۱۷٬۸۳۰
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) (←منابع) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''پشیمانی ابوبکر'''، ابراز تأسف و پشیمانی [[ابوبکر بن ابیقحافه|ابوبکر]] از دستورِ [[واقعه هجوم به خانه حضرت فاطمه(س)|هجوم به خانه حضرت زهرا(س)]] و بر عهده گرفتن [[خلافت]] پس از [[رحلت پیامبر(ص)|درگذشت پیامبر(ص)]]. این پشیمانی در آخرین ساعتهای عُمْر او و در حضور [[عبدالرحمن بن عوف]] بوده است. این ابراز پشیمانی ابوبکر، در برخی منابع [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]]، با تفاوتهایی در متن آن آمده است. محمد اللهاکبری | '''پشیمانی ابوبکر'''، ابراز تأسف و پشیمانی [[ابوبکر بن ابیقحافه|ابوبکر]] از دستورِ [[واقعه هجوم به خانه حضرت فاطمه(س)|هجوم به خانه حضرت زهرا(س)]] و بر عهده گرفتن [[خلافت]] پس از [[رحلت پیامبر(ص)|درگذشت پیامبر(ص)]]. این پشیمانی در آخرین ساعتهای عُمْر او و در حضور [[عبدالرحمن بن عوف]] بوده است. این ابراز پشیمانی ابوبکر، در برخی منابع [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]]، با تفاوتهایی در متن آن آمده است. [[محمد اللهاکبری]] در مقالهای با عنوان «حدیث پشیمانی» به ابعاد مختلف ابراز پشیمانی ابوبکر در پایان عمر پرداخته است. به گفته [[عبدالحسین امینی|علامه امینی]]، پشیمانی ابوبکر؛ بخصوص درباره حمله به خانه و مسئله خلافت، نشان از بیتدبیری خلیفه و انجام کاری به دور از شرع و قانون توسط اوست که در موقع مرگ، از آن کارها پشیمان شد. | ||
برخی عالمان اهلسنت درباره یکی از راویان اظهار پشیمانی ابوبکر به نام [[علوان بن داود]] تردید کرده و معتقدند «علوان همین یک روایت را نقل کرده و به آن شناخته میشود»؛ اما گفته شده رجالیان اهلسنت، همانند این جمله را در ذیل نام [[حدیث|راویانی]] میآورند که حدیثی برای کاستن شأن [[صحابه]] نقل کنند. | برخی عالمان اهلسنت درباره یکی از راویان اظهار پشیمانی ابوبکر به نام [[علوان بن داود]] تردید کرده و معتقدند «علوان همین یک روایت را نقل کرده و به آن شناخته میشود»؛ اما گفته شده رجالیان اهلسنت، همانند این جمله را در ذیل نام [[حدیث|راویانی]] میآورند که حدیثی برای کاستن شأن [[صحابه]] نقل کنند. | ||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
این ابراز پشیمانی ابوبکر، در برخی دیگر از منابع [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]]؛ همچون الاموال نوشته ابوعبید قاسم بن سلام،<ref name=":0">ابوعبید، الأموال، ۱۴۰۸ق، ص۱۷۴.</ref> تاریخ مدینه دمشق تألیف اِبنعَساکِر،<ref name=":1">ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۳۰، ص۴۲۲.</ref> اَلمُعْجَمُ الکَبیر تألیف طَبَرانی،<ref name=":2">طبرانی، المعجم الکبیر، قاهره، ج۱، ص۶۲.</ref> تاریخ الاسلام تألیف ذَهَبی<ref name=":3">ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۱۱۸.</ref> همراه با تفاوتهایی در متن آن آمده است.<ref>نگاه کنید به: اللهاکبری، «حدیث پشیمانی»، ص۱۷۶-۱۸۲.</ref> ابوعبید (درگذشت ۲۲۴ق)، محدث اهلسنت در قرن دوم و سوم قمری، در بیان پشیمانی ابوبکر، قسمت مربوط به [[واقعه هجوم به خانه حضرت فاطمه(س)|گشودن درِ خانه امام علی(ع)]] را نمیآورد و با عباراتی مانند «کذا و کذا» از این قسمت میگذرد.<ref>ابوعبید، الأموال، ۱۴۰۸ق، ص۱۷۴.</ref> | این ابراز پشیمانی ابوبکر، در برخی دیگر از منابع [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]]؛ همچون الاموال نوشته ابوعبید قاسم بن سلام،<ref name=":0">ابوعبید، الأموال، ۱۴۰۸ق، ص۱۷۴.