Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۲۷۶
ویرایش
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
|||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
==جایگاه و اهمیت== | ==جایگاه و اهمیت== | ||
مسئله امامت از | مسئله امامت از مسائل بسیار مهم، اختلافی و بحثبرانگیز در میان مذاهب اسلامی است.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۲۴؛ میلانی، «مقدمه»، در کتاب دلائل الصدق، تألیف محمدحسن مظفر، ۱۴۲۲ق، ص۲۶.</ref> امامت از نظر امامیه امتداد نبوت پیامبر اسلام و عامل بقا و استمرار آن است و امام همان وظایفی را که برعهده پیامبر بوده انجام میدهد.<ref>سبحانی، خدا و امامت، ۱۳۶۲ش، ص۹؛ طاهرزاده، مبانی نظری نبوت و امامت، ۱۳۹۲ش، ص۷۵.</ref> اعتقاد به امامت همچنین از نظر امامیه، از [[اصول دین]] است و برای همین، مسئلهای [[کلام|کلامی]] به شمار میرود؛<ref>میلانی، الإمامة فی أهم الكتب الكلامیة وعقیدة الشیعة الإمامیة، ۱۴۱۳ق، ص۲۲.</ref> حال آنکه برخی از [[اشاعره]] و [[معتزله]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۳۲؛ جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۸، ص۳۴۴.</ref> و برخی از دیگر مذاهب اهلسنت، آن را از [[فروع دین]] و مسئلهای [[فقه|فقهی]] تلقی کردهاند.<ref>سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۱، ص۲۹۵-۲۹۶.</ref> | ||
[[محمدحسین کاشفالغطاء]] در کتاب [[اصل الشیعة و اصولها (کتاب)|اصل الشیعة و اصولها]]، باور به امامت را از اصولی دانسته است که شیعه را از دیگر [[فرق اسلامی]] متمایز میکند.<ref> کاشفالغطاء، اصل الشیعة و اصولها، مؤسسة الامام علی(ع)، ص۲۲۱.</ref> از همین رو قائلان به [[امامت امامان شیعه|امامتِ امامان دوازدهگانه]] به [[امامیه]] مشهورند<ref>کاشفالغطاء، اصل الشیعة و اصولها، مؤسسة الامام علی(ع)، ص۲۱۲.</ref> و کسی که آن را قبول نداشته باشد از دایره تشیع خارج میگردد.<ref> کاشفالغطاء، اصل الشیعة و اصولها، مؤسسة الامام علی(ع)، ص۲۱۲.</ref> | [[محمدحسین کاشفالغطاء]] در کتاب [[اصل الشیعة و اصولها (کتاب)|اصل الشیعة و اصولها]]، باور به امامت را از اصولی دانسته است که شیعه را از دیگر [[فرق اسلامی]] متمایز میکند.<ref> کاشفالغطاء، اصل الشیعة و اصولها، مؤسسة الامام علی(ع)، ص۲۲۱.</ref> از همین رو قائلان به [[امامت امامان شیعه|امامتِ امامان دوازدهگانه]] به [[امامیه]] مشهورند<ref>کاشفالغطاء، اصل الشیعة و اصولها، مؤسسة الامام علی(ع)، ص۲۱۲.</ref> و کسی که آن را قبول نداشته باشد از دایره تشیع خارج میگردد.<ref> کاشفالغطاء، اصل الشیعة و اصولها، مؤسسة الامام علی(ع)، ص۲۱۲.</ref> | ||
[[علامه حلی]] در مقدمه کتاب [[منهاج الکرامة فی معرفة الامامة (کتاب)| | [[علامه حلی]] در مقدمه کتاب [[منهاج الکرامة فی معرفة الامامة (کتاب)|مِنهاجُ الكِرامة فی معرفةِ الاِمامه]]، مسئله امامت را از بزرگترین مسائل و از ارکان ایمان شمرده است که به سبب درک آن، جاودانگی در بهشت و رهایی از غضب خدای رحمان به دست میآید.<ref>علامه حلی، منهاج الكرامة فی معرفة الإمامة، ۱۳۷۹ش، ص۲۷.</ref> | ||
[[محمد بن یعقوب کلینی| | [[محمد بن یعقوب کلینی|کلینی]] در کتاب [[الکافی (کتاب)|الکافی]] روایتی از [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]] در بیان اهمیت امامت نقل کرده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۴۹۱-۴۹۲.</ref> در این روایت، امامت با ویژگیهایی مانند مقام پیامبران، میراث اوصیاء، خلافت الهی، جانشینی پیامبر، زمام دین و نظام مسلمین، اصلاح دنیا و عزتمندی مؤمنان، ریشه بالنده اسلام و شاخهٔ برافراشته آن، معرفی شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۴۹۱-۴۹۲.</ref> | ||
===امامت عهد الهی=== | ===امامت عهد الهی=== | ||
{{اصلی|آیه ابتلای ابراهیم}} | {{اصلی|آیه ابتلای ابراهیم}} | ||
