پرش به محتوا

واقعه کربلا: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۴: خط ۳۴:
بدن [[شهدای کربلا]] پس از رفتن سپاه عمر سعد توسط اهالی [[بنی‌اسد|قبیله بنی‌اسد]] شبانه به خاک سپرده شد.
بدن [[شهدای کربلا]] پس از رفتن سپاه عمر سعد توسط اهالی [[بنی‌اسد|قبیله بنی‌اسد]] شبانه به خاک سپرده شد.
== جایگاه و اهمیت==
== جایگاه و اهمیت==
واقعه کربلا، از وقایع قرن نخست قمری است که در آن [[امام حسین علیه‌السلام|حسین بن علی]] نوه پیامبر اسلام به همراه یارانش در کربلا به دستور یزید بن معاویه خلیفه اموی به شهادت رسیدند و زنان و کودکان آنان را به اسارت بردند. این واقعه زمینه‌ساز قیام‌هایی علیه امویان شد و به گفته برخی از محققان مانع از تحریف دین اسلام توسط امویان گردید. شیعیان هر ساله در سالگرد این واقعه عزاداری می‌کنند. همچنین آثار هنری و نوشتاری بسیاری درباره این واقعه تولید شده است.
واقعه کربلا، از وقایع قرن نخست قمری است که در آن [[امام حسین علیه‌السلام|حسین بن علی]]، نوه پیامبر و سومین امام شیعیان به همراه تعدادی از یارانش در کربلا به دستور [[یزید بن معاویه]] به شهادت رسیدند و زنان و کودکان آنان را به اسارت بردند. این واقعه را دلخراش‌ترین واقعه تاریخ اسلام و زمینه‌ساز قیام‌هایی علیه امویان می‌دانند. به گفته برخی از محققان این واقعه مانع از تحریف دین اسلام و سنت پیامبر(ص) توسط امویان گردید. شیعیان هر ساله در سالگرد این واقعه [[سوگواری محرم|عزاداری]] می‌کنند. همچنین آثار هنری و نوشتاری بسیاری درباره این واقعه تولید شده است.


==خودداری امام حسین(ع) از بیعت با یزید==
==خودداری امام حسین(ع) از بیعت با یزید==
{{سوگواری محرم}}
{{سوگواری محرم}}
با تلاش [[معاویة بن ابی‌سفیان|معاویه]]<ref>ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۴، ص۳۳۴.</ref> و پس از مرگش ([[۱۵ رجب]] سال [[سال ۶۰ هجری قمری|۶۰ق]])، برای [[یزید بن معاویه|یزید]] از مردم [[بیعت]] گرفته شد؛<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۴۴۲؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۵۵؛ مفید، الارشاد، ۱۳۹۹ق، ج۲، ص۳۲.</ref> در حالی که براساس قرارداد [[صلح امام حسن علیه السلام|صلح امام حسن(ع) با معاویه]]، معاویه حق نداشت برای خود جانشین تعیین کند.<ref>ابن‌اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۴، ص۲۹۱.</ref> یزید تصمیم گرفت از چند تن از بزرگان مسلمانان که دعوت معاویه را برای بیعت با یزید نپذیرفته بودند، بیعت بگیرد.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۳۸.</ref> به همین دلیل به ولید بن عتبه، حاکم وقت مدینه نامه‌ای نوشت و او را از مرگ معاویه مطلع ساخت و در نامه دیگری به ولید نوشت: «''از حسین بن علی و [[عبدالله بن عمر]] و [[عبدالرحمن بن ابی بکر|عبدالرحمن بن ابی‌بکر]] و [[عبدالله بن زبیر]] به زور بیعت بگیر و هر کس نپذیرفت گردنش را بزن.''»<ref>ابومخنف، مقتل الحسین(ع)، مطبعة العلمیه، ص۳؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۳۸؛ ابن‌اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۹-۱۰؛ خوارزمی، مقتل‌الحسین(ع)، مکتبة المفید، ج۱، ص۱۸۰؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۹۶۵م، ج۴، ص۱۴.</ref> پس از آن، نامه دیگری نیز از طرف یزید آمد که در آن تأکید کرده بود:''نام موافقان و مخالفان را برای من بنویس و سر حسین بن علی را نیز با جواب نامه به سوی من بفرست''».