۱۷٬۱۵۲
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (جابه جایی مطالب) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[مهر]]|روز=[[۲۵]]|سال=[[۱۴۰۰]]|کاربر=Shamsoddin }} | |||
{{جعبه اطلاعات فرقه | {{جعبه اطلاعات فرقه | ||
| عنوان =بهائیت | | عنوان =بهائیت | ||
خط ۶۳: | خط ۶۴: | ||
در آیین بهائی، افراد به محض پذیرفتن اعتقادات بهائیت، بهائی شناخته نمیشود، بلکه پس از رسیدن به سن [[بلوغ]]، و ثبتنام در تشکیلات بهائی، دریافت کد عضویت و اطاعت از تشکیلات اداری، بهائی شناخته میشوند.<ref>فتاحزاده، «جمعیت بهائی از ادعا تا واقعیت»، ص۵۴.</ref> | در آیین بهائی، افراد به محض پذیرفتن اعتقادات بهائیت، بهائی شناخته نمیشود، بلکه پس از رسیدن به سن [[بلوغ]]، و ثبتنام در تشکیلات بهائی، دریافت کد عضویت و اطاعت از تشکیلات اداری، بهائی شناخته میشوند.<ref>فتاحزاده، «جمعیت بهائی از ادعا تا واقعیت»، ص۵۴.</ref> | ||
==باورها== | ==باورها== | ||
بهاءالله دین [[اسلام]] را نسخ کرد و دین جدید ارائه کرد.<ref>زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران،۱۳۸۸ش، ص۱۰۹.</ref> بهائیان بر جدید بودن تعالیم بهاءالله تأکید دارند و او را پیامبری با پیامهای جدید و بیسابقه از طرف [[خدا|خداوند]] معرفی میکنند. به ادعای آنها، بشریت در زمان بهاءالله به حدی از [[بلوغ]] رسید که میتوانست تعالیم جدیدی از طرف خدا دریافت کند. ازاینرو، خداوند حسینعلی بهاء را برانگیخت تا تعالیم جدید را به بشر برساند.<ref>نیازی، گذرگاه تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۳۱۲.</ref> از نظر بهائیان، خداوند در طول تاریخ، سلسلهای از مربیان و پیامآوران الهی را برای بشر فرستاده که جدیدترین آنها بهاءالله است.<ref>نگاه کنید به [https://www.bahai.org/fa/ صفحه نخست وبسایت جامعه جهانی بهائی؛] [https://www.bahaisofiran.org/ صفحه نخست وبسایت بهائیان ایران.]</ref> | بهاءالله دین [[اسلام]] را نسخ کرد و دین جدید ارائه کرد.<ref>زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران،۱۳۸۸ش، ص۱۰۹.</ref> بهائیان بر جدید بودن تعالیم بهاءالله تأکید دارند و او را پیامبری با پیامهای جدید و بیسابقه از طرف [[خدا|خداوند]] معرفی میکنند. به ادعای آنها، بشریت در زمان بهاءالله به حدی از [[بلوغ]] رسید که میتوانست تعالیم جدیدی از طرف خدا دریافت کند. ازاینرو، خداوند حسینعلی بهاء را برانگیخت تا تعالیم جدید را به بشر برساند.<ref>نیازی، گذرگاه تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۳۱۲.</ref> از نظر بهائیان، خداوند در طول تاریخ، سلسلهای از مربیان و پیامآوران الهی را برای بشر فرستاده که جدیدترین آنها بهاءالله است.<ref>نگاه کنید به [https://www.bahai.org/fa/ صفحه نخست وبسایت جامعه جهانی بهائی؛] [https://www.bahaisofiran.org/ صفحه نخست وبسایت بهائیان ایران.]</ref> | ||
خط ۱۲۱: | خط ۶۹: | ||
===توحید=== | ===توحید=== | ||
