پرش به محتوا

سید هاشم حداد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ویکی سازی
imported>Mashg
جز (ویکی سازی)
خط ۳۴: خط ۳۴:
شغل حداد نعل سازی بود و به سيّد هاشم نعل بند شهرت داشت. بعدها برخی اين شهرت را جهت احترام به ایشان به حدّاد يعنى آهنگر تغيير دادند.<ref>حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۳۹.</ref> وى با آنکه در فقر به‌سر می‌برد، از کسى کمک مالى نمی‌خواست و آنچه را هم که داشت، در اختیار فقیران قرار می‌داد.  
شغل حداد نعل سازی بود و به سيّد هاشم نعل بند شهرت داشت. بعدها برخی اين شهرت را جهت احترام به ایشان به حدّاد يعنى آهنگر تغيير دادند.<ref>حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۳۹.</ref> وى با آنکه در فقر به‌سر می‌برد، از کسى کمک مالى نمی‌خواست و آنچه را هم که داشت، در اختیار فقیران قرار می‌داد.  


حداد بر اثر بیماری مدتی در بیمارستان کربلا بستری بود. در ۱۲ [[رمضان]] ۱۴۰۴ق/ ۲۱ خرداد ۱۳۶۳ش، از پزشکان می خواهد که او را مرخص کنند. چون به منزل می رسد خضاب می کند و ساعتی بعد دار فانی را وداع می گوید. وی ۸۶ سال عمر کرد. پیکرش در وادی الصفا [[کربلا]] به خاک سپرده ‏شد.<ref>حسینی تهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص ۱۰۱-۶۶۳.</ref>
حداد بر اثر بیماری مدتی در بیمارستان کربلا بستری بود. در [[۱۲ رمضان]] ۱۴۰۴ق/ [[۲۱ خرداد]] ۱۳۶۳ش، از پزشکان می خواهد که او را مرخص کنند. چون به منزل می رسد خضاب می کند و ساعتی بعد دار فانی را وداع می گوید. وی ۸۶ سال عمر کرد. پیکرش در وادی الصفا [[کربلا]] به خاک سپرده ‏شد.<ref>حسینی تهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص ۱۰۱-۶۶۳.</ref>


==تحصیل==
==تحصیل==
سید هاشم حداد موسوی در ایام نوجوانی در کربلا به حوزه علمیه وارد شد و برخی دروس مقدمات را خواند، لیکن درس را رها کرد و به سیر و سلوک عرفانی روی آورد.<ref>طاهری خسروشاهی،  سیری در زندگینامه شاگردان آیت الله قاضی طباطبائی، ۱۳۹۱ش، ج۲،‌ ص۴۸.</ref> بیست سال داشت که به [[نجف]] رفت و در مدرسه هندى که محل اقامت سید علی قاضی طباطبائی بود، حجره‌اى گرفت.  
سید هاشم حداد موسوی در ایام نوجوانی در کربلا به حوزه علمیه وارد شد و برخی دروس مقدمات را خواند، لیکن درس را رها کرد و به سیر و سلوک عرفانی روی آورد.<ref>طاهری خسروشاهی،  سیری در زندگینامه شاگردان آیت الله قاضی طباطبائی، ۱۳۹۱ش، ج۲،‌ ص۴۸.</ref> بیست سال داشت که به [[نجف]] رفت و در مدرسه هندى که محل اقامت سید علی قاضی طباطبائی بود، حجره‌اى گرفت.  
حداد ۲۸ سال در کربلا و نجف با سید علی قاضی طباطبایی در ارتباط بود.<ref>حسینی تهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص۱۰۱</ref>  قاضی در مورد وی می گفت: او توحید را چنان چشیده و ذوق کرده و لمس نموده که محال است چیزی بتواند در آن خللی ایجاد کند.<ref>حسینی تهرانی، نور مجرد، علامه طباطبایی، ج۱ بخش۱، ص۳۵۹</ref>
حداد ۲۸ سال در کربلا و نجف با سید علی قاضی طباطبایی در ارتباط بود.<ref>حسینی تهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص۱۰۱</ref>  قاضی در مورد وی می گفت: او [[توحید]] را چنان چشیده و ذوق کرده و لمس نموده که محال است چیزی بتواند در آن خللی ایجاد کند.<ref>حسینی تهرانی، نور مجرد، علامه طباطبایی، ج۱ بخش۱، ص۳۵۹</ref>


==شاگردان==
==شاگردان==
[[سید عبدالحسین دستغیب]]، [[شیخ محمدصالح کمیلی]] و [[سید احمد فهری زنجانی]] از شاگردان او بودند، اما مشهورترین و مهم‌ترین شاگردش، [[سید محمدحسین حسینی تهرانی]] بود که ۲۸ سال با وى مراوده داشت و بعدها یادنامه‌اى با عنوان [[روح مجرد (کتاب)|روح مجرد]] (<small>مشهد ۱۴۱۸</small>) درباره زندگى و طریق سلوک حدّاد نوشت.
[[سید عبدالحسین دستغیب]]، [[شیخ محمدصالح کمیلی]] و [[سید احمد فهری زنجانی]] از شاگردان او بودند، اما مشهورترین و مهم‌ترین شاگردش، [[سید محمدحسین حسینی تهرانی]] بود که ۲۸ سال با وى مراوده داشت و بعدها یادنامه‌اى با عنوان [[روح مجرد (کتاب)|روح مجرد]] (<small>مشهد ۱۴۱۸</small>) درباره زندگى و طریق سلوک حدّاد نوشت.