<ref>صدوق، الامالی، ۱۴۱۷ق، ص۱۵۲؛ ابن‌اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۱۸. خوارزمی، مقتل الحسین(ع)، مکتبة المفید، ص۱۸۵.</ref> ولید با [[مروان بن حکم]] مشورت کرد<ref>ابومخنف، مقتل الحسین(ع)، مطبعة العلمیه، ص۳-۴؛ دینوری، الامامه و السیاسه، ۱۹۹۰م، ص۲۲۷؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۳۸-۳۳۹.</ref> و سپس [[عبدالله بن عمرو بن عثمان بن عفان|عبدالله بن عمرو]] را به دنبال امام حسین(ع)، ابن‌زبیر، عبدالله بن عمر و عبدالرحمن بن ابی‌بکر فرستاد.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۳۸-۳۳۹؛ ابن‌اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۱۰-۱۱؛ خوارزمی، مقتل الحسین(ع)، مکتبة المفید، ص۱۸۱؛ ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۹۶۵م، ج۴، ص۱۴.</ref>
پس از مرگ [[معاویة بن ابی‌سفیان|معاویه]] (۱۵ رجب ۶۰ق)، با تلاش‌هایی که او قبل از مرگش انجام داده بود<ref>ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۴، ص۳۳۴.</ref> برای فرزندش [[یزید بن معاویه|یزید]] از مردم [[بیعت]] گرفته شد؛<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۴۴۲؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۵۵؛ مفید، الارشاد، ۱۳۹۹ق، ج۲، ص۳۲.</ref> البته براساس [[صلح امام حسن علیه السلام|صلح‌نامه امام حسن(ع) با معاویه]]، معاویه حق نداشت برای خود جانشین تعیین کند.<ref>ابن‌اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۴، ص۲۹۱.</ref> یزید تصمیم گرفت از چند تن از بزرگان مسلمانان که دعوت معاویه را برای بیعت با یزید نپذیرفته بودند، بیعت بگیرد.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۳۸.</ref> به همین دلیل به [[ولید بن عتبه]]، حاکم وقت مدینه نامه‌ای و از او خواست که از حسین بن علی، [[عبدالله بن عمر]]، [[عبدالرحمن بن ابی بکر|عبدالرحمن بن ابی‌بکر]] و [[عبدالله بن زبیر]] به زور بیعت بگیرد و هر کدام نپذیرفت گردنش را بزند<ref>ابومخنف، مقتل الحسین(ع)، مطبعة العلمیه، ص۳؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۳۸؛ ابن‌اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۹-۱۰؛ خوارزمی، مقتل‌الحسین(ع)، مکتبة المفید، ج۱، ص۱۸۰؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۹۶۵م، ج۴، ص۱۴.</ref> سپس، نامه دیگری از طرف یزید دریافت کرد که در آن تأکید کرده بود:''نام موافقان و مخالفان را برای من بنویس و سر حسین بن علی را نیز با جواب نامه به سوی من بفرست''».<ref>صدوق، الامالی، ۱۴۱۷ق، ص۱۵۲؛ ابن‌اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۱۸. خوارزمی، مقتل الحسین(ع)، مکتبة المفید، ص۱۸۵.</ref> ولید با [[مروان بن حکم]] مشورت کرد<ref>ابومخنف، مقتل الحسین(ع)، مطبعة العلمیه، ص۳-۴؛ دینوری، الامامه و السیاسه، ۱۹۹۰م، ص۲۲۷؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۳۸-۳۳۹.</ref> و سپس [[عبدالله بن عمرو بن عثمان بن عفان|عبدالله بن عمرو]] را به دنبال امام حسین(ع)، ابن‌زبیر، عبدالله بن عمر و عبدالرحمن بن ابی‌بکر فرستاد.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۳۸-۳۳۹؛ ابن‌اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۱۰-۱۱؛ خوارزمی، مقتل الحسین(ع)، مکتبة المفید، ص۱۸۱؛ ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۹۶۵م، ج۴، ص۱۴.</ref>


