پرش به محتوا

عصمت: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۲۴۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۰
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:


==منشأ عصمت==
==منشأ عصمت==
بیشتر اندیشمندان در تعریف عصمت، اشاره به قدرت و اختیار انسان معصوم در ترک گناه کرده‌اند. اینک این سئوال مطرح می‌شود که چه عامل یا عواملی باعث می‌شود که معصومین به اختیار خود، ترک گناه کرده و یا از خطا و نسیان به دور باشند؟ و به عبارتی دیگر منشا و خاستگاه عصمت چه چیز می‌تواند باشد؟ در پاسخ به این سئوال نظرات مختلفی ارائه شده است:
درباره منشأ عصمت نظرات مختلفی بیان شده است:  


=== اسباب چهارگانه لطف ===
===لطف الهی===
گروهی از عالمان دینی که عصمت را به لطف الهی تفسیر کرده‌اند، چهار سبب را منشا این لطف دانسته و مجموع آنها را موجب پیدایش عصمت دانسته‌اند:
[[شیخ مفید]] و [[سید مرتضی]] عصمت را ناشی از لطف خداوند در حق پیامبران دانسته‌اند.<ref>مفید، تصحیح الاعتقادات الامامیه، ۱۴۱۳ق، ص۱۲۸؛ علم الهدی، الذخیره، ۱۴۱۱ق، ص۱۸۹.</ref>
علامه حلی چهار سبب را منشا این لطف الهی دانسته که مجموع آنها موجب پیدایش عصمت دانسته‌اند:
# شخص معصوم از نظر روحی یا جسمی دارای ویژگی‌ها و امتیازاتی خاصی است که باعث می‌شود در او ملکه اجتناب از گناه به وجود آید.
# شخص معصوم از نظر روحی یا جسمی دارای ویژگی‌ها و امتیازاتی خاصی است که باعث می‌شود در او ملکه اجتناب از گناه به وجود آید.
# برای شخص معصوم، آگاهی به عواقب ناگوار گناهان و ارزش اطاعت از خدای متعال حاصل می‌شود.
# برای شخص معصوم، آگاهی به عواقب ناگوار گناهان و ارزش اطاعت از خدای متعال حاصل می‌شود.
# این آگاهی با نزول پی در پی وحی و یا الهام، ژرف و گسترده‌تر می‌گردد.
# این آگاهی با نزول پی در پی وحی و یا الهام، ژرف و گسترده‌تر می‌گردد.
# شخص معصوم نه تنها بر [[واجب|واجبات]]، بلکه بر [[ترک اولی]] نیز مؤاخذه می‌شود، به‌طوری که حس می‌کند هیچ گونه اغماض و اهمالی در مورد او وجود ندارد.<ref>حلی، کشف المراد، ۱۴۱۳ق، ص۴۹۴.</ref>
# شخص معصوم نه تنها بر [[واجب|واجبات]]، بلکه بر [[ترک اولی]] نیز مؤاخذه می‌شود، به‌طوری که حس می‌کند هیچ گونه اغماض و اهمالی در مورد او وجود ندارد.<ref>حلی، کشف المراد، ۱۴۱۳ق، ص۴۹۴.</ref>
[[ملاصدرای شیرازی]] عصمت پیامبران را موهبتی الهی دانسته که [[خداوند]] به بندگان مخلص خود می‌دهد و به واسطه آن قوه وهم که پاسخ دهنده به [[شیطان]] است و هیچ‌گاه [[عقل]] نوع انسان نمی‌تواند بر آن غالب گردد، به تسخیر قوه عقل درمی‌آید.<ref>ملا صدرا، تفسیر القرآن الکریم، ۱۳۶۱ش، ج۵، ص۲۲۴.</ref>
[[اشاعره]] که آفرینش تمامی افعال آدمی را بدون واسطه به خداوند نسبت می‌دهند، درباره عصمت پیامبران اختلافاتی دارند؛ برخی از آنها معتقدند خداوند اعمال زشت و قبیح را برای انبیا ایجاد نکرده و از همین رو آنان معصوم‌اند<ref>ایجی، المواقف، بیروت، ص۳۶۶.</ref> و عده‌ای دیگر معتقدند خداوند فقط قدرت طاعت را برای معصومان خلق کرده و بر این اساس آنها توانایی انجام گناه ندارند.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۳۱۲.</ref>
===ملکه درونی===
[[سید مرتضی]] در نظر دیگری مقام عصمت را ملکه و ویژگی درونی‌ای توصیف کرده که قدرت بر انجام گناه را سلب نمی‌کند اما در عین حال پیامبران به هیچ وجه دست به ارتکاب گناه نمی‌زنند. [[شیخ طوسی]] و [[ابن میثم بحرانی]] هم عصمت را ملکه و قدرتی درونی برای پیامبران می‌دانند.<ref>سید مرتضی، تنزیه الانبیاء، ص۱۹؛ طوسی، تلخیص المحصل، ۱۹۸۵م، ص۳۶۹؛ بحرانی، النجاة فی القیامة، ۱۴۱۷ق، ص۵۵.</ref>
=== علم و آگاهی از نتیجه گناه ===
=== علم و آگاهی از نتیجه گناه ===
برخی معتقدند که منشأ و خاستگاه عصمت، این است که انسان‌های معصوم نسبت به باطن گناهان و آثار و عواقب شوم آن و پیامدهای خوشایند کارهای خوب، [[علم حضوری]] دارند به طوری که گویا آن را می‌بینند لذا هیچ‌گاه قصد نمی‌کنند که معصیتی را انجام دهند.<ref>ری شهری، فلسفه وحی و نبوت، ۱۳۶۳ش، ص۲۱۰.</ref>
[[علامه طباطبایی]] منشأ عصمت را قوه‌ و توانایی‌ای می‌داند که صدور گناه از معصوم را ناممکن می‌سازد. وی این قوه را همان علم راسخ و زوال‌ناپذیر درباره طاعت و گناه تعبیر کرده که اولاً قابل تعلیم نیست و ثانیاً مغلوب شهوت‌ها نمی‌‌شود.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۷، ص۲۹۱؛ ج۵، ص۷۹.</ref> برخی نیز معتقدند که منشأ و خاستگاه عصمت، این است که انسان‌های معصوم نسبت به باطن گناهان و آثار و عواقب شوم آن و پیامدهای خوشایند کارهای خوب، [[علم حضوری]] دارند به طوری که گویا آن را می‌بینند لذا هیچ‌گاه قصد نمی‌کنند که معصیتی را انجام دهند.<ref>ری شهری، فلسفه وحی و نبوت، ۱۳۶۳ش، ص۲۱۰.</ref>
 
