۱۷٬۸۴۳
ویرایش
(ایجاد صفحه) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
برخی علم لدنّی را همان [[علم غیب|علم به غیب]] از طرق غیر عادی میدانند، در مقابل برخی براین باورند که متعلَّق علم لدنّی میتواند امور غیبی یا امور عادی باشد که از راههای عادی نیز قابل کسب است. | برخی علم لدنّی را همان [[علم غیب|علم به غیب]] از طرق غیر عادی میدانند، در مقابل برخی براین باورند که متعلَّق علم لدنّی میتواند امور غیبی یا امور عادی باشد که از راههای عادی نیز قابل کسب است. | ||
[[آیه|آیاتی]] در [[قرآن]] به علم لدنّی در افراد خاصی چون پیامبران اشاره دارند و در [[حدیث|روایات]] نقل شده از [[امامان شیعه]] نیز به علم لدنّی [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و امامان(ع) تصریح شده است. | [[آیه|آیاتی]] در [[قرآن]] به علم لدنّی در افراد خاصی چون پیامبران اشاره دارند و در [[حدیث|روایات]] نقل شده از [[امامان شیعه]] نیز به علم لدنّی [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و امامان(ع) تصریح شده است. اعتقاد به علم لدنّی امامان جزء باورهای شیعیان است که ناشی از جایگاه امامت و وظایف امام نزد معتقدان به این مذهب است. با این حال برخی از نواندیشان دینی اعتقاد به علم لدنّی ائمه را انکار نمودهاند البته در نقد آنان گفته شده که دلایل ارائه شده مدعای آنها را ثابت نمیکند. | ||
اعتقاد به علم لدنّی امامان جزء باورهای شیعیان است که ناشی از جایگاه امامت و وظایف امام نزد معتقدان به این مذهب است. | |||
در نقد | |||
== مفهوم شناسی و جایگاه == | == مفهوم شناسی و جایگاه == | ||
خط ۳۷: | خط ۳۱: | ||
* [[آیه ۶۵ سوره کهف]]: «فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا؛ در آنجا بندهای از بندگان خاص ما را یافتند که او را رحمت و لطف خاصی از نزد خود عطا کردیم و هم از نزد خود وی را علم (لدنّی و اسرار غیب الهی) آموختیم.»<ref>سوره کهف، آیه ۶۵؛ ترجمه الهی قمشهای.</ref> | * [[آیه ۶۵ سوره کهف]]: «فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا؛ در آنجا بندهای از بندگان خاص ما را یافتند که او را رحمت و لطف خاصی از نزد خود عطا کردیم و هم از نزد خود وی را علم (لدنّی و اسرار غیب الهی) آموختیم.»<ref>سوره کهف، آیه ۶۵؛ ترجمه الهی قمشهای.</ref> | ||
[[علامه طباطبایی | [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] این آیه را مرتبط با علم خاص [[حضرت خضر|حضرت خضر(ع)]] میداند که از اسباب عادی مثل فکر و حس حاصل نشده بود.<ref>طباطبایی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۳۴۲.</ref> وی دلیل این برداشت را لفظ «من لدنّا» میداند که اشاره به علم اعطایی غیر اکتسابی دارد.<ref>طباطبایی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۳۴۲.</ref> در نگاه او این علم مختص اولیاء الهی بوده و در آیات بعدی مشخص میشود که این علم خضر(ع) مربوط به تاویل حوادث بوده است.<ref>طباطبایی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۳۴۲.</ref> [[محمد صادقی تهرانی|صادقی تهرانی]] نیز این علم را غیر از یادگیری از مخلوقات میداند که از طریق وحی یا الهام صورت میگیرد.<ref>صادقی تهرانی، الفرقان فى تفسير القرآن بالقرآن و السنه، ۱۴۰۶ق، ج۱۸، ص۱۴۶.</ref> به باور وی، این وحی لزوما از سنخ وحی بر انبیاء نیست.<ref>صادقی تهرانی، الفرقان فى تفسير القرآن بالقرآن و السنه، ۱۴۰۶ق، ج۱۸، ص۱۴۶.</ref> | ||
