اسیران کربلا: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(ویکی سازی) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{سوگواری محرم}} | {{سوگواری محرم}} | ||
'''اسیران کربلا''' | '''اسیران کربلا''' بازماندگان [[واقعه کربلا]] همچون [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد(ع)]]، امام چهارم شیعیان و [[حضرت زینب سلام الله علیها|حضرت زینب(س)]] که به اسارت [[لشکر عمر بن سعد]] درآمدند. اسرا به دستور [[عمر بن سعد]]، شب [[۱۱ محرم|یازدهم محرم]] در [[کربلا]] نگه داشته شدند و بعد از ظهر روز یازدهم، به [[کوفه]] نزد [[عبیدالله بن زیاد]] برده شدند. ابن زیاد، اسیران را بر روی محملهایی بدون پرده و پوشش و با همراهی گروهی از جمله [[شمر بن ذی الجوشن|شمر]] و طارق بن مُحَفِّز به دربار [[یزید بن معاویه]] در [[شام]] فرستاد. او دست و پای برخی همچون امام سجاد(ع) را غل و زنجیر کرد. | ||
امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) با سخنان خود در هنگام اسارت، سبب تحول روحی و پشیمانی برخی از مردم و بنا بر نقلی پشیمانی یزید (هر چند به صورت ظاهری) از جنایات واقداماتش شدند. | امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) با سخنان خود در هنگام اسارت، سبب تحول روحی و پشیمانی برخی از مردم و بنا بر نقلی پشیمانی یزید (هر چند به صورت ظاهری) از جنایات واقداماتش شدند. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
در روایاتی منسوب به امام سجاد(ع)، شیوه رفتار مأموران ابن زیاد اینگونه نقل شده است: علی بن حسین(ع) را بر شتری لاغر و لَنگ که جهاز آن چوبی و بدون زیرانداز بوده، سوار کردهاند؛ در حالیکه سر [[امام حسین(ع)]] بر نیزه، زنان پشت سر و نیزهها گرداگرد آنها بودند. اگر اشکی از چشم یکی از آنها جاری میشد، با نیزه بر سرش میزدند تا زمانی که وارد شام شدند.<ref>سید بن طاووس، الاقبال، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۸۹.</ref> | در روایاتی منسوب به امام سجاد(ع)، شیوه رفتار مأموران ابن زیاد اینگونه نقل شده است: علی بن حسین(ع) را بر شتری لاغر و لَنگ که جهاز آن چوبی و بدون زیرانداز بوده، سوار کردهاند؛ در حالیکه سر [[امام حسین(ع)]] بر نیزه، زنان پشت سر و نیزهها گرداگرد آنها بودند. اگر اشکی از چشم یکی از آنها جاری میشد، با نیزه بر سرش میزدند تا زمانی که وارد شام شدند.<ref>سید بن طاووس، الاقبال، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۸۹.</ref> | ||
== حضور اسرا در شام== | ==حضور اسرا در شام== | ||
درباره رخدادهای ورود اسرا به [[شام]]، چگونگی برخورد با آنها، محل اقامت و خطبهخوانی برخی از اسیران، گزارشهایی در منابع تاریخی وجود دارد. بنا بر این گزارشها، ورود سرهای شهیدان به شام در روز [[۱ صفر|اول صفر]] بوده است.<ref>ابوریحان بیرونی، آثار الباقیة، ۱۳۸۶ش، ص۵۲۷.</ref> در این روز اسیران را از دروازه «توما» یا «[[باب الساعات|ساعات]]» وارد شهر کرده و بنا به نقل [[سهل بن سعد ساعدی|سهل بن سعد]]، شهر را به دستور یزید، آذینبندی بینظیری کرده بودند.( فصارت بحیث لم تر عین مثلها)<ref>شیخ صدوق، امالی، ۱۴۱۷ق، مجلس ۳۱، ص۲۳۰.