پرش به محتوا

بهائیت: تفاوت میان نسخه‌ها

۷٬۱۷۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۷ اکتبر ۲۰۲۱
جز
خلاصه‌سازی به دلیل نوشتار اصلی
جز (خلاصه‌سازی)
جز (خلاصه‌سازی به دلیل نوشتار اصلی)
خط ۵۸: خط ۵۸:
بهائیت امروزه یک تشکیلات بین‌المللی به شمار می‌رود که مقر اصلی آن در [[اسرائیل]] است و در همه کشورهای جهان به‌ویژه کشورهای آسیایی و آفریقایی شعبه دارد.<ref> زاهدزاهدانی، بهائیت در ایران،‌۱۳۸۸ش، ص۲۸۶.</ref> براساس گزارش دایرة‌المعارف جهان نوین اسلام، بهائیت در جهان ۱۶۵ محفل روحانی ملی و ۲۰هزار محفل روحانی محلی دارد. آثار و ادبیات بهائی به ۸۰۲ زبان مختلف ترجمه شده است. همچنین هفت «مشرق الاذکار» (معابد بهائیان) در جهان وجود دارد و ۱۲۵۶ محل دیگر نیز برای همین منظور به مالکیت بهائیان درآمده است.<ref> لاوسون، «بهائی/بهائیت»، ص۷۳۷.</ref>
بهائیت امروزه یک تشکیلات بین‌المللی به شمار می‌رود که مقر اصلی آن در [[اسرائیل]] است و در همه کشورهای جهان به‌ویژه کشورهای آسیایی و آفریقایی شعبه دارد.<ref> زاهدزاهدانی، بهائیت در ایران،‌۱۳۸۸ش، ص۲۸۶.</ref> براساس گزارش دایرة‌المعارف جهان نوین اسلام، بهائیت در جهان ۱۶۵ محفل روحانی ملی و ۲۰هزار محفل روحانی محلی دارد. آثار و ادبیات بهائی به ۸۰۲ زبان مختلف ترجمه شده است. همچنین هفت «مشرق الاذکار» (معابد بهائیان) در جهان وجود دارد و ۱۲۵۶ محل دیگر نیز برای همین منظور به مالکیت بهائیان درآمده است.<ref> لاوسون، «بهائی/بهائیت»، ص۷۳۷.</ref>


بهائیان، بهائیت را پس از [[مسیحیت]]، دومین آیین به لحاظ پراکندگی جمعیت می‌دانند هر چند که نسبت به پیروان دیگر ادیان، جمعیت قابل توجهی ندارند.<ref> فتاح‌زاده، «جمعیت بهائی از ادعا تا واقعیت»، ص۵۸.</ref> گفته شده با وجود اینکه تشکیلات اداری بهائی از تعداد پیروان خود آگاه است، اما این مرکز تاکنون آمار رسمی از جمعیت بهائیان ارائه نکرده است.<ref>فتاح‌زاده، «جمعیت بهائی از ادعا تا واقعیت»، ص۵۳ و۵۴.</ref> در آیین بهائی، افراد به محض پذیرفتن اعتقادات بهائیت، بهائی شناخته نمی‌شود، بلکه پس از رسیدن به سن [[بلوغ]]، و ثبت‌نام در تشکیلات بهائی، دریافت کد عضویت و اطاعت از تشکیلات اداری، بهائی شناخته می‌شوند.<ref>فتاح‌زاده، «جمعیت بهائی از ادعا تا واقعیت»، ص۵۴.</ref>
بهائیان، بهائیت را پس از [[مسیحیت]]، دومین آیین به لحاظ پراکندگی جمعیت می‌دانند هر چند که نسبت به پیروان دیگر ادیان، جمعیت قابل توجهی ندارند.<ref> فتاح‌زاده، «جمعیت بهائی از ادعا تا واقعیت»، ص۵۸.</ref> گفته شده با وجود اینکه تشکیلات اداری بهائی از تعداد پیروان خود آگاه است، اما این مرکز تاکنون آمار رسمی از جمعیت بهائیان ارائه نکرده است.<ref>فتاح‌زاده، «جمعیت بهائی از ادعا تا واقعیت»، ص۵۳ و۵۴.</ref>  


