Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۱۷۴
ویرایش
(←لید) |
(←اهمیت) |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
گفته شده حدیث ثقلین در مباحث کلامی میان فرقهها و مذاهب مختلف، در مسئله [[امامت]] و [[خلافت|جانشینی پیامبر(ص)]]، مورد توجه بوده و این حدیث را به جهت دلالت بر تمامی مسائل و مباحث امامت، بینظیر دانستهاند.<ref>نفیسی، «ثقلین، حدیث»، ص۱۰۲.</ref> | گفته شده حدیث ثقلین در مباحث کلامی میان فرقهها و مذاهب مختلف، در مسئله [[امامت]] و [[خلافت|جانشینی پیامبر(ص)]]، مورد توجه بوده و این حدیث را به جهت دلالت بر تمامی مسائل و مباحث امامت، بینظیر دانستهاند.<ref>نفیسی، «ثقلین، حدیث»، ص۱۰۲.</ref> | ||
در [[عبقات الانوار فی امامة الائمة الاطهار (کتاب)|عَبَقات الانوار]] آمده این حدیث به دلیل فراوانی سندها و اعتبار و استحکام متن آن، از دیرباز مورد توجه عالمان و محدثین بوده و گروهی از آنها درباره آن کتاب و رسالههای مستقلی نگاشتهاند.<ref>میر حامد حسین، عبقات الانوار، ۱۳۶۶ش، ج۲۳، ص۱۲۴۵.</ref> به نظر برخی محققان، این حدیث از [[قرن اول هجری قمری|سده نخست قمری]] در [[جامع حدیثی|جوامع حدیثی]] شیعه و اهلسنت نقل شده | در [[عبقات الانوار فی امامة الائمة الاطهار (کتاب)|عَبَقات الانوار]] آمده این حدیث به دلیل فراوانی سندها و اعتبار و استحکام متن آن، از دیرباز مورد توجه عالمان و محدثین بوده و گروهی از آنها درباره آن کتاب و رسالههای مستقلی نگاشتهاند.<ref>میر حامد حسین، عبقات الانوار، ۱۳۶۶ش، ج۲۳، ص۱۲۴۵.</ref> به نظر برخی محققان، این حدیث از [[قرن اول هجری قمری|سده نخست قمری]] در [[جامع حدیثی|جوامع حدیثی]] شیعه و اهلسنت نقل شده است. پس از آن نیز در منابع تاریخی، رجالی، کلامی، اخلاقی، فقهی و اصولی به فراخور موضوع و بحث از آن یاد شده است.<ref>حاج منوچهری، «ثقلین، حدیث»، ص۷۳ و ۷۴.</ref> | ||
به گزارش نویسنده مقاله «حدیث ثقلین» در [[دانشنامه جهان اسلام (کتاب)|دانشنامه جهان اسلام]]، عالمان شیعه از دیرباز در مجموعههای حدیثی خود این حدیث را نقل کردهاند؛ اما در کتابهای کلامی متقدم در بحث امامت و خلافت کمتر بدان استناد شده است. با این حال، گروهی از عالمان شیعه در بحثهای کلامی بدان استناد کردهاند؛ برای نمونه [[شیخ صدوق]] در اثبات خالی نبودن زمین از حجت | به گزارش نویسنده مقاله «حدیث ثقلین» در [[دانشنامه جهان اسلام (کتاب)|دانشنامه جهان اسلام]]، عالمان شیعه از دیرباز در مجموعههای حدیثی خود این حدیث را نقل کردهاند؛ اما در کتابهای کلامی متقدم در بحث امامت و خلافت کمتر بدان استناد شده است. با این حال، گروهی از عالمان شیعه در بحثهای کلامی بدان استناد کردهاند؛ برای نمونه [[شیخ صدوق]] در اثبات خالی نبودن زمین از حجت و [[شیخ طوسی]] در بحث ضرورت وجود امامی از اهلبیت در همه زمانها به این حدیث تمسک کردهاند؛ [[علامه حلی]] در [[نهج الحق و کشف الصدق (کتاب)|کتاب نهج الحق]] در اثبات [[خلافت امام علی(ع)]] و [[محمدمحسن فیض کاشانی|فیض کاشانی]] نیز در بحث از جایگاه قرآن از این حدیث بهره بردهاند.<ref>نفیسی، «ثقلین، حدیث»، ص۱۰۲ و ۱۰۳.</ref> | ||
گفته شده [[میر حامدحسین هندی]] (متوفی ۱۳۰۶ق) با اختصاص | گفته شده [[میر حامدحسین هندی]] (متوفی ۱۳۰۶ق) با اختصاص فصولی گسترده به سند و دلالت حدیث ثقلین، در شناساندن آن جایگاه ممتازی دارد و پس از او، این حدیث بیشتر از پیش مورد توجه قرار گرفت تا جایی که در دوران معاصر، مهمترین حدیثی است که برای لزوم و ضرورت تمسک به اهلبیت مورد استناد قرار میگیرد.<ref>نفیسی، «ثقلین، حدیث»، ص۱۰۳.</ref> | ||
حدیث ثقلین در مباحثی همچون جایگاه قرآن، حجیت احادیث اهلبیت، حجیت ظواهر قرآن، مطابقت قرآن و احادیث اهلبیت و مقدم بودن قرآن بر کلام اهلبیت این حدیث مورد استناد متکلمان شیعه بوده است.<ref>نفیسی، «ثقلین، حدیث»، ص۱۰۵.</ref> | حدیث ثقلین در مباحثی همچون جایگاه قرآن، حجیت احادیث اهلبیت، حجیت ظواهر قرآن، مطابقت قرآن و احادیث اهلبیت و مقدم بودن قرآن بر کلام اهلبیت این حدیث مورد استناد متکلمان شیعه بوده است.<ref>نفیسی، «ثقلین، حدیث»، ص۱۰۵.</ref> |