</ref>و پانصد هزار نفر از مردم در حالی که جامه نو پوشیده و دف، طبل، بوق و دهل میزدند به تماشای اسیران آمده بودند.<ref>شعرانی، دمع السجوم، ۱۳۷۴ق، ص۲۴۲.</ref> براساس گزارش برخی منابع سه روز اسیران را بیرون شهر و پشت دروازه نگاه داشتند تا شهر را آذین ببندند.<ref> قمی، نفس المهموم، المکتبة الحیدریة، ص۳۹۴.</ref> | درباره رخدادهای ورود اسرا به [[شام]]، چگونگی برخورد با آنها، محل اقامت و خطبهخوانی برخی از اسیران، گزارشهایی در منابع تاریخی وجود دارد. بنا بر این گزارشها، ورود سرهای شهیدان به شام در روز [[۱ صفر|اول صفر]] بوده است.<ref>ابوریحان بیرونی، آثار الباقیة، ۱۳۸۶ش، ص۵۲۷.</ref> در این روز اسیران را از دروازه «توما» یا «[[باب الساعات|ساعات]]» وارد شهر کرده و بنا به نقل [[سهل بن سعد ساعدی|سهل بن سعد]]، شهر را به دستور یزید، آذینبندی بینظیری کرده بودند.( فصارت بحیث لم تر عین مثلها)<ref>شیخ صدوق، امالی، ۱۴۱۷ق، مجلس ۳۱، ص۲۳۰.</ref>و پانصد هزار نفر از مردم در حالی که جامه نو پوشیده و دف، طبل، بوق و دهل میزدند به تماشای اسیران آمده بودند.<ref>شعرانی، دمع السجوم، ۱۳۷۴ق، ص۲۴۲.</ref> براساس گزارش برخی منابع سه روز اسیران را بیرون شهر و پشت دروازه نگاه داشتند تا شهر را آذین ببندند.<ref> قمی، نفس المهموم، المکتبة الحیدریة، ص۳۹۴.</ref> | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
[[پرونده:جایگاه اسرای کربلا.jpg|بندانگشتی|تصویر محل استقرار اسرای کربلا در [[مسجد اموی]] دمشق.]] | [[پرونده:جایگاه اسرای کربلا.jpg|بندانگشتی|تصویر محل استقرار اسرای کربلا در [[مسجد اموی]] دمشق.]] | ||
*'''ورود اسرا به کاخ یزید:''' پس از ورود اسیران کربلا به شام، [[زحر بن قیس جعفی|زَحر بن قَیس]] و یا [[شمر بن ذیالجوشن]] <ref>قمی، نفس المهموم، المکتبة الحیدریة، ص۳۹۶.</ref> جزئیات [[واقعه کربلا]] را به یزید گزارش کرد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۶۰.</ref> یزید پس از شنیدن گزارش، دستور داد کاخ را تزیین کرده، بزرگان شام را دعوت و اسیران را به قصر وارد کنند.<ref>طبری، تاریخ الامم والملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۶۱.</ref> گزارشها حاکی از آن است که اسیران را در حالی وارد مجلس یزید کردند که با طناب به هم بسته بودند.<ref>ابن طاووس، الملهوف، ۱۴۱۷ق، ص۲۱۳.</ref> در این هنگام [[فاطمه دختر امام حسین(ع)]] گفت: ای یزید! شایسته است دختران [[رسول خدا(ص)]] اسیر باشند؟ در این هنگام حاضران و اهل خانه یزید گریستند.<ref>ابن نما، مثیر الاحزان، ۱۴۰۶ق، ص۹۹.</ref> | *'''ورود اسرا به کاخ یزید:''' پس از ورود اسیران کربلا به شام، [[زحر بن قیس جعفی|زَحر بن قَیس]] و یا [[شمر بن ذیالجوشن]] <ref>قمی، نفس المهموم، المکتبة الحیدریة، ص۳۹۶.</ref> جزئیات [[واقعه کربلا]] را به یزید گزارش کرد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۶۰.</ref> یزید پس از شنیدن گزارش، دستور داد کاخ را تزیین کرده، بزرگان شام را دعوت و اسیران را به قصر وارد کنند.<ref>طبری، تاریخ الامم والملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۶۱.</ref> گزارشها حاکی از آن است که اسیران را در حالی وارد مجلس یزید کردند که با طناب به هم بسته بودند.<ref>ابن طاووس، الملهوف، ۱۴۱۷ق، ص۲۱۳.</ref> در این هنگام [[فاطمه دختر امام حسین(ع)]] گفت: ای یزید! شایسته است دختران [[رسول خدا(ص)]] اسیر باشند؟ در این هنگام حاضران و اهل خانه یزید گریستند.<ref>ابن نما، مثیر الاحزان، ۱۴۰۶ق، ص۹۹.</ref> | ||
