۱۷٬۲۷۲
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (←خوجههای اثناعشری) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''خُوجه''' عنوان گروهی مذهبی | '''خُوجه'''، عنوان گروهی مذهبی در [[هند]] است که مشتمل بر اسماعیلیان نزاری و گروهی از [[اهل سنت]] و [[شیعیان خوجه اثناعشری]] است که از آنها جدا شدند، خوجه ها ابتدا [[اسماعیلیه نزاری]] بودند که از قرن ۸ش در هند گسترش یافته بود. سیاستهای [[آقاخان اول]] در ۱۸۳۹، منجر به انشعاباتی در این گروه شد. | ||
[[آقاخان اول]] در | |||
در اوایل دهه ۱۸۷۰ شماری از خوجهها به رهبری [[دوجی جمال]] در نجف با [[شیخ زین العابدین مازندرانی]] ملاقات کرده، بر لزوم اعزام مدرّس به هند تأکید ورزیدند. این ملاقات زمینه گرایش تعدادی از خوجهها را به تشیع [[اثناعشری]] فراهم آورد. [[شیعیان خوجه اثناعشری]] اقلیت ۱۲۵،۰۰۰ نفری از جامعه شیعیانند که در پنج قاره جهان پراکندهاند. [[فدراسیون جهانی جماعات شیعه خوجه اثناعشری]] مهمترین تشکیلات آنان است. | |||
== معرفی== | == معرفی== | ||
خط ۱۴: | خط ۷: | ||
=== خوجههای اسماعیلی === | === خوجههای اسماعیلی === | ||
۶۰۰ سال پیش مبلّغی به نام '''پیر صدرالدین''' به شهر سند هند وارد شد. پیر صدرالدین مدتها در بین ملاکین متمول هند به نام عمومی '''تاکرس''' زندگی میکرد و در زمینۀ زندگی و اعتقادات آنها مطالعه میکرد. تاکرسها معتقد بودند که خدا ([[ویشنو]]) در ۹ حالت در این جهان ظاهر شده است. این گروه منتظر ظهور حالت دهم بودند. پیر صدرالدین کوشید آنان را قانع کند که [[حضرت علی(ع)]] دهمین تجسم از ویشنو است.<ref>روغنی، ص یازده؛ عرب احمدی، ص۱۵</ref> او موفق شد بسیاری از پیروان تاکرس را به آیینی به نام '''Satpanth''' یا '''مسیر حقیقت''' که آمیختهای از اعتقادات [[هندو|هندوها]] و [[صوفیه|صوفیان]] بود، گرایش دهد. این نوگرایان توسط پیر صدرالدین به لقب «خوجه» مفتخر شدند. | ۶۰۰ سال پیش مبلّغی به نام '''پیر صدرالدین''' به شهر سند هند وارد شد. پیر صدرالدین مدتها در بین ملاکین متمول هند به نام عمومی '''تاکرس''' زندگی میکرد و در زمینۀ زندگی و اعتقادات آنها مطالعه میکرد. تاکرسها معتقد بودند که خدا ([[ویشنو]]) در ۹ حالت در این جهان ظاهر شده است. این گروه منتظر ظهور حالت دهم بودند. پیر صدرالدین کوشید آنان را قانع کند که [[حضرت علی(ع)]] دهمین تجسم از ویشنو است.<ref>روغنی، ص یازده؛ عرب احمدی، ص۱۵</ref> او موفق شد بسیاری از پیروان تاکرس را به آیینی به نام '''Satpanth''' یا '''مسیر حقیقت''' که آمیختهای از اعتقادات [[هندو|هندوها]] و [[صوفیه|صوفیان]] بود، گرایش دهد. این نوگرایان توسط پیر صدرالدین به لقب «خوجه» مفتخر شدند. | ||
خط ۲۱: | خط ۱۳: | ||
==== گرایش به اسماعیلیه ==== | ==== گرایش به اسماعیلیه ==== | ||
طبق اسنادی که از سال ۱۸۴۷م باقی مانده است، خوجهها در گذشته از اختلاف بین [[شیعیان]] و [[اهل سنت]] آگاه نبودند، از این روی، هنگامی که آقاخان اول (آقا حسنعلی شاه) در سال ۱۸۶۱ از آنها خواست تا به مذهب [[تشیع]] بگروند، بدون هیچ مقاومتی این امر را پذیرفتند. از آن پس خوجهها به امامت آقاخان نماز جماعت برگزار میکردند و در مراسم [[عزاداری | طبق اسنادی که از سال ۱۸۴۷م باقی مانده است، خوجهها در گذشته از اختلاف بین [[شیعیان]] و [[اهل سنت]] آگاه نبودند، از این روی، هنگامی که آقاخان اول (آقا حسنعلی شاه) در سال ۱۸۶۱ از آنها خواست تا به مذهب [[تشیع]] بگروند، بدون هیچ مقاومتی این امر را پذیرفتند. از آن پس خوجهها به امامت آقاخان نماز جماعت برگزار میکردند و در مراسم [[عزاداری امام حسین]] که در جماعت خانههای [[اسماعیلیه]] برگزار میشد شرکت میکردند. | ||
در این زمان خوجهها در ایالات کوچ و گجرات هند پراکنده بودند و تعدادی نیز به شهرهای [[مسقط]] و [[بمبئی]] مهاجرت کرده بودند، و در عین حال مقرری خود را به جماعت خانههای اسماعیلی که مرکز اصلی عبادی و گردهمایی اجتماعی آنان به شمار میرفت، پرداخت میکردند. | در این زمان خوجهها در ایالات کوچ و گجرات هند پراکنده بودند و تعدادی نیز به شهرهای [[مسقط]] و [[بمبئی]] مهاجرت کرده بودند، و در عین حال مقرری خود را به جماعت خانههای اسماعیلی که مرکز اصلی عبادی و گردهمایی اجتماعی آنان به شمار میرفت، پرداخت میکردند. |
ویرایش