بهائیان مدعیاند که بهاءالله خدا نیست؛ بلکه بندهای از بندگان خداست که مقام مظهریت الهی یافته و مظهر خدا در زمین است.<ref>موسویزاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، | بهائیان مدعیاند که بهاءالله خدا نیست؛ بلکه بندهای از بندگان خداست که مقام مظهریت الهی یافته و مظهر خدا در زمین است.<ref>موسویزاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۷۶؛ اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۸۶و۸۷.</ref> اما محققان و منتقدان بهائیت با استناد به سخنان بهاءالله، معتقدند بهائیان، او را خدای جهانیان میدانند.<ref>موسویزاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۷۶.</ref> از جمله عبارات بهاءالله که دلالت بر ادعای [[الوهیت]] و خدایی او دارد،<ref>نگاه کنید به نجفی، بهائیان، ۱۳۸۳ش، ص۴۰۲-۴۱۷؛ موسویزاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۷۶-۸۱؛ روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۹۳-۹۸.</ref> عبارتند از: «لا اله الا أنا المسجون الفرید؛ خدایی نیست جز من زندانی یکتا»، «آنکه جهان را برای خود آفرید، در خرابترین مکانها به دست ستمکاران، زندانی شده است.»، «اینگونه پروردگارت امر کرد، زمانی که در خرابترین شهرها زندانی بود.»،<ref>نجفی، بهائیان، ۱۳۸۳ش، ص۴۰۲.</ref> «انه لا اله إلا أنا الباقی الفرد القدیم... لا اله إلا أنا الباقی الغفور الکریم؛ خدایی نیست جز من که باقی و یکتا و قدیم هستم... خدایی جز من بخشنده و کریم نیست».<ref>نوری، کتاب اقدس، ص۸۴-۸۷.</ref> میرزا حسینعلی نوری درباره شب ولادتش مینویسد: «... وَ فیهِ وُلِدَ مَنْ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ؛ در این صبح زاده شد آنکه نه زاده شده است و نه میزاید».<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۹۴ و ۹۵.</ref> | ||
از جمله عبارات بهاءالله که دلالت بر ادعای [[الوهیت]] و خدایی او دارد،<ref>نگاه کنید به نجفی، بهائیان، ۱۳۸۳ش، ص۴۰۲-۴۱۷؛ موسویزاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۷۶-۸۱؛ روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۹۳-۹۸.</ref> عبارتند از: «لا اله الا أنا المسجون الفرید؛ خدایی نیست جز من زندانی یکتا»، «آنکه جهان را برای خود آفرید، در خرابترین مکانها به دست ستمکاران، زندانی شده است.»، «اینگونه پروردگارت امر کرد، زمانی که در خرابترین شهرها زندانی بود.»،<ref>نجفی، بهائیان، ۱۳۸۳ش، ص۴۰۲.</ref> «انه لا اله إلا أنا الباقی الفرد القدیم... لا اله إلا أنا الباقی الغفور الکریم؛ خدایی نیست جز من که باقی و یکتا و قدیم هستم... خدایی جز من بخشنده و کریم نیست».<ref>نوری، کتاب اقدس، ص۸۴-۸۷.</ref> میرزا حسینعلی نوری درباره شب ولادتش مینویسد: «... وَ فیهِ وُلِدَ مَنْ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ؛ در این صبح زاده شد آنکه نه زاده شده است و نه میزاید».<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۹۴ و ۹۵.</ref> | |||
{{جعبه نقل قول | {{جعبه نقل قول | ||
|عنوان= | |عنوان= | ||
خط ۱۴۱: | خط ۸۷: | ||
|گیومه نقلقول = | |گیومه نقلقول = | ||
|تراز منبع = وسط | |تراز منبع = وسط | ||
|شکلبندی منبع = | |شکلبندی منبع =}} | ||
}} | |||
