Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۰۰۸
ویرایش
(←منابع) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
[[پرونده:مینیاتور پرتاب کردن ابراهیم(ع) در آتش.jpg|بندانگشتی|تابلو مینیاتوری ابراهیم در گلستان اثر [[محمود فرشچیان]]]] | [[پرونده:مینیاتور پرتاب کردن ابراهیم(ع) در آتش.jpg|بندانگشتی|تابلو مینیاتوری ابراهیم در گلستان اثر [[محمود فرشچیان]]]] | ||
'''سردشدن آتش بر ابراهیم''' نجات اعجازگونه [[ابراهیم (پیامبر)|ابراهیم]] از آتشی است که [[نمرود]] و بتپرستان بهخاطر [[بتشکنی ابراهیم|بتشکنی او]] آماده کرده بودند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۳، ص۴۳۳-۴۴۶.</ref> [[قرآن|قرآن]] در آیات | '''سردشدن آتش بر ابراهیم''' نجات اعجازگونه [[ابراهیم (پیامبر)|ابراهیم]] از آتشی است که [[نمرود]] و بتپرستان بهخاطر [[بتشکنی ابراهیم|بتشکنی او]] آماده کرده بودند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۳، ص۴۳۳-۴۴۶.</ref> [[قرآن|قرآن]] در آیات ۵۱ تا ۷۰ از [[سوره انبیاء]]، آیات ۸۵ تا ۹۸ از [[سوره صافات]] و [[آیه ۲۴ سوره عنکبوت]] به این قسمت از زندگی حضرت ابراهیم اشاره کرده است.<ref>مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، ۱۳۷۲ش، ص۳۲۶و۳۲۷و۳۹۹و۴۴۹.</ref> بر اساس [[آیه ۶۹ سوره انبیاء]] خداوند به آتش خطاب میکند که بر ابراهیم سرد و سلامت باش.<ref>مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، ۱۳۷۲ش، ص۳۲۷.</ref> به باور [[تفسیر قرآن|مفسران قرآن]]، این دستور به آتش، [[اراده تکوینی|خطابی تکوینی]] بوده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۴، ص۳۰۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۳، ص۴۴۶.</ref> مفسران در مورد چگونگی [[اراده الهی|اراده خدا]] و سردشدن آتش چند نظر ارائه دادهاند.<ref>سجادیزاده، میرزایی، «نقد و بررسی تفسیر آیه سرد شدن آتش بر ابراهیم(ع)»، ص۱۵۸.</ref> برخی از آرای آنها چنین است: | ||
*ماهیت آتش دگرگون و به گلستان تبدیل شد.<ref>طیب، اطیب البیان، ۱۳۶۹ش، ج۹، ص۲۰۸.</ref> | *ماهیت آتش دگرگون و به گلستان تبدیل شد.<ref>طیب، اطیب البیان، ۱۳۶۹ش، ج۹، ص۲۰۸.</ref> | ||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
*این مسئله [[معجزه|اعجاز الهی]] است و ما قادر به پاسخگویی نیستیم.<ref>فضلالله، من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱۵، ص۲۴۱.</ref> | *این مسئله [[معجزه|اعجاز الهی]] است و ما قادر به پاسخگویی نیستیم.<ref>فضلالله، من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱۵، ص۲۴۱.</ref> | ||
بهنوشتهٔ برخی [[فهرست تفسیرهای شیعه|تفاسیر]] ماجرای این واقعه چنین است: ابراهیم در حدود ۱۶ سالگی<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۳، ص۴۳۶.</ref> هنگامی که مردم برای جشن سالانه خود از شهر خارج شده بودند با تبر به [[بتشکنی ابراهیم|تکهتکه کردن بتها]] پرداخت، سپس تبر را بر دوش بت بزرگ گذاشت.<ref>مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۸۴و۸۳؛ تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۴۳۷و۴۳۶.</ref> شخصی که از دشمنی ابراهیم با بتها خبر داشت نام او را افشا کرد. دادگاهی برای ابراهیم تشکیل شد و او برای تحقیر باورهای بتپرستان بت بزرگ را انجام دهنده این کار دانست؛ اما آنها باور نکردند. سرانجام به عنوان مجازات او را به سوزاندن در آتش محکوم کردند. [[شرک|مشرکان]] مردم را در انجام این کار تشویق کردند و مشارکت در سوزاندن ابراهیم را یاری رساندن به خدایان دانستند<ref>مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، ۱۳۷۲ش، ص۳۲۷.</ref> بهگونهای که برخی برای برآورده شدن حاجات خود [[نذر]] هیزم و برخی دیگر که در شُرف مرگ و مرض بودند از اموال خود [[وصیت]] به خرید هیزم برای سوزاندن ابراهیم میکردند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۳، ص۴۴۴؛ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۸۷.</ref> آتش به قدری زیاد شد که کسی نتوانست ابراهیم را به داخل | بهنوشتهٔ برخی [[فهرست تفسیرهای شیعه|تفاسیر]] ماجرای این واقعه چنین است: ابراهیم در حدود ۱۶ سالگی<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۳، ص۴۳۶.</ref> هنگامی که مردم برای جشن سالانه خود از شهر خارج شده بودند با تبر به [[بتشکنی ابراهیم|تکهتکه کردن بتها]] پرداخت، سپس تبر را بر دوش بت بزرگ گذاشت.