پرش به محتوا

مسلم بن عقیل: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۶۷۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ دسامبر ۲۰۱۸
اصلاح پاورقی و منابع
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>M.r.seifi
(اصلاح پاورقی و منابع)
خط ۵۲: خط ۵۲:


== نسب و خاندان ==
== نسب و خاندان ==
تاریخ ولادت مسلم بن عقیل بن ابی طالب روشن نیست. او در[[۹ ذی‌الحجه]] [[سال ۶۰ قمری]] در [[کوفه]] به [[شهادت]] رسید. بر اساس برخی گزارش‌ها، مسلم در هنگام شهادت ۲۸ ساله بود اما پذیرش این روایت خالی از اشکال نیست چرا که سن فرزندان مسلم که در [[واقعه عاشورا]] به شهادت رسیدند ۲۷ و ۲۶ سال بیان شده است.<ref>پور امینی، چهره‌ها در حماسه کربلا، ص۱۶۷</ref> برخی با توجه به روایات حضور او در فتوحات و نیز [[نبرد صفین]]، سن او را در هنگام شهادتش، بیش از ۵۰ سال دانسته‌اند.<ref>تهامی، مسلم بن عقیل پیش از واقعه عاشورا، ص۹۹</ref> قبر مسلم در کوفه در قسمت شرقی [[مسجد کوفه]] قرار دارد.<ref> السید البراقی، تاریخ الکوفة، ص۹۸.</ref>
تاریخ ولادت مسلم بن عقیل بن ابی طالب روشن نیست. او در[[۹ ذی‌الحجه]] [[سال ۶۰ قمری]] در [[کوفه]] به [[شهادت]] رسید. بر اساس برخی گزارش‌ها، مسلم در هنگام شهادت ۲۸ ساله بود اما پذیرش این روایت خالی از اشکال نیست چرا که سن فرزندان مسلم که در [[واقعه عاشورا]] به شهادت رسیدند ۲۷ و ۲۶ سال بیان شده است.<ref>پور امینی، چهره‌ها در حماسه کربلا، ۱۳۹۴ش، ص۱۶۷.</ref> برخی با توجه به روایات حضور او در فتوحات و نیز [[نبرد صفین]]، سن او را در هنگام شهادتش، بیش از ۵۰ سال دانسته‌اند.<ref>تهامی، «مسلم بن عقیل پیش از واقعه عاشورا»، ص۹۹.</ref> قبر مسلم در کوفه در قسمت شرقی [[مسجد کوفه]] قرار دارد.<ref> براقی، تاریخ الکوفة، ۱۴۲۴ق، ص۹۸.</ref>


پدر وی، [[عقیل بن ابی طالب|عقیل]] فرزند [[ابوطالب]] از نسب‌شناسان<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۰۷۹.</ref> [[قریش]] و فصحای عرب<ref> ابن عبدالبر، الاستذکار، ج۸، ص۲۴۹.</ref> بود. مادرش بنابر روایتی از زنان نبطی و از خاندان «فرزندا» بود<ref>ابن قتیبه، المعارف، ص۲۰۴</ref> و بنابر روایاتی دیگر کنیزی بود به نام '''علیه''' (و بنابر روایتی '''حلیه''')<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ج۳، ص۲۲۴</ref> که عقیل او را از [[شام]] خریده بود.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۵۲</ref>
پدر وی، [[عقیل بن ابی طالب|عقیل]] فرزند [[ابوطالب]] از نسب‌شناسان<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۹۹۲م، ج۳، ص۱۰۷۹.</ref> [[قریش]] و فصحای عرب<ref> ابن عبدالبر، الاستذکار، ۲۰۰۰م، ج۸، ص۲۴۹.</ref> بود. مادرش بنابر روایتی از زنان نبطی و از خاندان «فرزندا» بود<ref>ابن قتیبه، المعارف، ۱۹۶۹م، ص۲۰۴.</ref> و بنابر روایاتی دیگر کنیزی بود به نام '''علیه''' (و بنابر روایتی '''حلیه''')<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۴م، ج۳، ص۲۲۴.</ref> که عقیل او را از [[شام]] خریده بود.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۹۶۵م، ص۵۲.</ref>
چهره مسلم بن عقیل شباهت زیادی به [[پیامبر اسلام|پیامبر]] داشت.<ref> ابن حبان، الثقات، ج۵، مؤسسة الکتب الثقافیة،۱۳۹۳ق، ص۳۹۱.</ref> برخی از منابع او را شجاع‌ترین و نیرومندترین فرزندان عقیل معرفی کرده‌اند.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ج ۲، ص۷۷</ref>
چهره مسلم بن عقیل شباهت زیادی به [[پیامبر اسلام|پیامبر]] داشت.<ref>ابن حبان، الثقات، ۱۳۹۳ق، ج۵، ص۳۹۱.</ref> برخی از منابع او را شجاع‌ترین و نیرومندترین فرزندان عقیل معرفی کرده‌اند.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۴م، ج ۲، ص۷۷.</ref>


=== همسر و فرزندان ===
=== همسر و فرزندان ===
مسلم با [[رقیه بنت علی|رقیه]] دختر [[امام علی(ع)]] [[ازدواج]] کرد و از این رو، داماد امام علی(ع) بوده است.<ref> طبری، ج۴، ص۳۵۹؛ الطبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۳۹۷.</ref> در برخی منابع، زنی از طایفه بنی عامر بن صعصعه نیز همسر وی ذکر شده است.<ref> بلاذری، أحمد بن یحیی بن جابر، أنساب الأشراف، ج۲، ص۷۰-۷۱.</ref>
مسلم با [[رقیه بنت علی|رقیه]] دختر [[امام علی(ع)]] [[ازدواج]] کرد و از این رو، داماد امام علی(ع) بوده است.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۳۵۹؛ طبرسی، إعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۹۷.</ref> در برخی منابع، زنی از طایفه بنی عامر بن صعصعه نیز همسر وی ذکر شده است.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۷۰-۷۱.</ref>


در واقعه کربلا، در چند مورد به فرزندان مسلم اشاره شده است. از جمله اینکه زمانی که خبر شهادت مسلم را در مسیر بین [[مکه]] و کوفه به امام حسین(ع)‌ دادند،‌ [[علی اکبر(ع)]] پیشنهاد داد که برگردند و بی‌وفایی کوفیان را یادآوری کرد. فرزندان مسلم با این نظر مخالفت کرده و امام را به ادامه راه تشویق کردند.<ref>ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۳ق، ج۵، ص۱۱.</ref> همچنین، نام تعدادی از فرزندان وی در زمره [[شهدای کربلا]] یاد شده است.از آن میان شهادت [[عبدالله بن مسلم]] و [[محمد بن مسلم]] در [[کربلا]] در منابع کهن ثبت شده است.<ref> طبری، ج۴، ص۳۵۹؛ بلاذری، أنساب الأشراف، ج۶، ص۴۰۷-۴۰۸؛ رجال الطوسی، ص۱۰۳.</ref>
در واقعه کربلا، در چند مورد به فرزندان مسلم اشاره شده است. از جمله اینکه زمانی که خبر شهادت مسلم را در مسیر بین [[مکه]] و کوفه به امام حسین(ع)‌ دادند،‌ [[علی اکبر(ع)]] پیشنهاد داد که برگردند و بی‌وفایی کوفیان را یادآوری کرد. فرزندان مسلم با این نظر مخالفت کرده و امام را به ادامه راه تشویق کردند.<ref>ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۳ق، ج۵، ص۱۱.</ref> همچنین، نام تعدادی از فرزندان وی در زمره [[شهدای کربلا]] یاد شده است.از آن میان شهادت [[عبدالله بن مسلم]] و [[محمد بن مسلم]] در [[کربلا]] در منابع کهن ثبت شده است.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۳۵۹؛ بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۴م، ج۶، ص۴۰۷-۴۰۸؛ طوسی، الرجال، ۱۴۱۵ق، ص۱۰۳.</ref>  
 
