۱۷٬۸۰۹
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (←کاربردهای فقهی) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
:::آنچه گفتی درست نیست، زیرا دعوتکننده، کسی غیر از خودش را دعوت میکند، همچنان که امرکننده، به غیر خودش دستور میدهد، و درست نیست که کسی خودش را حقیقتاً دعوت کند، همچنان که کسی حقیقتاً نمیتواند به خودش دستور دهد. رسول خدا(ص) مردی را در مباهله غیر از امام علی(ع) دعوت نکرد، پس ثابت میشود که وی، نفسی است که مقصود خداوند در کتابش است و حکم آن را در قرآن قرار داده است.<ref>مفید، الفصول المختاره، ۱۴۱۴ق، ص۳۸.</ref> | :::آنچه گفتی درست نیست، زیرا دعوتکننده، کسی غیر از خودش را دعوت میکند، همچنان که امرکننده، به غیر خودش دستور میدهد، و درست نیست که کسی خودش را حقیقتاً دعوت کند، همچنان که کسی حقیقتاً نمیتواند به خودش دستور دهد. رسول خدا(ص) مردی را در مباهله غیر از امام علی(ع) دعوت نکرد، پس ثابت میشود که وی، نفسی است که مقصود خداوند در کتابش است و حکم آن را در قرآن قرار داده است.<ref>مفید، الفصول المختاره، ۱۴۱۴ق، ص۳۸.</ref> | ||
== کاربردهای فقهی== | == کاربردهای فقهی== | ||
نویسنده مقاله «خوانش فقهی جدید از آیه مباهله» با استفاده از آیه مباهله، مشروعیت مباهله در [[اسلام|دین اسلام]] را استنباط کرده است. البته از نظر او مشروع بودن مباهله مشروط است به پس از نتیجه ندادن راههای منطقی مانند استدلال.<ref>الغفوری، «خوانش فقهی جدید از آیه مباهله»، ص۷۳.</ref> همچنین درباره اینکه خطاب دعوت به مباهله مختص پیامبر(ص) است یا شامل همه مسلمانان میشود دو دیدگاه وجود دارد. [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] نویسنده [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]] آن را مختص یک مورد خاص میداند.{{مدرک}} اما [[ناصر مکارم شیرازی|آیتالله مکارم شیرازی]] معتقد است این خطاب مورد خاص نیست و شامل همه مسلمانان میشود.{{مدرک}} این افراد برای اثبات ادعای خود به نمونههایی از سفارش به مباهله یا آموزش چگونگی آن توسط [[چهارده معصوم|معصومان]] استناد کردهاند مانند اینکه [[بریر بن خضیر همدانی]] از اصحاب امام حسین(ع) در روز عاشورا از یزید بن معقل از [[لشکر عمر بن سعد|لشکریان عمر بن سعد]] در [[روز عاشورا]] برای مباهله دعوت کرد<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۳۲.</ref> و [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] او را از این کار نهی نکرد.<ref> الغفوری، «خوانش فقهی جدید از آیه مباهله»، ص۷۶-۷۹.</ref> | نویسنده مقاله «خوانش فقهی جدید از آیه مباهله» با استفاده از آیه مباهله، مشروعیت مباهله در [[اسلام|دین اسلام]] را استنباط کرده است. البته از نظر او مشروع بودن مباهله مشروط است به پس از نتیجه ندادن راههای منطقی مانند استدلال.<ref>الغفوری، «خوانش فقهی جدید از آیه مباهله»، ص۷۳.</ref> همچنین درباره اینکه خطاب دعوت به مباهله مختص پیامبر(ص) است یا شامل همه مسلمانان میشود دو دیدگاه وجود دارد. [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] نویسنده [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]] آن را مختص یک مورد خاص میداند.{{مدرک}} اما [[ناصر مکارم شیرازی|آیتالله مکارم شیرازی]] معتقد است این خطاب مورد خاص نیست و شامل همه مسلمانان میشود.{{مدرک}} این افراد برای اثبات ادعای خود به نمونههایی از سفارش به مباهله یا آموزش چگونگی آن توسط [[چهارده معصوم|معصومان]] استناد کردهاند مانند اینکه [[بریر بن خضیر همدانی]] از اصحاب امام حسین(ع) در روز عاشورا از یزید بن معقل از [[لشکر عمر بن سعد|لشکریان عمر بن سعد]] در [[روز عاشورا]] برای مباهله دعوت کرد<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۳۲.</ref> و [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] او را از این کار نهی نکرد.<ref> الغفوری، «خوانش فقهی جدید از آیه مباهله»، ص۷۶-۷۹.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
* طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۵۱/۱۳۵۲. | * طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۵۱/۱۳۵۲. | ||
* طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش. | * طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش. | ||
* طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، دارالتراث، بیروت، الطبعة الثانیة، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م. | |||
* الغفوری، خالد، «[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/878684 خوانش فقهی جدید از آیه مباهله]»، ترجمه محمودرضا توکلی محمدی، کوثر معارف، ش۲۱، بهار ۱۳۹۱ش. | * الغفوری، خالد، «[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/878684 خوانش فقهی جدید از آیه مباهله]»، ترجمه محمودرضا توکلی محمدی، کوثر معارف، ش۲۱، بهار ۱۳۹۱ش. | ||
* فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق/۱۹۹۹م. | * فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق/۱۹۹۹م. |
ویرایش