتبة الذجاج، ج۲، ص۱۷.</ref> | ||
# اطاعت از | # اطاعت از اولیالامر در آیه بدون تکرار فعل «اطیعوا»، به دنبال اطاعت از «الرسول» آمده است و از آنجا که اطاعت از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] به دلیل معصوم بودنش، بهطور مطلق [[واجب]] است، اطاعت از اولیالامر نیز همانند آن، بدون قید و شرط خواهد بود و این، نشانه معصوم بودن اولیالامر است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۱۰۰؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۳۹۱؛ ربانی گلپایگانی، امامت در بینش اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص۲۶۲و۲۶۳.</ref> | ||
فخر رازی از مفسران [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] نیز دلالت این آیه بر عصمت اولیالامر را پذیرفته است.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۱۱۳.</ref>{{یادداشت|هر چند فخررازی عصمت اولی الامر را با این آیه اثبات کرده است ولی مصادیقش را امامان معصوم شیعه نمی داند و دیدگاه شیعیان ( و به تعبیر خودش دیدگاه روافض) را به شدت نقد و رد می کند و مصادیق اولی الامر را اهل حلّ و عقد می داند که با اجماع امت انتخاب می شوند و اجماع امت را نیز حجت و معتبر می شمرد.تفسیر کبیر فخرراازی ج۱۰ ص۱۱۳و۱۱۴}} | |||
===استدلال | ===استدلال بر عدم عصمت ائمه(ع)=== | ||
برخی از | برخی از اهلسنت همچون [[ابنتیمیه حرانی|ابنتیمیه]] و [[ناصر القفاری|ناصر القِفاری]] از وهابیان، برآنند جمله «فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللهِ وَ الرَّسُولِ» دلالت دارد که غیر از رسول خدا(ص) معصوم دیگری نداریم؛ زیرا خداوند در این آیه، به مؤمنین دستور میدهد هنگام تنازع به سوی خدا و پیامبر(ص) بازگردند. از دیدگاه آنان اگر غیر پیامبر(ص)، معصوم دیگری وجود داشت، خداوند به بازگشت به سوی او نیز فرمان میداد.<ref>ابنتیمیه، منهاج السنة النبویة، ۱۴۰۶ق، ج۳، ص۳۸۱؛ قفاری، اصول مذهب الشیعة الامامیه، ۱۴۳۱ق، ج۲، ص۷۹۲.</ref> | ||
در پاسخ به این | در پاسخ به این افراد، گفته شده منظور از اختلاف و تنازع در آیه، اختلاف در احکام و قوانین کلی اسلام است که تشریع آنها با خدا و رسول خدا(ص) است و ائمه(ع) همواره در مسیر اجرای احکام خدا و پیامبر(ص) هستند. بنابراین نخستین مرجع حل اختلاف مردم در احکام و قوانین اسلامی، خدا و پیامبر(ص) هستند.<ref>نگاه کنید به: مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۴۴۱؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۳۸۸ و ۳۸۹.</ref>همچنین بر اساس آیه ۸۳ سوره نساء، رجوع به ائمه(ع) به منزله رجوع به خدا و پیامبر(ص) است؛ زیرا ائمه(ع) در صیانت و حفظ شرع همچون پیامبر(ص) هستند.<ref>طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، دار احیاء التراث العربی، ج۳، ص۲۳۶؛ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۱۰۰.</ref> | ||
==مصداق | ==مصداق اولیالامر== | ||
علمای شیعه براساس این روایات، | === امامان شیعه === | ||
===== روایات متعددی در منابع شیعه<ref>نگاه کنید به: بحرانی، غایة المرام و حجة الخصام، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۱۰۹-۱۱۵.</ref> و اهلسنت<ref>ابنمردویه، مناقب علی بن ابیطالب، ۱۴۲۴ق، ص۲۳۶؛ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۹۰ و ۱۹۱.</ref> منظور از اولیالامر را [[امامان شیعه|ائمه(ع)]] معرفی میکنند.<ref>مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن، ۱۳۸۶ش، ص۱۱۶.</ref> علمای شیعه براساس این روایات، مصداق اولوالامر را [[امامان شیعه|امامان دوازدهگانه]] میدانند؛<ref>طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، داراحیاء التراث العربی، ج۳، ص۲۳۶؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۱۰۰؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۳۹۹.</ref> برخی از این روایات از این قرار است: ===== | |||