منابع تاریخی درباره نام و تعداد فرزندان مسلم اختلاف نظر دارند. در گزارش‌های ضعیف‌تر که در منابع متاخر ثبت شده، نام تعداد دیگری از فرزندان مسلم بن عقیل، از جمله عون، مسلم، عبیدالله، جعفر و احمد نیز در شمار شهدای کربلا آمده است.<ref>جمعی از نویسندگان، پژوهشی پیرامون شهدای کربلاء، ص۹۱، ۱۲۳،۳۰، ۲۵۵، ۳۵۹.</ref> در برخی منابع نیز از [[طفلان مسلم|دو طفل مسلم]] (محمد و ابراهیم) یاد شده که پس از شهادت [[امام حسین(ع)]] اسیر و به دستور [[عبیدالله بن زیاد]] در [[کوفه]] زندانی شده و پس از گریختن از زندان به شهادت رسیده‌اند؛<ref> برای نمونه: رجوع کنید به: الصدوق، الامالی، ص۱۴۳-۱۴۸.</ref> اما برخی منابع آنان را فرزندان کسانی دیگر دانسته‌اند.<ref>خوارزمی، مقتل الحسین، ج۲، ص۵۶-۵۸؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۳۹۳؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۲۶</ref> در برخی منابع نام‌های دیگری برای تعدادی از فرزندان مسلم ذکر شده است؛ مانند ابراهیم، عبدالعزیز، علی، مسلم<ref> ابن قتیبة، المعارف، ص۲۰۴؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج، ص۷۰-۷۱؛ جمعی از نویسندگان، پژوهشی پیرامون شهدای کربلا، ص۳۳۹ </ref> و دختری به نام حمیده یا ام حمیده.<ref> ابن ماکولا، إکمال الکمال، ج۶، ص۲۳۵؛ ابن عنبه، عمده الطالب، ص۳۲.</ref>
 
گفته شده است عبدالله بن مسلم،<ref> طبری، ج۴، ص۳۵۹؛ الطبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۳۹۷.</ref> و بر اساس برخی دیگر از روایات، عبدالله و علی، از [[رقیه بنت علی|رقیه]] دختر [[امام علی(ع)]] بوده‌اند.<ref> بلاذری، أحمد بن یحیی بن جابر، أنساب الأشراف، ج۲، ص۷۰-۷۱.</ref>  


منابع تاریخی درباره نام و تعداد فرزندان مسلم اختلاف نظر دارند. در گزارش‌های ضعیف‌تر که در منابع متاخر ثبت شده، نام تعداد دیگری از فرزندان مسلم بن عقیل، از جمله عون، مسلم، عبیدالله، جعفر و احمد نیز در شمار شهدای کربلا آمده است.<ref>پژوهشی پیرامون شهدای کربلاء، ص۹۱، ۱۲۳،۳۰، ۲۵۵، ۳۵۹.</ref> در برخی منابع نیز از [[طفلان مسلم|دو طفل مسلم]] (محمد و ابراهیم) یاد شده که پس از شهادت [[امام حسین(ع)]] اسیر و به دستور [[عبیدالله بن زیاد]] در [[کوفه]] زندانی شده و پس از گریختن از زندان به شهادت رسیده‌اند؛<ref> برای نمونه رجوع کنید به: الصدوق، الامالی، ص۱۴۳-۱۴۸.</ref> اما برخی منابع آنان را فرزندان کسانی دیگر دانسته‌اند.<ref>خوارزمی، مقتل الحسین، ج۲، ص۵۶-۵۸؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۹۳؛ بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۴م، ج۳، ص۲۲۶.</ref> در برخی منابع نام‌های دیگری برای تعدادی از فرزندان مسلم ذکر شده است؛ مانند ابراهیم، عبدالعزیز، علی، مسلم<ref>ابن قتیبه، المعارف، ۱۹۶۹م، ص۲۰۴؛ بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۷۰-۷۱؛ پژوهشی پیرامون شهدای کربلا، ص۳۳۹.</ref> و دختری به نام حمیده یا ام حمیده.<ref> ابن ماکولا، إکمال الکمال، ج۶، ص۲۳۵؛ ابن عنبه، عمده الطالب، ۱۴۱۷ق، ص۳۲.</ref>


گفته شده است عبدالله بن مسلم،<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۳۵۹؛ طبرسی، إعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۹۷.</ref> و بر اساس برخی دیگر از روایات، عبدالله و علی، از [[رقیه بنت علی|رقیه]] دختر [[امام علی(ع)]] بوده‌اند.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۷۰-۷۱.</ref>
{{تبارنامه بنی‌هاشم}}
{{تبارنامه بنی‌هاشم}}


خط ۷۸: خط ۷۶:
== نمایندگی امام حسین(ع) در کوفه ==
== نمایندگی امام حسین(ع) در کوفه ==
{{روزشمار واقعه عاشورا}}
{{روزشمار واقعه عاشورا}}
هنگام خروج امام حسین(ع) از [[مدینه]] به سوی [[مکه]]، مسلم بن عقیل یکی از همراهان او بود. پس از اینکه [[نامه‌های مردم کوفه به امام حسین(ع)|نامه‌های مردم کوفه]] به امام رسید، وی مسلم را به کوفه فرستاد تا اوضاع و شرایط آن شهر را بررسی کند و درباره درستی ادعای کوفیان مبنی بر کثرت پیروان امام(ع)، اطمینان یابد و به امام گزارش کند.<ref> دینوری، الأخبار الطوال، ص۲۳۰؛ طبری، ج۵،ص ۳۵۳؛المفید، الارشاد، ص۲۹۵-۲۹۷؛</ref>
هنگام خروج امام حسین(ع) از [[مدینه]] به سوی [[مکه]]، مسلم بن عقیل یکی از همراهان او بود. پس از اینکه [[نامه‌های مردم کوفه به امام حسین(ع)|نامه‌های مردم کوفه]] به امام رسید، وی مسلم را به کوفه فرستاد تا اوضاع و شرایط آن شهر را بررسی کند و درباره درستی ادعای کوفیان مبنی بر کثرت پیروان امام(ع)، اطمینان یابد و به امام گزارش کند.<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۲۳۰؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۵۳؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ص۲۹۵-۲۹۷.</ref>
بنابر برخی روایات، امام حسین(ع)، [[قیس بن مسهر صیداوی]]، [[عمارة بن عبد سلولی]] و [[عبدالرحمان بن عبدالله ارحبی]] را نیز به همراه مسلم بن عقیل، به کوفه فرستاد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ۱۵۹؛ طبری، ج۵، ص۳۵۴</ref>
بنابر برخی روایات، امام حسین(ع)، [[قیس بن مسهر صیداوی]]، [[عمارة بن عبد سلولی]] و [[عبدالرحمان بن عبدالله ارحبی]] را نیز به همراه مسلم بن عقیل، به کوفه فرستاد.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۴م، ج۳، ص۱۵۹؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۵۴.</ref>


