confirmed، templateeditor
۱۲٬۳۱۵
ویرایش
(ویکی سازی) |
جز (ویکی سازی) |
||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
==واکنش به رسالت موسی== | ==واکنش به رسالت موسی== | ||
حضرت موسی در بازگشت از مدین از طرف خدا به [[رسالت]] مبعوث گشته، مأمور شد با معجزاتی که خدا به او داده بود نزد فرعون برود و او را که به تعبیر قرآن طغیان نموده بود با لحنی نرم هدایت نماید.<ref>سوره قصص، آیات ۲۹ تا ۳۲؛ سوره طه، آیه ۲۴ و ۴۳؛ سوره نازعات، آیه ۱۷؛ سوره طه، آیات ۴۲ تا ۴۸.</ref> | [[موسی (پیامبر)|حضرت موسی]] در بازگشت از [[مدین (شهر)|مدین]] از طرف خدا به [[رسالت]] مبعوث گشته، مأمور شد با معجزاتی که خدا به او داده بود نزد فرعون برود و او را که به تعبیر [[قرآن]] طغیان نموده بود با لحنی نرم هدایت نماید.<ref>سوره قصص، آیات ۲۹ تا ۳۲؛ سوره طه، آیه ۲۴ و ۴۳؛ سوره نازعات، آیه ۱۷؛ سوره طه، آیات ۴۲ تا ۴۸.</ref> | ||
موسی به همراه برادرش [[هارون]] که از طرف خدا سِمَت وزیری او را داشت به نزد فرعون رفته و خود را به عنوان رسول پروردگار معرفی نمودند<ref>سوره اعراف، آیه ۱۰۴؛ سوره طه، آیه ۴۷؛ سوره شعراء، آیه ۱۶.</ref> و او را به تقوای الهی فراخوانده<ref>سوره نازعات، آیات ۱۸ و ۱۹.</ref>، از او خواستند که بنیاسرائیل را رها کند تا به همراه آنها [به کنعان سرزمین اجدادشان] روانه شوند<ref>سوره اعراف، آیه ۱۰۵؛ سوره طه، آیه ۴۷؛ سوره شعراء، آیه ۱۷</ref> اما فرعون موسی را به تمسخر گرفته، در صورت باز نگشتن از عقیدهاش تهدید به زندان کرد.<ref>سوره شعراء، آیات ۲۵ تا ۲۹</ref> | موسی به همراه برادرش [[هارون]] که از طرف خدا سِمَت وزیری او را داشت به نزد فرعون رفته و خود را به عنوان رسول پروردگار معرفی نمودند<ref>سوره اعراف، آیه ۱۰۴؛ سوره طه، آیه ۴۷؛ سوره شعراء، آیه ۱۶.</ref> و او را به تقوای الهی فراخوانده<ref>سوره نازعات، آیات ۱۸ و ۱۹.</ref>، از او خواستند که بنیاسرائیل را رها کند تا به همراه آنها [به کنعان سرزمین اجدادشان] روانه شوند<ref>سوره اعراف، آیه ۱۰۵؛ سوره طه، آیه ۴۷؛ سوره شعراء، آیه ۱۷</ref> اما فرعون موسی را به تمسخر گرفته، در صورت باز نگشتن از عقیدهاش تهدید به زندان کرد.<ref>سوره شعراء، آیات ۲۵ تا ۲۹</ref> | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
موسی برای اثبات مدعایش معجزات [[پیامبری]] خود را ارائه نمود.<ref>سوره اعراف، آیه ۱۰۶؛ سوره شعراء، آیه ۳۱.</ref> که یکی از آنها اژدها شدن [[عصای موسی(ع)|عصا]] بود.<ref> سوره اعراف، آیات ۱۰۵ تا ۱۰۸؛ سوره شعراء، آیات ۳۰ تا ۳۳</ref> اما فرعون و اطرافیان او پس از دیدن این معجزات همچنان موسی را تکذیب نمودند و به او نسبت ساحری دادند.<ref>سوره اعراف، آیه ۱۰۹؛ سوره یونس، آیه ۷۶؛ سوره طه، آیات ۵۶ و۵۷؛ سوره مومنون، آیه ۴۸؛ سوره شعراء، آیات ۳۴ و ۳۵؛ سوره قصص، آیه ۳۶؛ سوره نازعات، آیه ۲۱.</ref> | موسی برای اثبات مدعایش معجزات [[پیامبری]] خود را ارائه نمود.<ref>سوره اعراف، آیه ۱۰۶؛ سوره شعراء، آیه ۳۱.</ref> که یکی از آنها اژدها شدن [[عصای موسی(ع)|عصا]] بود.<ref> سوره اعراف، آیات ۱۰۵ تا ۱۰۸؛ سوره شعراء، آیات ۳۰ تا ۳۳</ref> اما فرعون و اطرافیان او پس از دیدن این معجزات همچنان موسی را تکذیب نمودند و به او نسبت ساحری دادند.<ref>سوره اعراف، آیه ۱۰۹؛ سوره یونس، آیه ۷۶؛ سوره طه، آیات ۵۶ و۵۷؛ سوره مومنون، آیه ۴۸؛ سوره شعراء، آیات ۳۴ و ۳۵؛ سوره قصص، آیه ۳۶؛ سوره نازعات، آیه ۲۱.</ref> | ||