آمارهای غیررسمی جمعیت پیروان بهائی را پنج تا هفت میلیون نفر اعلام کرده‌اند.<ref>لاوسون، «بهائی/بهائیت»، ص۷۳۷؛ فتاح‌زاده، «جمعیت بهائی از ادعا تا واقعیت»، ص۵۴.</ref> طبق برخی گزارش‌ها، جامعه بین‌المللی بهائیت در سال ۲۰۱۰م جمعیت بهائیان را بیش از پنج میلیون گزارش داده است.<ref>«The Future of World Religions: Population Growth Projections,2010-2050»، ص۱۲۴.</ref> این آمارها اغرا‌ق‌آمیز دانسته شده است؛ زیرا برای مثال جمعیت بهائیان [[هند]]، بیش از ۲ میلیون و [[ایران]] ۳۰۰ هزار نفر اعلام شده که با آمارهای رسمی این دو کشور ناسازگار است.<ref>فتاح‌زاده، «جمعیت بهائی از ادعا تا واقعیت»، ص۵۵.</ref> جمعیت بهائیان هند، طبق آمار رسمی دولت هند، ۱۱۰هزار نفر<ref>فتاح‌زاده، «جمعیت بهائی از ادعا تا واقعیت»، ص۶۰.</ref> و جمعیت بهائیان ایران حداکثر صد هزار نفر تخمین زده شده است.<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت،‌۱۳۸۹ش، ص۱۷۵.</ref> امروزه بیشترین بهائیان ساکن [[آمریکا]] هستند.<ref>زاهدزاهدانی، بهائیت در ایران،‌۱۳۸۸ش، ص۲۸۶.</ref> بیشترین میزان سکونت بهائیان در ایران را مربوط به استان [[تهران]] به ویژه شهر فردیس کرج، [[اصفهان]] (شاهین شهر و نجف آباد)، [[شیراز]]، [[همدان]]، [[تبریز]] و... دانسته‌اند.<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت،‌۱۳۸۹ش، ص۱۷۵.</ref>
آمارهای غیررسمی جمعیت پیروان بهائی را پنج تا هفت میلیون نفر اعلام کرده‌اند.<ref>لاوسون، «بهائی/بهائیت»، ص۷۳۷؛ فتاح‌زاده، «جمعیت بهائی از ادعا تا واقعیت»، ص۵۴.</ref> طبق برخی گزارش‌ها، جامعه بین‌المللی بهائیت در سال ۲۰۱۰م جمعیت بهائیان را بیش از پنج میلیون گزارش داده است.<ref>«The Future of World Religions: Population Growth Projections,2010-2050»، ص۱۲۴.</ref> این آمارها اغرا‌ق‌آمیز دانسته شده است؛ زیرا برای مثال جمعیت بهائیان [[هند]]، بیش از ۲ میلیون و [[ایران]] ۳۰۰ هزار نفر اعلام شده که با آمارهای رسمی این دو کشور ناسازگار است.<ref>فتاح‌زاده، «جمعیت بهائی از ادعا تا واقعیت»، ص۵۵.</ref> جمعیت بهائیان هند، طبق آمار رسمی دولت هند، ۱۱۰هزار نفر<ref>فتاح‌زاده، «جمعیت بهائی از ادعا تا واقعیت»، ص۶۰.</ref> و جمعیت بهائیان ایران حداکثر صد هزار نفر تخمین زده شده است.<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت،‌۱۳۸۹ش، ص۱۷۵.</ref> امروزه بیشترین بهائیان ساکن [[آمریکا]] هستند.<ref>زاهدزاهدانی، بهائیت در ایران،‌۱۳۸۸ش، ص۲۸۶.</ref> بیشترین میزان سکونت بهائیان در ایران را مربوط به استان [[تهران]] به ویژه شهر فردیس کرج، [[اصفهان]] (شاهین شهر و نجف آباد)، [[شیراز]]، [[همدان]]، [[تبریز]] و... دانسته‌اند.<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت،‌۱۳۸۹ش، ص۱۷۵.</ref>


