پرش به محتوا

ناصر خسرو قبادیانی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۲: خط ۴۲:
شهرت ناصرخسرو در بین مردم به شعر است. ولی ناصر پیش از آن که شاعر باشد، [[متکلم]] است.<ref>نویسندگان، یاد نامه ناصر خسرو، مقاله شهیدی، افکار و عقاید کلامی ناصر خسرو، ۱۳۹۴ق، ص۳۱۶.</ref> وی به [[اهل بیت (ع)]] ارادت داشت. در آثارش به ویژه در دیوان شعرش این علاقه زیاد دیده می‌شود. ناصرخسرو در کتاب [[جامع الحکمتین (کتاب)|
شهرت ناصرخسرو در بین مردم به شعر است. ولی ناصر پیش از آن که شاعر باشد، [[متکلم]] است.<ref>نویسندگان، یاد نامه ناصر خسرو، مقاله شهیدی، افکار و عقاید کلامی ناصر خسرو، ۱۳۹۴ق، ص۳۱۶.</ref> وی به [[اهل بیت (ع)]] ارادت داشت. در آثارش به ویژه در دیوان شعرش این علاقه زیاد دیده می‌شود. ناصرخسرو در کتاب [[جامع الحکمتین (کتاب)|
جامعُ الحِکمَتَین]] که در اواخر عمرش آن را نوشته، به اثبات وجود وصی برای [[پیامبر(ص)]] می‌پردازد و شرافت هر دو را ذکر می‌کند و این گونه نتیجه می‌گیرد: «وصایتی که در [[غدیر خم]] به همگان اعلان شد در فرزندان [[امام علی]] جاری است.»<ref> ناصر خسرو، جامع الحکمتین، ص۱۸۰.</ref>
جامعُ الحِکمَتَین]] که در اواخر عمرش آن را نوشته، به اثبات وجود وصی برای [[پیامبر(ص)]] می‌پردازد و شرافت هر دو را ذکر می‌کند و این گونه نتیجه می‌گیرد: «وصایتی که در [[غدیر خم]] به همگان اعلان شد در فرزندان [[امام علی]] جاری است.»<ref> ناصر خسرو، جامع الحکمتین، ص۱۸۰.</ref>
وی در تفسیر[[حدیث سفینه]] می‌نویسد:«[[کشتی نوح]] چوب نیست؛ بل [[اهل‌بیت(ع)]] رسول است و نیز [[طوفان نوح]] آب نیست؛ بل جهل و ضلالت است که هلاک عاصیان است.»<ref>ناصر خسرو، جامع الحکمتین، ص۱۸۱.</ref>
وی در تفسیر[[حدیث سفینه]] می‌نویسد:«[[کشتی نوح]] چوب نیست؛ بل [[اهل‌بیت(ع)]] رسول است و نیز [[طوفان نوح]] آب نیست؛ بل جهل و ضلالت است که هلاک عاصیان است.»<ref>ناصر خسرو، جامع الحکمتین، ص ۱۸۱</ref>


او در کتاب «وجه دین» که رساله عملی محسوب می‌شود به اثبات وصایت [[امام علی علیه‌السلام| حضرت علی(ع)]] پرداخته و می‌نویسد:«وصی [[ آدم (پیامبر)|آدم]] مولانا [[شیث]] بود علیه‌السلام و وصی [[نوح]] مولانا [[سام پسر نوح|سام]] بود علیه‌السلام و وصی [[ابراهیم]] مولانا [[اسماعیل نبی|اسماعیل]] بود علیه‌السلام و وصی [[حضرت موسی|موسی]] مولانا [[هارون (پیامبر)|هارون]] بود علیه‌السلام و وصی [[عیسی]] مولانا [[شمعون]] بود علیه‌السلام و وصی [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|محمد]] مصطفی [[امام علی|علی المرتضی]] بود علیه‌السلام.»<ref>ناصر خسرو، وجه دین، ۱۳۹۷ق، ص۶۴</ref>
او در کتاب «وجه دین» که رساله عملی محسوب می‌شود به اثبات وصایت [[امام علی علیه‌السلام| حضرت علی(ع)]] پرداخته و می‌نویسد:«وصی [[ آدم (پیامبر)|آدم]] مولانا [[شیث]] بود علیه‌السلام و وصی [[نوح]] مولانا [[سام پسر نوح|سام]] بود علیه‌السلام و وصی [[ابراهیم]] مولانا [[اسماعیل نبی|اسماعیل]] بود علیه‌السلام و وصی [[حضرت موسی|موسی]] مولانا [[هارون (پیامبر)|هارون]] بود علیه‌السلام و وصی [[عیسی]] مولانا [[شمعون]] بود علیه‌السلام و وصی [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|محمد]] مصطفی [[امام علی|علی المرتضی]] بود علیه‌السلام.»<ref>ناصر خسرو، وجه دین، ۱۳۹۷ق، ص۶۴</ref>