*'''برخورد یزید با سر مقدس امام (ع) در حضور اسیران:''' یزید در حضور اسیران، سر امام حسین(ع) را در ظرف طلا گذاشته<ref>خوارزمی، مقتل، ۱۳۶۷ق، ج۲، ص۶۴.</ref> و با چوبدستی به آن میزد.<ref>یعقوبی، تاریخ، دار صادر، ج۲، ص۶۴.</ref> به گزارش ابن اثیر وقتی [[سکینه دختر امام حسین(ع)|سکینه]] و فاطمه، دختران امام حسین(ع)، این موضوع را دیدند، چنان فریاد زدند که زنان یزید و دختران [[معاویة بن ابوسفیان]] به گریه افتادند.<ref>ابن اثیر، الکامل، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۵۷۷.</ref> بنابر روایتی از [[امام رضا(ع)]] که [[شیخ صدوق]] نقل کرده، یزید سر امام حسین(ع) را در تشتی گذاشت و بر روی آن میز غذا نهاد. سپس با یارانش سرگرم غذا خوردن شد و پس از آن، میز بازی [[شطرنج]] را روی آن تشت گذاشت و با یارانش به بازی شطرنج مشغول شد. گفتهاند او هنگامی که در بازی میبرد، جام [[آب جو]] را گرفته مینوشید و تهمانده آن را در کنار تشت که سر بریده امام در آن بود، بر زمین میریخت.<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۵، ح۵۰.</ref> سکینه(س) در باره یزید گفته است: به خدا سوگند! هرگز کسی را سخت دلتر، کافرتر و جفاکارتر از یزید ندیدم که به سر پدرم در مجلسی که برپا کرده بود مینگریست و شعر میخواند.<ref>قمی، نفس المهموم المکتبة الحیدریة، ص۳۹۶.</ref> | *'''برخورد یزید با سر مقدس امام (ع) در حضور اسیران:''' یزید در حضور اسیران، سر امام حسین(ع) را در ظرف طلا گذاشته<ref>خوارزمی، مقتل، ۱۳۶۷ق، ج۲، ص۶۴.</ref> و با چوبدستی به آن میزد.<ref>یعقوبی، تاریخ، دار صادر، ج۲، ص۶۴.</ref> به گزارش ابن اثیر وقتی [[سکینه دختر امام حسین(ع)|سکینه]] و فاطمه، دختران امام حسین(ع)، این موضوع را دیدند، چنان فریاد زدند که زنان یزید و دختران [[معاویة بن ابوسفیان]] به گریه افتادند.<ref>ابن اثیر، الکامل، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۵۷۷.</ref> بنابر روایتی از [[امام رضا(ع)]] که [[شیخ صدوق]] نقل کرده، یزید سر امام حسین(ع) را در تشتی گذاشت و بر روی آن میز غذا نهاد. سپس با یارانش سرگرم غذا خوردن شد و پس از آن، میز بازی [[شطرنج]] را روی آن تشت گذاشت و با یارانش به بازی شطرنج مشغول شد. گفتهاند او هنگامی که در بازی میبرد، جام [[آب جو]] را گرفته مینوشید و تهمانده آن را در کنار تشت که سر بریده امام در آن بود، بر زمین میریخت.<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۵، ح۵۰.</ref> سکینه(س) در باره یزید گفته است: به خدا سوگند! هرگز کسی را سخت دلتر، کافرتر و جفاکارتر از یزید ندیدم که به سر پدرم در مجلسی که برپا کرده بود مینگریست و شعر میخواند.<ref>قمی، نفس المهموم المکتبة الحیدریة، ص۳۹۶.</ref> | ||
