۱۶٬۹۸۱
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (ویرایش جزئی) |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
== تولد، نسب و درگذشت == | == تولد، نسب و درگذشت == | ||
سید علی طباطبایی در ۱۲ [[ربیع الاول]] سال | سید علی طباطبایی در ۱۲ [[ربیع الاول]] سال ۱۱۶۱ق در [[کاظمین]] به دنیا آمد، پدرش سید محمدعلی، فرزند ابوالمعالی صغیر و او فرزند ابوالمعالی کبیر<ref> منتهی المقال، ج۵، ص۶۳، ۶۵؛ خوانساری، ج۴، ص۳۹۹-۴۰۱؛ آقابزرگ، الذریعه، ج۱۱، ص۳۳۶</ref> از تبار [[سادات حسنی]]، معروف به [[سادات طباطبایی|طباطبایی]] است که در قرن دوازدهم قمری از اصفهان به [[کربلا]] کوچ کردهاند. [[عبدالله مامقانی|مامقانی]] در [[تنقیح المقال فی علم الرجال (کتاب)|تنقیح المقال]] نام پدر وی را محمد بن علی ذکر کرده است.<ref> تنقیح المقال، ج۲، ص۳۰۷؛ نک: خوئی، ج۱۲، ص۱۵۷؛ فوائدالرضویه، ص۳۲۳</ref> | ||
مادرش، خواهر [[وحید بهبهانی]] و همسرش نیز دختر ایشان است. از این رو، سید علی طباطبایی خواهرزاده و داماد وحید بهبهانی است. نسب جدّ مادری او به [[مجلسی اول]] میرسد؛ مادر وحید بهبهانی، دختر نورالدین پسر [[ملا صالح مازندرانی]] است و مادر نورالدین، [[آمنه بیگم دختر محمد تقی مجلسی|آمنه بیگم]] دختر مجلسی اول است.<ref> منتهی المقال، ج۵، ص۶۶؛ خوانساری، ج۴، ص۳۹۹-۴۰۱؛ فوائدالرضویه، ص۳۲۴</ref> سید عبدالکریم جد بحرالعلوم طباطبایی، برادر او بوده است.<ref>اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۱۴</ref> | مادرش، خواهر [[وحید بهبهانی]] و همسرش نیز دختر ایشان است. از این رو، سید علی طباطبایی خواهرزاده و داماد وحید بهبهانی است. نسب جدّ مادری او به [[مجلسی اول]] میرسد؛ مادر وحید بهبهانی، دختر نورالدین پسر [[ملا صالح مازندرانی]] است و مادر نورالدین، [[آمنه بیگم دختر محمد تقی مجلسی|آمنه بیگم]] دختر مجلسی اول است.<ref> منتهی المقال، ج۵، ص۶۶؛ خوانساری، ج۴، ص۳۹۹-۴۰۱؛ فوائدالرضویه، ص۳۲۴</ref> سید عبدالکریم جد بحرالعلوم طباطبایی، برادر او بوده است.<ref>اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۱۴</ref> | ||
به گفته صاحب [[ریحانة الادب]] و [[محمد باقر خوانساری]]، در [[روز غدیر]] سال ۱۲۱۶ق که [[وهابیان]] به کربلا حمله کردند. سید علی طباطبایی خانوادهاش را به پناهگاهی فرستاده بود، او و یک کودک شیرخوار در منزل بودند که وهابیان به خانه او حمله کردند، سید علی، طفل را به بغل گرفته و زیر سبدی در منزل پنهان شد، مهاجمان منزلش را تفتیش کردند اما او را نیافتند، به گمان اینکه شاید سیدعلی زیر هیزمهایی که در گوشه منزل بوده، پنهان شده باشد، هیزمها را برداشتند و بر روی آن او انداختند، بدین ترتیب از دست آنان نجات یافت.<ref>ریحانة الادب، ج۳، ص۳۷۲؛ خوانساری، ج۴، ص۴۰۵؛ فوائدالرضویه، ص۳۲۴</ref> | |||