ناصر خسرو در سفرنامه، نام حضرت علی را بارها با ذکر سلام و احترام یاد کرده است. در خوان الاخوان حضرت علی را به همراه اولیا و رسول و امامان، [[واسطه فیض]] دانسته و این گونه می‌گوید : «اگر کسی بی‌این میانجیان توحید جوید معطل است.»<ref>ناصر خسرو، خوان‌الاخوان،۱۳۳۸ش، ص۱۲۹.</ref>
ناصر خسرو در سفرنامه، نام حضرت علی را بارها با ذکر سلام و احترام یاد کرده است. در خوان الاخوان حضرت علی را به همراه اولیا و رسول و امامان، [[واسطه فیض]] دانسته و این گونه می‌گوید : «اگر کسی بی‌این میانجیان توحید جوید معطل است.»<ref>ناصر خسرو، خوان‌الاخوان،۱۳۳۸ش، ص ۱۲۹.</ref>


ناصر خسرو عشق و علاقه خود به اهل بیت را در دیوان اشعارش بیشتر منعکس ساخته است. توصیف و توضیح صفات، ستایش مردانگی، [[شجاعت]] و دلاوری حضرت علی(ع) در میان اشعار وی زیاد دیده می‌شود. او دوستی خاندان پیامبر را مایه راهیابی به [[بهشت]] در [[قیامت]] می‌داند:
ناصر خسرو عشق و علاقه خود به اهل بیت را در دیوان اشعارش بیشتر منعکس ساخته است. توصیف و توضیح صفات، ستایش مردانگی، [[شجاعت]] و دلاوری حضرت علی(ع) در میان اشعار وی زیاد دیده می‌شود. او دوستی خاندان پیامبر را مایه راهیابی به [[بهشت]] در [[قیامت]] می‌داند:
{{شعر|}}{{ب|چون به حبّ آل زهرا روی شُستی روز حشر|نشنود گوشت ز رضوان جز سلام و مرحبا<ref>دیوان ناصرخسرو، قصیده ۱۱</ref>}}{{پایان شعر}}
{{شعر جدید
| شاعر = دیوان ناصرخسرو
|چون به حبّ آل زهرا روی شُستی روز حشر\\نشنود گوشت ز رضوان جز سلام و مرحبا<ref>دیوان ناصرخسرو، قصیده ۱۱</ref>
}}
در دیوان شعر ناصر خسرو این مفاهیم زیاد دیده می‌شود.<ref>[http://alinameh.com/entry165 تاج علی، مقاله امام علی در آثار ناصر خسرو]</ref> وی اهل بیت را لوای خداوند و ریسمان محکم الهی می‌داند که تمسک بدان موجب رهایی از چاه جهل است:


در دیوان شعر ناصر خسرو این مفاهیم زیاد دیده می‌شود.<ref> [http://alinameh.com/entry165 تاج علی، مقاله امام علی در آثار ناصر خسرو]</ref> وی اهل بیت را لوای خداوند و ریسمان محکم الهی می‌داند که تمسک بدان موجب رهایی از چاه جهل است:
{{شعر جدید
|اهل عبا یکسره لوای خدایند\\سوی تو، گر دوستدار اهل عبای
حیدر زی ما عصای موسی دورست\\موسی ما را جز او که کرد عصایی؟
آنچه علی داد در رکوع فزون بود\\زآنکه به عمری بداد حاتم طایی
گر تو جز او را به جای او بنشاندی\\والله والله که بر طریق خطایی
آل رسول خدای، حبل خدایند\\چونش گرفتی، ز چاه جهل برآیی<ref>، قصیده ۴۲</ref>
}}
بیت سوم این قصیده ناظر به [[آیه ولایت]] و بیت پایانی به [[آیه وحدت]]<ref>آیه وحدت؛ سوره آل عمران، آیه ۱۰۳ «و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا؛ همه دست به ریسمان خدا بگیرید و پراکنده نشوید.»</ref> اشاره دارد.