=== اراده و انتخاب ===
=== اراده و انتخاب ===
نظریه دیگر در باب منشأ عصمت، این است که عصمت همان ملکه [[تقوا]] است که در اثر تکرار اعمال خیر و دوری از گناهان برای انسان حاصل می‌شود، البته شدت این ملکه در عصمت بسی بیشتر از تقواست. تکرار کردن اعمال خیر نیازمند اراده و انتخاب است، در نتیجه عامل اصلی عصمت به اراده و انتخاب انسان معصوم برمی‌گردد. این نظریه حتی علم کامل به حقایق هستی و زشتی گناهان را در نتیجه همین اراده نیرومند معصومین می‌داند.<ref>ری شهری، فلسفه وحی و نبوت، ۱۳۶۳ش، ص۲۱۵.</ref>
نظریه دیگر در باب منشأ عصمت، این است که عصمت همان ملکه [[تقوا]] است که در اثر تکرار اعمال خیر و دوری از گناهان برای انسان حاصل می‌شود، البته شدت این ملکه در عصمت بسی بیشتر از تقواست. تکرار کردن اعمال خیر نیازمند اراده و انتخاب است، در نتیجه عامل اصلی عصمت به اراده و انتخاب انسان معصوم برمی‌گردد. این نظریه حتی علم کامل به حقایق هستی و زشتی گناهان را در نتیجه همین اراده نیرومند معصومین می‌داند.<ref>ری شهری، فلسفه وحی و نبوت، ۱۳۶۳ش، ص۲۱۵.</ref>
[[ناصر مکارم شیرازی]] نیز در تفسیر آیه ۳۳ [[سوره احزاب]]، مقام عصمت را یک حالت [[تقوا|تقوای]] الهی می‌داند که به امداد پروردگار در پیامبران و امامان ایجاد شده و با وجود این حالت چنان نیست که آنها نتوانند گناه کنند، بلکه قدرت این کار را دارند و با اختیار خود از گناه چشم می‌پوشند. وی اعطای این موهبت الهی به معصومان را به خاطر مسئولیت سنگین رهبری جامعه دانسته است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۷، ص۳۰۵.</ref>
=== علم و اراده ===
=== علم و اراده ===
برخی از اندیشمندان اسلامی راز عصمت معصومین را در دو عنصر علم به حقایق و کمالات و اراده نیرومند در رسیدن به آنها می‌دانند، زیرا که انسان در صورت جهل، کمال حقیقی را نخواهد شناخت و کمال خیالی را به جای کمال حقیقی قرار خواهد داد و در صورت نداشتن اراده لازم، محکوم هواهای نفسانی خویش شده و به هدف مطلوب نخواهد رسید.<ref>رک: مصباح یزدی، راه و راهنما شناسی، ۱۳۹۵ش، ص۳۰۲.</ref>
برخی از اندیشمندان اسلامی راز عصمت معصومین را در دو عنصر علم به حقایق و کمالات و اراده نیرومند در رسیدن به آنها می‌دانند، زیرا که انسان در صورت جهل، کمال حقیقی را نخواهد شناخت و کمال خیالی را به جای کمال حقیقی قرار خواهد داد و در صورت نداشتن اراده لازم، محکوم هواهای نفسانی خویش شده و به هدف مطلوب نخواهد رسید.<ref>رک: مصباح یزدی، راه و راهنما شناسی، ۱۳۹۵ش، ص۳۰۲.</ref>
=== مجموع عوامل طبیعی، انسانی و الهی ===
=== مجموع عوامل طبیعی، انسانی و الهی ===
برخی از محققان معاصر بر این باورند که عصمت، معلول عامل واحدی نیست بلکه معلول عوامل طبیعی(یعنی: وراثت، محیط و خانواده)، انسانی(یعنی: شعور و آگاهی، اراده و انتخاب، عقل و ملکه نفسانی) و لطف و موهبت خاص خداوند است.<ref>قدردان قراملکی، کلام فلسفی، ص ۳۸۸-۳۹۰.</ref>
