Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۲۳۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
سخن گفتن بدون واسطه با خداوند را برخی مختص به حضرت موسی دانستهاند. در مقابل عدهای معتقدند علاوه بر موسی(ع)، خداوند با [[پیامبر اسلام]] نیز بدون واسطه سخن گفت. در هر صورت صفت «کلیم الله» (کسی که خدا با او سخن گفت) را مختص به حضرت موسی(ع) دانستهاند. | سخن گفتن بدون واسطه با خداوند را برخی مختص به حضرت موسی دانستهاند. در مقابل عدهای معتقدند علاوه بر موسی(ع)، خداوند با [[پیامبر اسلام]] نیز بدون واسطه سخن گفت. در هر صورت صفت «کلیم الله» (کسی که خدا با او سخن گفت) را مختص به حضرت موسی(ع) دانستهاند. | ||
== روشهای سخن گفتنِ خداوند == | == روشهای سخن گفتنِ خداوند == | ||
[[خداوند]] در [[سوره شوری]] سه روش برای سخن گفتن خود با بندگان، آورده است: | [[خداوند]] در [[سوره شوری]] سه روش برای سخن گفتن خود با بندگان، آورده است: | ||
* وحی | * [[وحی]] | ||
* از پس پرده (مِنْ وَراءِ حِجابٍ) | * از پس پرده (مِنْ وَراءِ حِجابٍ) | ||
* بهوسیله فرستادهاى از فرشتگان.<ref>سوره شوری، آیه۵۱.</ref> | * بهوسیله فرستادهاى از [[فرشته|فرشتگان]].<ref>سوره شوری، آیه۵۱.</ref> | ||
مفسران گفتگوی خداوند با [[حضرت موسی(ع)]] را از نوع دوم دانستهاند.<ref name=":3" /> این گفتگو را مستقیم و بدون واسطه دانستهاند.<ref name=":3">مغنیه، تفسير الكاشف، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۴۹۵.</ref> در این نوع گفتگو، کلام به مخاطب | مفسران گفتگوی خداوند با [[حضرت موسی(ع)]] را از نوع دوم دانستهاند.<ref name=":3" /> این گفتگو را مستقیم و بدون واسطه دانستهاند.<ref name=":3">مغنیه، تفسير الكاشف، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۴۹۵.</ref> در این نوع گفتگو، کلام به مخاطب میرسد، اما گوینده کلام دیده نمیشود؛ زیرا یک حجاب و مانعی وجود دارد که از دیدن متکلم جلوگیری میکند.<ref>فضل الله، تفسير من وحي القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۲۰، ص۲۰۲.</ref> | ||
[[امام علی(ع)]] در ذیل گفتاری، سخن گفتن خداوند با حضرت موسی(ع) را گفتاری بدون نیاز به اعضا و جوارح مادی مثل دهان دانسته است.<ref>شیخ صدوق، التوحيد، ۱۳۹۸ق، ص۷۹.</ref> [[امام رضا(ع)]] نیز سخن گفتن خداوند را بدون استفاده از دهان و زبان دانسته که با سخن گفتن مخلوقات با یکدیگر تفاوت دارد.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۴، ص۱۵۲.</ref> | [[امام علی(ع)]] در ذیل گفتاری، سخن گفتن خداوند با حضرت موسی(ع) را گفتاری بدون نیاز به اعضا و جوارح مادی مثل دهان دانسته است.<ref>شیخ صدوق، التوحيد، ۱۳۹۸ق، ص۷۹.</ref> [[امام رضا(ع)]] نیز سخن گفتن خداوند را بدون استفاده از دهان و زبان دانسته که با سخن گفتن مخلوقات با یکدیگر تفاوت دارد.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۴، ص۱۵۲.</ref> | ||
خط ۲۳: | خط ۲۲: | ||
در مقابل، برخی با اینکه صفت کلیم الله را مختص به موسی(ع) میدانند، اما معتقدند خداوند در [[معراج]] با [[پیامبر اسلام]] نیز سخن گفت و روایات بر این سخن گفتن، دلالت دارد.<ref name=":2">بانوی اصفهانی، مخزن العرفان در تفسير قرآن، ۱۳۶۱ش، ج۲، ص۳۷۹.</ref> این محققان معتقدند سخن گفتن بدون واسطه با خداوند، مخصوص پیامبر اسلام(ص) و موسی(ع) بوده است.<ref>بروجردی، تفسير جامع، ۱۳۶۶ش، ج۲، ص۴۶۲.</ref> | در مقابل، برخی با اینکه صفت کلیم الله را مختص به موسی(ع) میدانند، اما معتقدند خداوند در [[معراج]] با [[پیامبر اسلام]] نیز سخن گفت و روایات بر این سخن گفتن، دلالت دارد.<ref name=":2">بانوی اصفهانی، مخزن العرفان در تفسير قرآن، ۱۳۶۱ش، ج۲، ص۳۷۹.</ref> این محققان معتقدند سخن گفتن بدون واسطه با خداوند، مخصوص پیامبر اسلام(ص) و موسی(ع) بوده است.<ref>بروجردی، تفسير جامع، ۱۳۶۶ش، ج۲، ص۴۶۲.</ref> | ||