فرعون همچنین ساحران ماهر مصر را فراخواند<ref> سوره اعراف، آیات ۱۰۹ تا ۱۱۲؛ سوره طه، آیات ۵۸ تا ۶۰.</ref> تا با موسی در روز زینت که روز عید مصریان بود<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ ق، ج۱۳، ص۱۵۹.</ref>، مقابله نمایند.<ref>سوره طه، آیه ۵۹.</ref>{{یاد| گزارش [[روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر روض الجنان]] از [[سحر]] ساحران در برابر [[موسی (پیامبر)|موسی]] این است: عصاها مجوّف(تو خالی) كردند و رَسَنها( ریسمانها) از اديم(چرم و پوست دباغی شده) بدوختند مار پيكر و اژدها پيكر، و ميانۀ آن پر از زيبق(جیوه) كردند و زير زمين مجوّف كردند و آتش برافروختند و وقت چاشتگاه آفتاب گرم شد گرماى آتش و گرماى آفتاب از زير و بالا اثر كرد حبال(ریسمانها) و عصىّ(چوب دستیها)از آن جيوه به جنبش در آمد،چنان مىنمود كه بخواهد رفتن،چنان كه حقتعالى گفت: يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّهٰا تَسْعىٰ،اين نوع سحر است. روض الجنان، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۷۷. }}در روز موعود ساحران با مشاهده معجزه حضرت موسی، به خدا ایمان آوردند. اما فرعون همچنان بر عقیده خود باقی ماند و با مشاهده این صحنه ساحران را شاگردان موسی خواند که بر علیه او توطئه نمودهاند و به شدت بر آنان غضبناک شده آنها را به بریدن دست و پا و مصلوب کردنشان تهدید نمود اما ساحران دست از ایمان خود برنداشتند<ref>سوره اعراف، آیات ۱۱۳ تا ۱۲۲؛ سوره شعراء، آیات ۴۳ تا ۵۰؛ سوره طه، آیات ۷۰ تا ۷۶</ref> و به او گفتند: «ما هرگز تو را بر دلایل روشنی که به سوی ما آمده و بر آنکه ما را آفرید، ترجیح نمیدهیم پس هر حکمی را که میتوانی صادر کن! تو فقط در مورد زندگی دنیا میتوانی حکم کنی.»<ref>سوره طه، آیه ۷۲.</ref> | فرعون همچنین ساحران ماهر [[مصر]] را فراخواند<ref> سوره اعراف، آیات ۱۰۹ تا ۱۱۲؛ سوره طه، آیات ۵۸ تا ۶۰.</ref> تا با موسی در روز زینت که روز عید مصریان بود<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ ق، ج۱۳، ص۱۵۹.</ref>، مقابله نمایند.<ref>سوره طه، آیه ۵۹.</ref>{{یاد| گزارش [[روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر روض الجنان]] از [[سحر]] ساحران در برابر [[موسی (پیامبر)|موسی]] این است: عصاها مجوّف(تو خالی) كردند و رَسَنها( ریسمانها) از اديم(چرم و پوست دباغی شده) بدوختند مار پيكر و اژدها پيكر، و ميانۀ آن پر از زيبق(جیوه) كردند و زير زمين مجوّف كردند و آتش برافروختند و وقت چاشتگاه آفتاب گرم شد گرماى آتش و گرماى آفتاب از زير و بالا اثر كرد حبال(ریسمانها) و عصىّ(چوب دستیها)از آن جيوه به جنبش در آمد،چنان مىنمود كه بخواهد رفتن،چنان كه حقتعالى گفت: يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّهٰا تَسْعىٰ،اين نوع سحر است. روض الجنان، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۷۷. }}در روز موعود ساحران با مشاهده معجزه حضرت موسی، به خدا ایمان آوردند. اما فرعون همچنان بر عقیده خود باقی ماند و با مشاهده این صحنه ساحران را شاگردان موسی خواند که بر علیه او توطئه نمودهاند و به شدت بر آنان غضبناک شده آنها را به بریدن دست و پا و مصلوب کردنشان تهدید نمود اما ساحران دست از ایمان خود برنداشتند<ref>سوره اعراف، آیات ۱۱۳ تا ۱۲۲؛ سوره شعراء، آیات ۴۳ تا ۵۰؛ سوره طه، آیات ۷۰ تا ۷۶</ref> و به او گفتند: «ما هرگز تو را بر دلایل روشنی که به سوی ما آمده و بر آنکه ما را آفرید، ترجیح نمیدهیم پس هر حکمی را که میتوانی صادر کن! تو فقط در مورد زندگی دنیا میتوانی حکم کنی.»<ref>سوره طه، آیه ۷۲.</ref> | ||
فرعون برای کسانی که به موسی ایمان میآوردند بار دیگر رویه کشتن فرزندان پسر و به خدمت گرفتن زنان را از سر گرفت.<ref>سوره اعراف، آیه ۱۲۷.</ref> و حتی تصمیم به قتل موسی نیز گرفت اقدامی که از آیات قران برمیآید که مخالفانی در دربار فرعون داشته است، چرا که در قرآن آمده است: «وَ قالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِی أَقْتُلْ مُوسی وَ لْیدْعُ رَبَّه؛ فرعون گفت: مرا رها کنید تا موسی را بکشم و او پروردگارش را [برای نجات خود] بخواند»<ref>سوره غافر، آیه ۲۶</ref> شخصیتی که مانع از اجرای این تصمیم شد [[مؤمن | فرعون برای کسانی که به موسی ایمان میآوردند بار دیگر رویه کشتن فرزندان پسر و به خدمت گرفتن زنان را از سر گرفت.<ref>سوره اعراف، آیه ۱۲۷.</ref> و حتی تصمیم به قتل موسی نیز گرفت اقدامی که از آیات قران برمیآید که مخالفانی در دربار فرعون داشته است، چرا که در قرآن آمده است: «وَ قالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِی أَقْتُلْ مُوسی وَ لْیدْعُ رَبَّه؛ فرعون گفت: مرا رها کنید تا موسی را بکشم و او پروردگارش را [برای نجات خود] بخواند»<ref>سوره غافر، آیه ۲۶</ref> شخصیتی که مانع از اجرای این تصمیم شد [[مؤمن آل فرعون]] است که ایمان خود را تا پیش از این پنهان نگه میداشت و چون جان موسی را در خطر دید به دفاع از او پرداخت.<ref>سوره غافر، آیات ۲۸ و ۲۹.</ref> | ||
فرعون همچنین در مقابل دعوت حضرت موسی به هامان وزیر خود دستور داد که برجی بسازد تا بر آن بالا رفته و از خدای موسی خبر بگیرد.<ref>سوره قصص، آیه۳۸.</ref> اما علامه طباطبائی با استنباط از گفتار نقل شده از فرعون در | فرعون همچنین در مقابل دعوت حضرت موسی به [[هامان]] وزیر خود دستور داد که برجی بسازد تا بر آن بالا رفته و از خدای موسی خبر بگیرد.<ref>سوره قصص، آیه۳۸.</ref> اما [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبائی]] با استنباط از گفتار نقل شده از فرعون در [[قرآن]]، این تصمیم را ناشی از تلاش فرعون برای نشان دادن قیافهای منصفانه از خود و نوعی عوام فریبی او میداند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ ق، ج۱۶، ص۳۷.</ref> | ||
==عذابهای آل فرعون== | ==عذابهای آل فرعون== |