برخی از محققان معاصر بر این باورند که عصمت، معلول عامل واحدی نیست بلکه معلول عوامل طبیعی(یعنی: وراثت، محیط و خانواده)، انسانی(یعنی: شعور و آگاهی، اراده و انتخاب، عقل و ملکه نفسانی) و لطف و موهبت خاص خداوند است.<ref>قدردان قراملکی، کلام فلسفی، ص ۳۸۸-۳۹۰.</ref>
==لطف خداوند یا ویژگی درونی؟==
درباره منشأ و عامل عصمت پیامبران، نظرات مختلفی بیان شده است؛ شیخ مفید و سید مرتضی، دو تن از فقیهان و متکلمان برجسته شیعه در قرن پنجم هجری، عصمت را ناشی از لطف خداوند در حق پیامبران دانسته‌اند.<ref>مفید، تصحیح الاعتقادات الامامیه، ۱۴۱۳ق، ص۱۲۸؛ علم الهدی، الذخیره، ۱۴۱۱ق، ص۱۸۹.</ref> [[سید مرتضی]] در نظر دیگری عصمت انبیا را ملکه و ویژگی درونی‌ای توصیف کرده که قدرت بر انجام گناه را سلب نمی‌کند اما در عین حال پیامبران به هیچ وجه دست به ارتکاب گناه نمی‌زنند. [[شیخ طوسی]]، از متکلمان، فقها و محدثان بزرگ شیعه در قرن پنجم و همچنین [[ابن میثم بحرانی]]، متکلم، فقیه و محدث شیعه در قرن هفتم هم -مانند سید مرتضی- عصمت را ملکه و قدرتی درونی برای پیامبران می‌دانند.<ref>سید مرتضی، تنزیه الانبیاء، ص۱۹؛ طوسی، تلخیص المحصل، ۱۹۸۵م، ص۳۶۹؛ بحرانی، النجاة فی القیامة، ۱۴۱۷ق، ص۵۵.</ref> [[اشاعره]] که آفرینش تمامی افعال آدمی را بدون واسطه به خداوند نسبت می‌دهند، درباره عصمت پیامبران اختلافاتی دارند؛ برخی از آنها معتقدند خداوند اعمال زشت و قبیح را برای انبیا ایجاد نکرده و از همین رو آنان معصوم‌اند<ref>ایجی، المواقف، بیروت، ص۳۶۶.</ref> و عده‌ای دیگر معتقدند خداوند فقط قدرت طاعت را برای معصومان خلق کرده و بر این اساس آنها توانایی انجام گناه ندارند.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۳۱۲.</ref>
[[علامه طباطبایی]] (۱۲۸۱- ۱۳۶۰ش)، مفسر و فیلسوف شیعه، منشأ عصمت انبیا را قوه‌ و توانایی‌ای می‌داند که صدور گناه از معصوم را ناممکن می‌سازد. وی این قوه را همان علم راسخ و زوال‌ناپذیر درباره طاعت و گناه تعبیر کرده که اولاً قابل تعلیم نیست و ثانیاً مغلوب شهوت‌ها نمی‌‌شود.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۷، ص۲۹۱؛ ج۵، ص۷۹.</ref> [[ملاصدرای شیرازی]] (درگذشته ۱۰۵۰ق)، فیلسوف برجسته شیعه، عصمت پیامبران را موهبتی الهی دانسته که [[خداوند]] به بندگان مخلص خود می‌دهد و به واسطه آن قوه وهم که پاسخ دهنده به [[شیطان]] است و هیچ‌گاه [[عقل]] نوع انسان نمی‌تواند بر آن غالب گردد، به تسخیر قوه عقل درمی‌آید.<ref>ملا صدرا، تفسیر القرآن الکریم، ۱۳۶۱ش، ج۵، ص۲۲۴.</ref> [[ناصر مکارم شیرازی]]، از فقها و مفسران قرن پانزدهم هجری نیز در تفسیر آیه ۳۳ [[سوره احزاب]]، مقام عصمت را یک حالت [[تقوا|تقوای]] الهی می‌داند که به امداد پروردگار در پیامبران و امامان ایجاد شده و با وجود این حالت چنان نیست که آنها نتوانند گناه کنند، بلکه قدرت این کار را دارند و با اختیار خود از گناه چشم می‌پوشند. وی اعطای این موهبت الهی به معصومان را به خاطر مسئولیت سنگین رهبری جامعه دانسته است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۷، ص۳۰۵.</ref>


==عصمت پیامبران==
==عصمت پیامبران==
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۰۴۵

ویرایش