۱۷٬۸۲۳
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (افزودن بخش کاربردهای فقهی) |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
بر پایه گزارشی که [[شیخ مفید]] نقل کرده است [[مأمون عباسی]] از [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]] درخواست کرد بزرگترین فضیلت امام علی(ع) که [[قرآن]] بر آن دلالت دارد را ذکر کند. امام رضا(ع) در پاسخ او آیه مباهله را قرائت کرد.<ref>مفید، الفصول المختاره، ۱۴۱۴ق، ص۳۸.</ref> مأمون گفت: خداوند در این آیه فرزندان و زنان را به لفظ جمع آورده است در حالی که پیامبر(ص) فقط دو پسر و تنها دخترش را همراه خود آورده بود، پس دعوت از نفس [جان] نیز در حقیقت، خود پیامبر(ص) است، و در این صورت، فضیلتی برای امام علی(ع) نخواهد بود [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]] در پاسخ فرمود: | بر پایه گزارشی که [[شیخ مفید]] نقل کرده است [[مأمون عباسی]] از [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]] درخواست کرد بزرگترین فضیلت امام علی(ع) که [[قرآن]] بر آن دلالت دارد را ذکر کند. امام رضا(ع) در پاسخ او آیه مباهله را قرائت کرد.<ref>مفید، الفصول المختاره، ۱۴۱۴ق، ص۳۸.</ref> مأمون گفت: خداوند در این آیه فرزندان و زنان را به لفظ جمع آورده است در حالی که پیامبر(ص) فقط دو پسر و تنها دخترش را همراه خود آورده بود، پس دعوت از نفس [جان] نیز در حقیقت، خود پیامبر(ص) است، و در این صورت، فضیلتی برای امام علی(ع) نخواهد بود [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]] در پاسخ فرمود: | ||
:::آنچه گفتی درست نیست، زیرا دعوتکننده، کسی غیر از خودش را دعوت میکند، همچنان که امرکننده، به غیر خودش دستور میدهد، و درست نیست که کسی خودش را حقیقتاً دعوت کند، همچنان که کسی حقیقتاً نمیتواند به خودش دستور دهد. رسول خدا(ص) مردی را در مباهله غیر از امام علی(ع) دعوت نکرد، پس ثابت میشود که وی، نفسی است که مقصود خداوند در کتابش است و حکم آن را در قرآن قرار داده است.<ref>مفید، الفصول المختاره، ۱۴۱۴ق، ص۳۸.</ref> | :::آنچه گفتی درست نیست، زیرا دعوتکننده، کسی غیر از خودش را دعوت میکند، همچنان که امرکننده، به غیر خودش دستور میدهد، و درست نیست که کسی خودش را حقیقتاً دعوت کند، همچنان که کسی حقیقتاً نمیتواند به خودش دستور دهد. رسول خدا(ص) مردی را در مباهله غیر از امام علی(ع) دعوت نکرد، پس ثابت میشود که وی، نفسی است که مقصود خداوند در کتابش است و حکم آن را در قرآن قرار داده است.<ref>مفید، الفصول المختاره، ۱۴۱۴ق، ص۳۸.</ref> | ||
== کاربردهای فقهی== | |||
نویسنده مقاله «خوانش فقهی جدید از آیه مباهله» با استفاده از آیه مباهله، مشروعیت مباهله در [[اسلام|دین اسلام]] را استنباط کرده است. البته از نظر او مشروع بودن مباهله مشروط است به پس از نتیجه ندادن راههای منطقی مانند استدلال.<ref>الغفوری، «خوانش فقهی جدید از آیه مباهله»، ص۷۳.</ref> همچنین درباره اینکه خطاب دعوت به مباهله مختص پیامبر(ص) است یا شامل همه مسلمانان میشود دو دیدگاه وجود دارد. [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] نویسنده [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]] آن را مختص یک مورد خاص میداند.{{مدرک}} اما [[ناصر مکارم شیرازی|آیتالله مکارم شیرازی]] معتقد است این خطاب مورد خاص نیست و شامل مسلمانان نیز میشود.{{مدرک}} این افراد برای اثبات ادعای خود به نمونههایی از سفارش به مباهله یا آموزش چگونگی آن توسط [[چهارده معصوم|معصومان]] استناد کردهاند مانند اینکه [[بریر بن خضیر همدانی]] از اصحاب امام حسین(ع) در روز عاشورا از [[یزید بن مغفل جعفی]] از لشکریان عمر بن سعد در [[روز عاشورا]] برای مباهله دعوت کرد{{مدرک}} و [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] او را از این کار نهی نکرد.<ref> الغفوری، «خوانش فقهی جدید از آیه مباهله»، ص۷۶-۷۹.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
خط ۷۰: | خط ۷۲: | ||
* طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۵۱/۱۳۵۲. | * طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۵۱/۱۳۵۲. | ||
* طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش. | * طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش. | ||
* الغفوری، خالد، «[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/878684 خوانش فقهی جدید از آیه مباهله]»، ترجمه محمودرضا توکلی محمدی، کوثر معارف، ش۲۱، بهار ۱۳۹۱ش. | |||
* فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق/۱۹۹۹م. | * فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق/۱۹۹۹م. | ||
* فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۵ق. | * فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۵ق. |
ویرایش