پرش به محتوا

عصمت: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶٬۸۹۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۱
جز
جز (←‏عصمت پیامبران: خلاصه سازی)
خط ۵۰: خط ۵۰:


==عصمت امامان==
==عصمت امامان==
===ضرورت===
{{نوشتار اصلی|عصمت امامان}}
از آنجا که امام، جانشین پیامبر و مرجع علمی در احکام شرعی و معارف دین و تفسیر قرآن کریم و سنت نبوی است، لازم است که از گناه و خطا مصون باشد تا مردم بتوانند به او و سخنانش اعتماد کنند. در غیر این صورت، اعتماد مردم از بین می‌رود و هدف خداوند از تعیین امامان برای هدایت بشریت نقض می‌شود و از بین می‌رود.
از دیدگاه [[امامیه|شیعیان اثناعشری]]، عصمت از شرایط و صفات [[امامت]] و عصمت امامان شیعه از باورهای اساسی آنان است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به طوسی، الاقتصاد فیما یتعلق بالاعتقاد، ۱۴۹۶ق، ص۳۰۵؛ علامه حلی، کشف المراد، ۱۳۸۲ش، ص۱۸۴؛ فیاض لاهیجی، سرمایه ایمان، ۱۳۷۲ش، ص۱۱۴، سبحانی، الالهیات، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۱۶.</ref> به نقل [[محمدباقر مجلسی|علامه مجلسی]]، امامیه اتفاق‌نظر دارند که ائمه(ع) از همه [[گناه|گناهان]]، [[گناه کبیره|کبیره]] و صغیره، چه از روی عمد و چه سهو، و هر گونه خطا و اشتباه معصوم هستند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۵، ص۲۰۹، ۳۵۰ و۳۵۱.</ref> گفته شده [[اسماعیلیه]] نیز عصمت را از شرایط امامت می‌دانند.<ref>علامه حلی، کشف المراد، ۱۳۸۲ش، ص۱۸۴؛ جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۸، ص۳۵۱.</ref> در مقابل، [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] عصمت را شرط امامت نمی‌دانند؛<ref>قاضی عبدالجبار، المغنی، ۱۹۶۲ و ۱۹۶۵م، ج۱۵، ص۲۵۱، ۲۵۵ و ۲۵۶ و ج۲۰، بخش اول، ص۲۶، ۸۴، ۹۵، ۹۸، ۲۱۵ و ۳۲۳؛ جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۸، ص۳۵۱؛ تفتازانی، شرح المقاصد،  ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۴۹.</ref> زیرا آنها اجماع دارند که [[خلفای سه‌گانه]] امام بودند؛‌ ولی معصوم نبودند.<ref>جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۸، ص۳۵۱؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۴۹.</ref> [[وهابیت|وهابیون]] نیز عصمت امام و امامان شیعه را قبول ندارند و آن را مخصوص [[پیامبران]] می‌دانند.<ref>نگاه کنید به ابن تیمیه، منهاج السنة النبویة، ج۲، ص۴۲۹ و ج۳، ص۳۸۱؛ ابن عبدالوهاب، رسالة فی الرد علی الرافضة، ص۲۸؛‌ قفاری، اصول مذهب الشیعة الامامیة، ج۲، ص۷۷۵.</ref>
 
===دامنه===
در یک دسته بندی کلی، می‌توان عصمت امامان را در دو عرصه علم و عمل دانست.
 
* عصمت عملی؛ عرصه عمل، مربوط به جنبه عملی و رفتاری معصوم است. قلمرو این بخش از عصمت عبارت است از:
# معصوم هرگز ترک [[واجب]] نمی‌کند و مرتکب [[حرام]] نمی‌شود.
# معصوم ترک [[استحباب|مستحب]] نمی‌کند و کار [[کراهت|مکروه]] انجام نمی‌دهد.
 
