confirmed، templateeditor
۱۱٬۱۲۹
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جز (ویکی سازی) |
||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
::انتساب اباضیان به جابر و پیروی آنان از وی مختص به ادوار بعد از او نیست، بلکه در زمان خود وی هم سابقه داشته است. گفته شده که او خود این نسبت را انکار کرده و از اباضیه برائت جسته است.<ref>دربارهٔ این انتساب نک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۷، ص۱۸۱-۱۸۲؛ بخاری، التاریخ الکبیر، ج۱ (۲)، ص۲۰۴؛ ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، الجرح و التعدیل، ۱ (۱)/۴۹۵؛ ابن حبان، کتاب الثقات، ج ۴، ص۱۰۱؛ ابونعیم، حلیه الاولیاء و طبقات الاصفیاء،ج ۳، ص۸۹؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج ۲، ص۳۸.</ref> اباضیان قولی از او در تأیید این انتساب نمیآورند.<ref>مثلاً نک: درجینی، کتاب طبقات المشایخ بالمغرب، ج ۲، ص۲۰۵-۲۱۴، معمر، الاباضیه فی موکب التاریخ، ج ۱، ص۵۹-۶۳، ۱۴۳-۱۵۰، ۲ (۱)/۲۱؛ بارونی، مختصر تاریخ الاباضیه، ۲۸-۲۹ نیز: بخاری و ابونعیم میگویند از او سخنی در ارتباط با اباضیان نشنیدهاند.بخاری، التاریخ الکبیر، ۱ (۲)، ۲۰۴ و ابونعیم، حلیه الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج ۳، ص۸۵-۹۱.</ref> حتی غیراباضیان او را از ائمه اهل سنت شمردهاند.<ref>مثلاً: یاقوت، بلدان، ج ۲، ص۲۴۳.</ref> | ::انتساب اباضیان به جابر و پیروی آنان از وی مختص به ادوار بعد از او نیست، بلکه در زمان خود وی هم سابقه داشته است. گفته شده که او خود این نسبت را انکار کرده و از اباضیه برائت جسته است.<ref>دربارهٔ این انتساب نک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۷، ص۱۸۱-۱۸۲؛ بخاری، التاریخ الکبیر، ج۱ (۲)، ص۲۰۴؛ ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، الجرح و التعدیل، ۱ (۱)/۴۹۵؛ ابن حبان، کتاب الثقات، ج ۴، ص۱۰۱؛ ابونعیم، حلیه الاولیاء و طبقات الاصفیاء،ج ۳، ص۸۹؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج ۲، ص۳۸.</ref> اباضیان قولی از او در تأیید این انتساب نمیآورند.<ref>مثلاً نک: درجینی، کتاب طبقات المشایخ بالمغرب، ج ۲، ص۲۰۵-۲۱۴، معمر، الاباضیه فی موکب التاریخ، ج ۱، ص۵۹-۶۳، ۱۴۳-۱۵۰، ۲ (۱)/۲۱؛ بارونی، مختصر تاریخ الاباضیه، ۲۸-۲۹ نیز: بخاری و ابونعیم میگویند از او سخنی در ارتباط با اباضیان نشنیدهاند.بخاری، التاریخ الکبیر، ۱ (۲)، ۲۰۴ و ابونعیم، حلیه الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج ۳، ص۸۵-۹۱.</ref> حتی غیراباضیان او را از ائمه اهل سنت شمردهاند.<ref>مثلاً: یاقوت، بلدان، ج ۲، ص۲۴۳.</ref> | ||
علمای رجال و حدیث اهل | علمای [[رجال]] و حدیث [[اهل سنت]]، با وجود سختگیری او را ستودهاند و [[توثیق]] کردهاند<ref>عجلی،تاریخ الثقات، ۹۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۷، ص۱۷۹-۱۸۲؛ بخاری، التاریخ الکبیر، ج۱ (۲)، ص۲۰۴؛ ابن حبان، کتاب الثقات، ج ۴، ص۱۰۱-۱۰۲؛ ابونعیم، حلیه الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج ۳، ص۸۵-۹۱؛ ذهبی، ج ۱، ص۷۲-۷۳؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج ۲، ص۳۸.</ref> و این امر با انتساب او به اباضیه ناسازگار است. اگرچه اباضیه میتوانند تبری او را از باب [[تقیه]] بدانند. | ||