اعتقاد به الوهیت بهاءالله در آثار عبدالبهاء و دیگر مبلغان بهائی نیز وجود دارد.<ref>نگاه کنید به نجفی، بهائیان، ۱۳۸۳ش، ص۴۱۱-۴۱۷؛ موسویزاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۸۱-۸۵.</ref> بنابراین براساس نوشتههای رهبران بهائی، بهاءالله در مقام الوهیت و خدایی دیده میشود نه فقط مظهریت.<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۹۳.</ref> | اعتقاد به الوهیت بهاءالله در آثار عبدالبهاء و دیگر مبلغان بهائی نیز وجود دارد.<ref>نگاه کنید به نجفی، بهائیان، ۱۳۸۳ش، ص۴۱۱-۴۱۷؛ موسویزاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۸۱-۸۵.</ref> بنابراین براساس نوشتههای رهبران بهائی، بهاءالله در مقام الوهیت و خدایی دیده میشود نه فقط مظهریت.<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۹۳.</ref> | ||
خط ۱۹۸: | خط ۱۴۳: | ||
در بهائیت [[طهارت]] و [[نجاست]] به معنای [[اسلام|اسلامی]] آن وجود ندارد و همه چیز پاک است.<ref>مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء، مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۲، ص۸۷-۹۲؛ روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۱۲۵.</ref> طبق گفته بهاءالله بر بهائیان واجب است اگر اموالشان به یکصد مثقال طلا رسید، نوزده مثقال آن را به عنوان حقوق الله بپردازند.<ref>نوری، کتاب اقدس، ص۹۴، بند ۹۷.</ref> این حکم را برای تأمین مالی بهائیت و الگوبرداری شده از اسلام دانستهاند.<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۱۲۸.</ref> [[ازدواج]] با [[محارم]] فقط با زن پدر منع شده است و با دیگر محارم [[جایز]] دانسته شده است.<ref>زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران،۱۳۸۸ش، ص۱۱۲؛ موسویزاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۲۰۹ و ۲۱۰.</ref> | در بهائیت [[طهارت]] و [[نجاست]] به معنای [[اسلام|اسلامی]] آن وجود ندارد و همه چیز پاک است.<ref>مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء، مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۲، ص۸۷-۹۲؛ روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۱۲۵.</ref> طبق گفته بهاءالله بر بهائیان واجب است اگر اموالشان به یکصد مثقال طلا رسید، نوزده مثقال آن را به عنوان حقوق الله بپردازند.<ref>نوری، کتاب اقدس، ص۹۴، بند ۹۷.</ref> این حکم را برای تأمین مالی بهائیت و الگوبرداری شده از اسلام دانستهاند.<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۱۲۸.</ref> [[ازدواج]] با [[محارم]] فقط با زن پدر منع شده است و با دیگر محارم [[جایز]] دانسته شده است.<ref>زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران،۱۳۸۸ش، ص۱۱۲؛ موسویزاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۲۰۹ و ۲۱۰.</ref> | ||
==رهبران== | |||
رهبران بهائیت عبارتند از: | |||
===بهاءالله=== | |||
{{اصلی|میرزا حسینعلی نوری}} | |||
[[پرونده:میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاءالله.jpeg|بندانگشتی|میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاءالله، بنیانگذار بهائیت.]] | |||