در آیین بهائی، افراد به محض پذیرفتن اعتقادات بهائیت، بهائی شناخته نمی‌شود، بلکه پس از رسیدن به سن [[بلوغ]]، و ثبت‌نام در تشکیلات بهائی، دریافت کد عضویت و اطاعت از تشکیلات اداری، بهائی شناخته می‌شوند.<ref>فتاح‌زاده، «جمعیت بهائی از ادعا تا واقعیت»، ص۵۴.</ref>
==رهبران==
==رهبران==
بنیان‌گذار بهائیت، [[میرزا حسینعلی نوری]] معروف به بهاءاللّه است و نام آیین بهاییت از همین لقب گرفته شده است.<ref>صدری، «بهائیت»، ص۷۳۳.</ref> پس از درگذشت بهاءالله، پسرش عباس افندی مشهور به عبدالبهاء<ref>ایلیایی، بابیت و بهائیت در بستر تاریخ، ۱۳۸۲ش، ص۹۰.</ref> و بعد از درگذشت عبدالبهاء در سال ۱۳۴۰ق، شوقی افندی، نوه دختری عبدالبهاء،<ref>ایلیایی، بابیت و بهائیت در بستر تاریخ، ۱۳۸۲ش، ص۱۱۱.</ref> رهبری بهائیان را بر عهده داشتند. پس از درگذشت شوقی افندی در سال ۱۳۷۷ق (۱۳۳۶ش)، به جهت عقیم بودن او،<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۸۸.</ref> بسیاری از بهائیان، رهبری بیت‌العدل را پذیرفتند.<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۱۶۷.</ref>
رهبران بهائیت عبارتند از:
===بهاءالله===
===بهاءالله===
{{اصلی|میرزا حسینعلی نوری}}
{{اصلی|میرزا حسینعلی نوری}}
[[پرونده:میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاءالله.jpeg|بندانگشتی|میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاءالله، بنیانگذار بهائیت.]]
[[پرونده:میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاءالله.jpeg|بندانگشتی|میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاءالله، بنیانگذار بهائیت.]]
میرزا حسینعلی نوری، فرزند میرزا عباس نوری،‌ از منشیان دربار محمدشاه قاجار، در [[۲ محرم|دوم محرم]] سال [[سال ۱۲۳۳ هجری قمری|۱۲۳۳ق]] (۱۱۹۷ش) در [[تهران]] به دنیا آمد.<ref>اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۳۳؛ روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۷۳.</ref> وی خواندن و نوشتن را نزد پدر آموخت،<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۷۳.</ref> این در حالی است که خود میرزا حسینعلی و بهائیان درصدد اثبات امی بودن حسینعلی<ref>عبدالبهاء،‌ مقاله شخصی سیاح، ص۶۲.</ref> و در پی آن اثبات علم لدنی و پیامبرانه او<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/229139/%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D8%AA بخش تاریخ، «بهائیت»، دایره المعارف بزرگ اسلامی].</ref> بودند.
[[میرزا حسینعلی نوری]] (تولد ۱۲۳۳ق/۱۱۹۷ش) معروف به بهاءاللّه بنیانگذار بهائیت است و نام آیین بهاییت از همین لقب گرفته شده است.<ref>صدری، «بهائیت»، ص۷۳۳.</ref> پدرش میرزا عباس نوری،‌ از منشیان دربار محمدشاه قاجار بود<ref>اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۳۳؛ روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۷۳.</ref> وی خواندن و نوشتن را نزد پدر آموخت<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۷۳.</ref> و پس از ادعای بابیت سید علی‌محمد شیرازی، به بابیه پیوست و به ترویج آن پرداخت.<ref>بالیوزی، بهاءالله شمس حقیقت، ص۴۸ و ۸۵.</ref> او در سال ۱۸۶۳م ۱۳ سال پس از درگذشت علی‌محمد باب، ادعای موعود و مقام «من یظهره الله» کرد و از آن به بعد به نام بهائی معروف شد.<ref> اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۴۱.</ref>
او پس از ادعای بابیت سیدعلی محمد شیرازی، به بابیه پیوست و به ترویج آن پرداخت. برخی از برادرانش، از جمله میرزایحیی معروف به «صبح ازل»، بر اثر تبلیغ او به بابیه پیوستند.<ref>بالیوزی، بهاءالله شمس حقیقت، ص۴۸ و ۸۵.</ref>