{{شعر|}}{{ب|اهل عبا یکسره لوای خدایند|سوی تو، گر دوستدار اهل عبایی}}{{ب|حیدر زی ما عصای موسی دورست|موسی ما را جز او که کرد عصایی؟}}{{ب|آنچه علی داد در رکوع فزون بود|زآنکه به عمری بداد حاتم طایی}}{{ب|گر تو جز او را به جای او بنشاندی|والله والله که بر طریق خطایی}}{{ب|آل رسول خدای، حبل خدایند|چونش گرفتی، ز چاه جهل برآیی<ref>دیوان ناصرخسرو، قصیده ۴۲.</ref>}}{{پایان شعر}}
ناصرخسرو شرط پیروزی بر [[ابلیس]] را اطاعت و دوستی [[اهل‌بیت(ع)]] می‌داند:
بیت سوم این قصیده ناظر به [[آیه ولایت]] و بیت پایانی به [[آیه وحدت]]<ref>آیه وحدت ؛ سوره آل عمران، آیه ۱۰۳«و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا؛ همه دست به ریسمان خدا بگیرید و پراکنده نشوید.» </ref> اشاره دارد.
{{شعر جدید
|یاری ندهد تو را بر این دیو\\جز طاعت و حب آل یاسین
گرد دل خود ز دوستیشان\\بر دیو حصار ساز و پرچین
در باغ شریعت پیمبر\\کس نیست جز آل او دهاقین<ref>دیوان ناصرخسرو، قصیده ۱۷۵.</ref>
}}


ناصرخسرو شرط پیروزی بر [[ابلیس]] را اطاعت و دوستی [[اهل‌بیت(ع)]] می‌داند:
{{شعر|}}{{ب|یاری ندهد تو را بر این دیو|جز طاعت و حب آل یاسین}}{{ب|گرد دل خود ز دوستیشان|بر دیو حصار ساز و پرچین}}{{ب|در باغ شریعت پیمبر|کس نیست جز آل او دهاقین<ref>دیوان ناصرخسرو، قصیده ۱۷۵.</ref>}}{{پایان شعر}}
وی نشان [[شیعه]] را مبارزه برای دین و [[قرآن]] بیان می‌کند:
وی نشان [[شیعه]] را مبارزه برای دین و [[قرآن]] بیان می‌کند:
{{شعر|}}{{ب|مبارزان سپاه شریعتیم و قرآن|از آنکه شیعت حیدر، سوار کراریم<ref>دیوان ناصرخسرو، قصیده۱۵۱.</ref>}}{{پایان شعر}}
{{شعر جدید
|مبارزان سپاه شریعتیم و قرآن\\از آنکه شیعت حیدر، سوار کراریم<ref>دیوان ناصرخسرو، قصیده ۱۵۱.</ref>
}}


