۱۷٬۸۱۵
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
==انکار شفاعت== | ==انکار شفاعت== | ||
عدهای مشروعیت شفاعت را انکار کرده و ادلهای آوردهاند که برخی از آنها به شرح زیر است: | عدهای مشروعیت شفاعت را انکار کرده و ادلهای آوردهاند که برخی از آنها به شرح زیر است: | ||
*آموزه شفاعت، با اصل | |||
*وعده شفاعت دادن به مردم، آنان را بر انجام [[گناه]] و هتک محارم الهی، جَری و بیپروا میکند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به قلمداران، راه نجات از شر غلات، ص۲۸۶.</ref> | * آموزه شفاعت، با اصل [[عدل الهی|عدالت]]، مخالف و با دستگاه ظلم و جهل سازگار بوده و بر این اساس، اعتقاد به آن توهین به خداوند است.<ref>کسروی، خدا با ماست؛ بخوانند و داوری کنند، ۱۳۲۳ش، ص۳۲-۳۳.</ref> البته از نظر آیتالله مکارم شیرازی، مجازات گنهکار عین عدالت است و پذیرش شفاعت نوعی فضل و احسان میباشد، احسانی که از یک سو به خاطر زمینههای مناسب در فرد شفاعتشونده و از سوی دیگر به خاطر آبرو و احترام و اعمال صالح شفاعتکننده است.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۶، ص۵۳۳.</ref> | ||
*شفاعت مستلزم دگرگونی و تغییر در علم و اراده خداوند است؛ بدین بیان که شفاعتکننده موجب میشود که خدا برخلاف آنچه در اول اراده کرده و به آن حکم نموده، کاری انجام دهد، اما تغییر در علم و اراده خداوند، مستلزم تغییر ذات بوده و محال است، بنابراین شفاعت نیز محال است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۲۵۵؛ قلمداران، راه نجات از شر غلات، ص۳۶۲.</ref> در پاسخ گفتهاند که قبول شفاعت از سوی خداوند به معنای تغییر در اراده او و یا دگرگونی علم او نیست؛ بلکه خداوند علم دارد که مثلاً فلان انسان در آینده حالتهای مختلفی به خود میگیرد و این علم به تغییر، به معنای تغییر در علم نیست و لذا اراده خداوند به آن حالتها تعلق میگیرد، بدین معنا که آن انسان در یک زمان با توجه به اسباب و شرایطی یک حالت دارد و در آن حال، خداوند درباره او اراده میکند و در زمان دیگری با توجه به اسباب و شرایط دیگری، حالت دیگری به خود میگیرد و خدا نیز اراده دیگری درباره او میکند و این امور مستلزم تغییر در علم و اراده خداوند نیست.<ref>طباطبایی، المیزان، انتشارات اسماعیلیان، ج۱، ص۱۶۴-۱۶۵؛ حیدری، الشفاعة، ۱۴۲۵ق، ص۱۶۱-۱۶۲.</ref> | * وعده شفاعت دادن به مردم، آنان را بر انجام [[گناه]] و هتک محارم الهی، جَری و بیپروا میکند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به قلمداران، راه نجات از شر غلات، ص۲۸۶.</ref> گفتهاند که این اشکال بر آیاتی که درباره مغفرت و بخشش گناهان از سوی خداوند نازل شده نیز وارد است، در حالی که کسی تردید ندارد در این که آیات مغفرت، موجب بیپروایی مردم در هتک محارم الهی نمیشوند.<ref>طباطبایی، المیزان، انتشارات اسماعیلیان، ج۱، ص۱۶۵؛ مطهری، عدل الهی، ۱۳۹۱ش، ص۲۴۱.</ref> همچنین آیات شفاعت مشروط به [[مشیت|مشیت الهی]] است و هیچکسی نمیتواند مطمئن باشد که شفاعت شفاعتکنندگان شامل حالش میشود و لذا بیپروایی در انجام گناه ایجاد نمیکند؛ بلکه تنها اثر وعده شفاعت این است که مردم را امیدوار میکند و آنان را از ناامیدی از رحمت الهی میرهاند.<ref>طباطبایی، المیزان، انتشارات اسماعیلیان، ج۱، ص۱۶۵؛ مطهری، عدل الهی، ۱۳۹۱ش، ص۲۴۱.</ref> | ||
