۱۷٬۸۰۹
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
برخی با استناد به آیاتی همچون آیه «[[آیه ۴۴ سوره زمر|قُلْ لِلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِیعًا]]؛<ref>سوره زمر، آیه ۴۴.</ref> بگو شفاعت همه خلقان با خدا است.»<ref>الهی قمشهای، ترجمه قرآن کریم، نشر فاطمة الزهرا(س)، ص۲۰۷.</ref> و آیه «[[آیه ۴ سوره سجده|مَا لَکُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلَا شَفِیعٍ]]؛ غیر از او برای شما یاور و شفیعی نیست.»،<ref>سوره سجده، آیه ۴.</ref> شفاعت را فقط به خدا اختصاص دادهاند.<ref>سبحانی، الشفاعة فی الکتاب و السنة، قم، ص۱۹ و ۵۸.</ref> در پاسخ به آنان گفته شده که شفاعت برای خداوند است؛ ولی مفسران اتفاق نظر دارند که با توجه به [[آیه ۷۹ سوره اسراء]] و روایات ذیل آن،<ref>برای نمونه نگاه کنید به علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۹۸۳م، ج۸، ص۴۸؛ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۸۶؛ سیوطی، درالمنثور، دار الفکر، ج۵، ص۳۷۷.</ref> خداوند این مقام را که در آیه از آن با عنوان [[مقام محمود]] یاد شده، به پیامبر(ص) اعطا کرده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۵، ص۹۷؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۲۸۴؛ قرطبی، تفسیر قرطبی، ۱۳۸۴ق، ج۱۰، ص۳۰۹.</ref> برخی نیز به آیاتی که در آنها به تحقق و پذیرش شفاعت به اذن خداوند اشاره شده، استناد کردهاند و گفتهاند درست است که شفاعت برای خداوند است، ولی خداوند با توجه به این آیات، آن را به برخی از بندگان مقربش اذن داده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، انتشارات اسماعیلیان، ج۱، ص۱۵۶ و ج۱۷، ص۲۷۰.</ref> | برخی با استناد به آیاتی همچون آیه «[[آیه ۴۴ سوره زمر|قُلْ لِلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِیعًا]]؛<ref>سوره زمر، آیه ۴۴.</ref> بگو شفاعت همه خلقان با خدا است.»<ref>الهی قمشهای، ترجمه قرآن کریم، نشر فاطمة الزهرا(س)، ص۲۰۷.</ref> و آیه «[[آیه ۴ سوره سجده|مَا لَکُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلَا شَفِیعٍ]]؛ غیر از او برای شما یاور و شفیعی نیست.»،<ref>سوره سجده، آیه ۴.</ref> شفاعت را فقط به خدا اختصاص دادهاند.<ref>سبحانی، الشفاعة فی الکتاب و السنة، قم، ص۱۹ و ۵۸.</ref> در پاسخ به آنان گفته شده که شفاعت برای خداوند است؛ ولی مفسران اتفاق نظر دارند که با توجه به [[آیه ۷۹ سوره اسراء]] و روایات ذیل آن،<ref>برای نمونه نگاه کنید به علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۹۸۳م، ج۸، ص۴۸؛ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۸۶؛ سیوطی، درالمنثور، دار الفکر، ج۵، ص۳۷۷.</ref> خداوند این مقام را که در آیه از آن با عنوان [[مقام محمود]] یاد شده، به پیامبر(ص) اعطا کرده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۵، ص۹۷؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۲۸۴؛ قرطبی، تفسیر قرطبی، ۱۳۸۴ق، ج۱۰، ص۳۰۹.</ref> برخی نیز به آیاتی که در آنها به تحقق و پذیرش شفاعت به اذن خداوند اشاره شده، استناد کردهاند و گفتهاند درست است که شفاعت برای خداوند است، ولی خداوند با توجه به این آیات، آن را به برخی از بندگان مقربش اذن داده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، انتشارات اسماعیلیان، ج۱، ص۱۵۶ و ج۱۷، ص۲۷۰.</ref> | ||
==مخالفت وهابیت با طلب شفاعت از میت== | ==مخالفت وهابیت با طلب شفاعت از میت== | ||
خط ۸۱: | خط ۷۹: | ||
عدهای مشروعیت شفاعت را انکار کرده و ادلهای آوردهاند که برخی از آنها به شرح زیر است: | عدهای مشروعیت شفاعت را انکار کرده و ادلهای آوردهاند که برخی از آنها به شرح زیر است: | ||
