Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۸۱
ویرایش
جز (ویکی سازی) |
|||
خط ۳۸۰: | خط ۳۸۰: | ||
در جامعهٔ اباضی کسانی که به گونهای با علم و تعلیم و تعلم ارتباط دارند، به چهار دسته تقسیم میشوند: عزابه، عرفا، تلامیذ و مستمعین<ref>معمر، الاباضیه فی موکب التاریخ، ۲(۲)/۱۳۷</ref>. رئیس حلقهٔ عزابه شیخالحلقه یا «مستنابه» خوانده میشود. مرتبهٔ پایینتر مرتبهٔ عرفاست. در این مرتبه چند عریف وظایف گوناگون حوزهٔ علمیه را برعهده دارند. محصلان که در مرتبهٔ بعد هستند، به فراگیری و حفظ قرآن و تعلّم عاجزند و نتوانستهاند به عللی دورههای درسی را به پایان برسانند، ولی مشتاق درس استفاده کنند<ref>درجینی، کتاب طبقات المشایخ بالمغرب، ¼، ۱۷۱، ۱۷۲، ۱۷۵-۱۷۸، ۱۸۰؛ معمر، الاباضیه فی موکب التاریخ، ۲(۲)/۱۳۸، ۱۴۵-۱۴۶</ref>. | در جامعهٔ اباضی کسانی که به گونهای با علم و تعلیم و تعلم ارتباط دارند، به چهار دسته تقسیم میشوند: عزابه، عرفا، تلامیذ و مستمعین<ref>معمر، الاباضیه فی موکب التاریخ، ۲(۲)/۱۳۷</ref>. رئیس حلقهٔ عزابه شیخالحلقه یا «مستنابه» خوانده میشود. مرتبهٔ پایینتر مرتبهٔ عرفاست. در این مرتبه چند عریف وظایف گوناگون حوزهٔ علمیه را برعهده دارند. محصلان که در مرتبهٔ بعد هستند، به فراگیری و حفظ قرآن و تعلّم عاجزند و نتوانستهاند به عللی دورههای درسی را به پایان برسانند، ولی مشتاق درس استفاده کنند<ref>درجینی، کتاب طبقات المشایخ بالمغرب، ¼، ۱۷۱، ۱۷۲، ۱۷۵-۱۷۸، ۱۸۰؛ معمر، الاباضیه فی موکب التاریخ، ۲(۲)/۱۳۸، ۱۴۵-۱۴۶</ref>. | ||
طلاب حافظ قرآن نیز سازمانی دارند که «اِیرَوان» خوانده میشود و دارای نظام و سنن و حقوق خاص خود است. این هیأت به منزلهٔ مجلسی است مشورتی که به هیأت عزابه یاری میکند. به بیان امروز نسبت ایروان به عزابه همانند نسبت مجلس نمایندگان به مجلس شیوخ (سنا) است و عزابه در بسیاری از امور به ایروان اتکا میکند<ref>معمر، الاباضیه فی موکب التاریخ، ج ۱، ص۱۰۹</ref>. | طلاب حافظ قرآن نیز سازمانی دارند که «اِیرَوان» خوانده میشود و دارای نظام و سنن و حقوق خاص خود است. این هیأت به منزلهٔ مجلسی است مشورتی که به هیأت عزابه یاری میکند. به بیان امروز نسبت ایروان به عزابه همانند نسبت مجلس نمایندگان به مجلس شیوخ (سنا) است و عزابه در بسیاری از امور به ایروان اتکا میکند<ref>معمر، الاباضیه فی موکب التاریخ، ج ۱، ص۱۰۹</ref>. | ||
جیطالی در بیش از ۵۰ صفحه از کتاب خود<ref>جیطالی، ج ۲، القنطره الثامنه</ref> به زهد و نکوهش دنیا و مذمتِ دل بستن به مال و منال و لزوم توجه به آخرت پرداخته و در عین حال مباحثی را نیز به کسب و کار و اهمیت آن از لحاظ اخلاق و معاش اسلامی اختصاص داده است. دینداری توأم با پشتکار کاسبکارانه را بیش از روش زاهدانه میتوان مشخص اباضیان دانست. اباضیه از آغاز، هواداران ثروتمندی داشتند و به این مباهات هم میکردند، لیکن در عین