[[میرزا حسینعلی نوری]] (تولد ۱۲۳۳ق/۱۱۹۷ش) معروف به بهاءاللّه بنیانگذار بهائیت است و نام آیین بهاییت از همین لقب گرفته شده است.<ref>صدری، «بهائیت»، ص۷۳۳.</ref> وی خواندن و نوشتن را نزد پدرش میرزا عباس نوری آموخت.<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۷۳.</ref> او پس از ادعای بابیت سید علیمحمد شیرازی، به بابیه پیوست و به ترویج آن پرداخت.<ref>بالیوزی، بهاءالله شمس حقیقت، ص۴۸ و ۸۵.</ref> میرزا حسینعلی در سال ۱۸۶۳م حدود ۱۳ سال پس از درگذشت علیمحمد باب، ادعای موعود و مقام «من یظهره الله» کرد و به نام بهائی معروف شد.<ref> اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۴۱.</ref> | |||
در سال ۱۸۶۸م، میرزا حسنعلی بهاء به همراه پیروانش به عکّا، از شهرهای [[فلسطین]]، تبعید کرد.<ref>اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۴۱.</ref> او در سال ۱۳۰۹ق (۱۸۹۲م) در ۷۵ سالگی در آنجا درگذشت<ref>اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۵۰؛ روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۸۰.</ref> و در منزل مسکونی خود در باغ بهجی [[دفن]] شد.<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۸۰.</ref> | |||
===عبدالبهاء=== | |||
[[پرونده:عبدالبهاء.jpg|بندانگشتی|عبدالبهاء، فرزند ارشد بهاءالله و جانشین وی.]] | |||
میرزاعباس نوری مشهور به عباس افندی و عبدالبهاء (۱۲۶۰-۱۳۴۰ق) فرزند بزرگ میرزا حسینعلی بهاء بود که پس از وی رهبری بهائیت به او رسید. بهاءالله، در «کتابُ عَهْدی» (وصیتنامه بهاء)، او را جانشین خود قرار داده و او را «غصن اعظم» نامیده بود.<ref>نوری، کتاب عهدی، مصر، ص۳۹۹.</ref> بهائیان به او «مرکز میثاق» میگویند؛ ولی او خودش را عبدالبهاء نامید.<ref>عبدالبهاء، مکاتیب، ۱۹۲۱م، ج۱، ص۲۶۴.</ref> | |||
عبدالبهاء در سال ۱۳۲۸ق به دعوت بهائیان اروپا و آمریکا از [[فلسطین]] به [[مصر]] و از آنجا به اروپا و آمریکا رفت. عبدالبهاء در این سفر که سه سال طول کشید، تعالیمی را که امروزه به «تعالیم دوازدهگانه» شناخته میشود، مطرح کرد.<ref> مواژن مؤمن، جامعه بهائی عشقآباد، ص۱۵۸.</ref> عبدالبهاء به جهت فراهم کردن آذوقه انگلیسیها در جنگ جهانی اول،<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۸۵.</ref> در [[۲۷ آوریل]] ۱۹۲۰م(۱۲۹۹ش) از سوی دولت [[انگلستان]] نشان «نایت هود» (شوالیهگری=Knighthood) و لقب سِر (Sir) دریافت کرد.<ref>عبدالبهاء، مکاتیب، ۱۹۲۱م، ج۱، ص۲۹۹؛ اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۷۷.</ref> | |||
او در سال ۱۳۴۰ق/۱۹۲۱م درگذشت. مقبرهاش در جوار مقبره باب واقع در کوه کِرمِل، واقع در [[فلسطین]] قرار دارد.<ref> روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۸۶ و ۸۷.</ref> | |||
===شوقی افندی=== | |||
[[پرونده:شوقی افندی.jpg|بندانگشتی|شوقی افندی، جانشین عبدالبهاء و رهبر سوم بهائیان.]] | |||