===آغاز حرکت و گرفتاری در راه===
===آغاز حرکت و گرفتاری در راه===
مسلم بن عقیل در [[۱۵ رمضان]] [[سال ۶۰ قمری|سال ۶۰]] از مکه خارج شد<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۶۴</ref> و ابتدا به [[مدینه]] رفت و از آنجا همراه با دو راهنما، از بی‌راهه به سوی [[کوفه]] رهسپار شد که به نظر می‌رسد برای مخفی ماندن حرکتش به کوفه بوده است. آنها در بیابان راه را گم‌کردند و دچار بی‌آبی و تشنگی شدند. در این واقعه دو راهنما درگذشتند و خود مسلم نجات پیدا کرد و خود را به آبادی‌ای رساند و پیکی را نزد امام حسین(ع) فرستاد و واقعه را شرح داد و با اشاره به اینکه این پیش آمد را به فال بد گرفته، از ایشان خواست که او را از ادامه راه منصرف کند اما امام دستور به ادامه راه داد.<ref>طبری، ج۵، ۳۵۴-۳۵۵؛ ابن اعثم، الفتوح، ج۵،؛ ص۵۳</ref>
مسلم بن عقیل در [[۱۵ رمضان]] [[سال ۶۰ قمری|سال ۶۰]] از مکه خارج شد<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۳۶۳ش، ج۳، ص۶۴.</ref> و ابتدا به [[مدینه]] رفت و از آنجا همراه با دو راهنما، از بی‌راهه به سوی [[کوفه]] رهسپار شد که به نظر می‌رسد برای مخفی ماندن حرکتش به کوفه بوده است. آنها در بیابان راه را گم‌کردند و دچار بی‌آبی و تشنگی شدند. در این واقعه دو راهنما درگذشتند و خود مسلم نجات پیدا کرد و خود را به آبادی‌ای رساند و پیکی را نزد امام حسین(ع) فرستاد و واقعه را شرح داد و با اشاره به اینکه این پیش آمد را به فال بد گرفته، از ایشان خواست که او را از ادامه راه منصرف کند اما امام دستور به ادامه راه داد.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ۳۵۴-۳۵۵؛ ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۵۳.</ref>


===مسلم در کوفه===
===مسلم در کوفه===
مسلم در [[۵ شوال]] به کوفه رسید<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۵۴.</ref> و در خانه [[مختار بن ابی عبیده]]،<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ۷۷؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۳۵۵</ref> و بنابر برخی روایات در خانه [[مسلم بن عوسجه]] ساکن شد.<ref>طبری، تاریخ، ج۵، ص۳۴۷؛ مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۵۴؛ </ref> شیعیان به محل اقامت مسلم رفت و آمد می‌کردند و مسلم نامه امام حسین(ع) را برای آنها می‌خواند.<ref> دینوری، الأخبار الطوال، ص۲۳۱.</ref>
مسلم در [[۵ شوال]] به کوفه رسید<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۳۶۳ش، ج۳، ص۵۴.</ref> و در خانه [[مختار بن ابی عبیده]]،<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۴م، ج۲، ۷۷؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۵۵.</ref> و بنابر برخی روایات در خانه [[مسلم بن عوسجه]] ساکن شد.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۴۷؛ مسعودی، مروج الذهب، ۱۳۶۳ش، ج۳، ص۵۴.</ref> شیعیان به محل اقامت مسلم رفت و آمد می‌کردند و مسلم نامه امام حسین(ع) را برای آنها می‌خواند.<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۲۳۱.</ref>


===بیعت کوفیان با مسلم===
===بیعت کوفیان با مسلم===
مسلم پس از اقامت در [[کوفه]] آغاز به گرفتن [[بیعت]] برای امام حسین(ع)کرد. دعوت به [[قرآن|کتاب خدا]]، [[سنت]] [[رسول الله]]، [[جهاد]] با ظالمین، دفاع از مستضعفین، کمک به محرومین، تقسیم عادلانه [[بیت المال]]، یاری [[اهل بیت]]، صلح با کسانی که این افراد با او صلح کنند و جنگ با کسانی که اینها با او بجنگند، سخن و فعل اهل بیت را گوش دادن و بر خلاف آن عمل نکردن، از شرایط این بیعت بود.<ref>المقرم، عبدالرزاق، الشهید مسلم بن عقیل، ص۱۰۴</ref>
مسلم پس از اقامت در [[کوفه]] آغاز به گرفتن [[بیعت]] برای امام حسین(ع)کرد. دعوت به [[قرآن|کتاب خدا]]، [[سنت]] [[رسول الله]]، [[جهاد]] با ظالمین، دفاع از مستضعفین، کمک به محرومین، تقسیم عادلانه [[بیت المال]]، یاری [[اهل بیت]]، صلح با کسانی که این افراد با او صلح کنند و جنگ با کسانی که اینها با او بجنگند، سخن و فعل اهل بیت را گوش دادن و بر خلاف آن عمل نکردن، از شرایط این بیعت بود.<ref>المقرم، عبدالرزاق، الشهید مسلم بن عقیل، ص۱۰۴.</ref>


در کوفه ۱۲ هزار نفر بامسلم بن عقیل به نمایندگی از [[امام حسین(ع)]] بیعت کردند و برای همراهی امام اعلام آمادگی کردند.<ref>طبری، تاریخ، ج۵، ص۳۴۸؛</ref> برخی تعداد بیعت کنندگان را ۱۸ هزار نفر<ref> دینوری، الأخبار الطوال، ص۲۳۵.</ref> و برخی بیش از ۳۰ هزار نفر<ref> ابن قتیبة الدینوری، الامامة و السیاسة، ج۲، ص۸.</ref> نیز نوشته‌اند. برخی از تاریخ پژوهان با تحلیل وقایعی که در ادامه حضور مسلم در کوفه روی داد (از جمله غلبه آسان و بی‌دردسر عبیدالله بن زیاد بر این شهر و شکست قیام مسلم) تعداد واقعی بیعت کنندگان با مسلم بن عقیل را بسیار کمتر از آنچه در منابع نقل شده دانسته‌اند.<ref>زرگری نژاد، نهضت امام حسین، ص۱۳۵-۱۴۰، ۱۴۵-۱۴۸</ref> برخی دیگر نیز با تخمین جمعیت آن زمان شهر کوفه بر اساس روایات تاریخی، مردان جنگی شهر کوفه را بیش از ۶۰ هزار نفر دانسته‌اند که بر این اساس، تعداد بیعت کنندگان با مسلم، تنها یک سوم جمعیت جنگجوی کوفه بوده‌اند.<ref>صفری فروشانی، مردم‌شناسی کوفه، ص۱۵</ref> به همین جهت در تحلیل شرایط حرکت امام به کوفه، لازم است به این نکته توجه شود مردمی که در کوفه با مسلم بیعت نکرده بودند، همگی از مخالفان امام یا دوستداران امویان نبوده‌اند بلکه عده کثیری از شرکت در این منازعه کناره گرفته بودند؛ از این رو همین تعداد بیعت کنندگان برای برپایی قیامی در کوفه کافی بود و با اتکا به همین موضوع بود که امام حسین(ع) با دریافت نامه مسلم، رهسپار کوفه شد.<ref>گروهی از نویسندگان، تاریخ قیام و مقتل جامع سید الشهدا، ج۱، ص۵۸۸-۵۹۲</ref>
در کوفه ۱۲ هزار نفر بامسلم بن عقیل به نمایندگی از [[امام حسین(ع)]] بیعت کردند و برای همراهی امام اعلام آمادگی کردند.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۴۸.</ref> برخی تعداد بیعت کنندگان را ۱۸ هزار نفر<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۲۳۵.</ref> و برخی بیش از ۳۰ هزار نفر<ref> ابن قتیبة الدینوری، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۸.</ref> نیز نوشته‌اند. برخی از تاریخ پژوهان با تحلیل وقایعی که در ادامه حضور مسلم در کوفه روی داد (از جمله غلبه آسان و بی‌دردسر عبیدالله بن زیاد بر این شهر و شکست قیام مسلم) تعداد واقعی بیعت کنندگان با مسلم بن عقیل را بسیار کمتر از آنچه در منابع نقل شده دانسته‌اند.<ref>زرگری نژاد، نهضت امام حسین، ۱۳۸۶ش، ص۱۳۵-۱۴۰، ۱۴۵-۱۴۸.</ref> برخی دیگر نیز با تخمین جمعیت آن زمان شهر کوفه بر اساس روایات تاریخی، مردان جنگی شهر کوفه را بیش از ۶۰ هزار نفر دانسته‌اند که بر این اساس، تعداد بیعت کنندگان با مسلم، تنها یک سوم جمعیت جنگجوی کوفه بوده‌اند.<ref>صفری فروشانی، «مردم‌شناسی کوفه»، ص۱۵.</ref> به همین جهت در تحلیل شرایط حرکت امام به کوفه، لازم است به این نکته توجه شود مردمی که در کوفه با مسلم بیعت نکرده بودند، همگی از مخالفان امام یا دوستداران امویان نبوده‌اند بلکه عده کثیری از شرکت در این منازعه کناره گرفته بودند؛ از این رو همین تعداد بیعت کنندگان برای برپایی قیامی در کوفه کافی بود و با اتکا به همین موضوع بود که امام حسین(ع) با دریافت نامه مسلم، رهسپار کوفه شد.<ref>تاریخ قیام و مقتل جامع سید الشهدا، ج۱، ص۵۸۸-۵۹۲.</ref>