بهاءالله به دلیل تلاش برای رهایی زرین تاج قزوینی معروف به قرة العین از زندان، شرکت در اجتماع بَدَشت{{یادداشت|ماجرای بدشت یکی از وقایع مهم در تاریخ بابیت و بهائیت به شمار می‌رود. تعدادی از بابیان در تابستان ۱۲۶۴ق به منظور رهایی علی محمد باب از زندان ماکو، در بدشت، روستایی در هفت کیلومتری شاهرود، گردهم آمدند و سه هفته در آنجا حضور داشتند.(زرندی، تلخیص تاریخ نبیل زرندی، نسخه الکترونیکی، ص۲۶۱) سه اتفاق مهم در این ایام در بدشت واقع شد: عده‌ای از بابیان همچون محمدعلی بارفروش، میرزا حسینعلی و قرة العین نسخ اسلام را اعلام کردند. از همین رو، قرة العین بدون حجاب و با آرایش به مجلس مردان وارد شد و خطاب به حاضران گفت: «امروز روزی است که قیود تقالید سابقه شکسته شد»؛ در پی اعلام نسخ اسلام، جمعی از بابیان برآشفته شدند و اعتراض عملی خود را اعلام کردند از جمله عبدالخالق اصفهانی با دست خویش گلوی خود را چاک زد و با گلوی آغشته به خون از آنجا دور شد؛ اهدای القاب از دیگر وقایع مهم ماجرای بدشت بود. محمدعلی بارفروش به «قدوس»، قرة العین به «طاهره» و حسینعلی به «بهاءالله» ملقب شدند.(روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۵۶ و۵۷)}} و تأمین مخارج مالی آن، جایگاهی معتبر نزد بابیان یافت.<ref>گهریز، حروف حی، ص۱۰۹، ۲۵۹ و ۲۶۰.</ref>
در سال ۱۸۶۸م، دولت عثمانی، میرزا حسنعلی بهاء و پیروانش را به عکّا،‌ از شهرهای [[فلسطین اشغالی]]، تبعید کرد.<ref>اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۴۱.</ref> او در سال ۱۳۰۹ق (۱۸۹۲م) در ۷۵ سالگی در آنجا درگذشت<ref>اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۵۰؛ روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۸۰.</ref> و در منزل مسکونی خود در باغ بهجی [[دفن]] شد.<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۸۰.</ref>
 
بهاء‌الله بعد از اعدام باب و به دستور [[امیرکبیر]] به منظور جلوگیری از آشوب‌های احتمالی، در [[شعبان]] [[سال ۱۲۶۷ هجری قمری|۱۲۶۷ق]] به [[کربلا]] تبعید شد؛<ref>زرندی، تلخیص تاریخ نبیل زرندی، ص۵۸۰.</ref> اما پس از قتل امیر کبیر دوباره به [[تهران]] بازگشت و در تیراندازی بابیان به سوی [[ناصرالدین شاه قاجار]] در [[شوال]] ۱۲۶۸ق دستگیر و به زندان افتاد.<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۷۴.</ref> وی پس از چهارماه حبس با حمایت سفیر [[روسیه]] آزاد شد<ref>نوری، آثار قلم اعلی،‌ ج۱،‌ ص۷۶؛‌ افندی، قرن بدیع، ج۲،‌ ص۴۹.</ref> و برای بار دوم به [[عراق]] تبعید شد و به عنوان منشی میرزا یحیی صبح ازل در میان [[بابیه|بابیان]] به فعالیت پرداخت.<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۷۵؛‌ نجفی، بهائیان، ۱۳۸۳ش، ص۳۰۲.</ref> حسینعلی در این دوره، بسیاری از بابیان مطرح را از میان برداشت و به خاطر اختلاف با میرزا یحیی، به اجبار از [[بغداد]] به کوه‌های سلیمانیه در عراق رفت و دو سال شاگردی دراویش [[نقشبندیه]] را در پیش گرفت.<ref>افندی، قرن بدیع، ج۲،‌ ص۱۱۲؛ نوری عزیه، تنبیه النائمین، ص۱۱-۱۳.</ref> بابیان به جهت برخی رفتارهای ناشایست در سال ۱۸۶۳م (۱۲۷۹ق) توسط [[حکومت عثمانی]] به [[استانبول]] و از آنجا به اِدِرْنَه (از شهرهای [[ترکیه]]) تبعید شدند.<ref>موسوی‌زاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۵۷و۵۸.</ref> میرزا حسینعلی در روزهای آخر خود در بغداد و قبل از سفر به استانبول، دوازده روز (از ۲۲ آوریل تا ۳ می ۱۸۶۳م) در باغ نجیبیه (نجیب پاشا) موسوم به باغ رضوان ساکن بود و در اولین روز آن، در میان جمعی از پیروان خود به طور خصوصی، ادعای موعود و مقام «من یظهره الله» کرد<ref>نوری، اشراقات، ص۹۹؛ اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۴۰.</ref> و در ادرنه ادعای خود را رسمی و آشکار کرد<ref>اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۴۱؛ موسوی‌زاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۵۸.</ref> و از آن به بعد به نام بهائی معروف شد.<ref>اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۴۱.</ref>
 
