Automoderated users، confirmed، movedable، templateeditor
۲٬۳۸۱
ویرایش
(←ابلیس، جن یا فرشته؟: ابرابزار) |
|||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
[[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] در [[خطبه قاصعه]] نهج البلاغه ابلیس را «امام المتعصبین» (پیشوای متعصبان) خوانده كه نخوت و غيرت نابجا وى را فرا گرفت و بر آدم به خاطر خلقت خويش [[فخرفروشى]] كرد و به خاطر آفرينش خود در برابر آدم تعصّب پيشه ساخت.<ref>مکارم، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ج۱، ص۴۴۵.</ref> [[محمدباقر مجلسی|مجلسی]] در جلد ۶۰ [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]] ۱۷۷ [[روایت]] از [[چهارده معصوم|معصومین]] در ارتباط با ابلیس یا شیطان نقل کرده است. | [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] در [[خطبه قاصعه]] نهج البلاغه ابلیس را «امام المتعصبین» (پیشوای متعصبان) خوانده كه نخوت و غيرت نابجا وى را فرا گرفت و بر آدم به خاطر خلقت خويش [[فخرفروشى]] كرد و به خاطر آفرينش خود در برابر آدم تعصّب پيشه ساخت.<ref>مکارم، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ج۱، ص۴۴۵.</ref> [[محمدباقر مجلسی|مجلسی]] در جلد ۶۰ [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]] ۱۷۷ [[روایت]] از [[چهارده معصوم|معصومین]] در ارتباط با ابلیس یا شیطان نقل کرده است. | ||
==ابلیس، جن یا فرشته؟== | == ابلیس، جن یا فرشته؟ == | ||
دربارهٔ این که ماهیت و حقیقت ابلیس از [[جن|جنّ]] است یا [[فرشته|ملائکه]]، سه دیدگاه وجود دارد: | |||
=== از جنیان === | |||
گروهی از عالمان مسلمان ابلیس را از جنس جنیان میدانند. [[شیخ مفید]]، [[شیعه]] را بر این رأی دانستهاست.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۱۸۹.</ref> چنانکه [[سید مرتضی]]{{مدرک}}، [[ابوالفتوح رازی]]،<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۲۱۲.</ref> [[محمد قمی مشهدی|قمی مشهدی]]،<ref>قمی مشهدی، کنز الدقائق، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۳۵۱.</ref> و [[محمدجواد مغنیه|مغنیه]]،<ref>مغنیه، الکاشف، ۱۹۸۱م، ج۱، ص۸۳.</ref> بر این نظر تصریح کردهاند. [[فخر رازی]] این نظر را به [[معتزله]] نسبت دادهاست.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۱۳.</ref> از اهل سنت نیز [[حسن بصری]] و قتاده در روایت ابنزید، بلخی، رمانی<ref>طوسی، التبیان، ۱۹۶۳م، ج۱، ص۱۵۱.</ref> [[زمخشری]]،<ref>زمخشری، الکشّاف، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۲۷.</ref> [[سید قطب]]<ref>سید قطب، فی ظلال القرآن، ۱۴۰۰ق، ج۱، ص۵۸.</ref> ابلیس را از جن میدانند. | |||
بسیاری از دارندگان این رأی، به برخی روایات استناد کردهاند.<ref>میبدی، کشف الاسرار، ۱۳۶۱ش، ج۳، ص۵۷۰؛ طوسی، التبیان، ۱۹۶۳م، ج۱، ص۱۵۲؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۰، باب ذکر ابلیس و قصصه، ح۴۷، ۵۴، ۵۵، ۱۰۹، ۱۳۳، ۱۴۲.</ref> و افزون بر برخی روایات،<ref>عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۳۴؛ بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۷۰؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ص۱۴۴.</ref> به [[آیه ۵۰ سوره کهف]] نیز استناد کردهاند که با تعبیر «إِبلیس کَانَ مِن الجِنِّ»<ref>سوره کهف، آیه ۵۰.</ref> از ابلیس یاد کردهاست. اینان همچنین استدلال کردهاند که انسان از خاک، و جن از آتش آفریده شدهاند<ref>سوره حجر، آیه ۲۶ و ۲۷.</ref> و طبق روایات، آفرینش ملائک از نور، ریح و [[روح]] بوده<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۱۴؛ سیوطی، الدرالمنثور، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۲۴.</ref> ولی در [[آیه ۷۶ سوره ص]] ابلیس، جنس خود را از آتش معرّفی کردهاست.<ref>سوره ص، آیه ۷۶.</ref> بر این اساس، ابلیس از جنیان است که از آتش آفریده شدهاند. | |||
براساس این دیدگاه، علت مخاطب قرارگرفتن ابلیس در ماجرای امر به فرشتگان مبنی بر [[سجده بر آدم]]، یا فزونی تعداد ملائکه است<ref>زمخشری، الکشّاف، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۲۷.</ref> | دلیل دیگر این گروه آن است که ابلیس از انجام فرمان خداوند سر باز زد در حالی که بر اساس [[آیه ۶ سوره تحریم]] ملائک [[عصمت|معصومند]] و [[گناه]] نمیکنند. ولی در [[آیه ۱۱ سوره جن|آیه ۱۱]] و [[آیه ۱۴ سوره جن]] گروهی از جنیان فرمانبردار و صالح و برخی منحرف معرفی شدهاند. | ||