* عصمت علمی؛ عصمت علمی، مربوط به جنبه شناخت و معرفت امام از اموری است که در دایره وظایف او قرار دارد. قلمرو این بخش از عصمت عبارت است از:
# در معارف دینی مرتکب خطا و اشتباه نمی‌شود؛ زیرا می خواهد مردم را راهنمایی نماید.
# در تشخیص مصالح و مفاسد امور اجتماعی و سیاسی مردم نیز معصوم است. تشخیص‌های او در رهبری علمی کامل و درست است.
# در شناخت اموری که موضوع احکام شرعی است، آگاه است و در این زمینه خطا نمی‌کند. مثلا در تشخیص اینکه آیا این مایع آب است یا شراب، موضوع را می‌داند و یا می‌داند فرد مقروض چقدر [[قرض]] بر عهده دارد.<ref>[http://www.eshia.ir/feqh/archive/text/rabani/emamat/89/011/ ربانی گلپایگانی، تقریرات درس امامت، مدرسه فقاهت]</ref>
 
===دلایل===
====دلایل عقلی====
* '''برهان تسلسل''': این دلیل بیان می‌کند که وجود امام [[قاعده لطف|لطفی]] از جانب [[خداوند]] است؛ به این معنا که غیر از ایشان، دیگران معصوم نیستند و برای اینکه بفهمند چه راهی درست است و چه امری نادرست، باید به امام مراجعه کنند. حال، اگر امام نیز معصوم نباشد و احتمال خطا در حق او وجود داشته باشد، برای رفع خطای او باید به امام دیگر مراجعه نمود و این امر همینطور ادامه می‌یابد و هیچ وقت خطا و اشتباه برطرف نمی‌شود.<ref>الشریف المرتضی، الشافی فی الامامة، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۸۹ و۲۹۰</ref>
 
* '''حفظ و تبیین دین''': این دلیل از چند مقدمه تشکیل شده است:
- قرار است دینی که [[پیامبر اسلام(ص)]] آورده است، تا [[روز قیامت]] باقی است و عمل بدان [[واجب]] و تخلف از آن [[حرام]] است.
 
- جلوگیری از تحریف، نیازمند وجود مرجعی است که آموزه‌ها و احکام صحیح را به [[تکلیف|مکلفان]] رسانده و برای آنان تبین نماید و از تحریف و تغییر آن جلوگیری نماید.
 
- این مرجع، [[قرآن|کتاب خدا]] و [[سنت نبوی|سنت]] [[تواتر|متواتر]] نمی‌تواند باشد؛ زیرا علاوه براینکه قرآن کریم، دارای آیات [[محکم و متشابه|متشابه]] زیادی هست که بیان معنای حقیقی آن‌ها محتاج به یک مرجع علمی مورد اطمینان است، مسائل زیادی وجود دارد که نه در کتاب خدا وجود دارد و نه سنت متواتری بر آن اقامه شده است.
 
- این مرجع، [[اجماع]] نیز نمی‌تواند باشد؛ زیرا هم اجماع زیادی بر مسائل شرعی وجود ندارد و هم اجماع، در این مسائل، خود به خود حجیت ندارد.
 
- این مرجع، نمی‌تواند [[تمثیل|قیاس فقهی]] باشد؛ زیرا به نظر شیعه، این قیاس حجیت ندارد.
 
- بنابراین یک راه حل می‌ماند و آن وجود امامی است که جانشین پیامبر بوده و مرجع حفظ و تبیین شریعت است.
 
این شخص باید معصوم باشد وگرنه احتمال تغییر و تحریف در شریعت همواره وجود خواهد داشته است. و با وجود آن، احتمال خطا و تحریف در تبیین درست احکام باقی می‌ماند و این امر با هدف از بعثت انبیا ناسازگار است.<ref>بحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام، ۱۴۰۶ق، ص۱۷۸- ۱۷۹.</ref>
 
* '''قیاس استثنایی''': این دلیل به صورت یک قیاس استثنایی بیان می‌کند:
اگر امام، معصوم نباشد، دو حالت بیشتر نخواهد داشت. هر دو فرض باطل است، بنابراین معصوم نبودن امام نیز باطل است. توضیح آن که، مسلمانان موظفند از دستورات امام تبعیت کند. حال اگر امام معصوم نباشد و بتواند مرتکب خطا یا گناه شود، وظیفه [[مکلف]] در قبال عمل او از دو حالت خارج نیست؛
 