</ref> تاریخ مدینه دمشق تألیف اِبنعَساکِر،<ref name=":1">ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۳۰، ص۴۲۲.</ref> اَلمُعْجَمُ الکَبیر تألیف طَبَرانی،<ref name=":2">طبرانی، المعجم الکبیر، قاهره، ج۱، ص۶۲.</ref> تاریخ الاسلام تألیف ذَهَبی<ref name=":3">ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۱۱۸.</ref> همراه با تفاوتهایی در متن آن آمده است.<ref>نگاه کنید به: اللهاکبری، «حدیث پشیمانی»، ص۱۷۶-۱۸۲.</ref> ابوعبید (درگذشت ۲۲۴ق)، محدث اهلسنت در قرن دوم و سوم قمری، در بیان پشیمانی ابوبکر، قسمت مربوط به [[واقعه هجوم به خانه حضرت فاطمه(س)|گشودن درِ خانه امام علی(ع)]] را نمیآورد و با عباراتی مانند «کذا و کذا» از این قسمت میگذرد.<ref>ابوعبید، الأموال، ۱۴۰۸ق، ص۱۷۴.</ref> | ||
همچنین پشیمانی او در برخی منابع رجالی، تاریخی، تفسیری اهلسنت نیز بیان شده<ref>نگاه کنید به: اللهاکبری، «حدیث پشیمانی»، ص۱۸۴-۱۹۲.</ref> و عالمان شیعه؛ همچون [[فضل بن شاذان نیشابوری|فضل بن شاذان]] در [[الایضاح (کتاب)|الایضاح]]<ref>ابنشاذان، الایضاح، ۱۴۰۲ق، ص۸۲-۸۳.</ref> و [[شیخ صدوق]] در [[الخصال (کتاب)|الخصال]]<ref>شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۱۷۲.</ref> آن را از اهلسنت نقل کردهاند. | همچنین پشیمانی او در برخی منابع رجالی، تاریخی، تفسیری اهلسنت نیز بیان شده<ref>نگاه کنید به: اللهاکبری، «حدیث پشیمانی»، ص۱۸۴-۱۹۲.</ref> و عالمان شیعه؛ همچون [[فضل بن شاذان نیشابوری|فضل بن شاذان]] در [[الایضاح (کتاب)|الایضاح]]<ref>ابنشاذان، الایضاح، ۱۴۰۲ق، ص۸۲-۸۳.</ref> و [[شیخ صدوق]] در [[الخصال (کتاب)|الخصال]]<ref>شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۱۷۲.</ref> آن را از اهلسنت نقل کردهاند. محمد اللهاکبری، پژوهشگر دینی شیعه، درمقالهای با عنوان «حدیث پشیمانی» به ابعاد مختلف ابراز پشیمانی ابوبکر در پایان عمر پرداخته است.<ref>نگاه کنید به: اللهاکبری، «حدیث پشیمانی»، ص۱۸۴-۱۹۲.</ref> | ||
به نوشته [[عبدالحسین امینی|علامه امینی]] در [[الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب (کتاب)|الغدیر]]، پشیمانی ابوبکر؛ بخصوص درباره حمله به خانه و مسئله [[خلافت]]، نشان از بیتدبیری خلیفه و انجام کاری به دور از شرع و قانون توسط اوست که در موقع مرگ، از آن کارها پشیمان شد.<ref>امینی، الغدیر، ج۷، ص۱۷۴.</ref> همچنین به نظر برخی دیگر، ابوبکر در خلافت خود تردید کرده و اعتراف میکند که شایسته خلافت پس از پیامبر نبوده است.<ref>سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ج۴، ص۱۳۸؛ ابنابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۷، ص۱۶۶.</ref> [[علامه حلی]] و برخی از عالمان و [[متکلم|متکلمان شیعه]] در آثار کلامی به مناسبتهای مختلف به بخشهایی از گفته ابوبکر استناد کرده و نوشتهاند که تردید ابوبکر نشانگر عدم صلاحیت او برای امامت و سزاوارتر بودن دیگران نسبت به او در این امر است.<ref>علامه حلی، کشف المراد فی شرح تجرید الإعتقاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۷۶-۳۷۷؛ علامه حلی، نهج الحقّ و کشف الصدق، ۱۹۸۲م، ص۲۶۵؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۸، ص۳۸۱-۳۸۳؛ عاملی، وصول الأخیار إلی أصول الأخبار، ۱۳۶۰ش، ص۶۸؛ شوشتری، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ۱۴۰۹ق، ص۶۸.</ref> | به نوشته [[عبدالحسین امینی|علامه امینی]] در [[الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب (کتاب)|الغدیر]]، پشیمانی ابوبکر؛ بخصوص درباره حمله به خانه و مسئله [[خلافت]]، نشان از بیتدبیری خلیفه و انجام کاری به دور از شرع و قانون توسط اوست که در موقع مرگ، از آن کارها پشیمان شد.