براساس این دیدگاه، علت مخاطب قرارگرفتن ابلیس در ماجرای امر به فرشتگان مبنی بر [[سجده بر آدم]]، یا فزونی تعداد ملائکه است<ref>زمخشری، الکشّاف، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۲۷.</ref> یا آن است که ابلیس در کنار ملائک به [[عبادت]] اشتغال داشت، و با مأمور شدن فرشتگان به سجده ابلیس که از جنس جن و همراه ایشان بود نیز باید اطاعت میکرد.<ref>زمخشری، الکشّاف، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۹۱؛ جوادی آملی، تفسیر موضوعی، ۱۳۷۳ش، ج۶، ص۲۵۷.</ref> برخی نیز گفتهاند که خطاب امر به سجده اعمّ از فرشتگان و جنیان است؛ ولی خداوند به ذکر ملائک که با همه علوّ شأن، مأمور به تذلُّل و خضوع در برابر آدم بودهاند، بسنده کردهاست.<ref>قمی مشهدی، کنزالدقائق، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۳۵۱.</ref> | |||
=== از فرشتگان === | === از فرشتگان === | ||
فرشته بودن ابلیس را آلوسی مفسر اهل سنت این به بیشتر [[صحابه]] و [[تابعی|تابعان]] نسبت | فرشته بودن ابلیس را آلوسی مفسر اهل سنت این به بیشتر [[صحابه]] و [[تابعی|تابعان]] نسبت دادهاست.<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۶۵.</ref> [[ابنعباس|ابنعبّاس]]، [[ابنمسعود]]، قتاده، [[سعید بن مسیب]]، ابنجریح، ابنانباری، ابنجریر طبری، بیضاوی و گروهی دیگر<ref>طوسی، التبیان، ۱۹۶۳م، ج۱، ص۱۵۰؛ بیضاوی، انوار التنزیل، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۲۹۴؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۵ق، ج ۱، ص۳۲۱.</ref> بر این نظر هستند. از شیعیان [[شیخ طوسی]] این نظریه را پذیرفتهاست.<ref>طوسی، التبیان، ۱۹۶۳م، ج۱، ص۱۵۰</ref> | ||
صاحبان این دیدگاه افزون بر برخی [[حدیث|روایات]]،<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲، ص ۳۸۶–۳۸۷؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۲۱.</ref> به ظاهر آیاتی مانند [[آیه ۳۴ سوره بقره]] تمسک کردهاند که به همه ملائکه دستور سجده داده شدهاست و گفتهاند اگر ابلیس از ملائک نبود، فرمان الهی شامل او نمیشد و میتوانست به این بهانه از [[سجده]] سرباز زند. چنانکه در چندین آیه ابلیس از فرشتگان استثنا شدهاست و نشان میدهد که ابلیس از ملائک بودهاست.<ref>طوسی، التبیان، ۱۹۶۳م، ج۱، ص۱۵۳.</ref> | |||
بر اساس نظر ایشان، ابلیس ابتدا از ملائک بود؛ امّا پس از نافرمانی، [[مسخ]] و از جنّیان شد.<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۶۵.</ref> صاحبان این رأی، [[آیه ۵۰ سوره کهف]] «کَانَ مِنَ الجِنِّ» را به معنای «صار من الجن» گرفتهاند. چنانکه زمخشری جمله «فَاخرُج مِنهَا» را به خروج از آفرینش نخستین معنا کردهاست؛ یعنی پس از آن که سفید، زیبا و نورانی بود، او را سیاه، زشت و ظلمانی گردانید.<ref>زمخشری، الکشّاف، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۱۰۷.</ref> | |||
=== حقیقت نوعی مشترک === | |||
برخی بر این باورند که میان ملائکه و جن، فصل ممیّز جوهری وجود ندارد و اختلاف میان این دو، یک اختلاف صنفی است که به اختلاف اوصاف و عوارض جزئی بازمیگردد. به طوری که افراد نخبه و ممتاز آن ملک و افراد پائین آن جن محسوب می شوند، نظیر تفاوت میان پیامبران و بشر معمولی که اختلاف نوعی ندارند، بلکه اختلافشان صنفی است. <ref>قاموس قرآن، ج ۱، ص ۲۲۷؛ رشید رضا، تفسیر القرآن الحکیم (مشهور به تفسیر المنار)، ۱۳۶۶ ق، ج ۱، ص ۲۵۶ و ج ۸، ص ۳۲۸؛ أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ج ۱، ص ۷۰.</ref> | |||
روایتی از [[ابنعبّاس]] میگوید ابلیس از طایفهای از ملائک بوده که آنان را «الجنّ» مینامیدند که از «نار السموم» آفریده شده بودند.<ref>طوسی، التبیان، ۱۹۶۳م، ج۱، ص۱۵۲.</ref> علّت نامگذاری این فرشتگان به جنّ، به دلیل خزانهداری بهشت یا پنهانبودن از دیدگان بودهاست<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۲۲؛ طوسی، التبیان، ۱۹۶۳م، ج۱، ص۱۵۲؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۶۵.</ref> | |||
== کفر ابلیس == | == کفر ابلیس == |