- یا باید از او تبعیت نماید که در این صورت، در ظلم و گناه با او همکاری کرده است، در حالیکه [[قرآن]] دستور داده که در ظلم و گناه همکاری نداشته باشد.<ref>سوره مائده، آیه۲</ref>
 
-یا نباید از او پیروی کند، که در این صورت، هم با هدف از وجود امام و هم با امر خداوند به اطاعت از این امام منافات دارد.<ref> خواجه نصیر الدین طوسی، تجرید الاعتقاد، مکتب الاعلام الاسلامی، ص۲۲۲؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۲۴۹</ref>
 
====دلایل نقلی====
<big>۱. قرآن کریم</big>
*'''آیه ابتلای ابراهیم(ع)'''
{{اصلی|آیه ابتلاء}}
<blockquote>{{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَی إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّیتِی قَالَ لاَ ینَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ|ترجمه=و چون ابراهیم را پروردگارش با کلماتی بیازمود و وی آن همه را به انجام رسانید. [خدا به او] فرمود من تو را پیشوای مردم قرار دادم. [ابراهیم] پرسید از دودمانم [چطور]؟ فرمود: پیمان من به بیدادگران نمی‏‌رسد.|سوره=[[سوره بقره|بقره]]|آیه=۱۲۴}}</blockquote>
 
این آیه اشاره به زمانی دارد که حضرت ابراهیم در [[آزمایش‌های الهی]] موفق شد. در این زمان، ایشان که قبل از آن دارای منصب نبوت و از پیامبران اولوالعزم بود، به مقام امامت رسید. استدلال متکلمان و مفسران امامیه بدین صورت است:
 
- کسی که مرتکب گناه شود، ظالم است؛ زیرا حدود الهی را نقض نموده است:
<blockquote>{{متن قرآن|...وَمَن یتَعَدَّ حُدُودَ اللّهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ|ترجمه=...و هر کس از حدود الهی تجاوز کند، ستمکار است|سوره=[[سوره بقره|بقره]]|آیه=۲۲۹}}</blockquote>
 
- منصب امامت به کسی که ظلم کرده باشد، نمی‌رسد:
<blockquote>{{متن قرآن|...قَالَ لاَ ینَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ|ترجمه=پیمان من به بیدادگران نمی‏‌رسد.|سوره=[[سوره بقره|یقره]]|آیه=۱۲۴}}</blockquote>
 
-ظالم در این آیه، شامل ظلم به خود، ظلم به دیگران و ظلم در حق خدا می‌شود. همچنین شامل کسی که حتی در یک لحظه از عمر خود، ظلم کرده باشد را نیز دربر می‌گیرد.
 
بنابراین، کسی که معصوم نباشد، ظلم کرده و ظالم به مقام امامت نمی‌رسد.<ref>الشریف المرتضی، الشافی فی الامامة، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۱۴۱</ref>
* '''آیه اولو الامر'''
{{اصلی|آیه اولی الامر}}
استدلال به این آیه برای اثبات عصمت به دو گونه است:
 
صورت اول: هرگاه خداوند به اطاعت بی قید و شرط از کسی فرمان دهد آن فرد، معصوم خواهد بود؛ چون اگر آن فرد معصوم نباشد و دیگران را به انجام گناهی دستور دهد، هم باید از او اطاعت کرد(زیرا اطاعت از او واجب است) و هم اطاعت نکرد(زیرا اطاعت کردن از مخلوقات تا زمانی است که موجب نافرمانی خدا نباشد). در این صورت، اجتماع نقیضین پیش می‌آید که محال است.<ref>مظفر، دلائل الصدق، ج۲، ص۱۷</ref>
 