این شاعر به جهت همین اعتقادات مورد حمله، [[تهمت]] و آزار قرارمی‌گیرد. در این باره سروده است:
این شاعر به جهت همین اعتقادات مورد حمله، [[تهمت]] و آزار قرارمی‌گیرد. در این باره سروده است:
{{شعر|}}{{ب|گر گفتم از رسول، علی خلق را وصیست|سوی شما سزای مساوی چرا شدم؟}}{{ب|ورگفتم اهل مدح و ثنا آل مصطفاست|چون زی شما سزای جفا و هجا شدم}}{{ب|عیبم همی کنند بدانچهام به دوست فخر|فخرم بدانکه شیعت اهل عبا شدم<ref>دیوان ناصرخسرو، قصیده۱۵۴.</ref>}}{{پایان شعر}}
{{شعر جدید
|گر گفتم از رسول، علی خلق را وصیست\\سوی شما سزای مساوی چرا شدم؟
ورگفتم اهل مدح و ثنا آل مصطفاست\\چون زی شما سزای جفا و هجا شدم
عیبم همی کنند بدانچهام به دوست فخر\\فخرم بدانکه شیعت اهل عبا شدم<ref>دیوان ناصرخسرو، قصیده ۱۵۴.</ref>
}}
گویاعلت رفتن ناصر خسرو به دره یمگان همین مدح وثنای [[اهل‌بیت(ع)]] و بیان دیدگاه‌های شیعی اوست، که در این رابطه می‌سراید:
گویاعلت رفتن ناصر خسرو به دره یمگان همین مدح وثنای [[اهل‌بیت(ع)]] و بیان دیدگاه‌های شیعی اوست، که در این رابطه می‌سراید:
{{شعر|}}{{ب|شو سخن گستر ز حیدر گر نیندیشی از آن|همچو بر من کوه یمگان بر تو بر زندان کنند<ref>دیوان ناصرخسرو، قصیده ۵۹.</ref>}}{{پایان شعر}}
{{شعر جدید
|شو سخن گستر ز حیدر گر نیندیشی از آن\\همچو بر من کوه یمگان بر تو بر زندان کنند <ref>دیوان ناصرخسرو، قصیده ۵۹.</ref>
}}


=== نهج البلاغه در شعر ناصر خسرو===
=== نهج البلاغه در شعر ناصر خسرو===
در دیوان این شاعر مضمون‌ها و اندرزهایی دیده می‌شود که ترجمه و یا برگرفته از سخنان [[امام علی(ع)]] است.<ref>شهیدی، بهره ادبیات از سخنان علی علیه‌السلام، ۱۳۶۰ش، ص۲۰۹.</ref> [[سیدجعفر شهیدی]] می‌گوید: سراسر دیوان ناصر خسرو تا آن جایی که من استقصاء کرده‌ام، بیش از شصت مورد، عیناً گفتار امام علی(ع) را در قالب نظم آورده است.<ref>شهیدی، بهره گیری ادبیات فارسی از نهج البلاغه، ۱۳۶۳ش، ص۱۸۵.</ref> نظیراین بیت که مضمون خطبه اول نهج البلاغه است:
در دیوان این شاعر مضمون‌ها و اندرزهایی دیده می‌شود که ترجمه و یا برگرفته از سخنان [[امام علی(ع)]] است.<ref>شهیدی، بهره ادبیات از سخنان علی علیه‌السلام، ۱۳۶۰ش، ص۲۰۹.</ref> [[سیدجعفر شهیدی]] می‌گوید: سراسر دیوان ناصر خسرو تا آن جایی که من استقصاء کرده‌ام، بیش از شصت مورد، عیناً گفتار امام علی(ع) را در قالب نظم آورده است.<ref>شهیدی، بهره گیری ادبیات فارسی از نهج البلاغه، ۱۳۶۳ش، ص۱۸۵.</ref> نظیراین بیت که مضمون خطبه اول نهج البلاغه است:
{{شعر|}}{{ب|خداوندی که در وحدت قدیمست از همه اشیاء|نه‌اندر وحدتش کثرت به محدث زین همه تنها<ref>دیوان ناصر خسرو،قصیده۳۱</ref>}}{{پایان شعر}}
{{شعر جدید
وی در قصیده‌ای با ردیف علی، خیلی از خصوصیات و ویژگی‌های امام علی را به نظم آورده و اعتقاد کامل خود به حضرت علی(ع) را این گونه ابراز می‌کند:
|خداوندی که در وحدت قدیمست از همه اشیاء\\نه‌اندر وحدتش کثرت به محدث زین همه تنها<ref>دیوان ناصر خسرو، قصیده ۳۱</ref>
{{شعر|}}{{ب|بهار دل دوستار علی|همیشه پر است از نگار علی}}{{ب|از امت سزای بزرگی و فخر|کسی نیست جز دوستدار علی}}{{ب|ازیرا کز ابلیس ایمن شدست|دل شیعت اندر حصار علی}}{{ب|علی از تبار رسول است و نیست| مگر شیعت حق تبار علی}}{{ب|به صد سال اگر مدح گوید کسی|نگوید یکی از هزار علی}}{{ب|به مردی و علم به زهد و سخا| بنازم بدین هر چهارِ علی<ref>دیوان ناصر خسرو،قصیده۲۶۳</ref>}}{{پایان شعر}}
}}
این قصیده، مجموعه‌ کاملی از معتقدات ناصرخسروست که به طور پراکنده درآثارش آمده است. او در واقع ستاینده‌ شجاعت، دلاوری و مردانگی حضرت است. امام علی در شعر او، دلاور عرصه جنگ، یاری گر دین خدا و آراسته به بهترین صفات انسانی است.<ref>محقق،تحلیل اشعار ناصر خسرو،۱۳۶۸ش، ص۲۶.</ref>
وی در قصیده‌ای با ردیف علی، خیلی از خصوصیات و ویژگی‌های امام علی را به نظم آورده و اعتقاد کامل خود به حضرت علی (ع) را این گونه ابراز می‌کند:
 
