Automoderated users، confirmed، movedable، protected، مدیران، templateeditor
۶٬۸۴۱
ویرایش
(←معاویه) |
|||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
سبّ [[امام علی(ع)]] حدود شصت سال تا زمان خلافت [[عمر بن عبدالعزیز]] ([[سال ۹۹ قمری|۹۹]]-[[سال ۱۰۱ قمری|۱۰۱ق]]) جریان داشت و او پس از آنکه به خلافت رسید به تمام والیان خویش دستور داد این عمل را ترک کنند. [[ابن خلدون]]، مورخ قرن هشتم نقل کرده، بنیامیه پیوسته علی(ع) را لعن میکردند، تا اینکه عمر بن عبدالعزیز به همه مناطق اسلامی نامه نوشت و دستور توقف آن را صادر کرد.<ref>ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۹۴.</ref> | سبّ [[امام علی(ع)]] حدود شصت سال تا زمان خلافت [[عمر بن عبدالعزیز]] ([[سال ۹۹ قمری|۹۹]]-[[سال ۱۰۱ قمری|۱۰۱ق]]) جریان داشت و او پس از آنکه به خلافت رسید به تمام والیان خویش دستور داد این عمل را ترک کنند. [[ابن خلدون]]، مورخ قرن هشتم نقل کرده، بنیامیه پیوسته علی(ع) را لعن میکردند، تا اینکه عمر بن عبدالعزیز به همه مناطق اسلامی نامه نوشت و دستور توقف آن را صادر کرد.<ref>ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۹۴.</ref> | ||
براساس روایتی از امسلمه، از پیامبر(ص)، ناسزا گفتن به امام علی(ع) را همچون ناسزا گفتن به خود و در نسخههایی دیگر، همسان با ناسزا گفتن به خداوند دانسته شده است.{{یاد|سمعت رسول الله(ص) يقول : «من سبّ عليا فقد سبّني ، ومن سبّني سبّ الله» }}<ref>سید بن طاووس، بناء المقالة الفاطمیة، ۱۴۱۱ق، ص۲۱۲؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۷ق، ج۴۲، ص۵۳۳.</ref> [[محمدباقر مجلسی|علامه مجلسی]] در [[بحار الأنوار]]، علاوه بر روایت منسوب به امسلمه، روایات دیگری نیز در این باب نقل کرده است.<ref>نگاه کنید به: علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۹، ص۳۱۱-۳۳۰.</ref>{{گفتاورد تزیینی|پس از وفات حسن بن علی معاویه به حج رفت و سپس به مدینه آمد. او خواست علی را بر منبر پیامبر لعن کند. به او گفته شد که سعد بن ابیوقاص مخالف است. معاویه پیامی برای سعد فرستاد و نظر او را خواست. سعد گفت اگر معاویه علی را بر منبر لعن کند از مسجد بیرون میروم و دیگر برنمیگردم. معاویه از لعن علی خودداری کرد تا اینکه سعد مرد. پس از مرگ سعد معاویه علی را لعن کرده و به کارگزاران خود دستور داد که علی را بر منبرهای خود لعن کنند و آنها نیز چنین کردند. امسلمه همسر پیامبر نامه ای به معاویه نوشت. اعتراض کرد و گفت خداوند و پیامبرش او را دوست میداشتند. امام معاویه اعتنایی به حرف او نکرد.<ref>ابن عبد ربه، العقد الفرید، ۱۹۸۷م، ج۵، ص۱۱۴-۱۱۵.</ref>}} | براساس روایتی از امسلمه، از پیامبر(ص)، ناسزا گفتن به امام علی(ع) را همچون ناسزا گفتن به خود و در نسخههایی دیگر، همسان با ناسزا گفتن به خداوند دانسته شده است.{{یاد|سمعت رسول الله(ص) يقول : «من سبّ عليا فقد سبّني ، ومن سبّني سبّ الله» }}<ref>سید بن طاووس، بناء المقالة الفاطمیة، ۱۴۱۱ق، ص۲۱۲؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۷ق، ج۴۲، ص۵۳۳.</ref> [[محمدباقر مجلسی|علامه مجلسی]] در [[بحار الأنوار]]، علاوه بر روایت منسوب به امسلمه، روایات دیگری نیز در این باب نقل کرده است.<ref>نگاه کنید به: علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۹، ص۳۱۱-۳۳۰.</ref> | ||
{{گفتاورد تزیینی|<small>ابنعبدربه ( مورخ قرن چهارم اهلسنت):</small> {{سخ}} پس از وفات حسن بن علی معاویه به حج رفت و سپس به مدینه آمد. او خواست علی را بر منبر پیامبر لعن کند. به او گفته شد که سعد بن ابیوقاص مخالف است. معاویه پیامی برای سعد فرستاد و نظر او را خواست. سعد گفت اگر معاویه علی را بر منبر لعن کند از مسجد بیرون میروم و دیگر برنمیگردم. معاویه از لعن علی خودداری کرد تا اینکه سعد مرد. پس از مرگ سعد معاویه علی را لعن کرده و به کارگزاران خود دستور داد که علی را بر منبرهای خود لعن کنند و آنها نیز چنین کردند. امسلمه همسر پیامبر نامه ای به معاویه نوشت. اعتراض کرد و گفت خداوند و پیامبرش او را دوست میداشتند. امام معاویه اعتنایی به حرف او نکرد.<ref>ابن عبد ربه، العقد الفرید، ۱۹۸۷م، ج۵، ص۱۱۴-۱۱۵.</ref>}} | |||
===معاویه=== | ===معاویه=== |