مطابق آیه ۱۲۴ سوره بقره، پس از | مطابق آیه ۱۲۴ سوره بقره، پس از آنکه [[ابراهیم (پیامبر)|حضرت ابراهیم]] به مقام امامت رسید، این مقام را برای ذریهاش درخواست نمود که خداوند در جواب وی گفت: «لاینالُ عَهدی الظّالِمینَ؛ عهد من به ظالمان نمیرسد.»<ref>سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref> بسیاری از [[تفسیر قرآن|مفسران]] گفتهاند منظور از «عهد» در این آیه امامت است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به تفسیر طبری، طبری، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۵۱۱؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۴۳؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۷۷.</ref> از همین رو [[امامیه]] بر این باورند که امامت، منصبی است که از سوی خداوند به برخی بندگان برگزیدهاش اعطا میشود.<ref>مطهری، امامت و رهبری، ۱۳۹۰ش، ص۱۳۱.</ref> | ||
===امامت عامل | ===امامت عامل تکمیل دین=== | ||
{{اصلی|آیه اکمال|آیه تبلیغ}} | {{اصلی|آیه اکمال|آیه تبلیغ}} | ||
امامیه با توجه به آیه اکمال و آیه تبلیغ و روایاتی از [[امامان شیعه|امامان معصوم(ع)]] که ذیل این آیات نقل شده است،<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۲۸۹ و ج۱۵، ص۸۰.</ref> امامت را عامل | امامیه با توجه به آیه اکمال و آیه تبلیغ و روایاتی از [[امامان شیعه|امامان معصوم(ع)]] که ذیل این آیات نقل شده است،<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۲۸۹ و ج۱۵، ص۸۰.</ref> امامت را عامل تکمیل دین دانستهاند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۷۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۸ق، ج۵، ص۱۷۴؛ مطهری، امامت و رهبری، ۱۳۹۰ش، ص۱۲۱-۱۲۵.</ref> از نظر آنان آیه اکمال دین، در روز [[عید غدیر]]، پس از آنکه پیامبر(ص)، [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] را به امامت و جانشینی خود برگزید، نازل گردید و خبر از اکمال دین، با این عمل، داده شد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۷۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۸ق، ج۵، ص۱۷۴.</ref> | ||
همچنین با استناد به آیه | همچنین با استناد به آیه تبلیغ میگویند امامت از چنان جایگاهی برخوردار است که اگر پیامبر(ص) آن را ابلاغ نمیکرد، گویی رسالت الهی خویش را ابلاغ نکرده بود و زحماتش از بین میرفت.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۳۸۲؛ علامه حلی، منهاج الكرامة فی معرفة الإمامة، ۱۳۷۹ش، ص۱۱۷؛ مظفر، دلائل الصدق، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۳۱۴-۳۱۶.</ref> | ||
===امامت، تداوم هدایت=== | ===امامت، تداوم هدایت=== | ||
{{اصلی|آیه هادی}} | {{اصلی|آیه هادی}} | ||
امامیه با استناد به آیه هادی و روایاتی که ذیل | امامیه با استناد به آیه هادی و روایاتی که ذیل آن نقل شده،<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۴۷۱-۴۷۳.</ref> امامت را تداوم هدایت بشر پس از پیامبر(ص) دانستهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۱۵؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۸ق، ج۱۱، ص۳۰۵ و ص۳۲۷-۳۲۸.</ref> [[محمد بن جریر بن یزید طبری|محمد بن جریر طبری]] (متوفای [[سال ۳۱۰ هجری قمری|۳۱۰ق]])، از مفسران [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]]، در کتاب تفسیرش، روایتی را با چند واسطه از [[عبدالله بن عباس|ابنعباس]] نقل کرده که وقتی [[آیه هادی]] نازل شد، پیامبر دستش را بر سینه خود گذاشت و گفت: «من انذاردهنده و هشداردهندهام» و با دستش به شانه امام علی اشاره کرد و گفت: «ای علی، تو هدایتکنندهای (هادی) و پس از من، هدایتشوندگان به دست تو هدایت میشوند.»<ref>طبری، تفسیر طبری، ۱۴۱۵ق، ج۱۶، ص۳۵۷.</ref> | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== |