در سال ۱۸۶۸م، دولت عثمانی، میرزا حسنعلی بهاء و پیروانش را به عکّا،‌ از شهرهای [[فلسطین اشغالی]]، تبعید کرد.<ref>اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۴۱.</ref> وی باقی عمر خود را در آنجا گذراند.<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۸۰.</ref> او و پسرش عبدالبهاء در عکا، خود را متظاهر به [[احکام شرعی|احکام اسلامی]] نشان می‌دادند و حتی در [[نماز جماعت]] نیز شرکت می‌کردند.<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۸۰.</ref> وی سرانجام در [[۲ ذی‌القعده|دوم ذی‌القعده]] سال ۱۳۰۹ق (۲۹ می ۱۸۹۲م) در سن ۷۵سالگی در همان شهر درگذشت<ref>اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۵۰؛ روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۸۰.</ref> و در منزل مسکونی خود در باغ بهجی [[دفن]] شد.<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۸۰.</ref>


===عبدالبهاء===
===عبدالبهاء===
[[پرونده:عبدالبهاء.jpg|بندانگشتی|عبدالبهاء، فرزند ارشد بهاءالله و جانشین وی.]]
[[پرونده:عبدالبهاء.jpg|بندانگشتی|عبدالبهاء، فرزند ارشد بهاءالله و جانشین وی.]]
پس از میرزا حسینعلی بهاء، رهبری بهائیت به فرزند ارشد وی، میرزا عباس نوری مشهور به عباس افندی و عبدالبهاء رسید. بهاءالله، در  «کتابُ عَهْدی» (وصیت‌نامه بهاء)، او را جانشین خود قرار داد و او را «غصن اعظم» نامید.<ref>نوری، کتاب عهدی، مصر، ص۳۹۹.</ref> بهائیان به او «مرکز میثاق» می‌گویند؛‌ ولی او خودش را عبدالبهاء نامید.<ref>عبدالبهاء، مکاتیب، ۱۹۲۱م، ج۱، ص۲۶۴.</ref>
پس از میرزا حسینعلی بهاء، رهبری بهائیت به فرزند ارشد وی، میرزاعباس نوری مشهور به عباس افندی و عبدالبهاء رسید. بهاءالله، در  «کتابُ عَهْدی» (وصیت‌نامه بهاء)، او را جانشین خود قرار داد و او را «غصن اعظم» نامید.<ref>نوری، کتاب عهدی، مصر، ص۳۹۹.</ref> بهائیان به او «مرکز میثاق» می‌گویند؛‌ ولی او خودش را عبدالبهاء نامید.<ref>عبدالبهاء، مکاتیب، ۱۹۲۱م، ج۱، ص۲۶۴.</ref>