مسلم بن عقیل در [[۱۱ ذی‌القعده]]<ref>محدثی، فرهنگ عاشوراء، ۱۳۸۰ش، ص۲۰۳</ref> نامه‌ای به امام حسین(ع) نوشت و تعداد زیاد بیعت کنندگان را تایید کرد و امام را به کوفه دعوت کرد.<ref> دینوری، اخبار الطوال، ص۲۴۳؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۳۹۵</ref> متن نامه مسلم به امام حسین(ع) در منابع، با اختلاف نقل شده است. بر این اساس، ۱۲ هزار،<ref> دینوری، اخبار الطوال، ص۲۴۳</ref> ۱۸ هزار<ref>ابن سعد، طبقه خامسه، ج۱، ص۶۵</ref> و حتی در برخی نیز به آمادگی تمام مردم کوفه در نامه وی اشاره شده است.<ref>طبری، ج۵، ص۳۹۵</ref>
مسلم بن عقیل در [[۱۱ ذی‌القعده]]<ref>محدثی، فرهنگ عاشوراء، ۱۳۸۰ش، ص۲۰۳.</ref> نامه‌ای به امام حسین(ع) نوشت و تعداد زیاد بیعت کنندگان را تایید کرد و امام را به کوفه دعوت کرد.<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۲۴۳؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۹۵.</ref> متن نامه مسلم به امام حسین(ع) در منابع، با اختلاف نقل شده است. بر این اساس، ۱۲ هزار،<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۲۴۳</ref> ۱۸ هزار<ref>ابن سعد، طبقه خامسه، ج۱، ص۶۵.</ref> و حتی در برخی نیز به آمادگی تمام مردم کوفه در نامه وی اشاره شده است.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۹۵.</ref>


در مورد دیگر آمارها رجوع کنید به: [[واقعه عاشورا (از نگاه آمار)#در کوفه]]
در مورد دیگر آمارها رجوع کنید به: [[واقعه عاشورا (از نگاه آمار)#در کوفه]]


===ورود عبیدالله بن زیاد به کوفه===
===ورود عبیدالله بن زیاد به کوفه===
هنگام ورود مسلم به کوفه، حاکم این شهر [[نعمان بن بشیر]] بود که منابع تاریخی او را فردی نرم خو و صلح طلب معرفی کرده‌اند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۷۷؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۳۵۵</ref> بر اساس برخی روایات نعمان دل خوشی از یزید نداشت.<ref>ابن قتیبه دینوری، الامامه و السیاسه، ج۲، ص۴؛ گروه نویسندگان، مقتل جامع سید الشهداء، ج۱، ص۵۱۲</ref> هنگامی که خبر بیعت مردم با مسلم بن عقیل در کوفه پیچید، نعمان بن بشیر، مردم را جمع کرد و آنان را به دوری از تفرقه توصیه کرد اما گفت تا کسی با من پیکار نکند، با او نخواهم جنگید. هنگامی که طرفداران حکومت اموی به این روش نعمان اعتراض کردند و او را ضعیف خواندند، او گفت برای من این خوشتر از آن است که قوی باشم اما از فرمان خدا سرپیچی کنم.<ref> دینوری، الاخبار الطوال، ۲۳۳؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۳۴۸</ref> طرفداران و عاملان یزید، از جمله [[عمر بن سعد|عمر بن سعد بن ابی وقاص]] و [[محمد بن اشعث کندی]] نامه‌ای به یزید نوشتند و به او گزارش دادند که اگر کوفه را می‌خواهی، شتاب کن که حاکم فعلی کوفه، [[نعمان بن بشیر]]، ضعیف است یا خود را به ناتوانی زده است.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۲،‌ص ۷۷-۷۸.</ref> به همین جهت [[یزید]]، [[عبیدالله بن زیاد]] را که در آن هنگام حاکم [[بصره]] بود، به حکومت کوفه نیز منصوب کرد.<ref> دینوری، الاخبار الطوال، ص۲۳۱.</ref> بنا بر قول مورخین معاویه ضمن وصیتی که نزد غلام او بود و بعدها به یزید داده شد، ابن زیاد را برای مقابله با شورش احتمالی تعیین کرده بود.<ref>تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۶۵</ref>
هنگام ورود مسلم به کوفه، حاکم این شهر [[نعمان بن بشیر]] بود که منابع تاریخی او را فردی نرم خو و صلح طلب معرفی کرده‌اند.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۷۷؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۵۵.</ref> بر اساس برخی روایات نعمان دل خوشی از یزید نداشت.<ref>ابن قتیبه دینوری، الامامه و السیاسه، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۴؛ مقتل جامع سید الشهداء، ج۱، ص۵۱۲.</ref> هنگامی که خبر بیعت مردم با مسلم بن عقیل در کوفه پیچید، نعمان بن بشیر، مردم را جمع کرد و آنان را به دوری از تفرقه توصیه کرد اما گفت تا کسی با من پیکار نکند، با او نخواهم جنگید. هنگامی که طرفداران حکومت اموی به این روش نعمان اعتراض کردند و او را ضعیف خواندند، او گفت برای من این خوشتر از آن است که قوی باشم اما از فرمان خدا سرپیچی کنم.<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۲۳۳؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۴۸.</ref> طرفداران و عاملان یزید، از جمله [[عمر بن سعد|عمر بن سعد بن ابی وقاص]] و [[محمد بن اشعث کندی]] نامه‌ای به یزید نوشتند و به او گزارش دادند که اگر کوفه را می‌خواهی، شتاب کن که حاکم فعلی کوفه، [[نعمان بن بشیر]]، ضعیف است یا خود را به ناتوانی زده است.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۴م، ج۲،‌ ص ۷۷-۷۸.</ref> به همین جهت [[یزید]]، [[عبیدالله بن زیاد]] را که در آن هنگام حاکم [[بصره]] بود، به حکومت کوفه نیز منصوب کرد.<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۲۳۱.</ref> بنا بر قول مورخین معاویه ضمن وصیتی که نزد غلام او بود و بعدها به یزید داده شد، ابن زیاد را برای مقابله با شورش احتمالی تعیین کرده بود.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۲۶۵.</ref>


