Automoderated users، confirmed، movedable، protected، مدیران، templateeditor
۶٬۸۴۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←اسلامشناسی و اسلام ایدئولوژیک: لینک) |
||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
شریعتی، در آثار و سخنان خود، رویکردها و آرای مختلفی داشته است؛ با این حال، عبدالحسین خسروپناه، دغدغه اصلی شریعتی را ابهامزدایی از معرفت دینی و کتاب و سنت دانسته است.<ref>خسروپناه، آسیبشناسی دینپژوهی معاصر، ۱۳۸۹ش، ص ۲۰۳.</ref> برخی از موضوعات مورد توجه شریعتی و نظرات او عبارتند از: | شریعتی، در آثار و سخنان خود، رویکردها و آرای مختلفی داشته است؛ با این حال، عبدالحسین خسروپناه، دغدغه اصلی شریعتی را ابهامزدایی از معرفت دینی و کتاب و سنت دانسته است.<ref>خسروپناه، آسیبشناسی دینپژوهی معاصر، ۱۳۸۹ش، ص ۲۰۳.</ref> برخی از موضوعات مورد توجه شریعتی و نظرات او عبارتند از: | ||
===اسلامشناسی و اسلام ایدئولوژیک=== | ===اسلامشناسی و اسلام ایدئولوژیک=== | ||
علی شریعتی در سالهای ۱۳۴۵- | علی شریعتی در سالهای ۱۳۴۵- [[۱۳۴۶ش]]، درسهایی با عنوان اسلامشناسی را در دانشگاه مشهد ارائه میکرد که بیشتر به زندگی [[پیامبر اسلام]] و برخی از اصحاب وی میپرداخت.<ref>خسروپناه، آسیبشناسی دینپژوهی معاصر، ۱۳۸۹ش، ص ۲۶۷.</ref> او در سالهای ۱۳۵۰-۱۳۵۱ش هم سلسلهسخنرانیهایی با عنوان اسلامشناسی در حسینیه ارشاد تهران داشت که در آن، دیدگاههای محوری خود درباره اسلام را تبیین کرد.<ref>خسروپناه، آسیبشناسی دینپژوهی معاصر، ۱۳۸۹ش، ص ۲۶۷.</ref> | ||
اسلام در نظر شریعتی، نه فقط وجوه فرهنگی آن و نه مجموعه علوم اسلامی از قبیل کلام، فقه و فلسفه است،<ref>شریعتی، مجموعه آثار، ج ۲۷، ص ۱۷۳.</ref> بلکه به باور او، رسالت اصلی دین، آزادی، برابری، نجات تودهها و عزتبخشیدن به مستضعفان است.<ref>خسروپناه، آسیبشناسی دینپژوهی معاصر، ۱۳۸۹ش، ص ۳۲۵.</ref> به نظر شریعتی، «مهمترین رویداد و درخشانترین موقعیتی» که در روزگار او به دست آمده، تبدیل اسلام از فرهنگ به ایدئولوژی بوده است.<ref>شریعتی، مجموعه آثار، ج ۲، ص ۳۷.</ref> شریعتی، بازگشت به اسلام به عنوان یک ایدئولوژی را آرزوی خود دانسته و خود را در جستجوی آن دانسته<ref>شریعتی، مجموعه آثار، ج ۲۷، ص ۱۷۳.</ref> و اسلام ایدئولوژیک را تجدید تولد روحی و یک رنسانس فکری معرفی کرده، نه بازگشت به گذشته.<ref>شریعتی، مجموعه آثار، ج ۲۷، ص ۱۷۳.</ref> | اسلام در نظر شریعتی، نه فقط وجوه فرهنگی آن و نه مجموعه علوم اسلامی از قبیل کلام، فقه و فلسفه است،<ref>شریعتی، مجموعه آثار، ج ۲۷، ص ۱۷۳.</ref> بلکه به باور او، رسالت اصلی دین، آزادی، برابری، نجات تودهها و عزتبخشیدن به مستضعفان است.<ref>خسروپناه، آسیبشناسی دینپژوهی معاصر، ۱۳۸۹ش، ص ۳۲۵.</ref> به نظر شریعتی، «مهمترین رویداد و درخشانترین موقعیتی» که در روزگار او به دست آمده، تبدیل اسلام از فرهنگ به ایدئولوژی بوده است.<ref>شریعتی، مجموعه آثار، ج ۲، ص ۳۷.</ref> شریعتی، بازگشت به اسلام به عنوان یک ایدئولوژی را آرزوی خود دانسته و خود را در جستجوی آن دانسته<ref>شریعتی، مجموعه آثار، ج ۲۷، ص ۱۷۳.</ref> و اسلام ایدئولوژیک را تجدید تولد روحی و یک رنسانس فکری معرفی کرده، نه بازگشت به گذشته.<ref>شریعتی، مجموعه آثار، ج ۲۷، ص ۱۷۳.</ref> |