<ref>مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۸۴و۸۳؛ تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۴۳۷و۴۳۶.</ref> شخصی که از دشمنی ابراهیم با بتها خبر داشت نام او را افشا کرد. دادگاهی برای ابراهیم تشکیل شد و او برای تحقیر باورهای بتپرستان بت بزرگ را انجام دهنده این کار دانست؛ اما آنها باور نکردند. سرانجام به عنوان مجازات او را به سوزاندن در آتش محکوم کردند. [[شرک|مشرکان]] مردم را در انجام این کار تشویق کردند و مشارکت در سوزاندن ابراهیم را یاری رساندن به خدایان دانستند<ref>مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، ۱۳۷۲ش، ص۳۲۷.</ref> بهگونهای که برخی برای برآورده شدن حاجات خود [[نذر]] هیزم و برخی دیگر که در شُرف مرگ و مرض بودند از اموال خود [[وصیت]] به خرید هیزم برای سوزاندن ابراهیم میکردند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۳، ص۴۴۴؛ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۸۷.</ref> آتش به قدری زیاد شد که کسی نتوانست ابراهیم را به داخل آتش بیندازد. در این میان [[ابلیس]] پیشنهاد استفاده از منجنیق را داد. ابراهیم را در منجنیق گذاشتند و به سمت آتش پرتاب کردند.<ref>طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۸۵-۸۷؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۳، ص۴۳۶و۴۴۶.</ref> | ||
طبق بعضی از [[حدیث|روایات]] هنگام پرتاب شدن به سمت آتش، گفتگویی میان ابراهیم و بعضی از [[فرشته|فرشتگان الهی]] صورت گرفته است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۲، ص۲۴؛ طبرسی، الإحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۴۸.</ref> بنابر این روایات فرشتگان از خدا درخواست نجات او را کردند. خداوند نیز به آنها اذن یاری میدهد. ابراهیم از پیشنهاد کمک آنها ابراز بینیازی میکند. در نهایت [[جبرئیل]] به او پیشنهاد میدهد از خدا طلب کمک کند. ابراهیم در پاسخ به او، خداوند را عالِم به حالش میداند و از این درخواست نیز خودداری میکند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۸، ص۱۵۵.</ref> در برخی روایات نیز [[دعا|دعاهایی]] از زبان ابراهیم نقل شده است؛ نظیر «یا اللَّهُ یا وَاحِدُ یا أَحَدُ یا صَمَدُ یا مَنْ لَمْ یلِدْ وَ لَمْ یولَدْ وَ لَمْ یکنْ لَهُ کفُواً أَحَد» «ای الله، ای یکتا، ای بیهمتا، ای خدای صمد و بزرگ که همه دست نیاز به سویش دارند، ای خدایی که هرگز نزاده و زاده نشد، و هرگز شبیه و نظیر ندارد.» یا «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ لَمَّا آمَنْتَنِی فَجَعَلَهَا بَرْداً وَ سَلاماً»«بار خدایا از تو میخواهم که به حق محمد و آل محمد مرا از این آتش ایمن بداری و خداوند هم آتش را برای او سرد و سلامت قرار داد.»<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۲، ص۲۴؛ طبرسی، الإحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۴۸.</ref> | طبق بعضی از [[حدیث|روایات]] هنگام پرتاب شدن به سمت آتش، گفتگویی میان ابراهیم و بعضی از [[فرشته|فرشتگان الهی]] صورت گرفته است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۲، ص۲۴؛ طبرسی، الإحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۴۸.</ref> بنابر این روایات فرشتگان از خدا درخواست نجات او را کردند. خداوند نیز به آنها اذن یاری میدهد. ابراهیم از پیشنهاد کمک آنها ابراز بینیازی میکند. در نهایت [[جبرئیل]] به او پیشنهاد میدهد از خدا طلب کمک کند. ابراهیم در پاسخ به او، خداوند را عالِم به حالش میداند و از این درخواست نیز خودداری میکند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۸، ص۱۵۵.</ref> در برخی روایات نیز [[دعا|دعاهایی]] از زبان ابراهیم نقل شده است؛ نظیر «یا اللَّهُ یا وَاحِدُ یا أَحَدُ یا صَمَدُ یا مَنْ لَمْ یلِدْ وَ لَمْ یولَدْ وَ لَمْ یکنْ لَهُ کفُواً أَحَد» «ای الله، ای یکتا، ای بیهمتا، ای خدای صمد و بزرگ که همه دست نیاز به سویش دارند، ای خدایی که هرگز نزاده و زاده نشد، و هرگز شبیه و نظیر ندارد.» یا «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ لَمَّا آمَنْتَنِی فَجَعَلَهَا بَرْداً وَ سَلاماً»«بار خدایا از تو میخواهم که به حق محمد و آل محمد مرا از این آتش ایمن بداری و خداوند هم آتش را برای او سرد و سلامت قرار داد.»<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۲، ص۲۴؛ طبرسی، الإحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۴۸.</ref> |