صورت دوم: در این آیه، "اولی الأمر" بر رسول عطف شده است؛ اطاعت از هر دو، با یک فعل "أطیعوا" خواسته شده است؛ اطاعت از رسول، هیچ شرطی ندارد؛ بنابراین، اطاعت از "اولی الأمر" نیز بدون هیچ قید و شرطی واجب است. این امر در صورتی اشکال ندارد که [[اولو الامر]]، معصوم باشند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۲، ص۶۴</ref>
*'''آیه تطهیر'''
{{اصلی|آیه تطهیر}}
<blockquote>{{متن قرآن|انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا|ترجمه= خدا فقط می‌خواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاك و پاكیزه گرداند.|سوره=[[سوره احزاب|احزاب]]|آیه=۳۳}}</blockquote>
در برخی منابع شیعه و اهل سنت آمده که پیامبر(ص) در توضیح این آیه گفته اند: «من و اهل بیتم از گناه طاهریم»<ref>بیهقی، دلائل‏ النبوة، ۱۴۰۵ق، ج‏۱، ص ۱۷۱؛ مقریزی، إمتاع‏ الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج‏۳ ،ص ۲۰۸. ‏</ref> حضرت علی(ع) نیز در جریان [[فدک]] با استناد به این آیه منزه بودن از گناه [[حضرت زهرا(س)]] را اثبات می نماید.<ref>طبری، كامل بهائی، ۱۳۸۳ش، ص۲۵۶.</ref>
 
استدلال به این آیه شریفه متوقف بر چند مقدمه است:
مقدمه اول: خداوند [[اراده الهی|اراده]] کرده است که اهل بیت را تطهیر کند.
مقدمه دوم: [[اراده تشریعی]] خداوند درباره تطهیر و پاک کردن بندگان، اختصاص به کسی ندارد.
مقدمه سوم: وقتی اراده تشریعی، اختصاصی به کسی ندارد، پس خداوند با [[اراده تکوینی]] خود خواسته است که این بندگانش پاک باشند.
مقدمه چهارم: اراده تکوینی خداوند نیز حتما محقق می‌شود و تخلف‌پذیر نیست.
مقدمه پنجم: تطهیری که در این آیه بیان شده، هیچ قیدی ندارد و به صورت مطلق است و هر گونه پلیدی و ناپاکی را نفی می‌کند.
مقدمه ششم: هیچ طایفه‌ای از [[اسلام|مسلمانان]] به جز شیعه، ادعای عصمت هیچ‌یک از منسوبان پیامبر اکرم(ص) را ندارد. شیعیان معتقد به عصمت [[حضرت زهرا(س)]] و [[ائمه اثناعشر|ائمه دوازده‌گانه(ع)]] هستند.
بنابراین، این آیه عصمت و مصونیت [[امامان شیعه]] از [[گناه]] و خطا را اثبات می‌کند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۳۱۰-۳۱۲.</ref>
 
<big>۲. روایات</big>
* '''حدیث ثقلین'''
{{اصلی|حدیث ثقلین}}
::قال رسول اللَّهِ (ص): انی قد تَرَکتُ فِیکمْ ما ان أَخَذْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا بعدی الثَّقَلَینِ أَحَدُهُمَا أَکبَرُ مِنَ الآخَرِ کتَابُ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّمَاءِ إلی الأَرْضِ وعترتی أَهْلُ بیتی الا وانهما لَنْ یفْتَرِقَا حتی یرِدَا عَلَی الْحَوْضَ؛ رسول خدا (ص) فرمود: من بعد از خودم در میان شما دو چیز گرانبها می‌گذارم که اگر به آن‌ها تمسک کنید، هرگز گمراه نخواهید شد، یکی از آن‌ها که بزرگتر از دیگری است،کتاب خدا است که ریسمان ممتدی از آسمان تا زمین. و دیگری عترت و اهل بیت من هستند. آگاه باشید که این دو از یکدیگر جدا نمی‌شوند تا در کنار حوض (کوثر) بر من وارد شوند.<ref>ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ۱۴۲۱ق، ج۱۷، ص۳۰۹.</ref>
 
