Automoderated users، confirmed، movedable، protected، مدیران، templateeditor
۶٬۷۸۵
ویرایش
(تمیزکاری) |
(اصلاح) |
||
خط ۱۶۶: | خط ۱۶۶: | ||
پس از آن، مروان همیشه در حال فرار بود و به سبب تعقیب عبدالله بن علی، از حران به قنسرین و حمص و دمشق گریخت. <ref>همان، ج۷، ص۴۳۷</ref> با فتح دمشق به رغم مقاومت مردم؛ در رمضان ۱۳۲ کار خلافت اموی یکسره شد.<ref> بلاذری، همان، ج۴، ۱۴۳؛ طبری، همان، ج۷، ۴۴۰؛ فتوح، ۱۲۶؛ مسعودی، ج۴، ص۸۶</ref> در دمشق عبدالله بن علی فرمان داد تا گور خلفای اموی چون معاویه و یزید را بشکافند و بر بقایای جنازه هشام بن عبدالملک تازیانه زنند. <ref>ابن سعد، ج۵، ص۳۲۶؛ بلاذری، جمل، ج۴، ص۱۴۴؛ یعقوبی، ج۲، ص۴۲۶</ref> | پس از آن، مروان همیشه در حال فرار بود و به سبب تعقیب عبدالله بن علی، از حران به قنسرین و حمص و دمشق گریخت. <ref>همان، ج۷، ص۴۳۷</ref> با فتح دمشق به رغم مقاومت مردم؛ در رمضان ۱۳۲ کار خلافت اموی یکسره شد.<ref> بلاذری، همان، ج۴، ۱۴۳؛ طبری، همان، ج۷، ۴۴۰؛ فتوح، ۱۲۶؛ مسعودی، ج۴، ص۸۶</ref> در دمشق عبدالله بن علی فرمان داد تا گور خلفای اموی چون معاویه و یزید را بشکافند و بر بقایای جنازه هشام بن عبدالملک تازیانه زنند. <ref>ابن سعد، ج۵، ص۳۲۶؛ بلاذری، جمل، ج۴، ص۱۴۴؛ یعقوبی، ج۲، ص۴۲۶</ref> | ||
مروان سپس به فلسطین گریخت. عبدالله بن علی اگرچه به او دست نیافت، اما در کنار رود ابوفطرس حدود ۱۰۰ تن از امویان به دستور او کشته شدند.<ref> بلاذری، همان، ج۹، ص۳۳۱؛ طبری، همان، ج۷، ص۴۴۳؛ مسعودی، ج۴، ص۸۷</ref> عبدالله در ذیقعده۱۳۲ق با دستور سفاح سپاه را به برادرش صالح سپرد.<ref> طبری، همان، ج۷، ص۴۳۹</ref> مروان در این زمان به مصر گریخت و از نیل گذشت.<ref> همان، ج۷، ص۴۴۰</ref> سرانجام در بوبصیر در ذیحجه ۱۳۲ق به قتل رسید و سرش را برای خلیفه عباسی فرستادند.<ref> بلاذری، همان، ج۹، ص۳۲۲؛ طبری، همان، ج۷، ص۴۴۲</ref> | مروان سپس به فلسطین گریخت. عبدالله بن علی اگرچه به او دست نیافت، اما در کنار رود ابوفطرس حدود ۱۰۰ تن از امویان به دستور او کشته شدند.<ref> بلاذری، همان، ج۹، ص۳۳۱؛ طبری، همان، ج۷، ص۴۴۳؛ مسعودی، ج۴، ص۸۷</ref> عبدالله در ذیقعده۱۳۲ق با دستور سفاح سپاه را به برادرش صالح سپرد.<ref> طبری، همان، ج۷، ص۴۳۹</ref> مروان در این زمان به مصر گریخت و از نیل گذشت.<ref> همان، ج۷، ص۴۴۰</ref> سرانجام در بوبصیر در ذیحجه ۱۳۲ق به قتل رسید و سرش را برای خلیفه عباسی فرستادند.<ref> بلاذری، همان، ج۹، ص۳۲۲؛ طبری، همان، ج۷، ص۴۴۲</ref> | ||
==بنیامیه در اندلس== | |||
در سال ۱۳۲ هجری، حکومت بنیامیه از بین رفت و بنیعباس قدرت اول جهان اسلام شد. با این حال شخصی به نام عبدالرحمان بن معاویه بن عشام بن عبدالملک معروف به «عبدالرحمن الداخل» نجات پیدا کرد و بعد از مدتی به سمت اندلس رفته و در آنجا حکومت جدیدی را تاسیس کرد.<ref>تاريخ ابن خلدون،ج4،ص:154- ۱۵۵.</ref> در سال سیصد شخصی ملقب به الناصر لدین الله که از نسل عبدالرحمن الداخل و حاکم اندلس بود، به جهت ضعیف شدن حکومت بغداد، ادعای خلافت اسلامی کرده و خود را امیر المومنین نامید.<ref>تاريخالإسلام،ج25،ص:237</ref> | در سال ۱۳۲ هجری، حکومت بنیامیه از بین رفت و بنیعباس قدرت اول جهان اسلام شد. با این حال شخصی به نام عبدالرحمان بن معاویه بن عشام بن عبدالملک معروف به «عبدالرحمن الداخل» نجات پیدا کرد و بعد از مدتی به سمت اندلس رفته و در آنجا حکومت جدیدی را تاسیس کرد.<ref>تاريخ ابن خلدون،ج4،ص:154- ۱۵۵.</ref> در سال سیصد شخصی ملقب به الناصر لدین الله که از نسل عبدالرحمن الداخل و حاکم اندلس بود، به جهت ضعیف شدن حکومت بغداد، ادعای خلافت اسلامی کرده و خود را امیر المومنین نامید.<ref>تاريخالإسلام،ج25،ص:237</ref> | ||
این طایفه قرنها بر اندلس و شمال افریقا حکومت کرد.<ref>سعیدیان، عبدالرحمان الداخل و تاسیس سلسله اموی اندلس، مجله مسکویه، ص۹۶.</ref> | این طایفه قرنها بر اندلس و شمال افریقا حکومت کرد.<ref>سعیدیان، عبدالرحمان الداخل و تاسیس سلسله اموی اندلس، مجله مسکویه، ص۹۶.</ref> | ||
خط ۲۵۲: | خط ۲۵۱: | ||
| جعبه اطلاعات = <!--نمیخواهد، ندارد، دارد-->نمیخواهد | | جعبه اطلاعات = <!--نمیخواهد، ندارد، دارد-->نمیخواهد | ||
| عکس = <!--نمیخواهد، ندارد، دارد-->نمیخواهد | | عکس = <!--نمیخواهد، ندارد، دارد-->نمیخواهد | ||
| ناوبری = <!--ندارد، دارد--> | | ناوبری = <!--ندارد، دارد-->دارد | ||
| رعایت شیوهنامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->ندارد | | رعایت شیوهنامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->ندارد | ||
| کپیکاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->ندارد | | کپیکاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->ندارد |