* آموزه شفاعت، با اصل [[عدل الهی|عدالت]]، مخالف و با دستگاه ظلم و جهل سازگار بوده و بر این اساس، اعتقاد به آن توهین به خداوند است.<ref>کسروی، خدا با ماست؛ بخوانند و داوری کنند، ۱۳۲۳ش، ص۳۲-۳۳.</ref> البته | *آموزه شفاعت، با اصل [[عدل الهی|عدالت]]، مخالف و با دستگاه ظلم و جهل سازگار بوده و بر این اساس، اعتقاد به آن توهین به خداوند است.<ref>کسروی، خدا با ماست؛ بخوانند و داوری کنند، ۱۳۲۳ش، ص۳۲-۳۳.</ref> البته به گفته [[ناصر مکارم شیرازی|آیتالله مکارم شیرازی]]، مجازات گنهکار عین عدالت است و پذیرش شفاعت نوعی فضل و احسان میباشد، احسانی که از یک سو به خاطر زمینههای مناسب در فرد شفاعتشونده و از سوی دیگر به خاطر آبرو و احترام و اعمال صالح شفاعتکننده است.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۶، ص۵۳۳.</ref> | ||
* وعده شفاعت دادن به مردم، آنان را بر انجام [[گناه]] و هتک محارم الهی، جَری و بیپروا میکند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به قلمداران، راه نجات از شر غلات، ص۲۸۶.</ref> گفتهاند که این اشکال بر آیاتی که درباره | *وعده شفاعت دادن به مردم، آنان را بر انجام [[گناه]] و هتک محارم الهی، جَری و بیپروا میکند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به قلمداران، راه نجات از شر غلات، ص۲۸۶.</ref> گفتهاند که این اشکال بر آیاتی که درباره بخشش گناهان از سوی خداوند نازل شده نیز وارد است، در حالی که کسی تردید ندارد در این که آیات مغفرت، موجب بیپروایی مردم در هتک محارم الهی نمیشوند.<ref>طباطبایی، المیزان، انتشارات اسماعیلیان، ج۱، ص۱۶۵؛ مطهری، عدل الهی، ۱۳۹۱ش، ص۲۴۱.</ref> همچنین آیات شفاعت مشروط به [[مشیت|مشیت الهی]] است و کسی نمیتواند مطمئن باشد که شفاعت شفاعتکنندگان شامل حالش میشود و لذا بیپروایی در انجام گناه ایجاد نمیکند؛ بلکه تنها اثر وعده شفاعت این است که مردم را امیدوار میکند و آنان را از ناامیدی از [[رحمت الهی]] میرهاند.<ref>طباطبایی، المیزان، انتشارات اسماعیلیان، ج۱، ص۱۶۵؛ مطهری، عدل الهی، ۱۳۹۱ش، ص۲۴۱.</ref> | ||
* شفاعت مستلزم دگرگونی و تغییر در علم و [[اراده الهی|اراده خداوند]] است؛ بدین بیان که شفاعتکننده موجب میشود که خدا برخلاف آنچه در اول اراده کرده و به آن حکم نموده، کاری انجام دهد، اما تغییر در علم و اراده خداوند، مستلزم تغییر ذات بوده و محال است، بنابراین شفاعت نیز محال است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۲۵۵؛ قلمداران، راه نجات از شر غلات، ص۳۶۲.</ref> در پاسخ گفتهاند که قبول شفاعت از سوی خداوند به معنای تغییر در اراده او و یا دگرگونی علم او نیست؛ بلکه خداوند علم دارد که مثلاً فلان انسان در آینده حالتهای مختلفی به خود میگیرد و این علم به تغییر، به معنای تغییر در علم نیست و لذا اراده خداوند به آن حالتها تعلق میگیرد، بدین معنا که آن انسان در یک زمان با توجه به اسباب و شرایطی یک حالت دارد و در آن حال، خداوند درباره او اراده میکند و در زمان دیگری با توجه به اسباب و شرایط دیگری، حالت دیگری به خود میگیرد و خدا نیز اراده دیگری درباره او میکند و این امور مستلزم تغییر در علم و اراده خداوند نیست.<ref>طباطبایی، المیزان، انتشارات اسماعیلیان، ج۱، ص۱۶۴-۱۶۵؛ حیدری، الشفاعة، ۱۴۲۵ق، ص۱۶۱-۱۶۲.</ref> | *شفاعت مستلزم دگرگونی و تغییر در علم و [[اراده الهی|اراده خداوند]] است؛ بدین بیان که شفاعتکننده موجب میشود که خدا برخلاف آنچه در اول اراده کرده و به آن حکم نموده، کاری انجام دهد، اما تغییر در علم و اراده خداوند، مستلزم تغییر ذات بوده و محال است، بنابراین شفاعت نیز محال است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۲۵۵؛ قلمداران، راه نجات از شر غلات، ص۳۶۲.</ref> در پاسخ گفتهاند که قبول شفاعت از سوی خداوند به معنای تغییر در اراده او و یا دگرگونی علم او نیست؛ بلکه خداوند علم دارد که مثلاً فلان انسان در آینده حالتهای مختلفی به خود میگیرد و این علم به تغییر، به معنای تغییر در علم نیست و لذا اراده خداوند به آن حالتها تعلق میگیرد، بدین معنا که آن انسان در یک زمان با توجه به اسباب و شرایطی یک حالت دارد و در آن حال، خداوند درباره او اراده میکند و در زمان دیگری با توجه به اسباب و شرایط دیگری، حالت دیگری به خود میگیرد و خدا نیز اراده دیگری درباره او میکند و این امور مستلزم تغییر در علم و اراده خداوند نیست.<ref>طباطبایی، المیزان، انتشارات اسماعیلیان، ج۱، ص۱۶۴-۱۶۵؛ حیدری، الشفاعة، ۱۴۲۵ق، ص۱۶۱-۱۶۲.</ref> | ||
===انکار شفاعت در قیامت=== | ===انکار شفاعت در قیامت=== |
ویرایش