# [[جابر بن عبدالله انصاری]]، در روایتی که به [[حدیث جابر]] معروف است، از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] درباره واژه "اولیالامر" سؤال کرد. پیامبر(ص) در پاسخ فرمود: آنان جانشینان من و امامان مسلمانان بعد از من هستند که اولِ آنان [[امام علی علیهالسلام|علی بن ابیطالب]] است و بعد از او به ترتیب نام تک تک [[امامان شیعه|دوازده امام]] را ذکر کرد.<ref>خزاز رازی، کفایه الاثر، ۱۴۰۱ق، ص۵۴-۵۵؛ قندوزی، ینابیع الموده، ۱۴۲۲، ج۱، ص۳۴۱.</ref> | |||
# در تفسیر آیه اولیالامر از [[امام محمد باقر علیهالسلام|امام باقر(ع)]] نقل شده است اولیالامر، امامان از فرزندان علی و [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه(س)]] هستند، تا آنکه [[قیامت|روز قیامت]] برپا شود. در روایت دیگری از امام باقر آمده است خداوند از اولیالامر فقط ما را قصد کرده است و همه مؤمنان را تا روز قیامت به پیروی ما فرمان داده است.<ref>بحرانی، البرهان، اسماعیلیان، ص۳۸۳ و ۳۸۶.</ref> | |||
# [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]]: «آنان (اولیالامر) علی بن ابیطالب، حسن، حسین، علی بن حسین، محمد بن علی و جعفر یعنی من هستیم. سپاس خدا را بهجای آورید که امامان و رهبرانتان را در زمانی به شما شناساند که مردم آنان را انکار میکنند».<ref>عیاشی، تفسیر عیاشی، ۱۳۶۳ش، ص۲۵۲، ح۱۷۴.</ref> | |||
=== حاکمان عادل === | |||
علمای اهلسنت درباره مصادیق اولوالامر دیدگاههای مختلفی دارند. برخی منظور از اولوالامر را [[خلفای راشدین]] میدانند، به باور برخی منظور از آن عالمان دینی است و برطبق دیدگاهی دیگر، فرماندهان [[سریه|سریهها]] مصداقهای اولیالامرند.<ref>نگاه کنید به: فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۱۱۳، ۱۱۴.</ref> از نظر [[زمخشری]] مفسر اهلسنت، منظور از آن، هر حاکم عادلی است که بر اساس دین حکومت میکند؛ همچون خلفای راشدین و حاکمانی که مانند آنان عمل میکنند.<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۲۴.</ref> [[فخر رازی]]، مصداق آن را اهل حل و عقد میداند که با اجماع [[امت]] حجیت مییابند؛ زیرا معتقد است ما نمیتوانیم افراد معصوم را تشخیص دهیم.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۱۱۳.</ref>{{یادداشت|وَجَبَ أَنْ يَكُونَ ذَلِكَ الْمَعْصُومُ الَّذِي هُوَ الْمُرَادُ بِقَوْلِهِ: | |||
وَأُولِي الْأَمْرِ أَهْلَ الْحَلِّ وَالْعَقْدِ مِنَ الْأُمَّةِ، وَذَلِكَ يُوجِبُ الْقَطْعَ بِأَنَّ إِجْمَاعَ الْأُمَّةِ حُجَّةٌ. }} | وَأُولِي الْأَمْرِ أَهْلَ الْحَلِّ وَالْعَقْدِ مِنَ الْأُمَّةِ، وَذَلِكَ يُوجِبُ الْقَطْعَ بِأَنَّ إِجْمَاعَ الْأُمَّةِ حُجَّةٌ. }} | ||
[[علامه طباطبایی]] در تفسیر المیزان | === دیدگاه علامه طباطبایی === | ||
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]] گفته است منظور از اولیالامر افرادی هستند که هر کدامشان از نظر عصمت و واجب بودن عمل به دستوراتشان مانند پیامبرند و این منافات ندارد که مفهوم اولیالامر گسترده باشد ولی مصداقش مشخص و محدود مانند این که در همین آیه واژه رسول مفهومش گسترده است در صورتی که قطعاً مقصود از آن فقط [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|حضرت محمد(ص)]] است. <ref>طباطبایی، المیزان، ج۴، ص۴۰۱، نشر اعلمی بیروت، ۱۳۹۴ق. | |||
</ref> | </ref> | ||
ویرایش