{{اصلی|عبیدالله بن زیاد}}
{{اصلی|عبیدالله بن زیاد}}
[[عبیدالله بن زیاد]] و نیز پدرش [[زیاد بن ابیه]] سابقه خشنی نزد مردم داشتند. خلفای پیشین غالبا برای سرکوب برخی شورش‌ها از این خاندان استفاده می‌کردند. پیش از این عبیدالله شورش [[خوارج]] را در [[بصره]] به نحو بسیار خشونت بار و شگفت‌آوری سرکوب کرده بود.<ref>نک:دینوری‌، اخبار، الاخبار الطوال، ص۲۶۹-۲۷۰؛ طبری‌، تاریخ، ج۷، ص۱۸۵-۱۸۷؛ الاستیعاب، ج ۲، ص۵۲۵؛ </ref> با ورود او به کوفه به نظر می‌رسد که اوضاع به ناگه علیه مسلم بن عقیل برگشت و بسیاری از مردم کوفه که قصد قیام علیه حکومت یزید را داشتند، از ترس جان، پراکنده شدند.{{مدرک}}
[[عبیدالله بن زیاد]] و نیز پدرش [[زیاد بن ابیه]] سابقه خشنی نزد مردم داشتند. خلفای پیشین غالبا برای سرکوب برخی شورش‌ها از این خاندان استفاده می‌کردند. پیش از این عبیدالله شورش [[خوارج]] را در [[بصره]] به نحو بسیار خشونت بار و شگفت‌آوری سرکوب کرده بود.<ref>نک: دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۲۶۹-۲۷۰؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۷، ص۱۸۵-۱۸۷؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۹۹۲م، ج۲، ص۵۲۵.</ref> با ورود او به کوفه به نظر می‌رسد که اوضاع به ناگه علیه مسلم بن عقیل برگشت و بسیاری از مردم کوفه که قصد قیام علیه حکومت یزید را داشتند، از ترس جان، پراکنده شدند.{{مدرک}}


عبیدالله پس از ورود به کوفه به جستجوی پیوند یافتگان با مسلم بن عقیل پرداخت و سران قبایل را تهدید کرد که نام و نشان بیعت کنندگان از قبیله خود را در اختیار او قرار دهند و یا متعهد شوند که کسی از قبیله ایشان، مخالفت امویان نخواهد کرد وگرنه خونشان را خواهد ریخت و اموالشان را مصادره خواهد کرد.<ref>طبری، تاریخ، ج۵، ص۳۵۹</ref>
عبیدالله پس از ورود به کوفه به جستجوی پیوند یافتگان با مسلم بن عقیل پرداخت و سران قبایل را تهدید کرد که نام و نشان بیعت کنندگان از قبیله خود را در اختیار او قرار دهند و یا متعهد شوند که کسی از قبیله ایشان، مخالفت امویان نخواهد کرد وگرنه خونشان را خواهد ریخت و اموالشان را مصادره خواهد کرد.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۵۹.</ref>


با آمدن عبیدالله بن زیاد به کوفه، و پخش خبر تهدیدها و اقدامات او، فضای کوفه نا امن شده بود و مسلم بن عقیل برای حفظ امنیت خود، از خانه مختار خارج شد و به خانه [[هانی بن عروه]] از بزرگان کوفه رفت و از او خواست تا به او پناه دهد.<ref>نک: ابن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۶۸</ref> هانی بن عروه با اینکه از خطر پذیرش این مسئولیت نگران بود، به مسلم پناه داد و از آن پس، شیعیان برای دیدار با مسلم به خانه هانی می‌رفتند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۷۹؛ دینوری، اخبار الطوال، ص۲۳۴-۲۳۵</ref>
با آمدن عبیدالله بن زیاد به کوفه، و پخش خبر تهدیدها و اقدامات او، فضای کوفه نا امن شده بود و مسلم بن عقیل برای حفظ امنیت خود، از خانه مختار خارج شد و به خانه [[هانی بن عروه]] از بزرگان کوفه رفت و از او خواست تا به او پناه دهد.<ref>نک: ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۶۸.</ref> هانی بن عروه با اینکه از خطر پذیرش این مسئولیت نگران بود، به مسلم پناه داد و از آن پس، شیعیان برای دیدار با مسلم به خانه هانی می‌رفتند.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۷۹؛ دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۲۳۴-۲۳۵</ref>


===نقشه قتل عبیدالله بن زیاد===
===نقشه قتل عبیدالله بن زیاد===
بنابر گزارشی که در بیشتر منابع تاریخی نقل شده، روزی عبیدالله بن زیاد برای عیادت [[شریک بن الاعور|شریک بن الاعور حارثی]] که از شیعیان [[امام علی(ع)]] بود و با عبیدالله دوستی داشت و در بستر بیماری در خانه هانی به سر می‌برد به خانه هانی آمد. پیش از آمدن او، به پیشنهاد شریک بن اعور قرار شد مسلم در جایی پنهان شود و در زمان مناسب عبیدالله بن زیاد را به قتل رساند. هنگامی که ابن زیاد به خانه هانی آمد، مسلم بن عقیل از کشتن او امتناع کرد و دلیل امنتاع خود را نارضایتی هانی بن عروه که دوست نداشت ابن زیاد در خانه‌اش کشته شود و نیز حدیثی از [[پیامبر(ص)]] عنوان کرد که از کشتن به شکل غافلگیرانه منع فرموده‌اند.<ref> دینوری،‌اخبار الطوال، ص۲۳۵-۲۳۶؛ </ref>
بنابر گزارشی که در بیشتر منابع تاریخی نقل شده، روزی عبیدالله بن زیاد برای عیادت [[شریک بن الاعور|شریک بن الاعور حارثی]] که از شیعیان [[امام علی(ع)]] بود و با عبیدالله دوستی داشت و در بستر بیماری در خانه هانی به سر می‌برد به خانه هانی آمد. پیش از آمدن او، به پیشنهاد شریک بن اعور قرار شد مسلم در جایی پنهان شود و در زمان مناسب عبیدالله بن زیاد را به قتل رساند. هنگامی که ابن زیاد به خانه هانی آمد، مسلم بن عقیل از کشتن او امتناع کرد و دلیل امنتاع خود را نارضایتی هانی بن عروه که دوست نداشت ابن زیاد در خانه‌اش کشته شود و نیز حدیثی از [[پیامبر(ص)]] عنوان کرد که از کشتن به شکل غافلگیرانه منع فرموده‌اند.<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۲۳۵-۲۳۶.</ref>


برخی پژوهشگران معاصر با بررسی گزارش‌های مربوط به این واقعه، در صحت آن تردید کرده<ref>زرگری نژاد، نهضت امام حسین(ع) و قیام کربلا،‌ص ۱۵۴-۱۵۷</ref> و برخی دیگر آن را به کلی ساختگی و بی‌پایه دانسته‌اند.<ref>دانشنامه امام حسین، ج۴، ص۱۷۵-۱۷۶</ref>
برخی پژوهشگران معاصر با بررسی گزارش‌های مربوط به این واقعه، در صحت آن تردید کرده<ref>زرگری نژاد، نهضت امام حسین، ۱۳۸۶ش، ص ۱۵۴-۱۵۷.</ref> و برخی دیگر آن را به کلی ساختگی و بی‌پایه دانسته‌اند.<ref>دانشنامه امام حسین، ج۴، ص۱۷۵-۱۷۶.</ref>