حسین(ع) به همراه سی نفر<ref>ابن‌اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۱۸؛ سید بن طاوس، اللهوف، ۱۳۴۸ش، ص۱۷.</ref> از نزدیکان خود به دارالاماره مدینه رفت.<ref>خوارزمی، مقتل‌الحسین، مکتبة المفید، ص۱۸۳؛ دینوری، الامامه والسیاسه، ۱۹۹۰م، ص۲۲۷؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ص۸۸.</ref> ولید خبر مرگ معاویه را به امام حسین(ع) داد و سپس نامه یزید را برای او قرائت کرد که در آن از ولید خواسته شده بود از حسین بن علی(ع) برایش بیعت بگیرد. حسین(ع) به ولید فرمود: «''آیا تو راضی می‌شوی که من در پنهانی با یزید بیعت کنم؛ به گمانم هدف تو این است که بیعت من در حضور مردم باشد''.» ولید جواب داد: «''نظر من نیز همین است''.»<ref>دینوری، الامامه والسیاسه، ۱۹۹۰م، ص۲۲۸؛ مفید، الارشاد، ۱۳۹۹ق، ج۲، ص۳۲؛ ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۹۹۲م، ج۵، ص۳۲۳.</ref> امام(ع) فرمود: «''پس تا فردا به من فرصت بده تا نظر خود را اعلام کنم.''»<ref>ابومخنف، مقتل‌الحسین، مطبعة العلمیه، ص۵؛ مفید، الارشاد، ۱۳۹۹ق، ج۲، ص۳۳.</ref> حاکم مدینه، عصر روز بعد، مأموران خود را به خانه حسین(ع) فرستاد تا جواب او را دریافت کند.<ref>مفید، الارشاد، ۱۳۹۹ق، ج۲، ص۳۴.</ref> حسین(ع) آن شب را هم مهلت خواست که با موافقت ولید همراه بود.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۴۱؛ مفید، الارشاد، ۱۳۹۹ق، ج۲، ص۳۴.</ref> بعد از این مهلت‌خواهی، امام(ع) تصمیم گرفت مدینه را ترک کند.<ref>ابن‌اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۱۹؛ خوارزمی، مقتل‌الحسین(ع)، مکتبة المفید، ص۱۸۷.</ref>
امام حسین(ع) به همراه سی نفر<ref>ابن‌اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۱۸؛ سید بن طاوس، اللهوف، ۱۳۴۸ش، ص۱۷.</ref> از نزدیکان خود به دارالاماره مدینه رفت.<ref>خوارزمی، مقتل‌الحسین، مکتبة المفید، ص۱۸۳؛ دینوری، الامامه والسیاسه، ۱۹۹۰م، ص۲۲۷؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ص۸۸.</ref> ولید خبر مرگ معاویه را به او داد و سپس نامه یزید را قرائت کرد که در آن از ولید خواسته شده بود از حسین بن علی(ع) بیعت بگیرد. حسین(ع) به ولید فرمود: «''به گمانم هدف تو این است که بیعت من در حضور مردم باشد''.» ولید جواب داد: «نظر من نیز همین است.»<ref>دینوری، الامامه والسیاسه، ۱۹۹۰م، ص۲۲۸؛ مفید، الارشاد، ۱۳۹۹ق، ج۲، ص۳۲؛ ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۹۹۲م، ج۵، ص۳۲۳.</ref> امام(ع) فرمود: «''پس تا فردا به من فرصت بده تا نظر خود را اعلام کنم.''»<ref>ابومخنف، مقتل‌الحسین، مطبعة العلمیه، ص۵؛ مفید، الارشاد، ۱۳۹۹ق، ج۲، ص۳۳.</ref> حاکم مدینه، عصر روز بعد، مأموران خود را به خانه حسین(ع) فرستاد تا جواب او را دریافت کند.<ref>مفید، الارشاد، ۱۳۹۹ق، ج۲، ص۳۴.</ref> حسین(ع) آن شب را هم مهلت خواست که با موافقت ولید همراه بود.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۴۱؛ مفید، الارشاد، ۱۳۹۹ق، ج۲، ص۳۴.</ref> بعد از این مهلت‌خواهی، امام(ع) تصمیم گرفت مدینه را ترک کند.<ref>ابن‌اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۱۹؛ خوارزمی، مقتل‌الحسین(ع)، مکتبة المفید، ص۱۸۷.</ref>


== حرکت از مدینه به مکه ==
== حرکت از مدینه به مکه ==