حال کسانی هم بودند که در شمال افریقا در نهایت زهد و ترک دنیا زندگی میکردند<ref>اشتروتمان، ۲۶۸</ref>. | جیطالی در بیش از ۵۰ صفحه از کتاب خود<ref>جیطالی، ج ۲، القنطره الثامنه</ref> به زهد و نکوهش دنیا و مذمتِ دل بستن به مال و منال و لزوم توجه به آخرت پرداخته و در عین حال مباحثی را نیز به کسب و کار و اهمیت آن از لحاظ اخلاق و معاش اسلامی اختصاص داده است. دینداری توأم با پشتکار کاسبکارانه را بیش از روش زاهدانه میتوان مشخص اباضیان دانست. اباضیه از آغاز، هواداران ثروتمندی داشتند و به این [[مباهات]] هم میکردند، لیکن در عین حال کسانی هم بودند که در شمال افریقا در نهایت زهد و ترک دنیا زندگی میکردند<ref>اشتروتمان، ۲۶۸</ref>. | ||
اشتروتمان به نقل از شماخی برنامهٔ روزانهٔ زندگی اباضیان را چنین توصیف میکند: مؤمنین، زن و مرد، روز را وقف کار میکنند و ساعات شب را در مصلاها یا مساجد در جوار شیوخ یا به تنهایی به دعا خواندن میپردازند، و غالباً به خوابی کوتاه در شب بسنده میکنند تا باز فردا به امور دنیوی خود بپردازند<ref>نک: اشتروتمان، ۲۷۱</ref>. اجتماع خاصی هم برای ذکر و دعا در اوقات طلوع یا غروب آفتاب داشتهاند که «ختمه» نامیده شده است<ref>درجینی، کتاب طبقات المشایخ بالمغرب، ج ۱، ص۵</ref>. | اشتروتمان به نقل از شماخی برنامهٔ روزانهٔ زندگی اباضیان را چنین توصیف میکند: مؤمنین، زن و مرد، روز را وقف کار میکنند و ساعات شب را در مصلاها یا مساجد در جوار شیوخ یا به تنهایی به دعا خواندن میپردازند، و غالباً به خوابی کوتاه در شب بسنده میکنند تا باز فردا به امور دنیوی خود بپردازند<ref>نک: اشتروتمان، ۲۷۱</ref>. اجتماع خاصی هم برای ذکر و دعا در اوقات طلوع یا غروب آفتاب داشتهاند که «ختمه» نامیده شده است<ref>درجینی، کتاب طبقات المشایخ بالمغرب، ج ۱، ص۵</ref>. | ||
اکنون نیز، با اینکه عوامل فرهنگی تمدن غرب در جامعهٔ اباضی مزاب، در شمال افریقا رخنه کرده، کمابیش این مردم قوانین و اعتقادات خود را رعایت میکنند، هیچ غیراباضی را به مساجد خود راه نمیدهند، با پیروان فرق دیگر اختلاط و آمیزشی ندارند و غالباً با غیراباضیان ازدواج نمیکنند. در اخلاقیات بسیار سختگیرند و در امور اجتماعی مساوات اصلی بنیادی برای آنان است، گرچه رؤسای جامعه در امور دینی با استبداد عمل میکنند<ref>اسمیت، ۲۸۶؛ بریتانیکا، VII/۱۵۶</ref>. | اکنون نیز، با اینکه عوامل فرهنگی تمدن غرب در جامعهٔ اباضی مزاب، در شمال افریقا رخنه کرده، کمابیش این مردم قوانین و اعتقادات خود را رعایت میکنند، هیچ غیراباضی را به مساجد خود راه نمیدهند، با پیروان فرق دیگر اختلاط و آمیزشی ندارند و غالباً با غیراباضیان ازدواج نمیکنند. در اخلاقیات بسیار سختگیرند و در امور اجتماعی مساوات اصلی بنیادی برای آنان است، گرچه رؤسای جامعه در امور دینی با استبداد عمل میکنند<ref>اسمیت، ۲۸۶؛ بریتانیکا، VII/۱۵۶</ref>. |