به گفته سید محمدحسین تهرانی بسیاری از علما از وی استفاده می کردند. [[سید مصطفی خمینی]]، [[سید عبدالکریم کشمیری]]، سید [[محمدباقر صدر|سید محمدباقر صدر]] و [[مرتضی مطهری]] از جمله آنهاست.<ref>حسینی طهرانی، افق وحی، ۱۴۳۰ق، ص۵۳۸</ref>
به گفته سید محمدحسین تهرانی بسیاری از علما از وی استفاده می کردند. [[سید مصطفی خمینی]]، [[سید عبدالکریم کشمیری]]، [[سید محمدباقر صدر]] و [[مرتضی مطهری]] از جمله آنهاست.<ref>حسینی طهرانی، افق وحی، ۱۴۳۰ق، ص۵۳۸</ref>


==سفر به ایران==
==سفر به ایران==
حداد  به سوریه، [[مکه مکرمه]] و [[مدینه منوره]] سفر کرد. او مدتی کوتاهی هم به ایران آمد و در [[مشهد]]، [[قم]] و [[اصفهان]] با آیت‌الله میلانى و [[علامه طباطبائی|سید محمدحسین طباطبایى]] و [[بانو امین اصفهانى]] و [[شهید مطهری|مرتضى مطهرى]] دیدار كرد. <ref>حسینی تهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص ۲۸۳-۲۹۳.</ref>
حداد  به [[سوریه]]، [[مکه مکرمه]] و [[مدینه منوره]] سفر کرد. او مدتی کوتاهی هم به [[ایران]] آمد و در [[مشهد]]، [[قم]] و [[اصفهان]] با [[سید محمدهادی میلانی|آیت‌الله میلانی]]  و [[علامه طباطبائی]] و [[بانو امین اصفهانى]] و [[شهید مطهری]] دیدار كرد. <ref>حسینی تهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص ۲۸۳-۲۹۳.</ref>


==آرای حداد از زبان شاگردش==
==آرای حداد از زبان شاگردش==
خط ۶۰: خط ۶۰:


===تجلی حق در کربلا===
===تجلی حق در کربلا===
سید هاشم حداد، [[شهادت]] [[امام حسین|امام حسین (ع)‌]] را عالی‌ترین منظر عشق و زیباترین جلوه جلال و جمال و نیکوترین مظاهر [[اسماء الهی|اسماء]] رحمت و غضب الهى می‌دانست. به نظر او،  عاشورا روز کامیابی و ظفر و قبولی ورود در حریم خدا و حرم امن و امان اوست. اگر گوشه‌اى از تجلیات الهى در [[عاشورا]] را به سالکان نشان دهند تا ابد مدهوش می‌گردند. <ref>حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص ۷۹.</ref>
سید هاشم حداد، [[شهادت]] [[امام حسین (ع)‌]] را عالی‌ترین منظر عشق و زیباترین جلوه جلال و جمال و نیکوترین مظاهر [[اسماء الهی|اسماء]] رحمت و غضب الهى می‌دانست. به نظر او،  عاشورا روز کامیابی و ظفر و قبولی ورود در حریم خدا و حرم امن و امان اوست. اگر گوشه‌اى از تجلیات الهى در [[عاشورا]] را به سالکان نشان دهند تا ابد مدهوش می‌گردند. <ref>حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص ۷۹.</ref>
شیوه نگرش او به شهادت امام حسین (ع) مسبوق به توصیف عرفانى [[جلال‌الدین مولوى]] از عاشورا در [[مثنوى معنوی|مثنوى]]<ref>مولوی بلخی، مثنوی معنوی، ۱۳۶۳ش، ج۳، دفتر۶، ص۳۱۶ـ۳۲۰</ref> است. وی با آنکه برخی آرای [[ابن عربی]] را پذیرفته بود، اما از وى انتقاد نیز می‌کرد. <ref>ثبوت، حداد سیدهاشم موسوی، ۱۳۹۳ش،‌ ج۱۲، ص۵۸۵۸.</ref>
شیوه نگرش او به شهادت امام حسین (ع) مسبوق به توصیف عرفانى [[جلال‌الدین مولوى]] از عاشورا در [[مثنوى معنوی|مثنوى]]<ref>مولوی بلخی، مثنوی معنوی، ۱۳۶۳ش، ج۳، دفتر۶، ص۳۱۶ـ۳۲۰</ref> است. وی با آنکه برخی آرای [[ابن عربی]] را پذیرفته بود، اما از وى انتقاد نیز می‌کرد. <ref>ثبوت، حداد سیدهاشم موسوی، ۱۳۹۳ش،‌ ج۱۲، ص۵۸۵۸.</ref>


