۱۶٬۹۸۱
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
روایت شده که «امام حسین(ع) قبل از اطلاع از شهادت مسلم، [[عبدالله بن یقطر]]، برادر رضاعی خود<ref> سماوی، ابصارالعین، مرکز الدراسات الاسلامیه، ص۹۳.</ref> را به سوی مسلم فرستاد، که به دست [[حصین بن تمیم]] گرفتار و به نزد عبیدالله بن زیاد برده شد. عبیدالله دستور داد عبدالله بن یقطر را به بالای قصر دارالاماره برده تا در برابر مردم کوفه، امام حسین(ع) و پدر بزرگوارش را [[لعن]] کند! هنگامی که فرزند یقطر، بالای قصر رفت خطاب به مردم گفت: «ای مردم! من فرستاده حسین(ع) فرزند [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|دختر پیامبر(ص)]] شمایم؛ به یاری او بشتابید و بر [[پسر مرجانه]] بشورید.».<ref> بلاذری، انسابالاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۶۸-۱۶۹؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۹۸؛ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۹۶۵م، ج۴، ص۴۲.</ref> عبیدالله چون چنین دید فرمان داد تا او را از بالای قصر به زیر انداختند و به شهادت رساند.<ref> بلاذری، انسابالاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۶۹؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۹۸؛ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۹۶۵، ج۴، ص۴۳.</ref> خبر [[شهادت]] عبدالله بن یقطر به همراه خبر شهادت مسلم و [[هانی بن عروه|هانی]] در منزلگاه [[زباله]] به امام رسید.<ref> طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۹۸؛ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۹۶۵م، ج۴، ص۴۲.</ref> | روایت شده که «امام حسین(ع) قبل از اطلاع از شهادت مسلم، [[عبدالله بن یقطر]]، برادر رضاعی خود<ref> سماوی، ابصارالعین، مرکز الدراسات الاسلامیه، ص۹۳.</ref> را به سوی مسلم فرستاد، که به دست [[حصین بن تمیم]] گرفتار و به نزد عبیدالله بن زیاد برده شد. عبیدالله دستور داد عبدالله بن یقطر را به بالای قصر دارالاماره برده تا در برابر مردم کوفه، امام حسین(ع) و پدر بزرگوارش را [[لعن]] کند! هنگامی که فرزند یقطر، بالای قصر رفت خطاب به مردم گفت: «ای مردم! من فرستاده حسین(ع) فرزند [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|دختر پیامبر(ص)]] شمایم؛ به یاری او بشتابید و بر [[پسر مرجانه]] بشورید.».<ref> بلاذری، انسابالاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۶۸-۱۶۹؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۹۸؛ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۹۶۵م، ج۴، ص۴۲.</ref> عبیدالله چون چنین دید فرمان داد تا او را از بالای قصر به زیر انداختند و به شهادت رساند.<ref> بلاذری، انسابالاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۶۹؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۹۸؛ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۹۶۵، ج۴، ص۴۳.</ref> خبر [[شهادت]] عبدالله بن یقطر به همراه خبر شهادت مسلم و [[هانی بن عروه|هانی]] در منزلگاه [[زباله]] به امام رسید.<ref> طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۹۸؛ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۹۶۵م، ج۴، ص۴۲.</ref> | ||
=== | ===نامه امام حسین به اشراف بصره=== | ||
{{اصلی|نامه امام حسین(ع) به اشراف بصره}} | |||
{{روزشمار واقعه عاشورا}} | {{روزشمار واقعه عاشورا}} | ||
امام حسین(ع) نامهای به بزرگان بصره نوشت و آن را به وسیله [[سلیمان بن رزین]]، برای سران پنج قبیله [[بصره]] (یعنی قبایل: عالیه، بکر بن وائل، تمیم، عبدالقیس و اَزْد) فرستاد.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۵۷؛ ابناعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۳۷.</ref> سلیمان به هر یک از سران بصره به نامهای [[مالک بن مسمع بکری]]، [[احنف بن قیس]]، [[منذر بن جارود|مُنذِر بن جارود]]، [[مسعود بن عمرو]]، [[قیس بن هیثم|قیس بن هَیثَم]] و [[عمرو بن عبیدالله بن معمر|عمرو بن عبیدالله بن مَعمَر]] نسخهای از نامه امام را رساند.<ref> طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۵۷؛ ابناعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۳۷؛ خوارزمی، مقتلالحسین(ع)، مکتبة المفید، ج۱، ص۱۹۹.