نوه دختری عباس افندی است که پس از وی رهبر بهائیان شد. او فرزند میرزا هادی افنان و ضیائیه دختر عبدالبهاء بود که در [[۱۱ اسفند|یازدهم اسفند]] ۱۲۷۶ش در عکّا به دنیا آمد و تا یازده سالگی در آنجا به سر برد.<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت،۱۳۸۹ش، ص۸۸.</ref> با سقوط دولت عثمانی در سال ۱۹۰۸م، شوقی به همراه خانواده به شهر حیفا سفر کرد و در دانشگاه بیروت و سپس دانشگاه آکسفورد انگلستان تحصیل کرد.<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت،۱۳۸۹ش، ص۸۸.</ref> اجرای طرح مهاجرت بهائیان به مناطق مختلف جهان، گسترش تشکیلات اداری و سازمانی دینی بهائیت<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت،۱۳۸۹ش، ص۹۰.</ref> و تأسیس هیأت بینالمللی بهائی یا «جنین بیتالعدل»<ref>نیازی، گذرگاه تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۲۷۳.</ref> از اقدامات او بود. در دوره او [[عبدالحسین آیتی بافقی یزدی|عبدالحسین تفتی]] (آیتی) و میرزا صالح اقتصاد مراغهای به [[اسلام]] از مبلغان بهائیت به اسلام بازگشتند.<ref> روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت،۱۳۸۹ش، ص۹۰ و۹۱.</ref> | |||
وی در [[۱۳ آبان|سیزده آبان]] ۱۳۳۶ش (۱۹۵۷م) در لندن از دنیا رفت و همانجا دفن شد.<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت،۱۳۸۹ش، ص۹۱.</ref> | |||
===رهبری بهائیت پس از شوقی افندی=== | |||
بنا به تصریح عبدالبهاء در الواح و وصایا، پس از وی ۲۴ تن از فرزندان ذکورش، نسل به نسل، با لقب ولی امرالله باید رهبری بهائیان را به عهده میگرفتند؛ اما با توجه به عقیم بودن شوقی افندی، پس از درگذشت وی، در میان بهائیان اختلاف و انشعاب به وجود آمد. روحیّه ماکْسوِل، همسر شوقی افندی، و تعدادی از گروه منتخب شوقی افندی ملقب به «ایادیان امرالله»، اکثریت بهائیان را به خود جلب کرده و بیت العدل اعظم را تأسیس کردند و رهبری بهائیت را برعهده گرفتند. این گروه که به «بهائیان بیت العدلی» مشهورند، مقام ولی امری را برای همیشه کنار گذاشتند.<ref> [https://rasekhoon.net/article/show/713732 فلاحتی و فاطمینیا، «انشعابات و اختلافات در بابیت و بهائیت»، وبگاه راسخون.]</ref> در مقابل، چارْلز میسُن ریمی ادعای جانشینی شوقی و ولی امرالله بودن کرد و گروهی با نام «بهائیان ارتدکس» یا «ریمیها» را پدید آورد.<ref>[https://rasekhoon.net/article/show/713732 فلاحتی و فاطمینیا، «انشعابات و اختلافات در بابیت و بهائیت»، وبگاه راسخون.]</ref> پیروان ریمی معتقدند بنا به سفارش عبدالبهاء و شوقی افندی، هر تشکیلاتی اعم از ایادیان امرالله یا سازمان بیت العدل باید تحت نظارت ولایت امر بهائیان باشد و بدون آن مشروعیت ندارد. ازاینرو، تشکیلات ایادیان امرالله و بیت العدل را مشروع نمیدانند.<ref>[https://rasekhoon.net/article/show/713732 فلاحتی و فاطمینیا، «انشعابات و اختلافات در بابیت و بهائیت»، وبگاه راسخون.]</ref> میسن ریمی، جوئل برای مارانجلا (Joel Bray Marangella) را به عنوان ولی امر سوم بهائیان و جانشین خود انتخاب کرد و مارانجلا نیز در سال ۲۰۰۶م، نصرت الله بهرهمند را به عنوان ولی امر چهارم بهائیان تعیین کرد.<ref>[https://bahairesearch.org/article/%D9%88%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D8%B1-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%AF%DA%A9%D8%B3 «ولی امر جدید بهائیان ارتدکس»، وبگاه بهائی پژوهی.]</ref> | |||
{{جعبه نقل قول | |||
|عنوان= | |||