صفت کلیم الله برای حضرت موسی سبب شد، یهودیان، «کلیمی» خوانده شوند.<ref>«[http://www.iranjewish.com/FAQ/FAQ29_Laghab.htm لقب | صفت کلیم الله برای حضرت موسی سبب شد، یهودیان، «کلیمی» خوانده شوند.<ref>«[http://www.iranjewish.com/FAQ/FAQ29_Laghab.htm لقب حضرت موسی به فارسی چه میباشد و نبوت ایشان چگونه بود؟]»، انجمن کلیمیان تهران.</ref> | ||
== چگونگی سخن خداوند با موسی(ع) == | == چگونگی سخن خداوند با موسی(ع) == | ||
همه مسلمانان، خداوند را دارای صفت کلام و سخن گفتن دانستهاند، اما در چگونگی کلام خداوند اختلاف دارند.<ref>لب الأثر في الجبر و القدر-الأمر بين الأمرين، ص: 20</ref> گروهها و فرقههای مختلف، از جمله [[اشاعره]] و [[معتزله]] در مورد این صفت خداوند و چگونگی آن، اختلاف نظر دارند.<ref>ابنکثیر، تفسير القرآن العظيم، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۴۲۱.</ref> [[شیخ طوسی]] به حقیقی بودن سخن گفتن خدواند با موسی(ع) اشاره کرده است.<ref>شیخ طوسی، التبيان في تفسير القرآن، بیروت، ج۳، ص۲۴۰.</ref> [[علامه طباطبایی]] نویسنده [[تفسیر المیزان]] معتقد است سخن گفتن خداوند امر حقیقی بوده که آثاری مانند سخن گفتنهای عادی برای آن وجود دارد، اما شکل خاصی از سخن گفتن بود.<ref>طباطبائی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۱۵.</ref> | همه مسلمانان، خداوند را دارای صفت کلام و سخن گفتن دانستهاند، اما در چگونگی کلام خداوند اختلاف دارند.<ref>لب الأثر في الجبر و القدر-الأمر بين الأمرين، ص: 20</ref> گروهها و فرقههای مختلف، از جمله [[اشاعره]] و [[معتزله]] در مورد این صفت خداوند و چگونگی آن، اختلاف نظر دارند.<ref>ابنکثیر، تفسير القرآن العظيم، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۴۲۱.</ref> [[شیخ طوسی]] به حقیقی بودن سخن گفتن خدواند با موسی(ع) اشاره کرده است.<ref>شیخ طوسی، التبيان في تفسير القرآن، بیروت، ج۳، ص۲۴۰.</ref> [[علامه طباطبایی]] نویسنده [[تفسیر المیزان]] معتقد است سخن گفتن خداوند امر حقیقی بوده که آثاری مانند سخن گفتنهای عادی برای آن وجود دارد، اما شکل خاصی از سخن گفتن بود.<ref>طباطبائی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۱۵.</ref> | ||
خط ۳۷: | خط ۳۶: | ||
{{پانویس۲}} | {{پانویس۲}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | |||
* ابنکثیر، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق: محمد حسین شمسالدین، دارالکتب العلمیة، بیروت، منشورات محمدعلی بیضون، چاپ اول، ۱۴۱۹ق. | * ابنکثیر، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق: محمد حسین شمسالدین، دارالکتب العلمیة، بیروت، منشورات محمدعلی بیضون، چاپ اول، ۱۴۱۹ق. | ||
* بروجردی، سید محمدابراهیم، تفسیر جامع، تهران، انتشارات صدر، چاپ ششم، ۱۳۶۶ش. | * بروجردی، سید محمدابراهیم، تفسیر جامع، تهران، انتشارات صدر، چاپ ششم، ۱۳۶۶ش. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
* مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۴۲۴ق. | * مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۴۲۴ق. | ||
* مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش. | * مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش. | ||
{{پایان}} | |||
{{خداشناسی}} | {{خداشناسی}} | ||
[[رده:پرسشها]] | [[رده:پرسشها]] |