Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۳۰۳
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جز (←اهمیت و جایگاه: تمیزکاری و تلخیص) |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
==اهمیت و جایگاه== | ==اهمیت و جایگاه== | ||
برخی واژه ولایت و همه مشتقات آن را در [[قرآن]] یکی از پراستعمالترین واژهها عنوان کردهاند.<ref>جمعی از نویسندگان، امامتپژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۴۹.</ref> اگر چه مشتقات این واژه مانند «ولی» و «مولی» ۲۳۳ بار (۱۱۰ بار به صورت فعل و ۱۲۳ بار به صورت اسم) در معانی مختلفی در قرآن به کار رفته است؛<ref>جمعی از نویسندگان، امامتپژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۱۹۳.</ref> ولی واژه «ولایت» فقط دو بار در قرآن آمده است؛<ref>جمعی از نویسندگان، امامتپژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۱۹۵.</ref> یکی در آیه ۷۲ [[سوره انفال]] و دیگری در آیه ۴۴ [[سوره کهف]] که در هر دو [[آیه]] به صورت «وَلایت» استفاده شده است.<ref>جمعی از نویسندگان، امامتپژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۱۹۶-۱۹۸.</ref> | برخی واژه ولایت و همه مشتقات آن را در [[قرآن]] یکی از پراستعمالترین واژهها عنوان کردهاند.<ref>جمعی از نویسندگان، امامتپژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۴۹.</ref> اگر چه مشتقات این واژه مانند «ولی» و «مولی» ۲۳۳ بار (۱۱۰ بار به صورت فعل و ۱۲۳ بار به صورت اسم) در معانی مختلفی در قرآن به کار رفته است؛<ref>جمعی از نویسندگان، امامتپژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۱۹۳.</ref> ولی واژه «ولایت» فقط دو بار در قرآن آمده است؛<ref>جمعی از نویسندگان، امامتپژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۱۹۵.</ref> یکی در آیه ۷۲ [[سوره انفال]] و دیگری در آیه ۴۴ [[سوره کهف]] که در هر دو [[آیه]] به صورت «وَلایت» استفاده شده است.<ref>جمعی از نویسندگان، امامتپژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۱۹۶-۱۹۸.</ref> | ||
روایات بسیاری،<ref>برای نمونه نگاه کنید به: کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۸-۲۴، باب دَعائِم الاسلام.</ref> ولایت را از اساسیترین و مهمترین پایهها و [[ارکان دین اسلام]] برشمردهاند؛<ref>طاهری خرم آبادی، ولایت و رهبری در اسلام، ۱۳۹۰ش، ص۱۲۶.</ref> زیرا شامل مساله سرپرستی و زمامداری امور دینی اعم از ظاهری و باطنی، جسمی و روحی، دنیوی و اخروی، مادی و معنوی، عبادی و اجتماعی میشود؛ مسائلی که همه از شئون دین اسلام هستند و از اموریاند که [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول الله(ص)]] بر آن ولایت داشته است.<ref>حسینی تهرانی، امام شناسی، ۱۴۲۶ش، ج۲، ص۲۰۶.</ref> | روایات بسیاری،<ref>برای نمونه نگاه کنید به: کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۸-۲۴، باب دَعائِم الاسلام.</ref> ولایت را از اساسیترین و مهمترین پایهها و [[ارکان دین اسلام]] برشمردهاند؛<ref>طاهری خرم آبادی، ولایت و رهبری در اسلام، ۱۳۹۰ش، ص۱۲۶.</ref> زیرا شامل مساله سرپرستی و زمامداری امور دینی اعم از ظاهری و باطنی، جسمی و روحی، دنیوی و اخروی، مادی و معنوی، عبادی و اجتماعی میشود؛ مسائلی که همه از شئون دین اسلام هستند و از اموریاند که [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول الله(ص)]] بر آن ولایت داشته است.<ref>حسینی تهرانی، امام شناسی، ۱۴۲۶ش، ج۲، ص۲۰۶.</ref> | ||
همچنین در [[روایات]]،<ref>برای نمونه نگاه کنید به: کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۸۳، ح۸ و ج۲، ص۱۸و۱۹، ح۵.</ref> ولایت شرط قبول اعمال بیان شده است.<ref>مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن، ۱۳۸۶ش، ص۷۰.</ref> گفته شده آن مقداری که رسول خدا(ص) به ولایت سفارش کردند، به دیگر مسائل دینی سفارش نکردند.{{مدرک}} حضرت محمد(ص) در روایات متعددی همچون [[حدیث عشیره|روایت عشیره]]، [[حدیث انس|روایت انس]]، [[حدیث غدیر|روایت غدیر]]، [[حدیث منزلت|روایت منزلت،]] [[حدیث ثقلین|روایت ثقلین]]، [[حدیث سفینه|روایت سفینه]] و ... به مساله ولایت اشاره کردهاند.<ref>حسینی تهرانی، امام شناسی، ۱۴۲۶ش، ج۲، ص۲۰۶.</ref> علاوه بر این، [[شهادت ثالثه]] در اندیشه [[شیعه امامیه|شیعه]]؛ یعنی شهادت به ولایت [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] در [[اذان]] و [[اقامه]] بعد از شهادت به وحدانیت خداوند و رسالت پیامبر اکرم(ص) نیز نشان دهنده اهمیت ولایت در اندیشه شیعه است، امری که علمای [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] آن را [[بدعت]] دانستهاند؛ در حالی که شواهدی وجود دارد که مساله شهادت به ولایت امام علی(ع) در اذان قبلا توسط افرادی همچون [[سلمان]] و [[ابوذر غفاری|ابوذر]] در زمان حیات پیامبر مورد استفاده قرار گرفته است.<ref>جمعی از نویسندگان، پاسخ به پرسشهای کلامی- تاریخی و فقهی، ۱۳۹۳ش، ص۱۹-۵۳۵.</ref> | |||
==امامت، ولایت خاصه است== | ==امامت، ولایت خاصه است== |