===دستگیری هانی و قیام مسلم===
===دستگیری هانی و قیام مسلم===
ارتباط مسلم با شیعیان مخفیانه بود، اما عبیدالله بن زیاد با گماردن جاسوسی به نام [[معقل]] که خود را از طرفداران مسلم بن عقیل و علاقه‌مند به دیدار او نشان می‌داد از مخفیگاه مسلم، آگاه شد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۷۹-۸۰.</ref>
ارتباط مسلم با شیعیان مخفیانه بود، اما عبیدالله بن زیاد با گماردن جاسوسی به نام [[معقل]] که خود را از طرفداران مسلم بن عقیل و علاقه‌مند به دیدار او نشان می‌داد از مخفیگاه مسلم، آگاه شد.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۷۹-۸۰.</ref>
بعد از اینکه عبیدالله بن زیاد از مخفی‌گاه مسلم آگاه شد، [[هانی بن عروة]] را به قصر فراخواند و از او خواست مسلم را به وی تحویل دهد. چون هانی زیر بار چنین کاری نرفت بازداشت شد.
بعد از اینکه عبیدالله بن زیاد از مخفی‌گاه مسلم آگاه شد، [[هانی بن عروة]] را به قصر فراخواند و از او خواست مسلم را به وی تحویل دهد. چون هانی زیر بار چنین کاری نرفت بازداشت شد.
هنگامی که خبر دستگیری هانی به مسلم رسید، مسلم از پیروان خود خواست قیام کنند، بنابر روایات منابع تاریخی حدود ۴۰۰۰ نفر با شعار [[یا منصور امت]] فراهم شدند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۸۰؛ طبری، ج۵، ص۳۶۸-۳۷۱</ref>
هنگامی که خبر دستگیری هانی به مسلم رسید، مسلم از پیروان خود خواست قیام کنند، بنابر روایات منابع تاریخی حدود ۴۰۰۰ نفر با شعار [[یا منصور امت]] فراهم شدند.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۸۰؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۶۸-۳۷۱.</ref>
در نیرو‌هایی که مسلم فراهم آورده بود، [[عبدالرحمن بن کریز]] فرمانده [[قبیله کنده|کندیان]]، [[مسلم بن عوسجه]] فرمانده [[قبیله مذحج|مذحجیان]]، [[ابوثمامه صائدی|ابی ثمامه صیداوی]] فرمانده [[قبیله بنی تمیم|تمیم]] و [[قبیله همدان|همدان]] و [[عباس بن جعده بن هبیره]] فرمانده [[قریش]] و [[انصار]] بودند.<ref> دینوری، اخبارالطوال، ص۲۳۹-۲۴۰.</ref>
در نیرو‌هایی که مسلم فراهم آورده بود، [[عبدالرحمن بن کریز]] فرمانده [[قبیله کنده|کندیان]]، [[مسلم بن عوسجه]] فرمانده [[قبیله مذحج|مذحجیان]]، [[ابوثمامه صائدی|ابی ثمامه صیداوی]] فرمانده [[قبیله بنی تمیم|تمیم]] و [[قبیله همدان|همدان]] و [[عباس بن جعده بن هبیره]] فرمانده [[قریش]] و [[انصار]] بودند.<ref> دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۲۳۹-۲۴۰.</ref>
قیام کنندگان به سوی قصر حکومت راه افتادند و آن را محاصره کردند، داخل قصر تنها ۵۰ تن از محافظان عبیدالله و نزدیکان وی حضور داشتند.<ref>ابن سعد، طبقه خامسه، ج۱، ص۴۶۱؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۸۰.</ref>
قیام کنندگان به سوی قصر حکومت راه افتادند و آن را محاصره کردند، داخل قصر تنها ۵۰ تن از محافظان عبیدالله و نزدیکان وی حضور داشتند.<ref>ابن سعد، طبقه خامسه، ج۱، ص۴۶۱؛ بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۸۰.</ref>


در این هنگام عبیدالله بن زیاد از بعضی از بزرگان کوفه که کنارش بودند مانند [[محمد بن اشعث بن قیس|محمد بن اشعث]]، [[کثیر بن شهاب حارثی]]، [[شبث بن ربعی]]، قعقاع بن شور، [[حجار بن ابجر]] و [[شمر بن ذی الجوشن]] خواست که به میان جمعیت روند و با دادن وعده و وعید و ترساندن مردم از رسیدن سپاه شام، آنان را از یاری مسلم و امام حسین(ع)، بازدارند.<ref>بلاذری، ج۲، ص۸۰-۸۱؛ طبری، ج۵، ص۳۶۸-۳۷۰</ref>
در این هنگام عبیدالله بن زیاد از بعضی از بزرگان کوفه که کنارش بودند مانند [[محمد بن اشعث بن قیس|محمد بن اشعث]]، [[کثیر بن شهاب حارثی]]، [[شبث بن ربعی]]، قعقاع بن شور، [[حجار بن ابجر]] و [[شمر بن ذی الجوشن]] خواست که به میان جمعیت روند و با دادن وعده و وعید و ترساندن مردم از رسیدن سپاه شام، آنان را از یاری مسلم و امام حسین(ع)، بازدارند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۸۰-۸۱؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۶۸-۳۷۰.</ref>
این حیله کارگر شد. روایات تاریخی از ترس مردم در پی تبلیغات همراهان عبیدالله و سرعت پراکنده شدن آنان از اطراف مسلم حکایت دارند، تا جایی که شب‌هنگام مسلم تنها ماند و جایی برای خفتن نداشت.<ref>طبری، تاریخ،ج۵، ص۳۶۹-۳۷۱ </ref>
این حیله کارگر شد. روایات تاریخی از ترس مردم در پی تبلیغات همراهان عبیدالله و سرعت پراکنده شدن آنان از اطراف مسلم حکایت دارند، تا جایی که شب‌هنگام مسلم تنها ماند و جایی برای خفتن نداشت.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۶۹-۳۷۱.</ref>


===دستگیری و شهادت مسلم===
===دستگیری و شهادت مسلم===
مسلم پس از تنهایی و بی‌سرپناهی به زنی به نام [[طوعه]] پناه برد و در خانه او مخفی شد؛ اما پسر طوعه، صبح روز بعد، خبر را به عوامل حکومت رساند و ابن زیاد گروهی ۷۰ نفره را به محمد بن اشعث داد که مسلم را دستگیر کند و به قصر بیاورند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۸۱؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۳۵۰</ref>
مسلم پس از تنهایی و بی‌سرپناهی به زنی به نام [[طوعه]] پناه برد و در خانه او مخفی شد؛ اما پسر طوعه، صبح روز بعد، خبر را به عوامل حکومت رساند و ابن زیاد گروهی ۷۰ نفره را به محمد بن اشعث داد که مسلم را دستگیر کند و به قصر بیاورند.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۸۱؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۵۰.</ref>


پس از زد و خوردی که میان مسلم و نیروهای حکومتی پیش آمد، [[محمد بن اشعث بن قیس|محمد بن اشعث]] به مسلم گفت اگر تسلیم شود در امان است. بدین طریق مسلم، تسلیم شد<ref>طبری، تاریخ، ج۵، ص۳۵۰ ؛ ۳۷۴</ref> و به قصر آورده شد ولی ابن زیاد، امان پسر اشعث را بیجا خواند و پس از مشاجراتی که میان وی و مسلم گذشت، دستور داد، [[بکیر بن حمران]]<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۸۳؛ ابن اثیر، الکامل، ج۴، ص۳۵.</ref> <small>(که در درگیری با مسلم زخمی شده بود)</small> وی را به بالای قصر برده و سرش را از بدن جدا کند.<ref> المفید، الارشاد، ص۵۳-۶۳.</ref> پس از جدا کردن سر مسلم، بدن او را از بالای قصر به پایین انداختند.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۶۵، به نقل از میرزا خلیل کمره‌ای، عنصر شجاعت، ج۴، ص۷۷۳.</ref>
پس از زد و خوردی که میان مسلم و نیروهای حکومتی پیش آمد، [[محمد بن اشعث بن قیس|محمد بن اشعث]] به مسلم گفت اگر تسلیم شود در امان است. بدین طریق مسلم، تسلیم شد<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۵۰ و ۳۷۴.</ref> و به قصر آورده شد ولی ابن زیاد، امان پسر اشعث را بیجا خواند و پس از مشاجراتی که میان وی و مسلم گذشت، دستور داد، [[بکیر بن حمران]]<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۸۳؛ ابن اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۴، ص۳۵.</ref> <small>(که در درگیری با مسلم زخمی شده بود)</small> وی را به بالای قصر برده و سرش را از بدن جدا کند.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ص۵۳-۶۳.</ref> پس از جدا کردن سر مسلم، بدن او را از بالای قصر به پایین انداختند.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۳۶۳ش، ج۳، ص۶۵، به نقل از میرزا خلیل کمره‌ای، عنصر شجاعت، ج۴، ص۷۷۳.</ref>