* [[آیه ۱۱۳ سوره نساء]]: «... وَ أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَكَ ما لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَ كانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظيما؛ و خدا به تو اين كتاب (قرآن مجيد) و (مقام) حكمت (و نبوت) را عطا كرده و آنچه را كه نمیدانستى به تو بياموخت، و خدا را با تو لطف عظيم و عنايت بیاندازه است. | * [[آیه ۱۱۳ سوره نساء]]: «... وَ أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَكَ ما لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَ كانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظيما؛ و خدا به تو اين كتاب (قرآن مجيد) و (مقام) حكمت (و نبوت) را عطا كرده و آنچه را كه نمیدانستى به تو بياموخت، و خدا را با تو لطف عظيم و عنايت بیاندازه است. | ||
خط ۶۰: | خط ۵۴: | ||
در روایت دیگری از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] نقل شده است که حضرت منشأ علوم امامان را وراثت از جانب پیامبر(ص) و [[الهام|الهام قلبی]] میدانند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۶۴.</ref> | در روایت دیگری از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] نقل شده است که حضرت منشأ علوم امامان را وراثت از جانب پیامبر(ص) و [[الهام|الهام قلبی]] میدانند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۶۴.</ref> | ||
== علم لدنّی امام در عقیده امامیّه == | == علم لدنّی امام در عقیده امامیّه == | ||
[[محمدحسن نادم]] پژوهشگر [[علم امام|مباحث علم امام]]، بر این باور است که شیعیان در طول تاریخ همواره نگاه خاصی در رابطه با امامت داشتند که با نگاه غیرشیعیان متفاوت بوده است.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۹.</ref> به عقیده شیعیان، [[امامت|امام]] همه شئون [[نبوت|پیامبر]] بجز دریافت و ابلاغ وحی را دارد.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۹.</ref> از این جهت تبیین وحی برای مردم و اجرای دستورات الهی جزء قلمرو وظایف امام محسوب میشوند.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۹.</ref> به همین جهت همان ضرورتی که برای علم خاص و الهی پیامبر وجود دارد عینا برای امام نیز وجود خواهد داشت.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۹.</ref> به همین جهت وقتی در مباحث اعتقادی امامیه سخن از علم امام میشود مراد از آن یک علم عادی کسب شده با ابزار عادی نیست.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۱۰.</ref> بلکه مراد علم و آگاهی ویژهای است که امام از راه افاضه خداوند به آن دست یافته است.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۱۰.</ref> برای نمونه، [[محمد بن ابراهیم نعمانی|نعمانی]] از [[محدث|محدثان]] و [[متکلم|متکلمان]] | [[محمدحسن نادم]] پژوهشگر [[علم امام|مباحث علم امام]]، بر این باور است که شیعیان در طول تاریخ همواره نگاه خاصی در رابطه با امامت داشتند که با نگاه غیرشیعیان متفاوت بوده است.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۹.</ref> به عقیده شیعیان، [[امامت|امام]] همه شئون [[نبوت|پیامبر]] بجز دریافت و ابلاغ وحی را دارد.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۹.</ref> از این جهت تبیین وحی برای مردم و اجرای دستورات الهی جزء قلمرو وظایف امام محسوب میشوند.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۹.</ref> به همین جهت همان ضرورتی که برای علم خاص و الهی پیامبر وجود دارد عینا برای امام نیز وجود خواهد داشت.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۹.</ref> به همین جهت وقتی در مباحث اعتقادی امامیه سخن از علم امام میشود مراد از آن یک علم عادی کسب شده با ابزار عادی نیست.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۱۰.</ref> بلکه مراد علم و آگاهی ویژهای است که امام از راه افاضه خداوند به آن دست یافته است.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۱۰.</ref> برای نمونه، [[محمد بن ابراهیم نعمانی|نعمانی]] از [[محدث|محدثان]] و [[متکلم|متکلمان]] شیعه در کتاب [[کتاب الغیبة (نعمانی)|الغیبة]]، امام را شخص ممتاز زمان خود میداند که کسی در فضایل به آن نزدیک نمیشود. از جمله ویژگیهای ممتاز امام از نظر وی علم اوست که از جانب خداوند به او عطا شده است و اکتسابی نیست.<ref>نعمانی، الغیبة، ۱۳۹۷ق، ص۲۲۰.</ref> | ||