*'''اعتراض حاضران:''' عدهای از حاضران، به رفتار یزید در مجلس اعتراض کردند؛ از جمله [[یحیی بن حکم]]، برادر [[مروان بن حکم]] که یزید با مشت به سینه وی زد.<ref>طبری، تاریخ الامم والملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۶۵.</ref> [[ابوبرزه اسلمی|اَبوبَرْزه اَسْلَمی]] نیز اعتراض کرد و به دستور یزید از مجلس اخراج شد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف،۱۴۱۷ق، ج۳، ص۴۱۶.</ref> | *'''اعتراض حاضران:''' عدهای از حاضران، به رفتار یزید در مجلس اعتراض کردند؛ از جمله [[یحیی بن حکم]]، برادر [[مروان بن حکم]] که یزید با مشت به سینه وی زد.<ref>طبری، تاریخ الامم والملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۶۵.</ref> [[ابوبرزه اسلمی|اَبوبَرْزه اَسْلَمی]] نیز اعتراض کرد و به دستور یزید از مجلس اخراج شد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف،۱۴۱۷ق، ج۳، ص۴۱۶.</ref> | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
طبق گفته نویسندگان [[دانشنامه امام حسین (کتاب)|دانشنامه امام حسین(ع)]]، حرکت خانواده امام حسین(ع) از مدینه شروع و به مدینه ختم شد و حداقل مسیری که آنها در این مدت طی کردند (با فرض رفتن از کوتاهترین مسیر و عدم بازگشت به کربلا) حدود ۴۱۰۰ کیلومتر بود: ۴۳۱ کیلومتر از مدینه به [[مکه]]، ۱۴۴۷ کیلومتر از مکه به کربلا، ۷۰ کیلومتر از کربلا به کوفه، ۹۳۲ کیلومتر از کوفه به دمشق و ۱۲۲۹ کیلومتر از دمشق به مدینه.<ref>محمدی ریشهری، دانشنامه امام حسین(ع)، ۱۳۸۸ش، ج۸، ص۲۳۵.</ref> | طبق گفته نویسندگان [[دانشنامه امام حسین (کتاب)|دانشنامه امام حسین(ع)]]، حرکت خانواده امام حسین(ع) از مدینه شروع و به مدینه ختم شد و حداقل مسیری که آنها در این مدت طی کردند (با فرض رفتن از کوتاهترین مسیر و عدم بازگشت به کربلا) حدود ۴۱۰۰ کیلومتر بود: ۴۳۱ کیلومتر از مدینه به [[مکه]]، ۱۴۴۷ کیلومتر از مکه به کربلا، ۷۰ کیلومتر از کربلا به کوفه، ۹۳۲ کیلومتر از کوفه به دمشق و ۱۲۲۹ کیلومتر از دمشق به مدینه.<ref>محمدی ریشهری، دانشنامه امام حسین(ع)، ۱۳۸۸ش، ج۸، ص۲۳۵.</ref> | ||
== تکنگاری== | ==تکنگاری== | ||
* ''اسیران و جانبازان کربلا''، نوشته محمد مظفری و سعید جمشیدی، قم، انتشارات فراز اندیشه، ۱۳۸۳ش. | * ''اسیران و جانبازان کربلا''، نوشته محمد مظفری و سعید جمشیدی، قم، انتشارات فراز اندیشه، ۱۳۸۳ش. | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
{{پانوشت}} | {{پانوشت}} | ||
== یادداشت == | ==یادداشت== | ||
{{یادداشتها}} | {{یادداشتها}} | ||
خط ۱۴۶: | خط ۱۴۶: | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
* [http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/368383 زینب(ع) رهبر کاروان اسیران کربلا] | * [http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/368383 زینب(ع) رهبر کاروان اسیران کربلا] | ||
* [http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1049760 | *[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1049760 نقش اسیران کربلا در پیروزی نهضت عاشورا] | ||
{{اسیران کربلا}} | {{اسیران کربلا}} | ||