پس از مرگ بهاءالله، میان عبدالبهاء و میرزا محمدعلی افندی ملقب به غصن اکبر، فرزند دیگر بهاءالله، بر سر جانشینی بهاءالله اختلاف پدید آمد. میرزا آقاجان کاشانی، نخستین ایمان آورنده به بهاءالله و نگارنده او، و چند تن از نزدیکان و فرزندان بهاءالله، با نوشتن نامه‌ها و کتاب‌هایی جانشینی عبدالبهاء را انکار کردند و وی را خارج از دین بهاء خواندند؛ اما عبدالبهاء سرانجام بر مسند ریاست نشست و توانست برادر کوچکتر خود را از میدان رقابت بیرون کند.<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۸۳.</ref>
پس از مرگ بهاءالله، میان عبدالبهاء و میرزا محمدعلی افندی ملقب به غصن اکبر، فرزند دیگر بهاءالله، بر سر جانشینی بهاءالله اختلاف پدید آمد. میرزا آقاجان کاشانی، نخستین ایمان آورنده به بهاءالله و نگارنده او، و چند تن از نزدیکان و فرزندان بهاءالله، با نوشتن نامه‌ها و کتاب‌هایی جانشینی عبدالبهاء را انکار کردند و وی را خارج از دین بهاء خواندند؛ اما عبدالبهاء سرانجام بر مسند ریاست نشست و توانست برادر کوچکتر خود را از میدان رقابت بیرون کند.<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۸۳.</ref>
خط ۱۱۶: خط ۱۱۲:
  |شکل‌بندی منبع =
  |شکل‌بندی منبع =
}}
}}
==انشعابات==
==انشعابات==
پس از مرگ بهاءالله، انشعاباتی در بهائیت پدید آمد که در زمان شوقی افندی به اوج رسید.<ref>نیازی، گذرگاه تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۲۷۳.</ref> برخی از انشعابات این فرقه از این قرار است:
پس از مرگ بهاءالله، انشعاباتی در بهائیت پدید آمد که در زمان شوقی افندی به اوج رسید.<ref>نیازی، گذرگاه تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۲۷۳.</ref> برخی از انشعابات این فرقه از این قرار است:
خط ۱۲۸: خط ۱۲۳:


==باورها==
==باورها==
بهاءالله دین [[اسلام]] را نسخ کرد و دین جدید ارائه کرد.<ref>زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران،‌۱۳۸۸ش، ص۱۰۹.</ref> بهائیان بر جدید بودن تعالیم بهاء‌الله تأکید دارند و او را پیامبری با پیام‌های جدید و بی‌سابقه از طرف [[خدا|خداوند]] معرفی می‌کنند. به ادعای آنها، بشریت در زمان بهاءالله به حدی از [[بلوغ]] رسید که می توانست تعالیم جدیدی از طرف خدا دریافت کند. ازاین‌رو، خداوند حسینعلی بهاء را برانگیخت تا تعالیم جدید را به بشر برساند.<ref>نیازی، گذرگاه تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۳۱۲.</ref>
بهاءالله دین [[اسلام]] را نسخ کرد و دین جدید ارائه کرد.<ref>زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران،‌۱۳۸۸ش، ص۱۰۹.</ref> بهائیان بر جدید بودن تعالیم بهاء‌الله تأکید دارند و او را پیامبری با پیام‌های جدید و بی‌سابقه از طرف [[خدا|خداوند]] معرفی می‌کنند. به ادعای آنها، بشریت در زمان بهاءالله به حدی از [[بلوغ]] رسید که می‌توانست تعالیم جدیدی از طرف خدا دریافت کند. ازاین‌رو، خداوند حسینعلی بهاء را برانگیخت تا تعالیم جدید را به بشر برساند.<ref>نیازی، گذرگاه تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۳۱۲.</ref> از نظر بهائیان، خداوند در طول تاریخ، سلسله‌ای از مربیان و پیام‌آوران الهی را برای بشر فرستاده که جدیدترین آنها بهاءالله است.<ref>نگاه کنید به [https://www.bahai.org/fa/ صفحه نخست وبسایت جامعه جهانی بهائی؛] [https://www.bahaisofiran.org/ صفحه نخست وبسایت بهائیان ایران.]</ref>
در وبسایت رسمی بهائیان، دیانت بهائی یک دیانت مستقل جهانی در سلسله ادیان الهی شمرده شده است.<ref>نگاه کنید به [https://www.bahaisofiran.org/ صفحه نخست وبسایت بهائیان ایران.]</ref> از نظر بهائیان، خداوند در طول تاریخ، سلسله‌ای از مربیان و پیام‌آوران الهی را برای بشر فرستاده که جدیدترین آنها بهاءالله است.<ref>نگاه کنید به [https://www.bahai.org/fa/ صفحه نخست وبسایت جامعه جهانی بهائی؛] [https://www.bahaisofiran.org/ صفحه نخست وبسایت بهائیان ایران.]</ref>
برخی از تعالیم و باورهای بهائیان عبارتند از:
برخی از تعالیم و باورهای بهائیان عبارتند از:


خط ۱۹۵: خط ۱۸۹:


==احکام ==
==احکام ==
از نظر محققان، احکام بهائیت همان احکامی است که از جانب علی محمد باب در کتاب ''بیان'' آمده است؛ البته میان آن دو تفاوتهایی نیز وجود دارد.<ref>زاهدزاهدانی، بهائیت در ایران، ‌۱۳۸۸ش، ص۱۱۰؛ موسوی‌زاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۱۹۷.</ref>‍ برخی از احکام بهائیت چنین است:
از نظر محققان، احکام بهائیت همان احکامی است که از جانب علی‌محمد باب در کتاب ''بیان'' آمده است؛ البته میان آن دو تفاوت‌هایی نیز وجود دارد.<ref> زاهدزاهدانی، بهائیت در ایران، ‌۱۳۸۸ش، ص۱۱۰؛ موسوی‌زاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۱۹۷.</ref>‍ برخی از احکام بهائیت چنین است:
[[پرونده:مقبره بهاءالله. روضه مبارکه.jpg|بندانگشتی|400px|مقبره بهاءالله در شهر عکّا (قبله بهائیان).]]
[[پرونده:مقبره بهاءالله. روضه مبارکه.jpg|بندانگشتی|400px|مقبره بهاءالله در شهر عکّا (قبله بهائیان).]]
* ''' [[نماز]]:''' به گفته بهاءالله در کتاب اقدس، نماز از اول [[بلوغ]]{{یادداشت|سن بلوغ در بهائیت، برای پسران و دختران، پانزده سالگی است و تفاوتی میان پسر و دختر نیست.(اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نشر مؤسسه ملی مطبوعات امری، ص۱۴.)}} [[واجب]] است.<ref>نوری، کتاب اقدس، ص۱۰، بند۱۰.</ref> در بهائیت سه نماز وجود دارد: نماز صغری، وسطی و کبیر.<ref>اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نشر مؤسسه ملی مطبوعات امری، ص۲۲ و۲۳.</ref> نماز کبیر روزی یک مرتبه کافی است<ref>نوری، لوح اشراقات، اشراق هشتم، ص۳۲.</ref> و کسی که این نماز را گذارد،‌ از دو نماز دیگر معاف است.<ref>اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نشر مؤسسه ملی مطبوعات امری، ص۲۳.</ref> وقت نماز وسطی، صبح و ظهر و شام و وقت نماز صغیر هنگام ظهر‌([[زوال ظهر|زوال]]) است.<ref>نوری، لوح اشراقات، اشراق هشتم، ص۳۸ و ۴۰.</ref> براساس متون بهائیت، بهاءالله یک نماز نه رکعتی نیز نازل کرده<ref>نوری، کتاب اقدس، ص۶، بند ۶.</ref> و کیفیت آن را در ورقه دیگری نوشته بود؛ اما به گفته عبدالبهاء آن ورقه به سرقت رفته است.<ref>اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نشر مؤسسه ملی مطبوعات امری، ص۳۰-۳۲.</ref> کیفیت این نماز تا کنون مشخص نشده است.<ref> موسوی‌زاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۲۰۵.</ref>
* ''' [[نماز]]:''' به گفته بهاءالله در کتاب اقدس، نماز از اول [[بلوغ]]{{یادداشت|سن بلوغ در بهائیت، برای پسران و دختران، پانزده سالگی است و تفاوتی میان پسر و دختر نیست.(اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نشر مؤسسه ملی مطبوعات امری، ص۱۴.)}} [[واجب]] است.<ref>نوری، کتاب اقدس، ص۱۰، بند۱۰.</ref> در بهائیت سه نماز وجود دارد: نماز صغری، وسطی و کبیر.<ref>اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نشر مؤسسه ملی مطبوعات امری، ص۲۲ و۲۳.</ref> نماز کبیر روزی یک مرتبه کافی است<ref>نوری، لوح اشراقات، اشراق هشتم، ص۳۲.</ref> و کسی که این نماز را گذارد،‌ از دو نماز دیگر معاف است.<ref>اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نشر مؤسسه ملی مطبوعات امری، ص۲۳.</ref> وقت نماز وسطی، صبح و ظهر و شام و وقت نماز صغیر هنگام ظهر‌([[زوال ظهر|زوال]]) است.<ref>نوری، لوح اشراقات، اشراق هشتم، ص۳۸ و ۴۰.</ref> براساس متون بهائیت، بهاءالله یک نماز نه رکعتی نیز نازل کرده<ref>نوری، کتاب اقدس، ص۶، بند ۶.</ref> و کیفیت آن را در ورقه دیگری نوشته بود؛ اما به گفته عبدالبهاء آن ورقه به سرقت رفته است.<ref>اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نشر مؤسسه ملی مطبوعات امری، ص۳۰-۳۲.</ref> کیفیت این نماز تا کنون مشخص نشده است.<ref> موسوی‌زاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۲۰۵.</ref>
خط ۲۴۲: خط ۲۳۶:
{{پایان}}
{{پایان}}