* شفاعت مستلزم دگرگونی و تغییر در علم و [[اراده الهی|اراده خداوند]] است؛ بدین بیان که شفاعتکننده موجب میشود که خدا برخلاف آنچه در اول اراده کرده و به آن حکم نموده، کاری انجام دهد، اما تغییر در علم و اراده خداوند، مستلزم تغییر ذات بوده و محال است، بنابراین شفاعت نیز محال است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۲۵۵؛ قلمداران، راه نجات از شر غلات، ص۳۶۲.</ref> در پاسخ گفتهاند که قبول شفاعت از سوی خداوند به معنای تغییر در اراده او و یا دگرگونی علم او نیست؛ بلکه خداوند علم دارد که مثلاً فلان انسان در آینده حالتهای مختلفی به خود میگیرد و این علم به تغییر، به معنای تغییر در علم نیست و لذا اراده خداوند به آن حالتها تعلق میگیرد، بدین معنا که آن انسان در یک زمان با توجه به اسباب و شرایطی یک حالت دارد و در آن حال، خداوند درباره او اراده میکند و در زمان دیگری با توجه به اسباب و شرایط دیگری، حالت دیگری به خود میگیرد و خدا نیز اراده دیگری درباره او میکند و این امور مستلزم تغییر در علم و اراده خداوند نیست.<ref>طباطبایی، المیزان، انتشارات اسماعیلیان، ج۱، ص۱۶۴-۱۶۵؛ حیدری، الشفاعة، ۱۴۲۵ق، ص۱۶۱-۱۶۲.</ref> | |||
===انکار شفاعت در قیامت=== | ===انکار شفاعت در قیامت=== | ||
برخی با استناد به آیه «[[آیه ۲۵۴ سوره بقره|یَوْمٌ لَا بَیْعٌ فِیهِ وَ لَا خُلَّةٌ وَ لَا شَفَاعَةٌ...]]؛<ref>سوره بقره، آیه ۲۵۴.</ref> روزی که در آن، نه خرید و فروشی هست و نه دوستی سودی دارد و نه شفاعتی شامل حالتان میشود...»<ref>مکارم شیرازی، ترجمه قرآن کریم، ۱۳۸۰ش، ص۴۲.</ref> و برخی دیگر از آیات قرآن،<ref>سوره دخان، آیه ۴۱.</ref> شفاعت را فقط منحصر در عالم دنیا دانسته و آن را در قیامت انکار کردهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به قلمداران، راه نجات از شر غلات، ص۲۹۴-۲۹۵؛ رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۲۵۵.</ref> | برخی با استناد به آیه «[[آیه ۲۵۴ سوره بقره|یَوْمٌ لَا بَیْعٌ فِیهِ وَ لَا خُلَّةٌ وَ لَا شَفَاعَةٌ...]]؛<ref>سوره بقره، آیه ۲۵۴.</ref> روزی که در آن، نه خرید و فروشی هست و نه دوستی سودی دارد و نه شفاعتی شامل حالتان میشود...»<ref>مکارم شیرازی، ترجمه قرآن کریم، ۱۳۸۰ش، ص۴۲.</ref> و برخی دیگر از آیات قرآن،<ref>سوره دخان، آیه ۴۱.</ref> شفاعت را فقط منحصر در عالم دنیا دانسته و آن را در قیامت انکار کردهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به قلمداران، راه نجات از شر غلات، ص۲۹۴-۲۹۵؛ رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۲۵۵.</ref> |
ویرایش