{{شعر جدید
===کربلا در شعر ناصرخسرو===
|بهار دل دوستار علی\\همیشه پر است از نگار علی
برخی معتقدند ناصر خسرو بر غنای اشعار حسینی افزوده است.<ref>حجازی، حسین‌بن علی(ع) در آیینه شعر، ص۶۱-۶۸</ref> او ابیاتی درباره شهادت [[امام حسین(ع)]] و [[واقعه کربلا]] دارد و از قاتلان او به زشتی یاد می‌کند و آنان را به سگان مست تشبیه می‌نماید.
از امت سزای بزرگی و فخر\\کسی نیست جز دوستدار علی
{{شعر|}}{{ب|بی عصا رفتن نیابد چون همی بینی که سگ|مر غریبان را همی جامه به درد بی‌عصا}}{{ب|پاره کرده‌ستند جامۀ دین بر تو بر، لاجرم|آن سگان مست گشته روز حرب کربلا}}{{ب|آن سگان کز خون فرزندانش می‌جویند جاه|روز محشر سوی آن میمون و بی‌همتا نیا}}{{ب|آن سگان که‌ت جان نگردد بی‌عوار از عیب‌شان|تا نشویی تن به آب دوستی‌ِ اهل عبا}}{{ب|تا نشویی تن به آب دوستی‌ِ اهل عبا|نشنود گوشت ز رضوان جز سلام و مرحبا<ref>دیوان ناصر خسرو،قصیده۱۱</ref>}}{{پایان شعر}}
زیرا کز ابلیس ایمن شدست\\دل شیعت اندر حصار علی
در موارددیگر اشاره به «خون حسین» می‌کند مانند:
علی از تبار رسول است و نیست\\مگر شیعت حق تبار علی
{{شعر|}}{{ب|من که ز خون حسین پر غم و دردم|شاد چگونه کنند خون رزانم}}{{ب|از تو بدین کارها بماندم شاید|گرچه نشاید همی که از تو بمانم<ref>دیوان ناصر خسرو، قصیده‌۱۶۶</ref> }}{{پایان شعر}}
به صد سال اگر مدح گوید کسی\\نگوید یکی از هزار علی
به مردی و علم به زهد و سخا\\بنازم بدین هر چهارِ علی<ref>دیوان ناصر خسرو، قصیده ۲۶۳</ref>
}}
این قصیده، مجموعه کاملی از معتقدات ناصرخسروست که به‌طور پراکنده درآثارش آمده است. او در واقع ستاینده شجاعت، دلاوری و مردانگی حضرت است. امام علی در شعر او، دلاور عرصه جنگ، یاری گر دین خدا و آراسته به بهترین صفات انسانی است.<ref>محقق، تحلیل اشعار ناصر خسرو، ۱۳۶۸ش، ص۲۶.</ref>