|نقلقول= [[حسن مصطفوی|علامه مصطفوی]] با اشاره به تحریفات و غلطهای فراوان کتب مقدس بهائیت مینویسد: '''«اینجاست که ما میگوییم در میان بهائیها یا آدم باعلم و بافضیلت و باسواد پیدا نمیشود و یا همه بیدین و شهوتپرست و هواخواه هستند و اگرنه چطور میشود که آدم بافضیلت و حقیقتپرست از این تحریفات و دزدیها و خیانتهای بزرگ عالم انسانیت مطلع نبوده، تازه چنین شخصی را به مقام روحانیت و [[نبوت]] و [[الوهیت]] و [[ربوبیت]] هم بپذیرد.»<ref>مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء، مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۲، ص۲۶۲ و ۲۶۳.</ref> | |||
|منبع= | |||
|تراز= چپ | |||
|عرض= 300px | |||
|حاشیه= 1px | |||
|اندازه خط= | |||
|رنگ پسزمینه =#96f3f5 | |||
|شکلبندی = | |||
|پسزمینه عنوان = | |||
|رنگ خط عنوان= | |||
|شکلبندی عنوان= | |||
|تراز نقلقول= وسط | |||
|شکلبندی نقلقول = | |||
|گیومه نقلقول = | |||
|تراز منبع = وسط | |||
|شکلبندی منبع = | |||
}} | |||
==انشعابات== | |||
پس از مرگ بهاءالله، انشعاباتی در بهائیت پدید آمد که در زمان شوقی افندی به اوج رسید.<ref>نیازی، گذرگاه تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۲۷۳.</ref> برخی از انشعابات این فرقه از این قرار است: | |||
# بهائیان موحد: بهائیانی که معتقدند پس از بهاءالله، فرزندش میرزا محمدعلی(غصن اکبر) جانشین واقعی اوست. | |||
# بهائیان آزاد: پیروان «زیمر هِرمان» که براین باورند که با مرگ بهاءالله، دوره قدرت بهائی به پایان رسید و باید برای ظهور موعود بهاء، هزار سال صبر کرد. | |||
# بهائیان اصلاحطلب: بهائیان متأثر از افکار و اندیشههای «روت وایت» و میرزا احمدسهراب هستند که بهائیت حیفایی (پیروان بیت العدل) را منحرف میدانند. رهبر فعلی این جریان، «فردریک گلیشر» است. | |||
# بهائیان تحت قیادت میثاق: بهائیانی که شوقی افندی را ولی امر از افنان و میسن ریمی را ولی امیر از اغصان میدانستند. جوزف پیه، ولی امر دوم از اغصان و نیل چیس ولی امر سوم از اغصان و رهبر فعلی این گروه است. | |||
# بهائیان ارتدکس: این گروه وجود ولی امر زنده را در هر عصر ضروری میدانند. شوقی، ریمی، مارانجلا، ولیامرهای این دستهاند. | |||
# پیروان بیت العدل(بهائیان حیفایی): این دسته که اکثریت بهائیان را تشکیل میدهند، براین باورند که پس از شوقی، وجود ولی امر ضرورتی ندارد و مرجع تشکلات اداری، تصمیمگیری و صدور احکام، بیت العدل اعظم در حیفا است.<ref>نیازی، گذرگاه تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۲۷۴-۲۷۶.</ref> | |||
عصاره آیین بهائی (پیروان جمشید معانی که خود را پس از باب و بهاء، سومین مظهره الله می دانست)، جامعه تربیت بهائی (بهائیانی که ریمی را به عنوان نائب پذیرفتند و برآنند که در آینده، ولی امری از نسل بهاءالله خواهد آمد) جامعه تاریخ جدید (پیروان میرزا احمدسهراب، از فعالان بهائیت در آمریکا و منشی و مترجم عبدالبهاء)، قلب آیین بهائی، پیروان پیران خمسه، دهشیها (پیروان دکتر دهش سلیم موسی الاوشی) از دیگر دستهها و انشعابات بهائیت به شمار میروند.<ref>نیازی، گذرگاه تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۲۷۴-۲۷۶.</ref> | |||
==تشکیلات== | ==تشکیلات== |
ویرایش