بنا بر برخی گزارش‌های تاریخی مسلم که نگران امام حسین(ع) بود از عمر بن سعد که قریشی بود خواست تا بدو وصیت کند. نخستین وصیت او این بود تا کسی را نزد امام فرستد و او را از آمدن به کوفه منع کند. دیگر آن که جنازه او را کفن و پس از آن دفن کند و دیگر آن که بدهی او را با فروختن شمشیر و دیگر وسایلش بپردازد.<ref>جعفریان، رسول، تاملی در نهضت عاشورا، ص۱۶۸</ref>
بنا بر برخی گزارش‌های تاریخی مسلم که نگران امام حسین(ع) بود از عمر بن سعد که قریشی بود خواست تا بدو وصیت کند. نخستین وصیت او این بود تا کسی را نزد امام فرستد و او را از آمدن به کوفه منع کند. دیگر آن که جنازه او را کفن و پس از آن دفن کند و دیگر آن که بدهی او را با فروختن شمشیر و دیگر وسایلش بپردازد.<ref>جعفریان، تاملی در نهضت عاشورا، ۱۳۸۱ش، ص۱۶۸.</ref>


پس از [[شهادت]] مسلم، ابن زیاد دستور قتل [[هانی بن عروه]] را نیز صادر کرد و سپس سرهای این دو را به [[شام]] نزد [[یزید بن معاویه]] فرستاد.<ref> ابن اعثم الکوفی، الفتوح، ج۵، ص۶۲.</ref>
پس از [[شهادت]] مسلم، ابن زیاد دستور قتل [[هانی بن عروه]] را نیز صادر کرد و سپس سرهای این دو را به [[شام]] نزد [[یزید بن معاویه]] فرستاد.<ref> ابن اعثم الکوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۶۲.</ref>


==علت شکست قیام کوفه و ماموریت مسلم==
==علت شکست قیام کوفه و ماموریت مسلم==
بیشتر نویسندگان، با توجه با اطلاعات موجود در منابع، در علت‌یابی شکست قیام مردم کوفه هنگام حضور مسلم در این شهر، به نقش سیاست‌های [[عبیدالله بن زیاد]] در ایجاد وحشت در بین مردم کوفه و نیز ساختار اجتماعی کوفه که مانع اتحاد و همبستگی مردمان کوفه می‌شد و روانشناسی کوفیان که آنان را افرادی احساساتی و نظم ناپذیر و دنیا طلب معرفی می‌کند، تاکید کرده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: جعفریان، تاملی در نهضت عاشورا، ص۱۶۷، ۱۷۶؛ گروه نویسندگان، تاریخ قیام و مقتل جامع سید الشهداء، ج۱، ص۵۹۴-۶۰۳.</ref> اخیرا یکی از نویسندگان در کنار عوامل دیگر شکست قیام مسلم،از ضعف فرماندهی در این قیام یاد کرده‌<ref>جعفریان، تاملی در نهضت عاشورا، ص۷۳</ref> هرچند دلیل روشنی بر این مدعا ارائه نکرده‌است. به نظر می‌رسد که سخنان و خطبه‌های نزدیکان امام حسین(ع) پس از واقعه عاشورا از جمله [[خطبه حضرت زینب در کوفه|خطبه حضرت زینب(س)]] پس از ورود به کوفه هنگامی که به اسارت سپاه عمر بن سعد درآمد، بیشتر با نظریه نخست همراه است.
بیشتر نویسندگان، با توجه با اطلاعات موجود در منابع، در علت‌یابی شکست قیام مردم کوفه هنگام حضور مسلم در این شهر، به نقش سیاست‌های [[عبیدالله بن زیاد]] در ایجاد وحشت در بین مردم کوفه و نیز ساختار اجتماعی کوفه که مانع اتحاد و همبستگی مردمان کوفه می‌شد و روانشناسی کوفیان که آنان را افرادی احساساتی و نظم ناپذیر و دنیا طلب معرفی می‌کند، تاکید کرده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: جعفریان، تاملی در نهضت عاشورا، ۱۳۸۱ش، ص۱۶۷، ۱۷۶؛ تاریخ قیام و مقتل جامع سید الشهداء، ج۱، ص۵۹۴-۶۰۳.</ref> اخیرا یکی از نویسندگان در کنار عوامل دیگر شکست قیام مسلم،از ضعف فرماندهی در این قیام یاد کرده‌<ref>جعفریان، تاملی در نهضت عاشورا، ۱۳۸۱ش، ص۷۳.</ref> هرچند دلیل روشنی بر این مدعا ارائه نکرده‌است. به نظر می‌رسد که سخنان و خطبه‌های نزدیکان امام حسین(ع) پس از واقعه عاشورا از جمله [[خطبه حضرت زینب در کوفه|خطبه حضرت زینب(س)]] پس از ورود به کوفه هنگامی که به اسارت سپاه عمر بن سعد درآمد، بیشتر با نظریه نخست همراه است.