<ref>امینی، الغدیر، ج۷، ص۱۷۴.</ref> همچنین به نظر برخی دیگر، ابوبکر در خلافت خود تردید کرده و اعتراف میکند که شایسته خلافت پس از پیامبر نبوده است.<ref>سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ج۴، ص۱۳۸؛ ابنابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۷، ص۱۶۶.</ref> [[علامه حلی]] و برخی از عالمان و [[متکلم|متکلمان شیعه]] در آثار کلامی به مناسبتهای مختلف به بخشهایی از گفته ابوبکر استناد کرده و نوشتهاند که تردید ابوبکر نشانگر عدم صلاحیت او برای امامت و سزاوارتر بودن دیگران نسبت به او در این امر است.<ref>علامه حلی، کشف المراد فی شرح تجرید الإعتقاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۷۶-۳۷۷؛ علامه حلی، نهج الحقّ و کشف الصدق، ۱۹۸۲م، ص۲۶۵؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۸، ص۳۸۱-۳۸۳؛ عاملی، وصول الأخیار إلی أصول الأخبار، ۱۳۶۰ش، ص۶۸؛ شوشتری، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ۱۴۰۹ق، ص۶۸.</ref> | ||
==تردید در علوان بن داود== | ==تردید در علوان بن داود== | ||
[[محمد بن جریر بن یزید طبری|محمد بن جریر بن یزید طبری]] (درگذشت: ۳۱۰ق) در [[تاریخ طبری (کتاب)|تاریخ طبری]]، این حدیث را همراه با سند و راویان آن | [[محمد بن جریر بن یزید طبری|محمد بن جریر بن یزید طبری]] (درگذشت: ۳۱۰ق) در [[تاریخ طبری (کتاب)|تاریخ طبری]]، این حدیث را همراه با سند و راویان آن آورده است؛<ref>نگاه کنید به: طبری، تاریخ طبری، بیروت، ج۳، ص۴۲۹-۴۳۱.</ref> اما برخی درباره یکی از راویان اظهار پشیمانی ابوبکر به نام علوان بن داود تردید کردهاند. محمد بن عمرو عقیلی (درگذشت: ۳۲۲ق)، محدث اهلسنت، علوان را منکر الحدیث{{یاد|به روایاتی که تنها دارای یک اسناد بوده و راوی آن غیر موثق و مخالف روایتی باشد که مشهور علما آن را نقل کردهاند، حدیث منکر میگویند. (شهید ثانی، الرعاية في علم الدراية، ۱۴۰۸ق، ص۱۱۵ و ۲۰۹؛ مامقانی، مقباس الهداية في علم الدراية، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۱۹۹-۲۰۰.)}} و نقل او را ضعیف میداند. وی معتقد است علوان همین یک روایت را نقل کرده و به آن شناخته میشود.<ref>عقیلی، الضعفاء الکبیر، ۱۴۰۴ق ج۳، ص۴۱۹.</ref> برخی از محدثان اهلسنت نیز همین عبارت عقیلی را در کتابهای خود تکرار کردهاند؛<ref>ذهبی، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، ۱۳۸۲ق، ج۳، ص۱۰۸؛ ابنحجر عسقلانی، لسان المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۱۸۸.</ref> اما ابنحبان (درگذشت: ۳۵۴ق) در کتاب الثقات، علوان را جزو [[ثقه|راویان ثقه]] آورده است.<ref>ابنحبان، الثقات، ۱۳۹۳ق، ج۸، ص۵۲۶.</ref> همچنین ابنقَیِّم جوزیه (درگذشت: ۷۵۱ق) در عدة الصابرین، سخن ابوبکر را بدون نقل از علوان آورده است.<ref>ابنقیم جوزیه، عدة الصابرین وذخیرة الشاکرین، ۱۴۰۹ق، ص۲۱۱-۲۱۲.</ref> | ||
به گفته محمد | به گفته [[محمد اللهاکبری]]، پژوهشگر دینی شیعه، عقیلی در چند جای دیگر از علوان روایت نقل کرد<ref>عقیلی، الضعفاء الکبیر، ۱۴۰۴ق ج۳، ص۴۲۱-۴۲۲.</ref> و هربار جمله (علوان فقط همین حدیث را نقل کرده) را تکرار کرده است.<ref>اللهاکبری، «حدیث پشیمانی»، ص۱۹۰.</ref> گفته شده برخی رجالیان اهلسنت این جمله را در ذیل نام [[حدیث|راویانی]] میآورند که حدیثی برای کاستن شأن [[صحابه]] نقل کنند.<ref>اللهاکبری، «حدیث پشیمانی»، ص۱۹۰.</ref> | ||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== |
ویرایش