او در سال ۱۲۳۱ق در ۷۰ سالگی در [[کربلا]] درگذشت و در [[حرم امام حسین]](ع) نزدیک قبر استادش، وحید بهبهانی، به خاک سپرده شد.<ref> ریحانة الادب، ج۳، ص۳۷۲؛ اعیان الشیعه، چ۸، ص۳۱۴؛ مامقانی، ج۲، ص۳۰۷</ref> هنگام درگذشت او، فرزندش بزرگش [[سید محمد بن سید علی طباطبایی|محمد]] در [[اصفهان]] بود و همانجا برای پدر مراسم عزا برگزار کرد.<ref>خوانساری، ج۴، ص۴۰۲؛ فوائدالرضویه، ص۳۲۴</ref> [[محمد باقر مجلسی]] تاریخ وفات او را ۱۲۰۱ق ذکر کرده است<ref>خوانساری، ج۴، ص۴۰۲</ref> که به گفته [[محسن امین]] احتمالا کلمه «ثلاثین» از عبارت او افتاده باشد.<ref>اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۱۴</ref> در تاریخ وفات او گفته شده است: | او در سال ۱۲۳۱ق در ۷۰ سالگی در [[کربلا]] درگذشت و در [[حرم امام حسین]](ع) نزدیک قبر استادش، وحید بهبهانی، به خاک سپرده شد.<ref> ریحانة الادب، ج۳، ص۳۷۲؛ اعیان الشیعه، چ۸، ص۳۱۴؛ مامقانی، ج۲، ص۳۰۷</ref> هنگام درگذشت او، فرزندش بزرگش [[سید محمد بن سید علی طباطبایی|محمد]] در [[اصفهان]] بود و همانجا برای پدر مراسم عزا برگزار کرد.<ref>خوانساری، ج۴، ص۴۰۲؛ فوائدالرضویه، ص۳۲۴</ref> [[محمد باقر مجلسی]] تاریخ وفات او را ۱۲۰۱ق ذکر کرده است<ref>خوانساری، ج۴، ص۴۰۲</ref> که به گفته [[محسن امین]] احتمالا کلمه «ثلاثین» از عبارت او افتاده باشد.<ref>اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۱۴</ref> در تاریخ وفات او گفته شده است: | ||
خط ۴۷: | خط ۴۹: | ||
«من امروز در [[عدالت (فقه)|عدالت]] خود اشکال دارم. از این رو، نمیتوانم امام جماعت شما باشم. آنها از علت اشکال پرسیدند. وی گفت: دختر [[وحید بهبهانی|وحید]](همسرش)، حرفهایی به من زد که من کنترل خود را از دست دادم و به او گفتم: هر چه به من گفتی، به خودت برگردد، او دیگر [[نماز]] را با جماعت اقامه نکرد تا این که همسرش از او راضی شد.<ref>مامقانی، ج۲، ص۳۰۷</ref> | «من امروز در [[عدالت (فقه)|عدالت]] خود اشکال دارم. از این رو، نمیتوانم امام جماعت شما باشم. آنها از علت اشکال پرسیدند. وی گفت: دختر [[وحید بهبهانی|وحید]](همسرش)، حرفهایی به من زد که من کنترل خود را از دست دادم و به او گفتم: هر چه به من گفتی، به خودت برگردد، او دیگر [[نماز]] را با جماعت اقامه نکرد تا این که همسرش از او راضی شد.<ref>مامقانی، ج۲، ص۳۰۷</ref> | ||
== فعالیت علمی و استادان== | == فعالیت علمی و استادان== | ||
از دوران کودکی او اطلاعی چندانی در دست نیست، او در دامان داییش وحید بهبهانی پرورش یافت، مامقانی از آغاز تحصیلاتش با عبارت «فی زمان الرجولیه» یاد میکند، و میگوید پیش از این خط خوبی داشت و از راه کتابت ارتزاق میکرد، تحصیلاتش را نزد [[محمد علی بهبهانی]] آغاز کرد<ref> منتهی المقال، ج۵، ص۶۵</ref> و نزد [[وحید بهبهانی]] ادامه داد. او در حالی در درس محمد علی بهبهانی حاضر میشد که، سنش از برخی همدرسانش کمتر بود.<ref>مامقانی، ج۲، ص۳۰۷</ref> | از دوران کودکی او اطلاعی چندانی در دست نیست، او در دامان داییش وحید بهبهانی پرورش یافت، مامقانی از آغاز تحصیلاتش با عبارت «فی زمان الرجولیه» یاد میکند، و میگوید پیش از این خط خوبی داشت و از راه کتابت ارتزاق میکرد، تحصیلاتش را نزد [[محمد علی بهبهانی]] آغاز کرد<ref> منتهی المقال، ج۵، ص۶۵</ref> و نزد [[وحید بهبهانی]] ادامه داد. او در حالی در درس محمد علی بهبهانی حاضر میشد که، سنش از برخی همدرسانش کمتر بود.<ref>مامقانی، ج۲، ص۳۰۷</ref> |
ویرایش