این روایت از چند جهت عصمت [[اهل بیت]] را ثابت می‌کند:
# در این روایت رسول خدا(ص) اطاعت مطلق و بدون قید و شرط از قرآن و اهل بیت را برای همه مسلمانان واجب می‌کند. دستور به اطاعت مطلق، نشانه عصمت فرد مورد اطاعت است؛ زیرا محال است که خداوند دستور به اطاعت مطلق از کسی را بدهد که می‌داند احتمال خطا و اشتباه در گفته‌های آن شخص وجود دارد و ممکن است با کتاب خدا و سنت رسولش مخالفت نماید.
# در این روایت به جدایی ناپذیری و عدم مخالفت قرآن و اهل بیت صحبت شده است. در صورتی که اگر اهل بیت مرتکب گناه و اشتباه شوند، در همان لحظه از قرآن جدا شده‌اند و اعتقاد به جدا شدن آن‌ها از قرآن، منجر به تکذیب سخن رسول خدا(ص) خواهد شد. بنابراین، این جمله نیز نشان‌دهنده عصمت امامان است.
# در این روایت، تمسک به کتاب خدا و اهل بیت، سبب نجات از گمراهی معرفی کرده است؛ پس همان‌طور که اطاعت از قرآن سبب هدایت و نجات از گمراهی می‌شود، اطاعت از اهل بیت نیز همین خاصیت را خواهد داشت و این امر در صورتی محقق می‌شود که امامان، از خطا و گناه مصون باشند.{{مدرک}}
* '''حدیث علی مع الحق و الحق مع علی'''
{{اصلی|حدیث علی مع الحق}}
عبد الرحمن بن أبی سعد از پدرش نقل کرده است که ما با عده‌ای از مهاجرین و انصار در کنار خانه رسول خدا نشسته بودیم که علی(ع) بر وارد مجلس ما شد، رسول خدا(ص) فرمود: آیا می‌خواهید که شما را از بهترین‌تان آگاه کنم؟ گفتند: بلی. فرمود: بهترین شما کسانی هستند که به عهد خود وفادارند و از بوی خوش استفاده می‌کنند. خداوند بندگان پرهیزگار را دوست دارد. راوی گوید: در این زمان [[علی بن ابی طالب(ع)|علی بن أبی طالب]] از کنار ما گذشت؛ پس رسول خدا (ص) فرمود: این با حق است و حق با او است.<ref>أبو یعلی، مسند أبی یعلی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۳۱۸؛ عسقلانی، المطالب العالیة، ۱۴۲۰ق، ج۱۶، ص۱۴۷.</ref>
 
این روایت بر عصمت [[امیرمومنان]] تصریح دارد؛ زیرا معنای عصمت چیزی غیر از «همراهی همیشگی با حق و درستی، و عدم اشتباه در گفتار و کردار» نیست.{{مدرک}} رسول خدا(ص) شهادت می‌دهد که امیرمؤمنان در همه حالات و همواره با حق است و هیچگاه از حق جدا نمی‌شود. این شهادت دادن نشان می‌دهد، عصمت آن حضرت از هر نوع گناه و خطا ثابت می‌شود؛ چرا که کردار و گفتار انسان خطاکار، همواره با حق نیست و امکان خطا و اشتباه در آن وجود دارد.{{مدرک}}
 
[[حضرت علی(ع)]] همواره همراه با حق است و هیچگاه از حق جدا نمی‌شود؛ بنابراین اعتقاد به عصمت آن حضرت ضروری است و گرنه گفتار رسول خدا تکذیب خواهد شد.
*'''روایت امیرالمومنین(ع)'''
::پیامبر اسلام(ص): مَنْ سَرَّهُ أَنْ ینْظُرَ إِلَی الْقَضِیبِ الْیاقُوتِ الْأَحْمَرِ الَّذِی غَرَسَهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ بِیدِهِ وَیکونَ مُتَمَسِّکاً بِهِ فَلْیتَوَلَّ عَلِیاً وَالْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِهِ فَإِنَّهُمْ خِیرَةُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَصَفْوَتُهُ وَهُمُ الْمَعْصُومُونَ مِنْ کلِّ ذَنْبٍ وَخَطِیئَةٍ؛ هر کس خوشحال می‌شود که به شاخه یاقوت سرخ بنگرد که خداوند با دست خود کاشته و به او چنگ اندازد، باید علی و امامانی که فرزندان او هستند را دوست بدارد؛ چرا که آن‌ها بهترین خلق خداوند و برگزیده او و از هرگونه گناه و اشتباهی معصوم هستند.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۵۷</ref>
 
این روایت نیز به صراحت، بر عصمت امامان شیعه دلالت دارد.<ref>صدوق، الاعتقادات، ۱۳۸۹ش، پانوشت ص۲۹۳.</ref>


==عصمت فرشتگان==
==عصمت فرشتگان==
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۱۵۱

ویرایش