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۱۳۸: خط ۱۳۶:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، دارصادر، بیروت، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م.
* ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م.
* ابن اعثم الکوفی، الفتوح، ج ۵، تحقیق: علی شیری، بیروت:‌دار الاضواء، ۱۴۱۱.
* ابن اعثم الکوفی، الفتوح، ج ۵، تحقیق: علی شیری، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۱۱ق.
* ابن حبان، الثقات، ج ۵، مؤسسة الکتب الثقافیة،۱۳۹۳ق.
* ابن حبان، الثقات، ج ۵، مؤسسة الکتب الثقافیة،۱۳۹۳ق.
* ابن عبدالبر، الاستذکار، ج ۸، تحقیق: سالم محمدعطا، محمدعلی معوض، بیروت: دارالکتب العلمیة، ۲۰۰۰م.
* ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستذکار، ج ۸، تحقیق: سالم محمدعطا، محمدعلی معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۲۰۰۰م.
* ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج ۳، تحقیق: علی محد البجاوی، بیروت: دارالجبل، ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
* ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، تحقیق: علی محد البجاوی، بیروت، دارالجبل، ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
* ابن عنبه حسنی داودی، جمال الدین احمد بن علی، عمده الطالب فی انساب ال ابی طالب، انصاریان، قم، ۱۴۱۷ق.
* ابن عنبه حسنی داودی، احمد بن علی، عمده الطالب فی انساب ال ابی طالب، قم، انصاریان، ۱۴۱۷ق.
* ابن قتیبة الدینوری، الامامة و السیاسة، تحقیق: علی شیری، قم: انتشارات شریف الرضی، ۱۴۱۳/۱۳۷۱.
* ابن قتیبة الدینوری، عبدالله بن مسلم، الامامة و السیاسة، تحقیق: علی شیری، قم، انتشارات شریف الرضی، ۱۴۱۳/۱۳۷۱.
* ابن قتیبة الدینوری، المعارف، تحقیق: دکتور ثروت عکاشة، القاهرة:‌دار المعارف بمصر، ۱۹۶۹.
* ابن قتیبة الدینوری، عبدالله بن مسلم، المعارف، تحقیق: دکتور ثروت عکاشة، القاهرة، دار المعارف بمصر، ۱۹۶۹.
* ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، تحقیق، تقدیم واشراف: کاظم المظفر، النجف الاشرف: منشورات المکتبة الحیدریة، ۱۳۸۵ق/ ۱۹۶۵م.
* ابو حنیفه دینوری، احمد بن داوود، الاخبار الطوال، مصر، مطبعه السعاده، ۱۳۳۰ق.
* اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین(۳۵۶)فرزندان ابو طالب، ترجمه جواد فاضل، تهران، کتابفروشی علی‌اکبر علمی،۱۳۳۹ش
* ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، تحقیق، تقدیم واشراف: کاظم المظفر، النجف الاشرف، منشورات المکتبة الحیدریة، ۱۳۸۵ق/ ۱۹۶۵م.
* الصدوق، الامالی، قم: مرکز الطباعة والنشر فی مؤسسة البعثة، ۱۴۱۷.
* اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، فرزندان ابو طالب، ترجمه جواد فاضل، تهران، کتابفروشی علی‌اکبر علمی،۱۳۳۹ش.
* امین، السید محسن، اعیان الشیعة، ج ۱، تحقیق، تحقیق وتخریج: حسن الامین بیروت:‌ دار التعارف للمطبوعات (نسخه موجود در لوح فشرده کتابخانه اهل بیت(ع)، نسخه دوم).
* امین، السید محسن، اعیان الشیعة، ج ۱، تحقیق، تحقیق وتخریج: حسن الامین بیروت:‌ دار التعارف للمطبوعات (نسخه موجود در لوح فشرده کتابخانه اهل بیت(ع)، نسخه دوم).
* البراقی، السید، تاریخ الکوفة، تحقیق: ماجد احمد العطیة، استدراکات السیدمحمدصادق ال بحرالعلوم، انتشارات المکتبة الحیدریة، ۱۴۲۴ق/۱۳۸۲ش. بی‌جا.
* براقی، سید حسین، تاریخ الکوفة، تحقیق: ماجد احمد العطیة، استدراکات السیدمحمدصادق ال بحرالعلوم، بی‌جا، انتشارات المکتبة الحیدریة، ۱۴۲۴ق/۱۳۸۲ش.
* بلاذری، احمد بن یحیی بن جابر، انساب الاشراف، ج ۲، تحقیق: الشیخ محمد باقر محمودی، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
* بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج ۲، تحقیق: الشیخ محمد باقر محمودی، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
* پور امینی، محمد باقر، چهره‌ها در حماسه کربلاء، قم، بوستان کتاب، ۱۳۹۴
* پور امینی، محمد باقر، چهره‌ها در حماسه کربلاء، قم، بوستان کتاب، ۱۳۹۴ش.
* تهامی، طه، مسلم بن عقیل پیش از واقعه عاشورا، مجله مبلغان، شماره۹۹، دی ۱۳۸۶
* تهامی، طه، «مسلم بن عقیل پیش از واقعه عاشورا»، مجله مبلغان، شماره۹۹، دی ۱۳۸۶.
* جعفریان، رسول، تاملی در نهضت عاشورا، قم، انصاریان، ۱۳۸۱
* جعفریان، رسول، تاملی در نهضت عاشورا، قم، انصاریان، ۱۳۸۱ش.
* جمعی از نویسندگان، پژوهشی پیرامون شهدای کربلا، قم، پژوهشکده تحقیقات اسلامی سپاه، ۱۳۸۱
* جمعی از نویسندگان، پژوهشی پیرامون شهدای کربلا، قم، پژوهشکده تحقیقات اسلامی سپاه، ۱۳۸۱
* دینوری، ابو حنیفه، الاخبار الطوال، مصر، مطبعه السعاده، ۱۳۳۰
* ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج ۳، تحقیق: اشراف وتخریج: شعیب الارنؤوط/ تحقیق: محمد نعیم العرقسوسی، مامون صاغرجی، بیروت: مؤسسة الرسالة، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۳م.
* ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج ۳، تحقیق: اشراف وتخریج: شعیب الارنؤوط/ تحقیق: محمد نعیم العرقسوسی، مامون صاغرجی، بیروت: مؤسسة الرسالة، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۳م.
* رجال الطوسی، تحقیق: جواد القیومی الاصفهانی، قم: مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۵ق (نسخه موجود در لوح فشرده کتابخانه اهل بیت(ع)، نسخه دوم).
* زرگری نژاد، غلامحسین، نهضت امام حسین و قام کربلا، تهران، انتشارات سمت، ۱۳۸۶ش.
* زرگری نژاد، غلامحسین، نهضت امام حسین و قام کربلا، تهران، سمت، ۱۳۸۶
* صدوق، محمد بن علی، الامالی، قم، مرکز الطباعة والنشر فی مؤسسة البعثة، ۱۴۱۷ق.
* صفری فروشانی، نعمت الله، مردم شناسی کوفه، مجله مشکوه، شماره ۵۳، زمستان ۱۳۷۵
* صفری فروشانی، نعمت الله، «مردم شناسی کوفه»، مجله مشکوه، شماره ۵۳، زمستان ۱۳۷۵.
* طبرسی، اعلام الوری باعلام الهدی، ج ۱، قم: مؤسسة ال البیت(ع) لاحیاء التراث، ۱۴۱۷.
* طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج ۱، قم، مؤسسة ال البیت(ع) لاحیاء التراث، ۱۴۱۷ق.
* طبری، أبو جعفر محمد بن جریر(م ۳۱۰)، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم، بیروت،‌ دار التراث، ط الثانیة، ۱۳۸۷.
* طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم، بیروت،‌ دار التراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق.
* کمره‌ای، میرزا خلیل، عنصر شجاعت، ج۴: مسلم بن عقیل و اسرار کوفه، چ۱، قم، دارالعرفان، ۱۳۸۹ش.
* طوسی، محمد بن حسن، الرجال،  تحقیق: جواد القیومی الاصفهانی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۵ق.
* گروه پژوهشگران، تاریخ قیام و مقتل جامع سید الشهداء، زیر نظر مهدی پیشوایی، قم، وسسه اموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۹۰
* کمره‌ای، میرزا خلیل، عنصر شجاعت، ج۴: مسلم بن عقیل و اسرار کوفه، قم، دارالعرفان، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
* گروه پژوهشگران، تاریخ قیام و مقتل جامع سید الشهداء، زیر نظر مهدی پیشوایی، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۹۰ش.
* مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب ومعادن الجوهر، ج ۳، قم، منشورات دارالهجرة، ۱۴۰۴ق/۱۳۶۳ش/۱۹۸۴م.
* مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، تحقیق: مؤسسة ال البیت(ع) لتحقیق التراث، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
* واقدی، محمد بن عمر، فتوح الشام، تحقیق عبداللطیف عبدالرحمن، بیروت،‌ دار الکتب العلمیه، بی‌تا.
*محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، نشر معروف، پنجم، ۱۳۸۰ش.
*محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، نشر معروف، پنجم، ۱۳۸۰ش.
* مسعودی، مروج الذهب ومعادن الجوهر، ج ۳، قم: منشورات دارالهجرة، ۱۴۰۴ق/۱۳۶۳ش/۱۹۸۴م.
* مفید، الارشاد، تحقیق: مؤسسة ال البیت(ع) لتحقیق التراث، بیروت:‌ دار المفید، ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
* واقدی، محمد بن عمر، فتوح الشام، تحقیق عبداللطیف عبدالرحمن، بیروت،‌ دار الکتب العلمیه
{{پایان}}
{{پایان}}


خط ۱۹۸: خط ۱۹۵:
  | عکس = <!--نمی‌خواهد، ندارد، دارد-->دارد
  | عکس = <!--نمی‌خواهد، ندارد، دارد-->دارد
  | ناوبری = <!--ندارد، دارد-->دارد
  | ناوبری = <!--ندارد، دارد-->دارد
  | رعایت شیوه‌نامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->ندارد
  | رعایت شیوه‌نامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->دارد
  | کپی‌کاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->ندارد
  | کپی‌کاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->ندارد
  | استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل
  | استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل
کاربر ناشناس