مشرق الاذکار عشق آباد،‌ نخستین مشرق الاذکار بهائیان شمرده می‌شود که در سال ۱۳۲۰ق (۱۹۰۲م) ساخته شد.<ref>اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نشر مؤسسه ملی مطبوعات امری، ص۲۳۴.</ref>
مشرق الاذکار عشق‌آباد،‌ نخستین مشرق الاذکار بهائیان شمرده می‌شود که در سال ۱۳۲۰ق (۱۹۰۲م) ساخته شد.<ref>اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نشر مؤسسه ملی مطبوعات امری، ص۲۳۴.</ref>
طرح ظاهری معابد یا مشرق الاذکار بهائیان، دایره‌ای شکل است که شامل نه خیابان، نه باغچه، نه حوض با فواره‌های آب و نه دروازه در اطراف است.<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۱۸۲.</ref> مشرق الاذکار شیکاگو در [[آمریکا]]، سیدنی در [[استرالیا]]، فرانکفورت در [[آلمان]]<ref>اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نشر مؤسسه ملی مطبوعات امری، ص۲۳۸-۲۴۰.</ref> و مشرق الاذکار نیلوفر آبی (معبد لوتوس) در [[هند]]<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۱۳۵.</ref> از دیگر معابد مهم بهائیان به شمار می‌روند.
طرح ظاهری معابد یا مشرق الاذکار بهائیان، دایره‌ای شکل است که شامل نه خیابان، نه باغچه، نه حوض با فواره‌های آب و نه دروازه در اطراف است.<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۱۸۲.</ref> مشرق الاذکار شیکاگو در [[آمریکا]]، سیدنی در [[استرالیا]]، فرانکفورت در [[آلمان]]<ref>اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نشر مؤسسه ملی مطبوعات امری، ص۲۳۸-۲۴۰.</ref> و مشرق الاذکار نیلوفر آبی (معبد لوتوس) در [[هند]]<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۱۳۵.</ref> از دیگر معابد مهم بهائیان به شمار می‌روند.


خط ۲۶۹: خط ۲۶۳:
  |شکل‌بندی منبع =
  |شکل‌بندی منبع =
}}
}}
{{ستون-شروع|3}}
{{ستون-شروع|3}}
# [[عید نوروز]]: (اول سال جدید بهائی)، [[۱ فروردین]] ([[۲۱ مارس]])؛
# [[عید نوروز]]: (اول سال جدید بهائی)، [[۱ فروردین]] ([[۲۱ مارس]])؛
خط ۴۴۳: خط ۴۳۶:
  | رسا بودن = <!--ندارد، دارد-->ندارد
  | رسا بودن = <!--ندارد، دارد-->ندارد
  | جامعیت = <!--ندارد، دارد-->دارد
  | جامعیت = <!--ندارد، دارد-->دارد
  | زیاده‌نویسی = <!--دارد، ندارد-->ندارد
  | زیاده‌نویسی = <!--دارد، ندارد-->دارد
  | تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
  | تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
  | تاریخ برتر شدن =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
  | تاریخ برتر شدن =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->