===خصوصیات اخلاقی===
===خصوصیات اخلاقی===
حداد مردی بسیار متواضع بود. از مال دنیا چیزی نداشت. نسبت به آداب ظاهری دین تقید ویژه ای داشت. از کسی انتظار خدمت نداشت. خود اتاق را جارو می کرد و ظرف می شست و مایحتاجش را خرید می کرد. چون در منزل روضه ای برپی می کرد شخصا از حضار پذیرایی می کرد. جود و احسان بسیاری می نمود و بدون شمارش به فقرا پول می داد. بسیار کم می خورد و کم می خوابید حتی در ماه رمضان. از این که از وی کرامتی دیده شود بسیار خودداری می کرد. به نماز شب تقید داشت و صبرش در ایام سختی معیشت ناگفتنی بود. <ref>حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص۳۲، ۷۶، ۶۴۲ ، ۵۸۵ ، ۵۵۳.</ref>
حداد مردی بسیار متواضع بود. از مال دنیا چیزی نداشت. نسبت به آداب ظاهری دین تقید ویژه ای داشت. از کسی انتظار خدمت نداشت. خود اتاق را جارو می کرد و ظرف می شست و مایحتاجش را خرید می کرد. چون در منزل [[روضه]] ای برپی می کرد شخصا از حضار پذیرایی می کرد. جود و احسان بسیاری می نمود و بدون شمارش به فقرا پول می داد. بسیار کم می خورد و کم می خوابید حتی در [[ماه رمضان]]. از این که از وی کرامتی دیده شود بسیار خودداری می کرد. به [[نماز شب]] تقید داشت و صبرش در ایام سختی معیشت ناگفتنی بود. <ref>حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص۳۲، ۷۶، ۶۴۲ ، ۵۸۵ ، ۵۵۳.</ref>
===تربیت کودک===
===تربیت کودک===
حداد کودک را دارای حقیقتی والا می دانست گرچه ما آنها را کوچک می بینیم. لذا معتقد بود باید به اطفال احترام گذاشت. وی می گفت برای احترام به نوزاد باید تا چهل ورز از نزدیکی با همسر خودداری کرد. طفل گرچه زبان ندارد ولی ادارک می کند از این رو باید شیرخواره را به اماکن متبرکه و مجالس روضه برد چرا که او قدوسیت اهل بیت را جذب می کند. <ref>حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص۲۹۵.</ref>
حداد کودک را دارای حقیقتی والا می دانست گرچه ما آنها را کوچک می بینیم. لذا معتقد بود باید به اطفال احترام گذاشت. وی می گفت برای احترام به نوزاد باید تا چهل ورز از نزدیکی با همسر خودداری کرد. طفل گرچه زبان ندارد ولی ادارک می کند از این رو باید شیرخواره را به اماکن متبرکه و مجالس روضه برد چرا که او قدوسیت [[اهل بیت]] را جذب می کند. <ref>حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص۲۹۵.</ref>
==فتنه سید حسنی==
==فتنه سید حسنی==
پس از رحلت شیخ انصاری مردی از اهالی مشهد ادعا کرد امام زمان مردم را کفایت می کند و نیازی به استاد نیست. وی به کربلا آمد و با ادعای کرامت اعلام کرد تا چند ماه دیگر امام زمان ظهور می کند و باید برای قیام، تجهیزات آماده کنیم. عده‌ای در کربلا، کاظمین و نجف اطرافش جمع شدند و مبالغی بدو دادند. حداد با اطلاع از موضوع یارانش را به شهرهای مذکور گسیل داشت و خودش با سید مذکور ملاقات کرد. مردم با نفی این ادعاها توسط حداد پراکنده شدند و اموال به صاحبانش بازگردانده شد. <ref>حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص۵۵۶.</ref>
پس از رحلت [[شیخ انصاری]] مردی از اهالی [[مشهد]] ادعا کرد [[امام زمان(عج)]] مردم را کفایت می کند و نیازی به استاد نیست. وی به کربلا آمد و با ادعای کرامت اعلام کرد تا چند ماه دیگر امام زمان(عج) ظهور می کند و باید برای قیام، تجهیزات آماده کنیم. عده‌ای در [[کربلا]]، [[کاظمین]] و [[نجف]] اطرافش جمع شدند و مبالغی بدو دادند. حداد با اطلاع از موضوع یارانش را به شهرهای مذکور گسیل داشت و خودش با سید مذکور ملاقات کرد. مردم با نفی این ادعاها توسط حداد پراکنده شدند و اموال به صاحبانش بازگردانده شد. <ref>حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص۵۵۶.</ref>


==ایرادات بر حداد==
==ایرادات بر حداد==
confirmed، templateeditor
۱۲٬۳۱۵

ویرایش