Automoderated users، confirmed، movedable، protected، مدیران، templateeditor
۶٬۷۸۵
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (ردهانبوه: انتقال از رده:اهالی کوفه در قرن ۱ (قمری) به رده:اهالی کوفه قرن ۱ (قمری)) |
(ویرایش اندک در متن و عناوین) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
اما بهتدریج روابط [[شیعیان]] و خاندان ابن اشعث به سردی و خصومت گرایید. | اما بهتدریج روابط [[شیعیان]] و خاندان ابن اشعث به سردی و خصومت گرایید. | ||
==دشمنی | ==دشمنی فرزندان اشعث با شیعه== | ||
زمانی که [[مسلم بن عقیل]] در [[کوفه]] پنهان شده بود، پسر پیرزنی که به مسلم پناه داده بود، محل اختفای او را به عبدالرحمن گفت و او به [[عبیدالله بن زیاد]] خبر داد. [[محمد بن اشعث]]، پدر وی نیز در جنگ با [[مسلم بن عقیل|مسلم]] نقش فرماندهی سپاه عبیدالله را داشت.<ref>طبری، پیشین، ج ۵، ص ۳۷۰.</ref> | زمانی که [[مسلم بن عقیل]] در [[کوفه]] پنهان شده بود، پسر پیرزنی که به مسلم پناه داده بود، محل اختفای او را به عبدالرحمن گفت و او به [[عبیدالله بن زیاد]] خبر داد. [[محمد بن اشعث]]، پدر وی نیز در جنگ با [[مسلم بن عقیل|مسلم]] نقش فرماندهی سپاه عبیدالله را داشت.<ref>طبری، پیشین، ج ۵، ص ۳۷۰.</ref> | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
===در حکومت زبیریان=== | ===در حکومت زبیریان=== | ||
عبدالرحمن | عبدالرحمن از سوی [[مصعب بن زبیر]] به ولایت [[فارس]] منصوب شد؛ اما با مخالفت [[عبدالله بن زبیر]] مواجه شده و عزل گردید. این امر موجب تیرگی روابط عبدالرحمن با زبیریان گردید. وی پس از اندکی از سوی برادرش اسحاق بن محمد که فرمانده سپاه اعراب در [[طبرستان]] بود، به فرماندهی بخشی از سپاه رسید.<ref>دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج ۳، عبدالکریم گلشنی، مدخل ابن اشعث.[http://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/۷۱۸]</ref> | ||
===در حکومت امویان=== | ===در حکومت امویان=== | ||
در سال [[سال ۸۰ هجری قمری|۸۰ق]]، [[حجاج بن یوسف]] او را به ولایت [[سیستان]] گماشت و وی را مأمور سرکوب [[خوارج]] و جنگ با رتبیل، پادشاه مناطق شرق سیستان، کرد. | در سال [[سال ۸۰ هجری قمری|۸۰ق]]، [[حجاج بن یوسف]] او را به ولایت [[سیستان]] گماشت و وی را مأمور سرکوب [[خوارج]] و جنگ با رتبیل، پادشاه مناطق شرق سیستان، کرد. گفته شده عبدالرحمن در نظر [[حجاج بن یوسف|حجاج]] منفور بود و این نفرت را ابراز میکرد و گاه با او به مشاجره لفظی میپرداخت. | ||
====شورش بر ضد امویان==== | ====شورش بر ضد امویان==== | ||
حجاج سپاهی بزرگ و بسیار آراسته با او به [[سیستان]] فرستاد؛ بهطوریکه به «جیش الطواویس»، به معنی سپاه طاووسها، معروف شد. حجاج اموال زیادی نیز به این | حجاج سپاهی بزرگ و بسیار آراسته را با او به [[سیستان]] فرستاد؛ بهطوریکه به «جیش الطواویس»، به معنی سپاه طاووسها، معروف شد. حجاج اموال زیادی نیز به این لشکر اختصاص داد. او چندین نامه به عبدالرحمن نوشت و او را به جنگ تشویق کرد. گفته شده عموی عبدالرحمن بن اشعث نزد حجاج آمده و به وی هشدار داد که عبدالرحمن را به [[سیستان]] نفرستد، چرا که وی تمرد خواهد کرد؛ اما حجاج بر کار خود پافشاری کرد.<ref>طبری، پیشین، ص ۳۶۷۲.</ref> | ||
پس از رسیدن ابن اشعث به [[سیستان]]، رتبیل به وی نامهای نوشت و خواستار ترک مخاصمه و پرداخت خراج شد؛ اما وی نپذیرفت و به داخل سرزمین ایشان نفوذ کرد. هر منطقهای را که میگرفت عامل و نگهبانانی بر آنجا میگماشت، و در مسیرها برید و در مناطق حساس پادگان قرار میداد و سلطه خود را محکم میساخت. سپس با رتبیل، به شرط گرفتن خراج، صلح کرد.<ref>مقدسی، مطهر بن طاهر؛ آفرینش و تاریخ، ج ۲، ص ۸۰۰.</ref> | پس از رسیدن ابن اشعث به [[سیستان]]، رتبیل به وی نامهای نوشت و خواستار ترک مخاصمه و پرداخت خراج شد؛ اما وی نپذیرفت و به داخل سرزمین ایشان نفوذ کرد. هر منطقهای را که میگرفت عامل و نگهبانانی بر آنجا میگماشت، و در مسیرها برید و در مناطق حساس پادگان قرار میداد و سلطه خود را محکم میساخت. سپس با رتبیل، به شرط گرفتن خراج، صلح کرد.<ref>مقدسی، مطهر بن طاهر؛ آفرینش و تاریخ، ج ۲، ص ۸۰۰.</ref> |