</ref> مضمون این نامهها چنین بود | امام حسین(ع) نامهای به بزرگان بصره نوشت و آن را به وسیله [[سلیمان بن رزین]]، برای سران پنج قبیله [[بصره]] (یعنی قبایل: عالیه، بکر بن وائل، تمیم، عبدالقیس و اَزْد) فرستاد.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۵۷؛ ابناعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۳۷.</ref> سلیمان به هر یک از سران بصره به نامهای [[مالک بن مسمع بکری]]، [[احنف بن قیس]]، [[منذر بن جارود|مُنذِر بن جارود]]، [[مسعود بن عمرو]]، [[قیس بن هیثم|قیس بن هَیثَم]] و [[عمرو بن عبیدالله بن معمر|عمرو بن عبیدالله بن مَعمَر]] نسخهای از نامه امام را رساند.<ref> طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۵۷؛ ابناعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۳۷؛ خوارزمی، مقتلالحسین(ع)، مکتبة المفید، ج۱، ص۱۹۹.</ref> مضمون این نامهها چنین بود | ||
خط ۱۶۷: | خط ۱۶۸: | ||
=== آخرین گفتگوی امام حسین(ع) با عمر بن سعد و اتمام حجت ابن زیاد با عمر بن سعد === | === آخرین گفتگوی امام حسین(ع) با عمر بن سعد و اتمام حجت ابن زیاد با عمر بن سعد === | ||
{{اصلی|گفتوگوی امام حسین(ع) با عمر بن سعد در کربلا}} | |||
با فرود آمدن پی در پی لشکرها در اردوگاه عمر بن سعد، امام حسین(ع)، [[عمرو بن قرظه انصاری]] را نزد عمر بن سعد فرستاد و به او پیغام داد که میخواهم امشب تو را در میان دو اردوگاه ملاقات کنم. شبهنگام، حسین(ع) و ابنسعد هر یک با همراهی بیست سوار به محل ملاقات آمدند. به نقل برخی منابع در این دیدار حسین(ع) به ابنسعد فرمود: «... از این خیال و اندیشه ناصواب در گذر و راهی که صلاح دین و دنیای تو در آن است، اختیار کن...»؛<ref> طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۴۱۳؛ ابناعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۹۲-۹۳؛ ابنمسکویه، تجارب الامم، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۷۰-۷۱؛ خوارزمی، مقتل الحسین، مکتبة المفید، ج۱، ص۲۴۵.</ref> اما عمر قبول نکرد. حسین(ع) چون چنین دید فرمود: «خداوند تو را هلاک سازد و در روز قیامت نیامرزد؛ امید دارم که به فضل خدا از گندم [[ری]] نخوری!» سپس بازگشت.<ref>خوارزمی، مقتل الحسین، مکتبة المفید، ج۱، ص۲۴۵؛ ابن مسکویه، تجاربالامم، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۷۱-۷۲.</ref> | با فرود آمدن پی در پی لشکرها در اردوگاه عمر بن سعد، امام حسین(ع)، [[عمرو بن قرظه انصاری]] را نزد عمر بن سعد فرستاد و به او پیغام داد که میخواهم امشب تو را در میان دو اردوگاه ملاقات کنم. شبهنگام، حسین(ع) و ابنسعد هر یک با همراهی بیست سوار به محل ملاقات آمدند. به نقل برخی منابع در این دیدار حسین(ع) به ابنسعد فرمود: «... از این خیال و اندیشه ناصواب در گذر و راهی که صلاح دین و دنیای تو در آن است، اختیار کن...»؛<ref> طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۴۱۳؛ ابناعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۹۲-۹۳؛ ابنمسکویه، تجارب الامم، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۷۰-۷۱؛ خوارزمی، مقتل الحسین، مکتبة المفید، ج۱، ص۲۴۵.</ref> اما عمر قبول نکرد. حسین(ع) چون چنین دید فرمود: «خداوند تو را هلاک سازد و در روز قیامت نیامرزد؛ امید دارم که به فضل خدا از گندم [[ری]] نخوری!» سپس بازگشت.<ref>خوارزمی، مقتل الحسین، مکتبة المفید، ج۱، ص۲۴۵؛ ابن مسکویه، تجاربالامم، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۷۱-۷۲.</ref> | ||
خط ۲۳۴: | خط ۲۳۶: | ||
كه با زين نگون شد سوي خرگاه}} | كه با زين نگون شد سوي خرگاه}} | ||
{{ب|بر و بالش پر از خون ديده گريان| | {{ب|بر و بالش پر از خون ديده گريان| | ||
تن عاشق كشش آماج پيكان}} | تن عاشق كشش آماج پيكان}} | ||
{{ب|به رويش صيحه زد دخت پيمبر| | {{ب|به رويش صيحه زد دخت پيمبر| | ||
كه چون شد شهسوار روز محشر}} | كه چون شد شهسوار روز محشر}} | ||
{{ب|كجا افكنديش چون است حالش| | {{ب|كجا افكنديش چون است حالش| | ||
چه با او كرد خصم بد سگالش}} | چه با او كرد خصم بد سگالش}} | ||
{{ب|مر آن آدم وش پيكر بهيمه| | {{ب|مر آن آدم وش پيكر بهيمه| | ||
همي گفت الظليمه الظليمه | همي گفت الظليمه الظليمه<ref>شعرانی، دمع السجوم، ترجمه نفس المهموم، ۱۳۷۴ق، ص۲۰۱. قمی، شیخ عباس، منتهی آلامال،</ref>}}{{پایان شعر}} | ||
=== غارت خیمهها=== | === غارت خیمهها=== |
ویرایش