=== نواندیشی دینی و انکار علم لدنّی امام === | === نواندیشی دینی و انکار علم لدنّی امام === | ||
برخی [[نواندیشی دینی|نواندیشان دینی]] همچون | برخی [[نواندیشی دینی|نواندیشان دینی]] همچون مدرسی طباطبایی در [[مکتب در فرایند تکامل (کتاب)|کتاب مکتب در فرایند تکامل]] و محسن کدیور بر این باورند که اندیشه علم لدّنی داشتن امامان و ویژگیهای فرابشری آن در قرائتهای اولیه از [[شیعه|مذهب تشیع]] تا اواخر قرن چهارم وجود نداشته و بعدها تحت تاثیر [[تفویض|مکتب تفویض]] وارد تفکرات شیعه شده است.<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، ۱۳۸۶ش، ص۶۶ و ۷۰-۷۱ و ۱۰۶؛ کدیور، «قرائت فراموش شده»، ص۱۰۵-۱۰۶.</ref> بر اساس این عقیده که با عنوان [[نظریه علمای ابرار]] نیز شناخته میشود، اصحاب ائمّه و دانشمندان قرون اولیه امامیه، امامان(ع) را عالمانی بزرگ میدانستند که گرچه ملزم به اطاعت از آنها بودند، ولی اعتقادی به [[عصمت]] و علم لدنی آنها نداشتند.<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، ۱۳۸۶ش، ص۶۶، کدیور، «قرائت فراموش شده»، ص۱۰۵-۱۰۶.</ref> | ||
منتقدان این دیدگاهها نقدهایی را مطرح کردهاند که از جمله آنها میتواند موارد زیر را بیان کرد: | منتقدان این دیدگاهها نقدهایی را مطرح کردهاند که از جمله آنها میتواند موارد زیر را بیان کرد: | ||
خط ۷۴: | خط ۶۸: | ||
* به شرایط صدور روایات توجه نشده است.<ref>علاء المحدثین، «نقد بازخوانی تشیع»، ص۱۵۱.</ref> | * به شرایط صدور روایات توجه نشده است.<ref>علاء المحدثین، «نقد بازخوانی تشیع»، ص۱۵۱.</ref> | ||
[[عبدالکریم سروش]] در [[بسط تجربه نبوی|نظریه بسط تجربه نبوی]]، با تحلیلی که از مفهوم خاتمیت ارائه میدهد، اتکاء به علوم غیبی را از ویژگیهای انبیاء میشمارد که بعد از خاتمیت دیگر معنا ندارد.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۷۸ش، ص۷۴-۷۵.</ref> بر این اساس بعد از انبیاء هر کسی هر سخنی را مطرح میکند بر اساس ادلّه آن سنجیده خواهد شد و فرد نمیتواند با تکیه بر شخصیت خود و ادراک شهودی خاص خودش مطلبی را ادّعا کند و در این مسئله تفاوتی میان [[امام علی علیهالسلام|حضرت علی(ع)]] و دیگران نیست.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۷۸ش، ص۷۴-۷۵.</ref> | [[عبدالکریم سروش]] در [[بسط تجربه نبوی|نظریه بسط تجربه نبوی]]، با تحلیلی که از مفهوم خاتمیت ارائه میدهد، اتکاء به علوم غیبی را از ویژگیهای انبیاء میشمارد که بعد از خاتمیت دیگر معنا ندارد.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۷۸ش، ص۷۴-۷۵.</ref> بر این اساس بعد از انبیاء هر کسی هر سخنی را مطرح میکند بر اساس ادلّه آن سنجیده خواهد شد و فرد نمیتواند با تکیه بر شخصیت خود و ادراک شهودی خاص خودش مطلبی را ادّعا کند و در این مسئله تفاوتی میان [[امام علی علیهالسلام|حضرت علی(ع)]] و دیگران نیست.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۷۸ش، ص۷۴-۷۵.</ref> آیت الله سبحانی در پاسخ به عبدالکریم سروش بیان کردهاند که الهام حقایق به قلب انسانهای وارسته اختصاصی به انبیاء ندارد. <ref>سبحانی، «خاتمیت، انقطاع وحی تشریعی»، ص۸۹.</ref> تفاوت پیامبران با امامان در وحی و شریعت است نه الهام قلبی.<ref>سبحانی، «خاتمیت، انقطاع وحی تشریعی»، ص۸۹.</ref> | ||
آیت الله سبحانی در پاسخ به عبدالکریم سروش بیان کردهاند که الهام حقایق به قلب انسانهای وارسته اختصاصی به انبیاء ندارد. <ref>سبحانی، «خاتمیت، انقطاع وحی تشریعی»، ص۸۹.</ref> تفاوت پیامبران با امامان در وحی و شریعت است نه الهام قلبی.<ref>سبحانی، «خاتمیت، انقطاع وحی تشریعی»، ص۸۹.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |
ویرایش