پیامبر(ص) به برخی زنان باسواد، دستور داد تا به دیگر زنان آموزش دهند.[۱] بلاذری از تاریخ‌نگاران قرن سوم در کتاب فتوح البلدان نقل می‌کند که هنگام ظهور اسلام در مکه تنها هفده نفر با‌سواد بودند که پنج نفر از آن‌ها زن بودند. او حَفْصه (همسر پیامبر اکرم)، ام‌کلثوم دختر عُقْبه، عایشه دختر سَعد، کریمه دختر مقداد، شفاء دختر عَدَویه، را از زنان باسواد مسلمان نام می‌برد.[۲]


بلاذری پس از شمردن اسامی آن‌ها می‌گوید شفاء دختر عَدَویه زن قرشی است که در دوره جاهلیت پیش از ظهور اسلام خواندن و نوشتن می‌دانست. این زن مسلمان شده و از مهاجران اولیه و از زنان فاضله به شمار می‌رود.[۳]


به گفته بلاذری این زن همان است که با دستور پیامبر(ص) به حفصه همسر پیامبر خواندن و نوشتن آموخت.[۴] به همین خاطر حفصه را جزء دارندگان‏ مصاحف آورده‌اند.[۵]


بخاری از محدثان اهل‌سنت در قرن سوم نقل کرده است که زنان، از پیامبر خواستند وقت بیشتری را برای آموزش آن‌ها قرار دهد. پیامبر درخواست زنان را پذیرفت و روزی را برای آموزش و وعظ آن‌ها اختصاص داد.[۶]

برخی پژوهشگران بیان می‌کنند؛ در زمان حیات و پس از رحلت پیامبر(ص)، مردم در مسائل دینی و فقهی به حضرت فاطمه(س) و همسران پیامبر(ص) مراجعه می‌کردند.[۷] به گفته برخی محققان، بزرگان صحابه مسائل زیادی را از زنان پیامبر(ص) می‌پرسیدند.[۸]


ابن‌حجر عسقلانی از مورخان قرن نهم ۱۵۵۲ نفر[۹] و ابن‌اثیر بیش از هزار نفر از زنان صحابه رسول خدا را نام می‌برند، که مردم در موضوعات فقه، حدیث، تفسیر، تاریخ و سیره ‏به آن‌ها مراجعه می‌کردند.[۱۰]


نهی از آموزش کتابت به زنان


در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که او از آموزش کتابت(نوشتن) به زنان نهی و در مقابل توصیه به فراگیری ریسندگی می‌کند.[۱۱] این حدیث هم در منابع اهل‌سنت[۱۲] و هم در منابع شیعی[۱۳]آمده است.

آیت الله سیستانی عالم معاصر شیعه، سند این حدیث را ضعیف دانسته و معتقد است کتابت در آن زمان به ویژه برای زنان چندان مرسوم نبوده و چه بسا برای آنان مفاسدی را نیز به‌دنبال داشته است.[۱۴] به اعتقاد او حتی با پذیرش روایت، عمومیت دادن آن به زمان کنونی، صحیح نیست.[۱۵] در تفسیر قرطبی نیز علت بیان این حدیث، منع زنان از افتادن به فساد و فتنه ذکر شده است.[۱۶]

پانویس

  1. بلاذری، فتوح البلدان، مکتبة النهضة المصریه، ج۳، ص۵۸۰.
  2. بلاذری، فتوح البلدان، مکتبة النهضة المصریه، ج۳، ص۵۸۰.
  3. بلاذری، فتوح البلدان، مکتبة النهضة المصریه، ج۳، ص۵۸۰؛ ابن‌حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، کتاب النساءات، ۱۴۱۵ق، ص۶۱۹؛ ابن‌سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج‏۸، ص۱۹۶.
  4. بلاذری، فتوح البلدان، مکتبة النهضة المصریه، ج۳، ص۵۸۰.
  5. رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۴۶ش، ص۳۸۵.
  6. بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج‏۱، ص۳۰.
  7. العاملی، ماساة الزهراء، ص۵۳؛ الصعیدی، فی میدان الاجتهاد، ۱۳۵۴ق، ص۳۴-۳۵.
  8. افغانی، الاسلام والمراة، ۱۳۴۶ق، ص۱۰۲.
  9. ابن‌حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ۱۴۱۵ق، ج‏۵، ص ۲۱۹-۴۸۳.
  10. ابن‌اثیر، اسدالغابه، ۱۴۱۵ق، ج‏۵، ص۳۸۹ تا آخر.
  11. ابن‌حبان، المجروحین، ج۲، ص۳۰۲.
  12. ابن‌حبان، المجروحین، ج۲، ص۳۰۲.
  13. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ ق، ج۵، ص۵۱۶.
  14. سیستانی، استفتائات، ۱۳۹۳، ص ۵۷۰-۵۷۷.
  15. سیستانی، استفتائات، ۱۳۹۳، ص ۵۷۰-۵۷۷.
  16. قرطبی، ۱۹۸۵م، ج۲۰، ص۱۲۱.

منابع

  • ابن‌اثیر، أسد الغابة فی معرفة الصحابه، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
  • ابن‌حبان، المجروحین من المحدثين والضعفاء والمتروكين، حلب، دار الوعی، ۱۳۹۶ق.
  • ابن‌حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
  • ابن‌سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دارصادر، بی‌تا.
  • الافغانی، سعید، الاسلام والمراة، دمشق، المطبع الترقی، ۱۳۴۶ق.
  • الصعیدی، عبد المتعال، فی میدان الاجتهاد،مجله الرساله، ۱۳۵۴ق.
  • بخاری، محمّد بن اسماعیل، صحیح البخاری، تحقیق: محمد زهیر بن ناصر، دار طوق النجاة، ۱۴۲۲ق.
  • بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، قاهره، مکتبة النهضة المصریة، بی‌تا.
  • سیستانی،‌ سیدعلی، استفتائات، مشهد، انتظار مهر،‌ ۱۳۹۳ش.
  • رامیار، محمود، تاریخ قرآن، تهران، شرکت سهامی نشر اندیشه، ۱۳۴۶ش.
  • عاملی، سید جعفر مرتضی، مأساة الزهراء علیها السلام‏، بیروت، دار السیرة، ۱۴۱۸ق.
  • قرطبی، ابو عبدالله، تفسیر القرطبی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۹۸۵م.
  • کلینی، محمد‌بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الكتب الإسلامية، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
آیا می‌دانستید که... جدیدترین پرسش‌ها
درگاه:پرسش/آیا می‌دانستید