{{شعر|}}{{ب|حاکم در خلوت خوبان به روز|نیم شبان محتسب اندر شراب}}{{ب|خون حسین آن بچشد در صبوح|وین بخورد ز اشتر صالح کباب<ref>دیوان ناصر خسرو،قصیده‌۱۹</ref> }}{{پایان شعر}}  
=== کربلا در شعر ناصرخسرو ===
برخی معتقدند ناصر خسرو بر غنای اشعار حسینی افزوده است.<ref>حجازی، حسین‌بن علی (ع) در آیینه شعر، ص۶۱–۶۸</ref> او ابیاتی دربارهٔ شهادت [[امام حسین(ع)]] و [[واقعه کربلا]] دارد و از قاتلان او به زشتی یاد می‌کند و آنان را به سگان مست تشبیه می‌نماید.
{{شعر جدید
|بی عصا رفتن نیابد چون همی بینی که سگ\\مر غریبان را همی جامه به درد بی‌عصا
پاره کرده‌ستند جامهٔ دین بر تو بر، لاجرم\\آن سگان مست گشته روز حرب کربلا
آن سگان کز خون فرزندانش می‌جویند جاه\\روز محشر سوی آن میمون و بی‌همتا نیا
آن سگان که‌ت جان نگردد بی‌عوار از عیب‌شان\\تا نشویی تن به آب دوستیِ اهل عبا
تا نشویی تن به آب دوستیِ اهل عبا\\نشنود گوشت ز رضوان جز سلام و مرحبا<ref>دیوان ناصر خسرو، قصیده ۱۱</ref>
}}
در موارددیگر اشاره به «خون حسین» می‌کند مانند:
{{شعر جدید
|من که ز خون حسین پر غم و دردم\\شاد چگونه کنند خون رزانم
از تو بدین کارها بماندم شاید\\گرچه نشاید همی که از تو بمانم<ref>دیوان ناصر خسرو، قصیده ۱۶۶</ref>
}}
{{سخ}}
{{شعر جدید
|حاکم در خلوت خوبان به روز\\نیم شبان محتسب اندر شراب
خون حسین آن بچشد در صبوح\\وین بخورد ز اشتر صالح کباب<ref>دیوان ناصر خسرو، قصیده ۱۹</ref>
}}
وی با اظهار تأسف و اندوه بر شریعت اسلام که بدانجا رسیده است که مسلمانان سر [[امام حسین]] فرزند [[پیامبر]] را به طمع دنیا از تن جدا می‌کنند:
وی با اظهار تأسف و اندوه بر شریعت اسلام که بدانجا رسیده است که مسلمانان سر [[امام حسین]] فرزند [[پیامبر]] را به طمع دنیا از تن جدا می‌کنند:
{{شعر|}}{{ب|شاید که بگریند بر آن دین که بدو در|فرزند نبی را بکشند از قبل زر}}{{ب|ور یار رسول است کشنده پسر او|پس هیچ مر او را نه عدو بود و نه کافر<ref>دیوان ناصر خسرو،قصیده‌۹۸</ref>}}{{پایان شعر}}
{{شعر جدید
در نهایت ناصرخسرو در قصیدۀ شمارۀ ۱۹۷ دیوانش، با مطلع «از کین بت‌پرستان در هند و چین و ماچین/ پردرد گشت جانت رخ زرد و روی پر چین» به [[لعن]] قاتلان [[امام حسین(ع)]] پرداخته، می‌گوید:
|شاید که بگریند بر آن دین که بدو در\\فرزند نبی را بکشند از قبل زر
 
ور یار رسول است کشنده پسر او\\پس هیچ مر او را نه عدو بود و نه کافر<ref>دیوان ناصر خسرو، قصیده ۹۸</ref>
{{شعر|}}{{ب|لعنت کنم بر آن بت کز امت محمد|او بود جاهلان را ز اول بت نخستین}}{{ب|لعنت کنم بر آن بت کز فاطمه فدک را|بستد به قهر تا شد رنجور و خوار و غمگین}}{{ب|لعنت کنم بر آن بت کو کرد و شیعت او|حلق حسین تشنه در خون خضاب و رنگین}}{{پایان شعر}}
}}
در نهایت ناصرخسرو در قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹۷ دیوانش، با مطلع
{{شعر جدید
|«از کین بت‌پرستان در هند و چین و ماچین\\پردرد گشت جانت رخ زرد و روی پر چین»
}}به [[لعن]] قاتلان [[امام حسین(ع)]] پرداخته، می‌گوید:
{{شعر جدید
|لعنت کنم بر آن بت کز امت محمد\\او بود جاهلان را ز اول بت نخستین
لعنت کنم بر آن بت کز فاطمه فدک را\\بستد به قهر تا شد رنجور و خوار و غمگین
لعنت کنم بر آن بت کو کرد و شیعت او\\حلق حسین تشنه در خون خضاب و رنگین
}}


==آثار==
==آثار==